خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ در آخرین نقطه جنوب شرقی ایران، درست در مرز ایران و پاکستان خلیج گواتر یکی از جاذبههای طبیعی استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. خلیج نسبتاً کوچکی که در طول ساحل مکران در دریای عمان قرار دارد و حدود ۳۰ درصد آن متعلق به ایران و حدود ۶۰ درصد نیز متعلق به پاکستان است.
گردشگرانی که به جنوب استان سیستان و بلوچستان و منطقه چابهار میروند معمولاً پس از بازدید از جاذبههای هیجانانگیز مسیر خود را به خلیج گواتر میرسانند.
برای رسیدن به این تالاب بینالمللی که در فهرست ۲۲ تالاب جهانی ایران قرار گرفته باید از چابهار به سمت شرق حرکت کرد و پس از بازدید از دریاچه صورتی لیپار، دیدن بندر بریس و قایقهایی که از بالای تنگه کوچک دیده میشوند، کوههای مینیاتوری یا مریخی را پشت سر گذاشت و پس از دیدن سواحل پسابندر به روستای گواتر رسید. روستایی که مردمش حافظان جنگلهای حرای آن و پرندگانش شدهاند.
این خلیج بخشی از منطقه حفاظت شده باهو کلات (گاندو) است و جنگلهای حرای آن نیز ۳۰۰ هکتار وسعت دارد. اگرچه امکانات رفاهی و مدرن شهر چابهار را ندارد و جزو شهرستان دشتیاری محسوب میشود اما از جاذبههای طبیعی هم چیزی کم ندارد.
از طرف دیگر خلیج گواتر یکی از مهمترین مناطق محیط زیستی در جنوب شرقی ایران است. چون هر ساله در اوایل پاییز پذیرای تعداد بیشماری از پرندگان مهاجر است. حدود ۴۰ نوع از گونههای مختلف پرندهها در قالب دستههای ۱۰۰ تایی وارد این منطقه میشوند.
مردم اینجا میگویند که شتر تنها حیوانی است که شنا نمیکند اما اینجا نزدیک جنگلهای حرا شتر هم شنا میکند چون هم آب سنگین است و هم میوه درختان حرا برای این حیوان مفید. آنها حتی میگویند که گاو دریایی را میتوانند اینجا ببینند و وقتی آب رودخانههای باهوکلات به خلیج میرسد در برخی از فصلهای سال آب شیرین و شور به کندی در هم حل میشود و پدیده دو رنگی آب را میتوان به وضوح دید.
یک نکته خاص درباره گواتر این است که اگر از نقطهای در ساحل به سمت قطب جنوب حرکت کنید، با هیچ خشکی برخورد نمیکنید و بدون واسطه به قطب جنوب متصل است.
اهالی روستای گواتر وقتی آسمان صاف باشد میتوانند چراغ روستای جیونی آخرین شهر بندری پاکستان را در همسایگی شأن ببینند. بیشتر مردم این روستا صیادی میکنند و هر کدام قایق دارند آنها قایقهای خود را در در خلیج میاندازند در پی صیادی اما اجازه ندارند از یک محدودهای دورتر بروند چون ناخواسته وارد مرز پاکستان میشوند به همین دلیل است که وقتی گردشگران نیز میخواهند به این محدوده بروند اجازه شنا به آنها داده نمیشود و حتی پاسگاهی که همان نزدیکی است از خودروهای غریبه کارت ملی میخواهد تا زمانی که برمی گردند.
اما آنچه که همه جاذبههای گردشگری و طبیعی این منطقه را زیر سوال میبرد اینها نیست بلکه بهم ریختگی و آشفتگی ساحل است. گردشگران اولین تصویری که از خلیج گواتر دارند، ساحل شنی کثیف با قایقهای خراب و خرد شده افتاده کنار ساحل، ساختمانهای نیمه کارهای که برای سرویس بهداشتی علم شدهاند اما کارایی ندارند از بس کسی به آنها رسیدگی نکرده و از همه ناایمنتر قایقهایی است که هیچ ضابطهای برای ورود آنها به گردشگری نیست.
گردشگران برای ورود به تالاب بینالمللی با چنین صحنههایی رو به رو هستند
هر گردشگری که بخواهد یک قایق را از صیاد میگیرد و بابت یک ساعت چرخیدن در تالاب از ۱۰۰ هزار تومان به بالا پول میپردازد بدون اینکه کسی حتی به او یک جلیقه نجات بدهد و یا تضمینی برای امنیت او باشد. صیادان گردشگران را در تالاب میچرخانند تا جاذبههای تالاب و جنگلهای حرا را به آنها نشان دهند اما جایی وجود ندارد تا برای آنها مشخص کند، اصلاً صلاحیت سوار کردن مسافر را در این قایق که ساعتها ماهیگیری کرده دارند یا نه.
خلیج گواتر جز جاذبههای منطقه آزاد چابهار نیست اما هر کسی که به چابهار میرود حتماً از اینجا بازدید میکند به همین دلیل مسئولان منطقه آزاد چابهار خود را مسئول آن نمیدانند چون اینجا زیر نظر شهرستان دشتیاری محسوب میشود. دشتیاری نیز به گردشگری کمتر توجه دارد.
اقامتگاههای سنتی درحال ساخت
مردان و زنان گواتر بلوچ هستند، ولی ارتباط خویشاوندی و نزدیکی با همسایگان خود در گوادر (نام پاکستانی گواتر) پاکستان دارند و رفت و آمد و حتی ازدواج بین آنها بسیار مرسوم است. زبان بلوچی مردم این منطقه با سایر نقاط قسمت بلوچستان ایران متفاوت است و به زبان بلوچی رایج در پاکستان نزدیکتر است، هرچند تعدادی زیادی از مردم این منطقه به زبان فارسی هم تسلط دارند. غذای سفره مردان و زنان بلوچ در روستای گواتر شبیه به غذای پاکستانی هاست چون خیلی از محصولات آنها از طریق قایقهایی که به پاکستان اجازه رفت و آمد دارند تهیه میشود مانند ادویههای پاکستانی که در غذاهای مردم بلوچ استفاده میشود. همین تنوع غذایی در مردم این روستاست که باعث شده گردشگران بیشتری جذب شوند و حتی بخواهند یکی دو شبی را در بوم گردیهای تازه تأسیس روستای گواتر اقامت کنند.
سوار شدن به قایقها برای دیدن جنگل حرا بدون جلیقه نجات
مردم خونگرم بلوچ سعی میکنند با مهمان نوازی هایشان کم کاریهای مسئولان دولتی را کمرنگ کنند ولی اگر گوش شنوایی برای صحبتهای آنها باشد خواهند گفت که مسئولان دولتی زیادی به این روستا آمده و رفتهاند و مهمان سفرههایشان شدهاند قولهایی دادهاند ولی وقتی پایشان به تهران رسیده همه را فراموش کردهاند مانند سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان و یا حاجی وزیر آموزش و پرورش، علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی و… بوده است.
شاید آخرین نقطه از جنوب شرق ایران بودن دلیل بی توجهی به این منطقه گردشگری شده است در واقع چون دسترسی به آن سخت است، مسئولانی هم که باید به آن رسیدگی کنند سخت میتوانند از این منطقه دیدن کنند به همین دلیل توجهی به مشکلات آن نمیشود حتی بخش گردشگری این روستا.