خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: یکی از ظرفیتهای مهم تلویزیون در برنامه سازی توجه به نیازهای واقعی و پرداختن به سوالات اصلی مردم جامعه است، هر بار تلویزیون در پرداختن به این نیازها تلاش کرده است بیشتر توانسته به مخاطبانش هم نزدیک شود. برنامههای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و… از این حیث هستند که با نیازهای روتین و ملموس مردم در ارتباط هستند و اگر سوالات کاربردی و مسیر پژوهشی در آنها طی شود میتواند جزو انتخابهای اول مخاطبان قرار بگیرد.
برنامه «مامانها» که در ۵۱ قسمت با اجرای منصوره مصطفی زاده روی آنتن شبکه سه سیما رفت از معدود برنامهها در حوزه تربیتی کودکان در دهه ۹۰ بود که به دور از کلیات و اصولی که بیشتر در کتابها مطرح میشود سعی کرد به پرسشهای کاربردی و نیازهای اصلی مادران پاسخ گوید. پرسشها، چالشها و دغدغههایی که یک مادر امروز در دهه ۹۰ و در عصر تکنولوژی، فضای مجازی و… با آنها مواجه است.
با پایان برنامه تلویزیونی «مامانها» که با اجرای منصوره مصطفیزاده روی آنتن شبکه سه رفته است خبرگزاری مهر میزبان عوامل برنامه شد تا درباره این برنامه گفتگو کند. مصطفیزاده که پیشتر هم با آیتم کارشناسی کتاب کودک در برنامه «کتاب باز» دیده شده بود به عنوان مجری و میزبان «مامانها»، سید میلاد ناظمی سردبیر و سعید ابراهیمی کارگردان این برنامه در نشستی در خبرگزاری مهر حضور یافتند که بخش اول آن پیش از این منتشر شد.
مشروح قسمت دوم و پایانی این نشست را در زیر میخوانید:
* به عنوان سردبیر برنامه «مامانها» فکر میکنید مهمترین نکته یا موضوعاتی که در برنامه سراغش رفتید و درباره آن حرف زده شد چه بود؟
سیدمیلاد ناظمی: خیلی از موضوعات مورد نظر ما دغدغههای روزمرهای بود که مادران با آنها درگیر هستند و در جهان ذهنی مادران خیلی مهم به نظر میآید. مثلاً یکی از سوالات ما از مادران در جلسات گزینش این بود که چه مسألهای نسبت به بچهها آنها را عصبی میکند؟ سوالاتمان را همین قدر کاربردی مطرح میکردیم و اصلاً سراغ سوالات کلی از این قبیل که دغدغه یا نظر مادری درباره تربیت کودکش چیست نمیرفتیم. درنتیجه جوابهایی کاربردی هم میگرفتیم و درواقع مهمترین محور برنامه همین سوالات روزمره و سادهای بود که برای مادران ایجاد میشد.
* قبل از برنامه سوالات یا موضوعات را با مهمان چک میکنید؟ یا تذکر مشخصی داشتید که هم مادران راحت و صمیمی باشند و هم وارد بحثهای بیهوده نشوند؟
ناظمی: خیر این روند به مراحل گزینش قبل از حضور در برنامه برمیگردد. افرادی را دعوت میکنیم که گرم و صمیمی بتوانند حرف بزنند و بحث را به خوبی جمع کنند. اصل اینکه گفتگو باورپذیر دربیاید به این است که خودشان خاطره بگویند و وارد بحث شوند. البته با توجه به شناختی که داشتیم، میدانستیم مادران دعوت شده در چه موقعیتهایی چه خاطراتی دارند. مثلاً زمانیکه قرار است درباره تک فرزندی حرف بزنند میدانستیم که کدام مهمان خودش تک فرزند بوده است و در این باره چه حرفهایی دارد. ما تذکری برای مهمانان نداریم که چطور حرفهایشان را متناسب با مدیوم تلویزیون بیان کنند بلکه موقعیتی را طراحی میکردیم که خودشان به سمت موضوع گفتوگو بروند.
یکی از سوالات ما از مادران در جلسات گزینش این بود که چه مسألهای نسبت به بچهها آنها را عصبی میکند؟ سوالاتمان را همین قدر کاربردی مطرح میکردیم منصوره مصطفیزاده: شاید تنها تذکری که پیش از ضبط به مهمانها میدهیم، همان چند جملهای باشد که قبل از ضبط میگویم که آن هم چند مورد کلی است و به محتوا ارتباط مستقیمی ندارد. به طور مثال به مهمانان میگویم از واژگان خارجی استفاده نکنند. یا اینکه تصور کنند لوکیشن برنامه منزل مجری است و میتوانند با این تصور راحت باشند، گپ بزنند و حتی وسط حرف دیگری بپرند و اگر نکتهای بود حرفش را قطع کنند.
* پس تا حدی همه تجربهها از قبل برایتان مشخص است و یکباره با سخنان جدیدی مواجه نمیشدید؟
ناظمی: بله تقریباً. طی جلسهای که گفتگو میکردیم متوجه میشدیم که داراییهای این افراد در تجربه زیستهای که دارند چیست. بعد از مراحل دریافت اطلاعات اولیه و مصاحبه تلفنی، یک جلسه یک ساعته هم با هر نفر داشتیم و حضوری گفتگو میکردیم. در همان مرحله تا حدی متوجه میشدیم که چه میخواهند بگویند و فقط اگر جمله یا خاطره آنها حساسیت برانگیز بود سوال میپرسیدیم که آن تجربه حساس درباره کودک را در ضبط برنامه اصلی بیان میکنند یا خیر.
* در کارگردانی چنین برنامهای هم ملاحظهای وجود دارد؟
سعید ابراهیمی: در کارگردانی چنین برنامههایی تلاش میکنیم هر تأثیری چه با کات دادنهای زیاد یا هر اتفاق دیگری که از سمت عوامل برنامه، تمرکز را به هم میزند به حداقل برسد چون مهمانان به اندازه کافی استرس دوربین دارند. قبلتر از مرحله ضبط هم سعی میکنیم افرادی دعوت شوند که درست انتخاب شده باشند و افراد گرمی در مقابل دوربین باشند که البته دوربین در هر حال تأثیر خود را میگذارد.
* شما چند نفر را گزینش کردید تا در نهایت به خروجی آنتن رسیدند؟
ناظمی: ما دو مرحله فراخوان عمومی پیش از جلسات ضبطمان منتشر کردیم. در کل حدود ۱۱۰۰ نفر برای حضور در برنامه بررسی شدند. تعدادی از آنها، شاید حدود ۳۰۰ نفر، در مرحله اول گزینش تأیید نشدند یا خودشان پشیمان شدند. در حین برنامه هم تعداد بسیار زیادی برای حضور در برنامه اشتیاق داشتند اما از آنجایی که قسمتهای زیادی ضبط شده بود امکان حضور این عزیزان وجود نداشت. در نهایت حدود ۱۱۰ نفر روی آنتن رفتند. البته خیلیها هم تأیید شدند اما فرصت حضورشان فراهم نشد و ما تلاش میکنیم در فصل آینده از آنها دعوت کنیم.
* خانم مصطفیزاده شما در این برنامه که مختص مادران است با تیمی از آقایان آن هم اغلب مجرد که تجربه تربیت فرزند نداشتهاند کار کردید. سخت نبود؟ یا فکر نمیکردید اینها چه ارتباطی با این دغدغه دارند؟
مصطفیزاده: ما یک بخش بزرگ پژوهشی داشتیم که یک سال قبل از ضبط برنامه انجام میشد و در آن زنانی که خودشان هم مادر بودند مسئول پژوهشها شدند؛ ما هم براساس آن پژوهشها در برنامه جلو رفتیم. البته آقایان هم به تدریج در جریان همه مشکلات قرار گرفتند یک زمانهایی به خود من هم مشاوره میدادند و به طور مثال میگفتند مادران اینگونه هستند یا چنین دیدگاهی دارند و الان فکر میکنم همین تیم میتواند به عنوان مشاور مادران در مراکز استخدام شوند (باخنده)
* افراد مشاور و روان شناس در کدام بخش این برنامه به شما کمک کردند؟
مصطفی زاده: همانطور که گفتم از یک سال قبلتر، برای تک تک موضوعات به طور جداگانه دو نوع پژوهش شد که یکی در مقیاس جهانی و دیگری در مقیاس داخل ایران انجام شد که در هر یک ببینیم وضعیت به چه شکلی بوده است. این پژوهشها با نظر کارشناسان و متخصصان مختلف انجام شد و برنامه براساس این پژوهشها شکل گرفت.
ابراهیمی: البته مساله مهم در ارتباط با چنین افرادی این است که نیاز است یک نفر واسط بین آنها و برنامه سازی باشد. مشکل متداول این است که گاهی روان شناس شناخت درستی از حوزه رسانه ندارد و باید واسطهای باشد تا زبان مشترکی بین ما و آنها ایجاد کند.
هدفی داشتیم که مادران بتوانند از دل این گفتوگوها و بحثها به جواب و نسخه شخصی خود در تربیت فرزندان برسند * فکر میکنید این برنامه چقدر توانست برای مخاطب مفید باشد؟
مصطفی زاده: من دوست داشتم مادران در این برنامه به سه نکته برسند. اول اینکه بدانند تنها فردی نیستند که با یک مشکل مواجه شدهاند. فکر میکنم یکی از بدیهیترین فواید این برنامه همین بود که از مسائل روتین مادران به گونهای حرف زدیم که همه مادران متوجه مشکلات مشترک یکدیگر شدند. مثلاً اینکه بچهها زیاد گیم بازی میکنند و یا نمیتوان آنها را سرگرم کرد دغدغه بسیاری از مادران است و ما پیامهای زیادی داشتیم که تأیید میکردند که با این برنامه متوجه شدند مشکلاتشان شخصی نیست و مادران دیگر هم مشکلات مشابه را دارند.
نکته دوم نسبت به سوالهای مادران بود؛ خیلی از سوالهای مادران نسبت به فرزندانشان جواب مشخص ندارد بسیاری از دغدغهها بیجواب هستند و کسی نمیتواند پاسخ درستی برای آنها داشته باشد و مادران باید این را هم متوجه میشدند.
نکته سوم هم این بود که هدفی داشتیم که مادران بتوانند از دل این گفتوگوها و بحثها به جواب و نسخه شخصی خود در تربیت فرزندان برسند.
* فکر میکنید در جامعه کنونی پدران چقدر میتوانند در این فرایند تربیت فرزند نقش داشته باشند؟
مصطفی زاده: فکر میکنم ما مامانها خیلی وقتها پدران را دست کم میگیریم و راستش در همین برنامه به این نتیجه رسیدم که خیلی وقتها آنطور که من درگیر رابطه پدر و فرزندی هستم دیگران چنین چالشی ندارند و دوست داشتم ببینم دیگر مادران در این زمینه چه کردهاند. مثالی بزنم که در یکی از روزهایی که برای کاری از منزل بیرون رفته بودم خیلی دغدغه فرزندانم را داشتم. مادران هم در چنین اوقاتی خیلی نگرانی دارند که الان کودکشان چه غذایی میخورد یا پدر چطور آنها را کنترل میکند و درگیر سوالاتی مشابه بودم.
من مایه ماکارونی را آماده کرده بودم و دستور پخت ماکارونی را با جزئیات کامل نوشته بودم تا همسرم بداند برای بچهها چطور غذا بپزد با این حال خیلی امیدی نداشتم که چطور غذا را درست میکند. (میخندد) وقتی به خانه برگشتم دیدم شرایط به حالت عادی و طبیعی است و بچهها با هیجان میگویند که «مامان ماکارونی بابا خیلی خوشمزهتر از غذای تو بود» و متوجه شدم مایه ماکارونی را چربتر کرده است و یا کمتر از من در آن گوشت زده است و همان گونه که بچهها دوست داشتهاند غذا پخته است و خلاصه مشخص شد دستپخت همسرم از من بهتر است (میخندد) فکر میکنم خیلی وقتها ما پدران را دست کم میگیریم.
* درباره مشارکت سفیرفیلم و فیلمگردی در تولید این برنامه تلویزیونی هم توضیح میدهید؟
سعید ابراهیمی: بهتر بود که تهیهکننده برنامه اینجا بود و توضیح میداد، اما باید بگویم سفیرفیلم مجری طرح بود و حمایتهای این مجموعه باعث قوام کار شد. خصوصاً با توجه به اینکه پیش تولید برنامه طولانی شد و بیش از یک برنامه عصرگاهی روتین هزینه داشت.
در حین پخش هم فیلمگردی حضور داشت. حتماً میدانید که اغلب مشارکتکنندهها و اسپانسرهای چنین برنامههایی، اپلیکیشنها یا محصولاتی مثل ظروف آشپزخانه و صنایع غذایی هستند درحالیکه تمایل ما این نبود. به ما پیشنهاد شد مشارکت با برنامه به این شکل باشد که بخشی از حق پخش برنامه واگذار شود و ما هم دیدیم این اتفاق میتواند الگوی خوبی باشد. به ویژه که فیلمگردی محتوای مناسب و دغدغهمندی دارد و حتی فکر میکنیم این الگو میتواند در برنامههای دیگر هم تجربه شود تا برنامههای باکیفیتتری تولید شود.
دغدغههایی را مطرح میکردیم که پیش از این اصلاً درباره آنها حرفی زده نشده است و از جنس دغدغههای کلیشهای نیست * در عین حال فکر میکنید این برنامه توانست نگاه جدیدی را ارائه دهد؟
مصطفیزاده: موضوع این برنامه خیلی جدید بود. ما دغدغههایی را مطرح میکردیم که پیش از این اصلاً درباره آنها حرفی زده نشده است و از جنس دغدغههای کلیشهای نیست. حتی درباره موضوعاتی مثل مادران شاغل که بارها به آنها پرداخته شده است نگاه متفاوتی داشتیم. برنامههای زیادی به طور مثال در باب این مساله که «شاغل بودن بهتر است یا خانه دار بودن» ساخته شده است درحالیکه ما اصلاً به این سوال کاری نداشتیم و رویکردمان این است که هرکسی در وضعیتی که دارد چطور میتواند فرزندش را بهتر تربیت کند. از این جهت فکر میکنم که بله، توانستیم.
* فکر میکردید برنامه در همین فصل اول با این بازخورد از سوی مادران مواجه شود؟
مصطفی زاده: من مقیاس بازخورد برنامههای تلویزیونی را نمیشناختم و هنوز هم نمیشناسم چون مخاطب حرفهای تلویزیون نیستم و حتی «کتاب باز» را هم که در یک بخش آن حضور دارم به صورت پادکست گوش میدهم. هنوز هم به جز بخشهایی از برنامه که در فضای مجازی عرضه میشود و مردم نسبت به آنها نظر میدهند در جریان بازخوردها در دیگر فضاها نیستم.