رژیم شاهنشاهی متهم بود که بیش از حد متعارف و ضرورت، خرید نظامی انجام می‌دهد و اصولاً یکی از دلایل نارضایتی مردم نیز قراردادهای تسلیحاتی رژیم شاه بود.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است که محسن ردادی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مورد خریدهای نظامی شاه نوشته است:

هزینه‌ی نظامی و دفاعی برای هر کشوری ضروری است و همه کشورها هرچقدر هم با تنگی معیشت و کمبود بودجه مواجه باشند، حتماً بخشی از درآمد خود را برای حفظ و بهبود قدرت دفاعی هزینه می‌کنند. اما رژیم شاهنشاهی متهم بود که بیش از حد متعارف و ضرورت، خرید نظامی انجام می‌دهد و اصولاً یکی از دلایل نارضایتی مردم نیز قراردادهای تسلیحاتی رژیم شاه بود. اما اکنون، بسیاری از رسانه‌های سلطنت‌طلب، با تحریف حقیقت تلاش دارند که آن نقطه‌ی ضعف و لکه ننگ را تبدیل به نقطه قوت رژیم شاه معرفی کنند. لبّ کلام رسانه‌های سلطنت‌طلب این است که ارتش قدرتمند شاهنشاهی مایه‌ی مباهات ایران بود و همین سلاح‌های خریداری‌شده، در جنگ تحمیلی به کار گرفته شد و باعث جلوگیری از پیروزی ارتش عراق شد. در این یادداشت تلاش می‌شود که این ادعا، بررسی شود.

پیش از همه باید دوباره تکرار کرد که خرید سلاح به صورت متعارف و متناسب برای همه‌ی کشورها ضروری است و قرار نیست بودجه‌ی نظامی و یا حتی خرید اسلحه زیر سوال برود. در جهانی که با وضعیت «صلح مسلح» مواجه هستیم، تضعیف بنیه‌ی نظامی و عدم ارتقای آن به معنای در خطر قرار دادن کشور و مردم است. اما خریدهای تسلیحاتی شاه، غیرمتعارف، بیش از حد نیاز و غیرمتناسب با تهدیدهای اطراف ایران بود. در این زمینه نکات زیر گفتنی است:

یک. اولین اشکال سیاست نظامی شاه، «وابستگی» شدید کشور بود. علیرغم اینکه بودجه‌ی کلانی برای بخش نظامی کنار گذاشته شده بود. اما اغلب آن صرف «خرید» سلاح می‌شد نه «تولید». این راهبرد باعث شد که به شدت وابسته به غرب و آمریکا شویم. نه تنها برای نگهداری و تعمیر سلاح‌های پیشرفته مانند جنگنده‌ها نیازمند مستشاران آمریکایی بودیم، حتی در تولید فشنگ ژ ۳ نیز خودکفا نبودیم. به همین دلیل زمانی که در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، متخصصان آلمانی ایران را ترک کردند، در تولید فشنگ و سایر قطعه‌های فشنگ ژ ۳ به مشکل برخوردیم و اگر نبود تلاش متخصصین متعهد و انقلابی ارتش، بازسازی و راه‌اندازی خط تولید این کارخانه غیرممکن بود.

دو. میزان بودجه‌ی نظامی هر کشور، متناسب با سایر کشورهای جهان و منطقه باید تعیین شود. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۹ بودجه نظامی ایران ۲.۳ درصد کل تولید ناخالص ملی (جی دی پی) بود. این میزان بودجه دفاعی تقریباً متناسب با متوسط جهان (۲.۲ درصد) است و البته کمتر از متوسط کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست (۵.۴). این در حالی است که عربستان در سال ۲۰۱۹ بودجه‌ای معادل ۸ درصد تولید ناخالص ملی را صرف مسائل نظامی کرد. اما در زمان طاغوت، این تناسب رعایت نشده بود و حتی شاه بیش از متوسط منطقه اقدام به هزینه‌ی نظامی می‌کرد. در سال ۱۳۵۳ بودجه نظامی ایران ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی بود و در آن زمان هزینه‌ی دفاعی متوسط جهان ۳.۸ درصد بود! در حالی ایران اینچنین برای خرید اسلحه اقدام می‌کرد که ارتش حکومت میلیتاریستی آمریکا صرفاً ۵.۶ درصد و انگلستان ۴.۸ درصد برای بخش نظامی هزینه می‌کردند. ارتش ایران با استعداد ۴۱۳ هزار نفر در دو سال آخر حکومت ستمشاهی، دو برابر ارتش عراق و شش برابر ارتش عربستان سعودی بود.

بنابراین شاه در بخش نظامی «ولخرجی» می‌کرد. در همان زمان، ایران نیازمند توسعه‌ی بخش‌های صنعتی و کشاورزی بود و افزایش چند برابری قیمت نفت فرصت غیرقابل تکراری را در اختیار ایران گذاشته بود که این فرصت، به جای صرف برای توسعه‌ی اقتصادی، در خرید سلاح سوزانده شد.

سوم. خریدهای تسلیحاتی شاه اغلب غیرهوشمندانه بود. شاه به دنبال اسلحه‌ی «گران‌تر» بود نه اسلحه‌ی «بهتر». به همین دلیل گران‌ترین جنگنده‌ی موجود یعنی اف ۱۴ را خریداری کرد- در حالی که رژیم صهیونیستی حاضر نبود این جنگنده‌های گران‌قیمت را بخرد و به جای آن، جنگنده‌ی اف ۱۵ را خرید که تقریباً یک چهارم اف ۱۴ قیمت داشت و جدیدتر و کارآمدتر بود.

چهارم. خریدهای تسلیحاتی رژیم شاه باعث به راه افتادن مسابقه‌ی تسلیحاتی در منطقه شد. خریدهای متعدد شاه، کشور عراق را تحریک می‌کرد که ارتش خود را گسترش دهد. چون رژیم بحث توان رقابت در خرید هواپیماهای گران‌قیمت را نداشت، به خرید تانک‌های زیاد و تقویت نیروی زمینی اقدام کرد. شاه به همین بهانه قراردادی سنگین با انگلستان بست که ۱۵۰۰ تانک از این کشور بخرد. این میزان از تانک بسیار بیشتر از نیاز ایران بود و هزینه‌ی گزافی هم داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، انگلستان این تانک‌ها را به ایران تحویل نداد و مبلغ پیش‌پرداخت را نیز پس نداد (و هنوز هم این مبلغ را برنگردانده است). به هرحال مسابقه‌ی تسلیحاتی در منطقه، رژیم بعث را مترصد فرصتی کرده بود که به ایران حمله کند. به محض اینکه با وقوع انقلاب اسلامی مستشاران غربی از ایران رفتند و قراردادهای خرید تسلیحاتی هم لغو شد، رژیم بعث احساس کرد که فرصت خوبی به دست آمده که چه توجیهی وجود دارد که ایران اینچنین تانکهای خود را زیاد کند؟ غیر از این است که همین کارها عراق را مترصد فرصتی کرد که به ایران حمله کند؟ نکته جالب اینکه انگلستان پس از انقلاب نه تنها این تانک‌ها را به ایران تحویل نداد بلکه از پس دادن پول ایران که مبلغ بسیار کلانی هم بود خودداری کرد.

پنجم. واقعیت این است که عامل مهم در دفاع از کشور در زمان جنگ تحمیلی انگیزه و ایمان جوانان مؤمن ارتشی و سپاهی و بسیجی بود، نه سلاح‌های پیشرفته. بیشتر تانک‌های پیشرفته‌ی عراقی را پیاده‌نظام با اسلحه‌های ابتدایی و انفرادی از کار انداختند نه سلاح‌های گران‌قیمت شاه. این اسلحه‌ها نتوانست جلوی سقوط خرمشهر را بگیرد و آزاد شدن خرمشهر نیز با غیرت ارتش و سپاه بود نه جنگنده‌های پیشرفته.

ششم. خرید سلاح‌ها اغلب غیرکارشناسی بود. محمدرضا پهلوی در سفرهایش به آمریکا و اروپای غربی با نمونه و طرز کار این تسلیحات آشنا می‌شد و فرمان می‌داد تا از چه نوع و چه تعداد از این تسلیحات خریداری شود. سپهبد «عبدالله آذر برزین» جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش پهلوی در مصاحبه‌ای که در کتاب «فرماندهی و نافرمانی» آمده است خریدهای نظامی شاه را اشتباه می‌داند و می‌گوید: «در ایران تشکیلات وزارت جنگ در این کار [خرید سلاح] دخالتی نداشت. جنگ‌افزارها هم بر مبنای نیاز و مأموریت خریداری نمی‌شد. ارتشبد طوفانیان را به‌عنوان مسئول خرید جنگ‌افزارها در ارتش ایران تعیین کرده بودند. بزرگ‌ترین مشکل هم همین بود که موقعی که او می‌خواست جنگ‌افزارها را خریداری یا حتی بررسی کند به‌هیچ‌عنوان با نیروها صحبتی نمی‌کرد و مسئله را مستقیماً به شاه می‌گفت.»

به دو نمونه از بی‌تدبیری‌های شاه در خرید سلاح اشاره می‌شود:

شرکت گرومن سازنده‌ی اف ۱۴ به دلیل هزینه‌ی تحقیقات و ساخت سنگین این هواپیما در معرض ورشکستگی بود. اما ایران موافقت کرد که کل هزینه تحقیقات و تمام هزینه راه اندازی خط تولید هواپیما که شرکت گرومن احتیاج دارد را پرداخت کند. برای خرید این جنگنده‌های گران‌قیمت، ایران مجبور شد رشوه‌های کلانی هم بدهد. به علاوه چون این جنگنده برای نیروی دریایی ساخته شده بود و ایران برای عملیات در خشکی به آنها نیاز داشت هزینه‌ی گزافی برای متناسب‌سازی آن با عملیات‌های دلخواه ایران پرداخت شد. نتیجه اینکه هر جنگنده‌ی گران‌قیمت تام‌کت که ۱۷ میلیون دلار قیمت داشت، برای ایران ۲۷ میلیون دلار هزینه برداشت! به همین دلیل کارشناسان آمریکایی معتقد بودند که شاه ایران در انتخاب هواپیما بدسلیقه است و انتخاب‌های کارآمدتر و ارزان‌تری می‌توانست داشته باشد.

مورد دیگر به تانک‌های چیفتنی برمی‌گردد که از انگلستان خریداری شدند. این تانک‌ها دارای نقطه ضعف بزرگی بودند و آن گرمای شدید موتور بود که باعث می‌شد پس از ۳۰ دقیقه کار کردن از شدت گرما متوقف و خاموش شود. در جنگ تحمیلی در جریان عملیات نصر چندین عراده تانک بدون حرکت مانده و رها شدند و در همین جنگ مشخص شد که زره این تانک قدرت پایینی دارد.

هفتم. خرید این سلاح‌ها اغلب با فساد مالی فراوان آمیخته بود. در ایران شخص شاه و شاپور ریپورتر و ارتشبد طوفانیان (مسئول خرید سلاح) متهم به دریافت رشوه بودند. در سال ۱۳۵۶ سه افسر انگلستان به جرم دریافت رشوه از مقامات کمپانی راکال (Racal) برای ترغیب ایران به خرید تجهیزات رادیویی تانک‌های چیفتن به ارزش چهارمیلیون پوند محکوم شدند. قاعدتاً در ایران کسی جرأت نداشت که شاه و اطرافیانش را که در این رسوایی مالی شریک بودند محاکمه کند!

هشتم. بیشتر هزینه‌ی نظامی ایران در زمان جنگ صرف خرید سلاح و تقویت شرکت‌های غربی و شرقی می‌شد. اما پس از انقلاب اسلامی این هزینه‌ها برای تولید سلاح در داخل مصرف می‌شود و در واقع تولید اشتغال برای جوانان و دانشمندان می‌نماید.

نهم. سلاح‌های شاه بیش از آنکه برای مقابله با متجاوزان استفاده شود برای سرکوب مردم ایران و منطقه به کار گرفته شد. برخی از عملیات‌هایی که ارتش شاهنشاهی برای سرکوب مردم مورد استفاده قرار گرفت عبارتند از:

- شرکت نیروی هوایی ایران برای سرکوب بلوچ‌ها در پاکستان

- شرکت نیروهای ایران برای سرکوب شورشیان در یمن شمالی

- حضور کارشناسان نظامی و امنیتی ایران، در سپتامبر ۱۹۷۰، در اردن برای کمک به ملک حسین در سرکوب فداییان فلسطینی

- شرکت در جنگ ظفار عمان به نفع سلطان قابوس و سرکوب نیروهای انقلابی

- ارسال جنگنده به ویتنام برای کمک به ارتش آمریکا در جنگ ویتنام

اما همین ارتش، در زمانی که باید برای حفظ «بحرین» وارد عمل شود به کار گرفته نشد و بحرین از ایران جدا نشد. به علاوه این ارتش گران‌قیمت، نتوانست اهرم فشاری بر کشور کم‌جمعیت امارات باشد که دست از ادعاهای خود در مورد سه جزیره‌ی ایرانی بردارد. این ادعاها چون در زمان شاه حل و فصل نشد، نتایج آن به دوران جمهوری اسلامی نیز سرایت کرده و هنوز گرفتار بی‌تدبیری و عدم قاطعیت رژیم شاه در مورد تثبیت مالکیت ایران بر این جزایر ایرانی هستیم.

بنابراین نه تنها سلاح‌های خریداری شده توسط شاه نتوانست برای ایران امنیت به ارمغان بیاورد، بلکه رقابت تسلیحاتی شاه در منطقه باعث خرید سلاح‌های فراوان از سوی رژیم بعث و تحریک این کشور شد که در اولین فرصت به ایران حمله کند. اگر این خریدهای تسلیحاتی شاه وجود نداشت، احتمالاً عراق هم این میزان سلاح نمی‌خرید و برای حمله به ایران انگیزه‌ی کافی نداشت. به علاوه وابستگی شدید نظامی ایران به غرب باعث شد که پس از انقلاب اسلامی و خروج مستشاران، رژیم بعث، این پیام را دریافت کند که ایران قادر به دفاع نیست و همین انگیزه‌ی حمله به ایران و فتح سه روزه تهران بود. اگر ایران به اندازه‌ی کافی در تولید و ساخت و نگهداری تسلیحات مستقل و خودکفا بود، صدام به این راحتی برای حمله به ایران تصمیم نمی‌گرفت.