محمدرضا مصباح تهیه‌کننده فیلم «یدو» ضمن تشکر از بنیاد فارابی و کانون پرورش فکری کودکان بابت حمایت از تولید این فیلم، تاکید کرد اولویتش در فیلمسازی تنها بازگشت سرمایه نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری عصر امروز یکشنبه ۱۹ بهمن‌ماه، پس از نمایش فیلم در جشنواره سی‌ونهم فیلم فجر، در برج میلاد تهران برگزار شد.

مهدی جعفری کارگردان فیلم در ابتدای این نشست گفت: یک بار با دوستم ابراهیم ایرج‌زاد کارگردان سینما، جایی بودیم که گفت قصه‌ای دارم و به نظرم آن را بساز. قصه را خواندم. آنقدر جهان این داستان برایم جذاب بود و مصیبت‌هایی که در زمان جنگ بر سر مردم آمده بود در این قصه درخشان درآمده بود، بعد از چند بار بازنویسی تصمیم به ساخت گرفتیم.

محمدرضا مصباح تهیه‌کننده این اثر ضمن گرامیداشت یاد مرحوم علی انصاریان، بیان کرد: از کادر درمان تشکر می‌کنم که جهادگرانه در مقابل این ویروس تلاش می‌کنند. «یدو» ترکیبی از ژانر دفاع مقدس با نگاهی به حوزه خانواده و توجهی به نوجوانان است. از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی تشکر می‌کنم که افتخار داشتیم زیر پرچم آنها کار کنیم.

وی افزود: توجه به این گونه از فیلم‌ها یک آرمان خواهی را می‌طلبد این دوستان کنار ما ایستادند. شرایط فیلمبرداری و ساخت، سخت بود. از بچه‌هایی که در سخت‌ترین شرایط پروژه را اداره کردند تشکر می‌کنم.

ستاره پسیانی بازیگر این فیلم هم اظهار کرد: من با آقای جعفری قبلاً کار کرده بودم و همدیگر را می‌شناختیم. اول که فیلمنامه را خواندم عاشقش شدم، چون فیلمنامه‌ای ظریف و انسانی بود. نقشی که به من پیشنهاد شده بود ده، دوازده سال از من بزرگ‌تر است و این کار کمی ریسکی بود. جلساتی داشتیم تا این نقش قابل باور باشد.

جعفری هم درباره انتخاب ستاره پسیانی برای نقش اصلی توضیح داد: من این نقش را با سه چهار بازیگر مطرح کردم. در قصه اصلی سن مادر کمی بالاتر بود اما با جهانی که در فیلمنامه خلق کردیم، سن مادر را کمی پایین آوردیم. با چند نفر از دوستانم تماس گرفتم که یا سرکار بودند یا به دلایلی پرهیز کردند به پروژه بیایند. ستاره پسیانی جزو اولین‌ها در لیست ما بود. این نگرانی را داشتیم که آیا او دوست دارد نقش کسی بالاتر از سن خود را بازی کند یا نه. او ریسک و جسارت کرد البته برخی در رودربایستی گیر می‌کردند اما من دوست داشتم با قلبشان بیایند. ستاره پسیانی فیلم را دوست داشت، شرایط کار برای همه سخت بود ما فقط او را در ترکیب بازیگران فیلم داشتیم که کار را بلد بود و بقیه نابازیگر بودند. بارها باید با هم بالانس می‌شدند ولی همسان سازی شد. ستاره همکاری و کمک کرد بازی‌ها یکدست شود.

میلاد صویلاوی بازیگر نوجوان این فیلم گفت: به سینما آمدم تا راهم را پیدا کنم و راهی را که دوست داشتم پیدا کردم.

ریحانه آریامنش دیگر بازیگر نوجوان این فیلم گفت: از بچگی دوست داشتم بازیگر شوم و این فیلم باعث انگیزه برای من شد تا بازیگری را ادامه دهم. خانم پسیانی که در فیلم نقش مادر ما را بازی می‌کرد، ما را مثل بچه‌های خود می‌دانست.

عباس عباسی طراح چهره‌پردازی هم اظهار کرد: اول که فیلمنامه را خواندم چند گزینه را برای بازی در نقش اصلی داشتیم که در نهایت به خانم پسیانی رسیدیم. او همکاری‌های زیادی کرد، صبر و حوصله او برایم ستودنی بود.

محمدمهدی آلبو علی دیگر بازیگر نوجوان این اثر گفت: فکر نمی‌کردم فیلم اینقدر قشنگ شده باشد. دقیقاً همان نقشی را به من دادند که بیرون از فیلم هم همان گونه هستم.

مصباح درباره شکست فیلم‌های قبلی خود در مقام تهیه‌کننده توضیح داد: ما در فیلمسازی غیر از ملاک‌های مالی باید ملاک‌های آرمانی هم داشته باشیم همیشه بحث تجاری و برگشت سرمایه اولویت اول من نیست. جنبه‌های هنری و عقیدتی برایم مهم‌تر است ضمن اینکه هنوز فیلم‌هایم شکست نخورده و امیدوارم بعد از کرونا سینماها باز شود و ببینیم فیلم‌هایمان چه روندی را طی می‌کنند من از کارهایم دفاع می‌کنم و همه آنها را دوست دارم.

مرتضی نجفی مدیر فیلمبرداری این اثر عنوان کرد: در مرحله‌ای که فیلمنامه به من پیشنهاد شد، دیدم ادای دینی به خانواده‌هایی بود که در حاشیه جنگ بودند، به نظرم آنها هم به قدر رزمندگان زحمت کشیدند، خودم را همیشه مدیون شهدا و خانواده آنها می‌دانم. آبادان، مردمش و حتی گرمایش برایم الهام‌بخش بود. آرزو می‌کنم این آخرین جشنواره با ماسک باشد.

آیدین ظریف طراح صحنه این اثر هم درباره حجم ساخت لوکیشن در فیلم مطرح کرد: تقریباً جای نساخته در فیلم نداشتیم و تقریباً همه را ساختیم چون چهل زمان از آن دوران می‌گذرد. البته جاهایی مناسب که سعی کردیم آنها را با روتوشی به قصه برسانیم.

ستاره پسیانی درباره ایفای نقش‌های مرتبط با اقوام بومی بیان کرد: نقشم در فیلم «سرخپوست» با این فیلم با هم متفاوت است و برای هر بازیگری چالشی است که نقش‌های متفاوتی را بازی کند.

میثم مولایی تدوینگر این فیلم هم گفت: از آقای جعفری ممنونم که بعد از فیلم ۲۳ نفر باردیگر به من اعتماد کرد. ما خیلی پیش‌تر از فیلمبرداری کار را شروع کردیم و با هم تعامل داشتیم درباره مرحله به مرحله فیلم با هم صحبت می‌کردیم ضمن اینکه درباره طراحی کارگردانی هم صحبت می‌کردیم.

وی افزود: روزی که آقای جعفری گفت نقش را به خانم پسیانی سپرده خیلی مخالفت کردم ولی بعد از چند جلسه خیالم راحت شد که همه چیز خوب است.

مهدی جعفری درباره موسیقی فیلم بیان کرد: انتخاب بامداد افشار کمی برای کم ریسک بود. فیلم من درام بود و نقاط حسی غلیظ داشت. او هم نگران بود و می‌گفت من تا حالا این مدلی کار نکرده بودم. من نمی‌خواستم موسیقی پر سوزوگداز داشته باشیم. این موسیقی جسارتی می‌خواست که به نظرم در بامداد بود و برای او آینده روشنی می‌بینم.

جعفری گفت: کارم را با بازیگری شروع کردم بعد بازیگری را کنار گذاشتم و از اینکه دنیای تئاتر را کنار گذاشتم پشیمان شدم بعد که از سینما فارغ‌التحصیل شدم فهمیدم نباید به این زودی فیلم‌ساز شوم با خودم عهد کردم عجله نکنم. به همین دلیل فیلمبردار شدم. ما در هر دو فیلم از بازیگردان استفاده کردیم، چون کنترل بازی‌ها و میزانسن‌ها راحت می‌شود کار با بازیگران نوجوان خیلی سخت است اما سعی می‌کنیم تعامل کنیم. اگر این تعامل وجود نداشته باشد کار به نتیجه نمی‌رسد.

محمد برادران مسئول جلوه‌های ویژه بصری بیان کرد: بحث پس تولید این پروژه خیلی پیچیده بود، در این فیلم حجم زیادی انفجار، دود و تخریب داشتیم جدا از بحث فیلم جنگی، چون این اثر یک فیلم تاریخی محسوب می‌شد، سعی می‌کردیم المان‌هایی را که مربوط به زمان حال است، حذف کنیم.

جعفری هم بیان کرد: در یک کار جنگی باید روی توانایی‌های خودت و همکارانت حساب کنی و خیلی نباید به پشتیبانی گروه‌های حمایتگر حساب کنی.

مصباح هم در بخش بعدی نشست عنوان کرد: همانطور که در فیلم نجابت به خرج دادیم، سعی کردیم در تبلیغات هم نجیب باشیم امسال هم فیلم ما در آخرین روز اکران شد. ما در این شرایط مظلوم واقع شدیم و این همت شما اهالی رسانه را می‌طلبد که فیلم را به مخاطبان بیشتر معرفی کنید.

جعفری در پایان درباره همراهی نویسنده قصه مورداقتباس در فرآیند نگارش فیلمنامه گفت: معمولاً در سینما رسم نیست اقتباسی که صورت می‌گیرد با نویسنده تعاملی باشد مگر اینکه دنیای سینما را بشناسد با نویسنده این اثر هم صحبت کردم ولی اقتباس خودم را از آن داستان کردم، پایه قصه را نگه داشتم و فیلم ساخته اگر فیلم مشکلی دارد بر گردن من است. در این چهل سال به قدری در حق مردم آبادان اجحاف شده که حالا حالاها می‌شود درباره آنها فیلم ساخت و اگر صد سال هم فیلم بسازیم حقشان ادا نمی‌شود. مسئولان هر دو مؤسسه یعنی بنیاد سینمایی فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشتاق بودند که این فیلم ساخته شود امیدوارم شرمنده آنها و مردم نشده باشم.