شهرضا _ یکی از کتابفروشان محلی معتقد است تقویت این واحدهای فرهنگی به عنوان شاهرگ حیاتی میان مخاطب و ناشران، به رونق کتابخوانی کمک بسیاری می‌کند.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها، پریا جهانبانی: این روزها بازار کتاب به دلیل افزایش بی رویه قیمت کتاب با مشکلات خاصی دست و پنجه نرم می‌کند. اگرچه از سال گذشته تاکنون باوجود جولان مهمان ناخوانده‌ای به نام «کرونا» روند افتتاح کتابفروشی‌های بزرگ ادامه داشته است. اما در کنار آن چراغ بسیاری از کتابفروشی‌های کوچک و محلی به ویژه در شهرستان‌ها در معرض خطر خاموشی است؛ کتاب‌فروشی‌هایی که اگر هنوز استوار و پا برجا مانده‌اند پر پایه عشق و علاقه کتابفروش به شغلی است که پایه‌گذار فرهنگ و اصالت در یک جامعه محسوب می‌شود.

شهرستان شهرضا دارای ۱۷ کتابفروشی فعال است. برای با خبر شدن از اوضاع کتابفروشی‌های محلی شهرضا به یک کتابفروشی در کنج ترین نقطه پاساژ میدان شهدا می‌رویم، کتابفروشی که توانسته با انجام طرح‌هایی خلاقانه، اعتماد مردم را برای خرید کتاب در شرایط خاص کرونا جلب کرده و با طرح‌هایی مانند «کوله گردی کتاب» در افزایش روحیه نشاط در جامعه مؤثر باشد.

این کتابفروشی که جوان‌ترین و فعال‌ترین کتابفروشی سطح شهرضا با هفت سال سابقه است، تنها مساحتی بالغ بر ۵۵ متر مربع دارد. با میلاد رحمتی مسئول کتابفروشی البرز در مورد دغدغه‌های یک کتابفروش، فرهنگ کتابخوانی در ماه‌های کرونایی و میزان استقبال مردم از کتاب در شهرستان شهرضا گفت‌وگویی صمیمانه داشتیم که در ادامه به آن می‌پردازیم:

آقای رحمتی! وضعیت مطالعه شهروندان و استقبال از خرید کتاب در شرایط خاص کنونی چگونه است؟

شرایط کلی جامعه بر تمام امور می‌تواند تأثیر داشته باشد چرا که اگر وضعیت معیشت مردم دچار مشکل شود محصولات مرتبط با فرهنگ و هنر جزو اولین مواردی است که از لیست کالاهای هر خانوار حذف می‌شود.

طبیعی است که در این وضعیت بد اقتصادی جایگاه کتاب در سبد خرید مردم روز به روز کوچک‌تر می‌شود و در این میان، کودکان و نوجوانان بیشتر تحت تأثیر این اتفاق یعنی حذف کتاب از زندگی روزمره قرار می‌گیرند.

اولویت بیشتر مردم در گوشه گوشه کشورمان از جمله شهرضا، کتاب‌های داستانی و تاریخی است که البته کتاب‌های تاریخی با وجود رتبه خرید بالا مخاطبان خاص خودش را می‌طلبد باید به این موضوع اذعان کنیم که فرهنگ کتابخوانی مردم شهرضا بسیار خوب است اما به طور کلی شهرستان‌ها را نمی‌شود با مراکز استان یا پایتخت مقایسه کرد چرا که مسلماً در وضعیت اقتصادی اولین ضربه را ما می‌خوریم. امیدواریم در شرایط فعلی طرح‌های تخفیفی و برگزاری نمایشگاه‌های مختلف و ارائه بن کتاب از سوی وزارت ارشاد و ناشران بتواند کمک خوبی در ارتقای وضعیت کتابخوانی باشد.

مشتریان شما بیشتر علاقه مند به چه کتاب‌هایی و با چه موضوعاتی هستند؟

به طور کلی اولویت بیشتر مردم در گوشه گوشه کشورمان از جمله شهرضا، کتاب‌های داستانی و تاریخی است که البته کتاب‌های تاریخی با وجود رتبه خرید بالا مخاطبان خاص خودش را می‌طلبد؛ کتاب‌های روانشناسی و انگیزشی نیز در رده سوم مطالعه مردمی قرار دارد چرا که این گونه کتاب‌ها تنوع بسیار زیادی دارند و البته مردم تا فرد متخصصی این نوع کتاب‌ها را معرفی نکند به سمت آنها نمی‌روند.

میزان استقبال کودکان و نوجوانان از کتاب‌های ویژه سن آنها و فروش این کتاب‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از دیدگاه من کتاب‌های بسیار جذاب کودک و نوجوان را باید از دیگر حوزه‌ها جدا کنیم چرا که به واقع دنیای متفاوتی دارد و البته ما هم به دلیل اجرای برنامه‌هایی مانند «کوله گردی کتاب» و «جام باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان» در این زمینه آمارهای فروش خوبی داریم و به صورت تخصصی در این حوزه کار کرده‌ایم.

در مورد کتاب کودک نیز باید به این نکته اشاره کنم که ظاهر، رنگ و لعاب کتاب در نگاه اول خیلی مهم‌تر از محتوای آن است اما در مورد کتاب نوجوان ماجرا باز هم کمی فرق می‌کند، در واقع امروزه نوجوانان به دلیل دسترسی به اینترنت از قبل اطلاعاتی در مورد کتاب مورد علاقه خود تهیه می‌کنند و با آگاهی کامل وارد کتابفروشی می‌شوند به همین دلیل شاید برایشان ظاهر کتاب اهمیت کمتری نسبت به محتوای آن داشته باشد.

این روزها شیوع کرونا در کشور یک ساله شد، فعالیت شما در یک سال اخیر برای تقویت فرهنگ کتابخوانی و روحیه بخشی به مردم چگونه بود؟

ما هم در ابتدای دوران کرونا مانند صنوف دیگر چندین ماه تعطیل شدیم، در این زمان سلبریتی‌های محبوب و گروه‌های فرهنگی، فعالیت‌های حمایتی بسیار خوبی برای استفاده بهینه از قرنطینه انجام دادند که عموم مردم تحت تأثیر این حرف‌های امیدبخش قرار گرفتند؛ در واقع دوران قرنطینه نویدبخش فرارسیدن فرصتی برای مطالعه کتاب‌های ناخوانده و فیلم‌های دیده نشده بود و بسیاری از مردم به کتابخوانی و کارهای فرهنگی برای افزایش روحیه در دوران قرنطینه روی آورند؛ اتفاقی که بسیار ارزشمند بود.

در اوایل شرایط کرونا ما هم برای روحیه بخشی به مردم یک طرحی به نام «سفیران محبت» را اجرا کردیم به این صورت که کتاب‌های سفارشی مردم را با بسته بندی زیبا، یک شاخه گل و کادوی زیبا برای آنها ارسال می‌کردیم که به اذعان مردم، بازتاب این کار در شرایطی که تمام وجود مردم را ترس و استرس فرا گرفته بود روحیه خوبی به دوستداران کتاب القا کرد و بازخورد خوبی هم در این زمینه دریافت کردیم.

یکی از طرح‌های خلاقانه ما که دو سال پیش اجرایی شد طرحی به نام «کوله گردی کتاب» در زمینه کودک و نوجوان بود که در سطح شهرضا و استان اصفهان با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ستاد پایتخت کتاب ایران اجرا شد، به این شکل که در مدارس نمایشگاه سیاری به پا و برنامه‌های شاد را برای آشنایی کودکان با ادبیات کتاب‌ها در این حوزه آشنا می‌کردیم که نتیجه آن را اکنون مشاهده می‌کنیم.

در دوران کرونا قول و قرارهایی از طرف دولت و حوزه کتاب داده شد که تاکنون هیچکدام از آنها اجرا نشده و حمایتی هم در کار نبوده است و حتی هزینه پستی ارسال کتاب که می‌توانست در دوران کرونا به شکل حمایتی باشد اکنون آزاد محاسبه می‌شود.

انگیزه و ایده کارتان از کجا شروع شد؟

در دوران سربازی یک کتابی به نام «کتاب فروشی ۲۴ ساعته» از آقای پنامبرا به دست من رسید که با توجه به علاقه شدیدی که به کتاب و کتابخوانی داشتم این داستان را به طور کامل خواندم؛ در این کتاب اتفاقاتی که برای شخصیت اصلی داستان افتاده بود با هیجانی وسوسه‌انگیز روایت شده بود.

بعد از راه اندازی کتابفروشی من هم خلاصه‌ای از کتاب‌هایی را که خوانده بودم برای مردم تعریف می‌کردم و آنها به خریدش ترغیب می‌شدند؛ در این مسیر همچنین دوستانی پیدا کردم که از خودم هم کتاب‌خوان تر بودند و همین روند تعریف کردن کتاب‌ها هنوز هم ادامه دارد داستان این کتاب از این قرار بود که یک روز آقای «پنامبرا» از کارش اخراج می‌شود، آن هم در شرایطی که هیچ مهارتی در طول زندگی‌اش به جز کتاب‌هایی که مطالعه کرده بود نداشته است. بنابراین به ذهن وی می‌رسد که با دوچرخه به میان مردم برود و از کتاب‌هایی که خوانده برای آنها تعریف کند و پس از مدتی مردم ترغیب می‌شوند از وی کتاب‌هایی که معرفی کرده بود را بخرند.

آقای پنامبرا پولدار می‌شود و کتابفروشی چند طبقه ۲۴ ساعته ای را تأسیس می‌کند. ایده این کتاب باعث ترغیب من برای انتخاب شغل کتابفروشی شد، بعد از راه اندازی کتابفروشی من هم خلاصه‌ای از کتاب‌هایی را که خوانده بودم برای مردم تعریف می‌کردم و آنها به خریدش ترغیب می‌شدند؛ در این مسیر همچنین دوستانی پیدا کردم که از خودم هم کتاب‌خوان تر بودند و همین روند تعریف کردن کتاب‌ها هنوز هم ادامه دارد.

با وجود آنکه می‌دانستم کتابفروشی درآمد چندانی نسبت به شغل‌های دیگر ندارد اما با تلاش و عبور از روزهای سخت تاکنون موفق بوده‌ایم و این باعث افتخار ما است که مردم به ما اعتماد کامل دارند و کتاب‌خوان‌های زیادی جذب کتابفروشی البرز شدند.

آیا کتابفروشی به لحاظ مالی هم برای شما سودی دارد؟

کتاب و لوازم‌التحریر یک سود مشخصی همیشه داشته است یعنی اگر ما کتابی را چند سال پیش خریداری کرده باشیم و الان همان کتاب را بخواهیم بفروشیم با همان قیمت قبل و بدون هیچ افزایشی به فروش می‌رسانیم، به طور معمول اوضاع اقتصادی کتابفروشی‌ها با جامعه بسیار فاصله دارد و بر این اساس شغل کتاب فروشی عشق و علاقه خاصی می‌خواهد چرا که باید در بدترین شرایط جامعه مثل یک پایگاه امید عمل کند.

چه درخواستی از مسئولان برای حمایت بیشتر دارید؟

ببینید؛ از دیدگاه من مشکل بزرگی که در کشور داریم متأسفانه قشر کارمند ما چه خانم و چه آقا در سطح ادارات دولتی به دلیل درگیر شدن با کارهای روزمره اکثراً علاقه‌ای به خواندن کتاب ندارند؛ من به عنوان عضوی از مجموعه کتابفروشی‌های شهرضا از مسئولان شهری درخواست دارم که فرهنگ مطالعه را در بین کارمندان خود رواج دهند چراکه می‌دانیم اگر این اتفاق عملی شود کمتر از دو سال دیگر کارمندان و کارکنانی با آگاهی و سوادی بیشتر در سطح ادارات خواهیم داشت که مسلماً بازخورد این کار بسیار عجیب خواهد بود.

و اما در آخر نظر شما در رابطه با نمایشگاه مجازی تهران چیست؟

برپایی این نمایشگاه کار فوق العاده‌ای بود گرچه نحوه ارسال کتاب‌ها برای ناشرین بسیار مشکل ساز شده بود، در واقع نمایشگاه تهران باید جایی برای نمایش گذاشتن کتاب‌ها نه فروش و تخفیف باشد چراکه این کار باعث ضربه زدن به کتابفروشی های محلی می‌شود؛ همانطور که ما این امر را تجربه کردیم و در دو هفته برپایی نمایشگاه کتاب، فروش ما با افت زیادی مواجه شد.

همچنین لازم است از از ناشرین و نویسندگان هم دعوت شود که کتاب‌های خود را در این نمایشگاه معرفی کنند.

و اما سخن پایانی؟

طبق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد، مردم در دوران کرونا بیشتر از قبل مطالعه کرده‌اند، اما باز هم باید تلاش بیشتری داشته باشیم چراکه سرانه روزانه مطالعه‌مان احوال خوبی ندارد و باید برای گسترش فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی هم چاره‌ای اندیشید.

از دیدگاه من مسئولان باید در این روزگار سخت بیشتر هوای کتاب‌فروشی‌های محلی را داشته باشند تا هم روح کتابخوانی در میان مردم زنده بماند و هم فروشگاه‌های کتاب رونقی بگیرند؛ نباید یادمان برود که کتابفروشی‌های محلی، شاهرگ حیاتی میان ناشران و مخاطبان کتاب هستند و به ویژه در دوران کرونایی که امکان رفت و آمد کمتر است، می‌تواند امکان خرید اینترنتی کتاب را فراهم و نیاز مخاطبان در این زمینه را برطرف کند.

در آخر من به عنوان یک فرد شاغل در کتابفروشی از تمام کسانی که دغدغه کتاب خواندن مردم را دارند استمداد می‌طلبم تا هر کاری از دستشان بر می‌آید برای رونق کتابفروشی‌های محلی شهر و دیارمان انجام دهند.