خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه – سارا رئیسی: در خبرهای چند روز پیش خواندیم: «درآمد کاربران فضای مجازی دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود.»
مصوبه اخیر مجلس از چند لحاظ حائز اهمیت است که به طور خلاصه به آن اشاره میکنم:
۱. این مصوبه در نگاه اول به معنای پذیرفته شدن بستر اینستاگرام از سوی دولتمردان و مراجع قانونی است. پیش از این رویکرد دولتی به شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام برای سرگرمی بود در حالیکه همین امر نشان میدهد اینستاگرام بستری درآمدمحور و شغلآفرین است و جای بسی خوشحالی است که بالاخره دولتمردان سعی در شناسایی کسب و کارهای نو و قانونمند کردن آنها دارند.
با رشد و توسعه تکنولوژی در سالهای اخیر، کسب و کارهای بسیاری پا به عرصه حضور گذاشتند که بسیاری از آنها به سبب ناشناخته بودن نحوه عملکرد یا میزان تأثیرگذاری در ابتدای کار، با مسائل و مشکلات بسیاری در ادامه راه، برای اثبات حقانیت خود روبرو شدند، تا جاییکه بسیاری از آنها تصمیم به توقف فعالیت خود گرفتند.
کاش در این دست مصوبات به چیزی بیشتر از درآمد کاربران فکر کنیم و اصولیتر سعی در شناسایی کسب و کارهای جدید وساختارهای نو و قانونگذاری برای آنها باشیم تا جوانان انگیزه و شوق بیشتری برای خلق فرصتهای جدید داشته باشند.
۲. افراد پرمخاطب در اینستاگرام به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول سلبریتیها که شهرتشان وابسته به اینستاگرام نیست و جایگاه مردمی خود را بیش از این نیز داشتهاند مثل بازیگران، ورزشکاران و… اما دسته دوم اینفلوئنسرها هستند که دلیل محبوبیت آنها وجود اینستاگرام و تولید محتوای خاص در اینستاگرام است. به نظرم رویکرد یکسان به این دو گروه از نظر قانونی قطعاً مناسب نخواهد بود. بماند که صفحات با تعداد فالوئر بالایی در حال حاضر وجود دارند که هویت قانونی افراد پشتِ آن مشخص نیست.
۳. در این میان به خصوص برای صفحات با هویت نامشخصِ ادمین، اولین سوالی که در ذهن متبادر میشود این است: برای بستری که اساس و بنیان آن در اختیار ما نیست و امکان فیلترینگ یا حذف یک صفحه خاص را نداریم، اعمال قانون چطور صورت خواهد گرفت؟ آیا خوداظهاری تنها راه است؟ صحت و سقم آنچه اظهار شده چطور سنجیده میشود؟ ساز و کار پیشگیری از فرار مالیاتی چیست؟ آیا فعالیت اینفلوئنسرها در دسته خوداشتغالی و پیمانکاران مستقل قرار میگیرد یا باید در استخدام شرکتها و آژانسهای تبلیغاتی باشند؟ و...
۴. این مصوبه با واکنشهای بسیاری از اینفلوئنسرها و سلبریتیهای عزیز مواجه شد که چون خدمات خاصی در این زمینه دریافت نمیکنند و هزینههای بالایی برای تولید محتوا دارند، پس چرا باید مالیات بپردازند؟ در این خصوص یادآوری دو نکته را لازم میدانم.
اول اینکه، وضع چنین قوانینی مختص ایران نیست، کشورهای بسیاری به وضع قوانین برای چهرههای مشهور مجازی پرداختهاند و شرکتها موظف به عقد قرارداد پیمانکاری برای تبلیغات خود در صفحات آنها هستند و حتی میتوان گفت در ایران دیر به فکر افتادهایم.
دوم اینکه، اگر فعالیتهای تبلیغاتی و صفحات اینستاگرامی را به عنوان یک کسب و کار بپذیریم آیا در دسته فعالیتهای بخش خصوصی قرار میگیرند؟ اگر بلی! آیا بخش خصوصی و شرکتهای بسیاری که در این حوزه فعالیت میکنند، خدمات خاص یا ویژهای از دولت دریافت میکنند که موظف به پرداخت مالیات و متعهد بودن به سایر قرانین کشور هستند؟
امیدوارم هر روز شاهد خلق و رشد کسب و کارهای جدید در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات باشیم و بپذیریم قانونمند شدن فعالیتهای هر کسب و کاری و پذیرفته شدن آن از سوی نهادهای قانونگذار به مراتب بهتر از تعطیلی این دست کسب و کارهاست. به امید آنکه دولتمردان نیز راهکارهای اصولی و بنیادین برای رشد این بسترها در داخل کشور بیابند.