خبرگزاری مهر _گروه جامعه: دهم اسفندماه سال گذشته با قطعی شدن تعطیلات مدارس برای مدتی طولانیتر از آنچه در روزهای آغاز شیوع کرونا در کشور گمان میرفت، آموزشهای تلویزیونی کلید خورد.
ابتدا برنامههای دروس ابتدایی ساعت ۸ تا ۹ صبح، متوسطه اول ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲ و متوسطه دوم ساعت ۱۵ تا ۱۶ که از شبکه آموزش سیما روی آنتن رفت. کم کم و به مرور این برنامه گسترش پیدا کرد. در شبکه آموزش از ۷:۴۵ تا ۸ صبح درس تربیت بدنی روی آنتن میرفت که سعی داشت تحرک در دانش آموزانی که دیگر زیاد ماندنشان در خانه نگران کننده شده بود و چاقی و عدم تحرک میتوانست مشکلات جدی سلامتی را برایشان رقم بزند، جبران کند. تا امروز هم این روال ادامه پیدا کرده است اما شاید مشکل اصلی آموزشهای تلویزیونی را باید در همین نقطه جست جو کرد؛ جایی که گمان میرود وقتی مدرسه حقیقی در کار نیست، دانش آموزان ملزم هستند (خود را ملزم میکنند) ۷ صبح از خواب بیدار شوند، پای تلویزیون بنشینند و با آموزشهای تلویزیونی ورزش کنند یا درس بخوانند. عدم نگاه به واقعیت جاری دوری بچهها از مدرسه و ارائه زمان آموزش و… در ساعتی که بیشترین بازخورد را داشته باشد تا امروز هم بزرگترین چالش مدرسه تلویزیونی است. گرچه مسئولان آموزش و پرورش و صدا و سیما باید انبوهی از دروس را در مقاطع مختلف و ۱۲ سال تحصیلی در برنامهها بگنجانند (که همه آن دروس هم گنجاندنی نبوده و نیست) اما بهره برداری از این آموزشها پرسش بزرگ این روزهاست که یک سال از شروع این تجربه میگذرد.
بچههای دوره متوسطه کم کم به شیفت صبح نقل مکان کردند و از ۸ صبح تا ۹:۲۵ زمان آموزش آنها در مدرسه تلویزیونی شد و دوره ابتدایی از ۱۰:۳۰ تا ۱۳:۴۵ در شبکه آموزش جا گرفت و برای متوسطه دوم از ۱۴:۳۰ تا ۱۷:۳۰ آموزشها گنجانده شد. شبکه چهار هم به کمک آمد و از ۷ صبح تا ۱۲ برای تدریس دروس مهارتی برنامه داشت.
در سال تحصیلی جدید نیز تغییراتی در جدول ارائه دروس گنجانده شد. از ۸ صبح تا ۹:۳۰ و از آن سو از حوالی ۲۱ تا ۲۲ آموزشهای فنی و حرفهای ارائه میشود و از ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۳:۳۰ آموزش دروس ابتدایی و سهم نوآموزان پیش دبستانی نیز ۲۰ دقیقه در روز حوالی ساعت ۱۳:۳۰ است. متوسطه اول از ۱۴:۳۰ تا ۱۶ باید پای آموزش تلویزیونی بنشینند و دانش آموزان متوسطه دوم از ۱۶:۳۰ تا حوالی ساعت ۲۱. در شبکه ۴ هم آموزشها برقرار مانده است و دروس مهارتی از ۷ صبح تا ظهر ادامه دارد و در شبکه قرآن و معارف نیز از ۸ صبح تا ۱۶ دروس معارف اسلامی و قرآن به ترتیبی که با برنامههای آموزشی شبکه آموزش تداخل نداشته باشد در جریان است.
در واقع صدا و سیما با هر آنچه ظرفیت در اختیار داشت از ابتدای شیوع کرونا در کشور به کمک آموزش و پرورش آمد و حتی در تعطیلات تابستانی، مدرسه تابستانی را راه اندازی کرد. اما فارغ از این همراهی و ارزش آن، آنچه مهم است این است که چه میزان این آموزشها توانست عدالت آموزشی را برقرار کند، الگویی برای آموزشهای مجازی شود، اثر بگذارد و کاربردی باشد.
در واقع صدا و سیما با هر آنچه ظرفیت در اختیار داشت از ابتدای شیوع کرونا در کشور به کمک آموزش و پرورش آمد و حتی در تعطیلات تابستانی، مدرسه تابستانی را راه اندازی کرد. اما فارغ از این همراهی و ارزش آن، آنچه مهم است این است که چه میزان این آموزشها توانست عدالت آموزشی را برقرار کند، الگویی برای آموزشهای مجازی شود، اثر بگذارد و کاربردی باشد
مدیر شبکه آموزش در همان ابتدا در اسفند ۹۸ اعلام کرد که طرح آموزش تلویزیونی به ماهها قبل باز میگردد و چیزی نبود که در ایام کرونا به ذهن مسئولان برسد. قرار بود این برنامه برای مواقعی که مدارس درگیر آلودگی هوا و تعطیلات میشوند یک جایگزین باشد و مساله بعدی همان بسط عدالت آموزشی بود.
به گفته وی در همان روزها ۳ ماهی بود که معاونت اجتماعی آموزش و پرورش طرحی را در شورای شبکه آموزش مطرح کرده و در نهایت مصوب شده بود و قرار بود زمانی برای اجرای آن در نظر گرفته شود. وی گفت: گذشت تا به بیماری کرونا رسیدیم و شورای معاونان و رئیس سازمان صداوسیما به شبکه آموزش مصوب کردند که طرح آموزش مکمل را پیگیری کنیم. برنامهریزی درسی بر مبنای تقسیم کار شکل گرفته است. وزارت آموزش و پرورش و معاونت ابتدایی و متوسطه این برنامهریزی را شکل دادهاند و مهمترین درسها را در زمانهای مناسب که خستهکننده نباشد و به دانشآموز فشار نیاورد در نظر گرفتیم. آموزش تلویزیونی چیز جدیدی در دنیا نیست اما در کشور ما به جز زمان دفاعمقدس، اولین بار است این طرح را تجربه میکنیم.
احمدی افزادی درباره بازپخش این دروس گفت: ما نظام رسمی را ارائه میدهیم و کاری به کمک آموزشیها نداریم. ما میخواهیم به بچهها جریان رسمی کشور را بگوییم و این نکته که آموزش تعطیل نیست. اتفاق خوب این است که ما پخش زنده داریم و در فضای شبکههای اجتماعی دو سه امکان در نظر گرفتیم. اولین امکان تلویبیون است و بلافاصله با باز کردن آن میتوانند «مدرسه تلویزیونی» را پیدا کنند.
آموزش تلویزیونی حرکتی در راستای برقراری عدالت آموزشی
شاید نقطه عطف آموزشهای تلویزیونی در جریان سازی آموزش در دوران کرونا این بود که یک امکان رایگان در سراسر کشور برای بهره برداری همه دانش آموزان مهیا میکرد. برای استفاده از این آموزشها نه نیازی به صرف هزینه برای اینترنت بود نه تهیه گوشی هوشمند. شاید دیگر کمتر جایی در کشور باشد که بچهها دسترسی به تلویزیون نداشته باشند. از سوی دیگر برای برخی مناطق دور افتاده و محروم و روستاییان و عشایر که آموزشهای حضوری آنها عمدتاً توسط معلمان خرید خدمات یا سرباز معلمها رخ میداد که حتماً در جای خود کارشان ارزشمند است، اما به دلیل اینکه چند پایه در یک کلاس بودند و عموماً معلمان مهارت کافی در آموزش نداشتند، این آموزشها که توسط معلمانی در تهران تدریس میشد، یک فرصت برای نشستن پای آموزشهای با کیفیت تر بود.
محمدرضا سیفی مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر همان روزهای اول راه اندازی این مدرسه در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص دسترسی دانش آموزان روستایی و عشایری به برنامههای آموزش مکمل گفت: طبق آماری که ما داریم ۹۸.۲ درصد مردم به شبکههای تلویزیونی دسترسی دارند و دسترسی مردم به تلویزیون قطعاً بیش از شبکههای مجازی است. مساله این است که کاری را در آموزش مکمل شروع کردهایم که یکی از اهدافش روحیه بخشی و امیدآفرینی به مردم است که بدانند روند آموزش ادامه دارد و استقبالی که این دو روز از برنامهها شده است، بسیار بالاست.
سیفی گفت: ما در دورترین نقاطی که آنتن دهی موبایل ضعیف است و پوشش تلفنی کم است، پوشش تلویزیون را داریم و برای همین این آموزش مکمل دقیقاً در راستای عدالت آموزشی است و در دورترین نقاط و محرومترین روستاها هم دانش آموزان میتوانند از کیفیت بالای معلمها و تدریس بهره ببرند. ما در بازدیدهای خود به کپرهایی رفتیم که هیچ امکاناتی نداشتند اما تلویزیون را داشتهاند.
در دورترین نقاطی که آنتن دهی موبایل ضعیف است و پوشش تلفنی کم است، پوشش تلویزیون را داریم و برای همین این آموزش مکمل دقیقاً در راستای عدالت آموزشی است و در دورترین نقاط و محرومترین روستاها هم دانش آموزان میتوانند از کیفیت بالای معلمها و تدریس بهره ببرند. ما در بازدیدهای خود به کپرهایی رفتیم که هیچ امکاناتی نداشتند اما تلویزیون را داشتهاند
واقعیت این است شاید بیشترین استفاده و بهره برداری را نیز از این آموزشها به گفته معلمان عشایر همین دانش آموزان مناطق محروم و روستایی و عشایری کردهاند که بیشترین چالش را با آموزشها در شبکه شاد دارند. شاید برای همین است که مدام اعلام میشود بعد از بازگشایی مدارس نیز این آموزشها ادامه پیدا خواهد کرد. کمترین کارکرد این آموزشها دوره دروس توسط دانش آموزان است. اما این به معنای کم چالش بودن این آموزشها نیست.
کدام دانش آموزان پای آموزشهای تلویزیونی مینشینند؟
بیش از ۲۵۰ عنوان درسی و ۲۰۳ رشته کاردانش در این یکسال توانست با همه فراز و فرودهایش در برنامه تلویزیونی گنجانده شود. برای جذب معلمان در مدرسه تلویزیونی فراخوان داده شد. ابتدا از معلمان داوطلب استان تهران کمک گرفته شد. مشخص است ک معلمها نیز کمی با این آموزش در این یکسال بیشتر کنار آمدهاند اما همچنان دو چالش اصلی باقی مانده است. ساعت پخش برنامهها و استفاده دانش آموزان و تشویق مدارس به استفاده از آنها.
برخی مادران در این یکسال در گزارشهای متعدد به خبرنگار مهر گفتهاند که فرزندانشان پیگیر آموزش تلویزیونی هستند. این بچهها عمدتاً در مدارس دولتی به مدرسه میروند و از طرف معلمها به دیدن این آموزشها تشویق میشوند. حی برخی معلمها با همین آموزشها پیش آمدهاند و در واقع بعد از دیدن این آموزشها با بچهها رفع اشکال میکنند.
برخی والدین میگویند فرزندانشان را نمیتوانند پای این آموزشها بنشانند چون هم زمانش بسیار محدود است و هم ساعتش مناسب نیست و بچهها را پای آموزش مینشانند تمام میشود و هم اینکه آموزشها تعاملی نیست و بچهها جذب آن نمیشوند. این بچهها عموماً در سنین پایینتر و در دوره ابتدایی تحصل میکنند.
برخی والدین هم میگویند معلمها این آموزشها را قبول ندارند و برای اینکه تداخل شیوه آموزش پیش نیاید به ما گفتهاند این آموزشها پیگیری نشود.
تعامل؛ حلقه مفقوده آموزشهای تلویزیونی
شاید باید گفت هیچکدام از برنامههای تلویزیونی تعاملی نیست. ذات این برنامهها حتی اگر زنده باشند این است که متکلم الوحده است. اما این با ذات آموزش که فرایندی تعاملی است در تضاد قرار میگیرد. شبکه آموزش تلاشهای زیادی را صورت داد تا بتواند پرسش و پاسخ و تعامل را در این برنامهها بگنجاند اما عملاً آموزشهای تلویزیونی ذاتی تعاملی ندارند و برای همین در درازمدت جذابیت خود را از دست میدهند و حتی رغبت معلمها برای ارجاع دانش آموزان به این آموزشها را. اوایل معلمها با استرس و توانایی کمتری در آموزشها حضور پیدا میکردند اما رفته رفته معلمها با این فضا راحت تر شدند و آموزشها جانی گرفت اما مشکل اصلی بر سر جای خود ماند. عدم استفاده از امکانات بصری برای آموزشهای تلویزیونی را نیز باید اضافه کرد که هر چند بهبود پیدا کرد اما تا نقطه مطلوب فاصله دارد.
حالا خیلی از وی او دیها نیز برای خودشان مدرسه زدهاند و به همین شیوه آموزش دروس را ارائه میدهند که فارغ از قانونی یا غیرقانونی بودن این اقدام باید گفت تا حدی این آموزشها توانسته است یک الگو قرار بگیرد اما همین که در سطح دانش آموزی، معلمان و حالا چندی است در صحبت مسئولان نیز کمتر سخن از تاکید بر استفاده از این آموزشها است نشان میدهد این امر به یک برنامه روتین مانند تمام برنامههای تلویزیونی تبدیل شده است و از جریان سازی در آموزش فاصله گرفته است در حالی که این فرصت میتوانست به ارائه شیوههای خلاقانه آموزش دروس بیانجامد و حتی در جای خود خونی تازه در فرایند آموزش جاری کند و الگویی برای آموزش دروس توسط سایر معلمها باشد.
یک سال از شروع آموزش تلویزیونی گذشته است؛ حالا آموزش و پرورش تمام فکر و ذکرش شاد است، معلمها خسته از آموزش مجازی به امید روزهای پایان کرونا و بازگشت به مدارس هستند و بیشتر از آنها دانش آموزان به آن روز فکر میکنند. شاید در این روزها حتی دیدن آموزش در فضای رسانه برخی را زده کرده باشد و یک دافعه در آنها ایجاد کند. شاید هم فرصت تعطیلات نوروزی زمان خوبی باشد همه مدتی را دور از حرف از آموزش غیرحضوری سر کنند تا ببینیم در سال جدید آموزش چه سرنوشتی پیدا میکند.