خبرگزاری مهر - گروه ورزش: «پروژه های ورزشی» تکه کلام مشترک تمام مدیران وزارت ورزش در حوزههای مختلف و مربوطه است که به خصوص در ایامی مانند هفته دولت و دهه فجر از آن و اقدامات انجام شده برای تکمیل و بهره برداری از آنها به عنوان اهرمی جهت تشریح فعالیتها و اقدامات موثرشان استفاده میکنند حال آنکه بررسی و مقایسه صحبتهای این مسئولان در «بازه های زمانی مختلف» خلاف این ادعاها را ثابت میکند.
در آغاز بررسی این واقعیت ذکر این موضوع لازم است که وزیر پیشین ورزش و جوانان یعنی محمود گودرزی به دلیل تعدد پروژههای نیمه تمام و لزوم به سرانجام رساندن آنها، ساخت پروژههای جدید ورزشی را غیرقابل انجام عنوان کرده بود. این یکی از مهمترین موضوعاتی بود که گودرزی سال ۹۳ در یکی از دیدارهای مجلسی - ورزشی خود به آن تاکید داشت.
بعد از آن و همزمان با آغاز به کار دولت دوازدهم، ممنوعیت ساخت پروژههای جدید ورزشی تا زمان به اتمام رسیدن پروژههای بلاتکلیف مورد تاکید و توجه قرار گرفت تا آنجا که مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و حسن کریمی مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی هم در برخی نشستها و اظهارنظرهای خود آن را یادآور شدند و اینکه تعریفی برای پروژههای جدید نیست چراکه اهتمام وزارت ورزش بر تکمیل طرحهای نیمه کاره و آماده کردن آنها برای بهره برداری است.
حال آنکه ۶ سال از دوره محمود گودرزی و تاکیدی که بر به بهره برداری رساندن پروژههای نیمه تمام داشت، میگذرد. دوره مدیریتی سلطانی فر و کریمی هم تا چندماه دیگر به پایان میرسد اما در آمار و ارقام مربوط به تعداد پروژههای نیمه تمام تغییری ایجاد نشده است.
پروژههای همیشه نیمه تمام در ورزش
محمود گودرزی یک سال بعد از ورود به وزارت ورزش یعنی همان سالی که بر غیرقابل انجام بودن ساخت پروژههای جدید برای ورزش تاکید کرده بود، از ۳ هزار و ۳۰۰ پروژه نیمه تمام ورزشی در کشور خبر داده بود و اینکه باید برای به بهره برداری رساندن آنها برنامه داشت. همان سال نصرالله سجادی معاون وقت توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای هم اینگونه اعلام کرده بود که ۳ هزار پروژه نیمه تمام در کشور وجود دارد.
جالب اینکه از آن سال تا به امروز و طبق اعلامی که مدیران وزارت ورزش در زمانهای مختلف داشتهاند، تعداد پروژههای نیمه تمام ورزشی کاهش نداشته است - به جز یکی دو مورد که به نظر میرسد دلیل آن اشتباه در اعلام آمار و ارقام است- مروری کوتاه بر اعلام رسمی مدیران در این زمینه گویای این مهم است:
سال ۹۳
* محمود گودرزی وزیر ورزش در دولت یازدهم: ۳ هزار و ۳۰۰ پروژه ورزشی نیمه تمام داریم
سال ۹۴
* مناف هاشمی معاون وقت وزیر: ۴ هزار پروژه نیمه تمام ورزشی در کشور وجود دارد
سال ۹۵
* مسعود سلطانی فر وزیر ورزش در دولت دوازدهم: ۴ هزار پروژه نیمه تمام ورزشی در کشور نیازمند اختصاص اعتبارات است
سال ۹۷
* ژاله فرامرزیان معاون وزارت ورزش: ۴ هزار پروژه ورزشی در کشور وجود دارد
سال ۹۸
* مسعود سلطانی فر وزیر ورزش: ۳ هزار و ۵۰۰ پروژه ورزشی در کشور وجود دارد
سال ۹۹ (بهمن ماه)
جمشید تقی زاده معاون وزیر ورزش: ۲۵۰۰ طرح نیمه تمام ورزشی در کشور وجود دارد
سال ۹۹ (اسفندماه)
* ژاله فرامرزیان: چهار هزار پروژه ورزشی نیمه تمام در کشور وجود دارد
افتتاحهای نمایشی یا قول و قرارهای کارساز
افتتاح پروژههای ورزشی به تعداد مختلف یکی از مواردی است که مدیران وزارت ورزش در ایامی مانند هفته دولت یا دهه فجر به کرات از آن به عنوان برنامه ویژه خود برای این ایام یاد میکنند و حتی با استناد به آن سرانه ورزش کشور را هم رو به افزایش نشان میدهند. حتی برای افتتاح این پروژهها، وزیر ورزش و معاونانش در طول سال سفرهای زیادی پیش روی خود قرار میدهند.
با این اوصاف انتظار میرود مقایسه آمار و ارقام اعلام شده در رابطه با پروژههای نیمه کاره در طول چند سال متوالی روند رو به کاهش داشته باشد اما «چرا با وجود افتتاحهای متوالی و تاکید مداوم بر عدم کلنگ زنی جدید، تغییری در تعداد پروژههای نیمه تمام ایجاد نشده و همچنان رقم ۴ هزارتایی در این زمینه ملاک است؟»
شاید افتتاحهایی که انجام آن در کارنامه مدیران ثبت میشود به گونهای نیست که پروژه موردنظر قابلیت استفاده و بهره برداری داشته باشد و به همین دلیل در فهرست پروژههای نیمه تمام باقی میماند تا شاید زمانی به گونهای تکمیل شود که قابلیت استفاده و بهره برداری پیدا کند. شاید هم این مدیران در مراودات پشت پرده مجلسیشان، قول و قرارهایی با طرفین خود برای رسیدگی به سرانه ورزشی استان آنها و احداث ورزشگاه جدید میدهند و همین باعث میشود که از یک طرف هرچه از پیمانه پروژههای نیمه تمام کم میشود، از طرف دیگر به آن اضافه شود.
اگر هیچیک از این دو موضوع پاسخی برای سوال مطرح در رابطه با دلیل عدم تغییر تعداد پروژههای نیمه تمام در طول چند سال متوالی نیست، چه پاسخ قانع کنندهای را میتوان برای این موضوع داشت؟
وارثی برای این ارثیهها نیست
آنچه مسلم است تعداد زیادی پروژه ورزشی با پیشرفت فیزیکی مختلف در کشور روی زمین مانده که حتی اختصاص ۰/۲۷ درصد از سهم مالیات بر ارزش افزوده به ورزش و واگذاری به بخش خصوصی هم نتوانسته تعداد آنها را به اندازهای کاهش دهد که باری از روی دوش ورزش برداشته شود.
این پروژ ه هایی که روی دست ورزش ماندهاند نتیجه اقدامات بدون پایه و اساسی است که دولتها و مسئولان در بازههای زمانی مختلف برای کلنگ زنی داشتهاند. جالب اینکه هیچ مدیر و مسئولی هم نتیجه این اقدامات را به گردن نمیگیرد و هر یک وجود چنین پروژههایی را ارث دولت قبل و مدیرانش معرفی میکند کما اینکه حسن کریمی در اولین نشستی که بعد از ورود به شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی با نمایندگان رسانهها داشت، اینگونه گفت که بیشترین پروژههای ورزشی در سال ۸۸ کلنگ زنی شدهاند.
در هر صورت اینکه مدیریت نادرست و عدم نیازسنجی مناسب ارثیههای ناخواسته زیادی برای ورزش گذاشته که خواهانی از میان وارثین ندارد. بیشترین مانور هر یک از آنها (وارثین) در مورد این پروژههای روی دست مانده مربوط به رقمهای میلیاردی میشود که برای تکمیلشان لازم است اما در عمل سرعتی برای رسیدگی به این پرونده قطور در ورزش حس نمیشود.
طولانی شدن ساخت و تکمیل پروژههای ناتمام ورزشی باعث شده بنای برخی از آنها به خصوص آنهایی که عمرشان مربوط به سالهای دور میشود فرسوده شود. بخشهای ساخته شده در برخی پروژهها هم به دلیل رها شدن و عدم رسیدگی به موقع نیازمند بازسازی و نوسازی است. به جاست برای تکمیل پروژههای نیمه تمام باید اولویت بندی صورت بگیرد و با تدبیر مناسب نسبت به اتمام آنها اقدام شود. شاید اینگونه بتوان خواب پروژههای نیمه تمام را در ورزش تعبیر کرد.