خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - مریم خرمائی: کمتر از یک هفته پیش وقتی «آنتونی بلینکن» پشت تریبون ایستاد تا از هشت اولویتی نام ببرد که چارچوب سند راهبرد امنیت ملی دولت بایدن را میسازند؛ هیچکس انتظار نداشت که او در مقام وزیر خارجه آمریکا همه تمرکز خود را روی مسائل داخلی بگذارد.
بلینکن از ویروس کرونا صحبت کرد که بیش از هر کشور دیگری از آمریکا قربانی گرفته؛ از اقتصاد و تقلا برای برون رفت از رکود سخن گفت؛ از نیاز ایالات متحده برای اشتغال زایی حرف زد و حتی وقتی پای ائتلاف با متحدان به میان آمد، موضوع تجارت را پیش کشید تا به زندگی مردم رونق بدهد. او از دوقطبی شدن جامعه و خطر افراطی گرایی داخلی سخن گفت و یادآوری کرد که در چشم مردم جهان، دموکراسی آمریکایی شکننده است و آنجا که از چین به عنوان بزرگترین چالش پیش روی ایالات متحده نام برد، لحن قلدرمابانه اش را با چاشنی همکاری و رقابت تعدیل کرد.
اما نقطه اوج سخنرانی بلینکن آن جایی بود که گفت آمریکاییها از مداخله نظامی طولانی مدت خسته شدهاند و هزینههای زیادی برای آن پرداخت شده است و البته لابلای حرفهایش به موضوع مهمی اشاره کرد که شاید تا حدی از دید رسانهها مغفول ماند و آن وقتی بود که گفت: «ما در دوره اوباما هم همین آدمها بودیم اما الان دولت فرق کرده است» - تک جملهای خطاب به آنها که میگویند بایدن ادامه دهنده راه اوباما است چراکه همه مقامات دولت او را به کار گرفته است.
در بهترین شکل، این سخنرانی عجیب بلینکن را که بلافاصله با اظهارات مشابهی از سوی جو بایدن رئیس جمهور دموکرات آمریکا تکمیل شد؛ میتوان توضیحی در باب «رابطه سیاست خارجی با زندگی روزمره» آن هم برای مخاطبان داخلی دانست!
اما با وجود چنین توضیحی نیز اینکه حل مسائل داخلی را به وزیر خارجه آمریکا واگذار کنند؛ کار بی ربطی به نظر میآید.
سوال اصلی ما هم همین است: پیدا کردن یک خط ارتباطی مشخص میان اظهارات بی ربطی که شبیه جزیرههای سرگردان در بستر سیاست خارجی آمریکا افتادهاند.
آنچه معاون احتمالی وزیر خارجه آمریکا گفت
شاید در نگاه اول اینکه «وندی شرمن» نامزد پست معاونت وزارت خارجه آمریکا در همان روزی که بلینکن اولویتهای خود را دسته بندی میکرد، برای گرفتن رای اعتماد، به کمیته روابط خارجی مجلس سنا رفت؛ ربط چندانی به کل ماجرا نداشته باشد.
اما، او در آنجا خطاب به شماری از صاحب نفوذترین دولتمردان آمریکایی چند جمله درباره برجام گفت که بازتاب زیادی داشت و جواب دندانشکنی هم از سوی ایران گرفت.
شرمن گفته بود: «سال ۲۰۲۱، مثل سال ۲۰۱۵ که برجام مورد توافق قرار گرفت نیست. الان مثل ۲۰۱۶ که برجام اجرا شد هم نیست. واقعیتهای میدانی و ژئوپولتیک منطقه تغییر کرده است».
این جمله فارغ از اینکه واقعیت است یا بهانه تراشی، در کنار جمله بلینکن که گفته بود «ما همان آدمهای دوره اوباما هستیم اما دولت تغییر کرده است» یا حتی جمله بی ربط تری مانند «باور داریم که قدرت نظامی، پاسخ چالشهای منطقه نیست اما برای دفاع از منافع آمریکا، تردیدی به استفاده از آن نداریم»؛ معنی پیدا میکند.
مخاطب اصلی دولت بایدن / هیچ چیز بی ربط نیست
بیایید به امید رسیدن به نقطهای مشخص، خط فرضی را دنبال کنیم که میان اظهارات پراکنده دو تن از چهرههای آشنای دولت بایدن که در دوره اوباما هم نقش برجستهای داشتند؛ وجود دارد. اینکه مخاطب آنها داخلی است در گفتههای بلینکن کاملاً مشخص است. اما اینکه این مخاطب دقیقاً چه فرد یا افرادی میتوانند باشند هنوز معلوم نیست. تنها سرنخی که داریم این است که هم بلینکن و هم شرمن، خواهان آن هستند که به مخاطب خود این طور القا کنند که «دوره فعلی با دوره اوباما» فرق دارد.
اما دولت بایدن به چه کسی حساب پس میدهد یا به عبارت بهتر، از چه کسی میترسد؟ جواب جایی در میان صندلیهای سنای آمریکا پنهان شده است: «باب منندز» رئیس کمیته قدرتمند روابط خارجی سنا و دموکراتی که با دسته بازهای شکاری میپرد.
این سناتور ۶۷ ساله، زمانی گفته بود که اغلب از باراک اوباما رئیس جمهور اسبق آمریکا به خشم میآمد چراکه به جای مشورت در حوزه سیاست خارجی، دستوراتش را به کنگره ابلاغ میکرد- توضیحی برای اینکه چرا منندز با اینکه دموکرات است؛ در آن دوره اوضاع را برای اوباما سخت میکرد.
او یکی از نخستین نفراتی بود که هفته گذشته وقتی جنگندههای آمریکایی بدون هشدار قبلی، مواضعی در سوریه را بمباران کردند، ابرویش را به نشانه انتقاد از خودسری بایدن بالا برد- توضیحی برای آن جمله بلینکن که «اقدام نظامی راه حل نیست اما برای دفاع از منافع آمریکاییها از آن ابایی نداریم».
همچنین وقتی گزارش محرمانه قتل خاشقجی منتشر شد؛ این منندز بود که تنبیه شدیدتری را برای بن سلمان مطالبه کرد- توضیحی برای این جمله بایدن که بلافاصله بعد از بلینکن صحبت کرد و مدعی شد: «ما به شرکای خود در خاورمیانه، چک سفیدی برای پیگیری سیاستهایی که با منافع و ارزشهای آمریکا مخالف باشد، ارائه نمیکنیم».
منندز دموکراتِ صاحب نفوذی است که طی دو ماهی که از دوره زمامداری بایدن میگذرد و حتی پیشتر از آن در دوره اوباما، به رؤسای جمهور هم حزبی اش فهمانده که میتواند اوضاع را در کنگره برایشان پیچیده کند.
او در بسیاری از موارد ازجمله توافق هستهای ایران، از سرگیری رابطه با کوبا، استفاده از نیروی نظامی در عملیاتهای فراسرزمینی و حتی نوع تعامل با دولت کاراکاس با دولت بایدن اختلاف نظر دارد.
هنوز یک ماه از حضور بایدن در کاخ سفید نگذشته بود که منندز به او هشدار داد که بهتر است الگوی باراک اوباما را که نقش کنگره را در ترسیم سیاست خارجی آمریکا نادیده میگرفت کنار بگذارد و به جای آن، با سنا مشورت کند.
دولت بایدن به قدری از منندز حساب میبرد که یک بار «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید در گفتگو با «پولیتیکو» از ارادت و تعامل منظم با او سخن گفت و یک بار هم بلینکن قول مشابهی را مبنی بر همکاری با او داد.
اما چرا دولت جدید واشنگتن تا این حد از منندز بیم دارد؟ پاسخ به ترکیب ۵۰-۵۰ سنا بازمی گردد که در آن هر رای جمهوریخواهان برای پیشبرد طرحهای دولت دموکرات بایدن، حیاتی است.
جمهوریخواهان با منندز دموکرات دوستی عمیقی دارند تا آنجا که «لیندسی گراهام» سناتور ارشد جمهوریخواه میگوید: اگر مسئلهای برای باب جدی باشد؛ ما (جمهوریخواهان) هم آن را جدی میگیریم.
در حال حاضر هم نگرانی تیم بایدن از بابت رای اعتماد به وندی شرمن است که در مذاکرات هستهای ایران حضوری پررنگ داشت و منندز نقشی کلیدی در تائید صلاحیت او ایفا میکند.
فراموش نکنیم که منندز در سال ۹۴، یکی از سناتورهای دموکراتی بود که با برجام مخالفت کرد و مدعی شد: هدف اصلی از مذاکرات با ایران از بین رفتن مهمترین تاسیسات زیربنایی برنامه هستهای این کشور بود که در توافقنامه فعلی این هدف محقق نشده است.
اینکه سخنرانی بلینکن با حضور شرمن در جلسه کمیته روابط خارجی سنا همزمان شد؛ مسئلهای اتفاقی نیست. اینکه هر دوی آنها اصرار داشتند که «دوره اوباما سپری شده» و به ویژه، در خصوص برجام، «شرایط با ۲۰۱۵ و حتی ۲۰۱۶ متفاوت است» نیز، بیشتر از بابت نرم کردن دل منندز بود که مبادا روی پرونده شرمن، مهر «باطل شد» بزند.
خصومت آمریکا با ایران یا رقابت با چین و روسیه موضوع تازه ای نیست. اینکه آنها به غلط «برجام پلاس» یا «فرابرجام» میخواهند هم تازگی ندارد اما نباید تهدیدهای این روزهای دولت جدید واشنگتن را خیلی هم جدی گرفت چرا که در اصل، برای تطمیع مردی است که در سایه کرسی سنا نشسته و میتواند اوضاع کنگره را برای بایدن بسیار پیچیده کند.