به گزارش خبرنگار مهر، روز بیست و پنجم بهمن ماه بود که محمد اله یاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، استعفای علی ثابتنیا مدیرعامل انجمن موسیقی ایران را تایید کرد. یک استعفای ناگهانی آن هم در روزهای منتهی به برگزاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر که پرسشهای زیادی را میان اهالی رسانه مطرح کرد که چرا یکی از مدیران فعال و کارآمد حوزه موسیقی کشور که اتفاقاً همکاریهای مستمری هم با دفتر موسیقی وزارت ارشاد طی دوران فعالیتش داشته و اغلب مدیران شعب استانی انجمن موسیقی کشور نیز از عملکرد وی رضایت داشتند، به یکباره تصمیم به استعفا از مهمترین نهاد زیر مجموعه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگیرد.
استعفایی که طبق شنیدهها بیارتباط با نارضایتی ثابتنیا از یکی از طرحهای وزارت ارشاد برای حذف انجمنهای موسیقی استانها و تاسیس موسسات فرهنگی هنری وابسته به بخش خصوصی به جای این نهادها، نبوده است. نکتهای که البته هنوز هیچ مرجع رسمی درباره آن اعلام نظر نکرده است.
استعفایی که تایید شد اما....
محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز سه شنبه بیست و پنجم بهمن ماه درست چند روز مانده به برگزاری جشنواره موسیقی فجر بود که در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن تایید استعفای علی ثابتنیا توضیح داد: طی روزهای گذشته جناب ثابتنیا نامهای را مبنیبر جدایی از انجمن موسیقی ایران ارائه داد اما دفتر موسیقی وزارت ارشاد از مدیرعامل محترم انجمن موسیقی ایران خواهش کرد تا این نامه ابتدا در جلسه هیات امنای انجمن موسیقی ایران طرح و پس از رویت و تصمیمگیری اعضای هیات امنا مورد موافقت یا مخالفت قرار گیرد. البته تا زمان برگزاری تازهترین جلسه اعضای هیات امنا انجمن موسیقی ایران، جناب ثابت نیا مدیرعامل انجمن موسیقی ایران است و کما فی السابق به فعالیتهای خود در این مجموعه ادامه میدهند. اینکه با استعفای وی برای ادامه فعالیت در انجمن موسیقی موافقت یا مخالفت شود هم منوط به برگزاری جلسه هیات امنا خواهد بود که امیدوارم در این زمینه نتایج مثبتی حاصل شود.
گویا ماجرای استعفای ناگهانی علی ثابتنیا خیلی جدیتر از این حرفها بوده که به ظاهر هم مربوط به وجود اختلاف و عدم تفاهمی با مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیست و مهمترین دلیل آن هم به موضوع تصمیم وزارت ارشاد مبنیبر واگذاری انجمن موسیقی به بخش خصوصی و تبدیل آنها به موسسات فرهنگی هنری بوده است اما گویا ماجرای استعفای ناگهانی علی ثابت نیا خیلی جدیتر از این حرفها بوده که به ظاهر هم مربوط به وجود اختلاف و عدم تفاهمی با مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیست و مهمترین دلیل آن هم به موضوع تصمیم وزارت ارشاد مبنی بر واگذاری انجمن موسیقی به بخش خصوصی و تبدیل آنها به موسسات فرهنگی هنری بوده است. موضوعی که طی روزهای گذشته موارد اعتراضی و انتقادی مربوط به آن از سوی برخی مدیران انجمن موسیقی استانها از جمله سورج یاسایی مدیر انجمن موسیقی کرمان مبنی بر وجود ابهامات و برخی نکات در انحلال انجمنها موضوع استعفای علی ثابت نیا را وارد فاز تازهای کرده که اهمیت رسانهای استعفا را دو چندان میکند.
به هر حال با تمامی این ابهامات و اختلاف نظرها که هنوز از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توضیحات رسمی از بابت صحت و سقم واگذاری انجمنهای موسیقی به بخش خصوصی در استانها ارائه نشده است، در آخرین روزهای سال ۹۹ (۱۹ اسفند) خبر رسید که علی نیکنام انزابی از سوی هیات امنای انجمن موسیقی ایران بهعنوان مدیرعامل این انجمن معرفی شده است. شرایطی که به دلیل کارنامه و عملکرد علی ثابت نیا در انجمن موسیقی ایران که این اواخر هم علاوه بر مشارکت در برگزاری جشنواره موسیقی نواحی و جشنواره موسیقی جوان دو مجموعه از داریوش طلایی و علی اکبر شکارچی را پیش روی مخاطبان قرار داده، ماجرا را به سمت این پرسش اصلی هدایت کرد که چرا هیات امنای انجمن با وجود عملکرد موثر ثابت نیا در انجمن موسیقی با استعفای او موافقت کرده است.
استعفایی که در نهایت منجر به انتخاب مدیری شده که کسوت و سابقه او عمدتاً در حوزههای چون مدیریت امور استانهای معاونت هنری وزارت ارشاد، مدیریت کتابخانههای عمومی استان تهران بوده که با توجه به ماههای پایانی دولت مشخص نیست برنامههای او در انجمن موسیقی قرار است در چه سمت و سویی هدایت و مدیریت شود.
هیات امنا در ادارات موسیقی چه کارهاند؟
علی مغازهای پژوهشگر و دبیر هنری چند فستیوال موسیقایی بخش خصوصی از جمله رویداد «آینهدار» که طی ماههای اخیر هم همکاریهایی نیز با سایر رویدادهای موسیقایی کشور داشته در یادداشتی گلایهآمیز ضمن انتقاد از وجود برخی ابهامات درباره ماجرای واگذاری انجمنهای موسیقی کشور به بخش خصوصی که هنوز مواضع رسمی آن از سوی وزارت ارشاد رسانهای نشده، درباره استعفای علی ثابت نیا از انجمن موسیقی و ورود نیکنام انزاپی پور به عنوان جایگزین وی مطالبی را مطرح کرد. متن این یادداشت را در ادامه میخوانید؛
چند روز پیش خبر انتخاب مدیری که پیشتر در سمت مدیریت کتابخانه های عمومی استان تهران حضور داشته به عنوان مدیرعامل انجمن موسیقی، حیرت تعدادی از هنرمندان موسیقی را به شدت بر انگیخته است.
صحبت از انتخاب مثلاً یک فیلمساز برای نهاد موسیقی نیست که شنونده کمی بتواند با خود کنار بیاید که شاید در پسزمینه کاری، موسیقیدان هم بوده. یا صحبت از یک فرد با تحصیلات مدیریت از دانشگاهی معتبر نیست که باز کمی مایه دلگرمی باشد که علم و دانش اولویت داشته و یا حتی صحبت از کسی که یکروزی و در یک جایی تنهاش به موسیقی خورده باشد هم نیست که بگوییم فلان جا کتش برای موسیقی خیس شده و همین هم غنیمت است.
آقایان هیات امنای محترم با وجود آن همه گزینه دم دستشان، یک فرد محترم و آنچنان که از سیمای ایشان احساس میشود، پا به سن گذاشته را که احتمالاً همچون نامشان عمری به نیکنامی سپری کرده و در این دم بازنشستگی باید در یکجایگاه راحت به خدمت در حوزه تخصص خود بپردازد، با پیشینه مدیریت کتابخانه های عمومی کشاندهاند وسط میدانی خطیر با مسئولیتی مهم که بیشک ممکن است به بهای باختن آینده و تباه شدن گذشتهیک مدیر یا فرد سالم و تخریب میراث یک انجمن گسترده و دارای ظرفیت بسیار بالا در کشور تمام شود.
این انتخاب یکپیام واضح به جامعه موسیقی دارد. اینکه هیات امنایی که همگی از موسیقیدانان باسابقه و دلسوز هستند، فردی مناسب این پست وجایگاه در کل کشور نیافتند که هم موسیقیدان و موسیقیشناس باشد، هم سابقه کار مدیریت موسیقی داشته باشد و هم مورد تایید برادران تایید کننده باشد. ای داد و ای وای بر سر ما و جامعهی موسیقی ایران که یک نفر در میانمان نیست که سکان یک اداره را بتواند به دست بگیرد.
هیات امنایی که همگی از موسیقیدانان باسابقه و دلسوز هستند، فردی مناسب این پست و جایگاه در کل کشور نیافتند که هم موسیقیدان و موسیقیشناس باشد، هم سابقه کار مدیریت موسیقی داشته باشد و هم مورد تایید برادران تایید کننده باشد؟ ولی بنده به عنوان یکی از اعضای جامعه موسیقی کشور به تکتک آقایان و استادان هیات امنا عرض میکنم، شما حقوق میگیرید که کار کنید یا ماشین امضا باشید؟ شما چرا در همان ادارهای که برایش مدیرعامل انتخاب میکنید فرد شایسته ای که تمامی امتیازات لازم برای این کار را دارد نمیبینید؟ افرادی در همان نهاد سالهاست با خوشنامی و روابط بسیار کیفی با هنرمندان موسیقی و همزمان مدیران دولتی زیر دستتان بود که هم جوانتر است و هم تواناتر و هم امتحان پسداده. چرا نمیبینیدشان؟ یا چرا نگاهی به انجمنهای استانها نمیاندازید؟ چرا به تجربه علی ثابتنیا نظر نمیکنید که خود هنرمند هم هست و از مشهد آمد و همگی دیدیم بسیار توانا و موفق عمل کرد؟ چرا این بار به استانها نگاه نمیکنید؟ اگر بخواهیم نام بیاوریم بسیارند اما ما در میان هنرمندان که ظرفیت مدیریت هم دارند در سطح کشور کم نداریم.
آیا هیات امنا حق و اختیار و آزادی عمل ندارد؟ اگر چنین است به چه حقی در برخی امور کاری دخالت میکنند؟ اگر اختیار دارند، پاسخگوی جامعه موسیقی کشور باشند که چگونه توانستند تمام گزینههای مناسب را نادیده بگیرند و یک مدیر غیر موسیقایی و البته در جایگاه حقیقی و حقوقی خود محترم را برای ریاست انجمن موسیقی انتخاب کنند؟ لطفاً ملاک این انتخابشان را توضیح دهند. اصولاً بفرمایند این عزیزان نازنین که وظیفهشان در انجمن موسیقی چیست و چه قدر حقوق برای این انجام وظیفه دریافت میکنند؟ و همچنین بفرمایند علاوه بر انجمنموسیقی عضویت چند هیات امنای دیگر و هیات مدیره دیگر در حوزه موسیقی و سایر حوزهها را بر عهده دارند؟
اگر جامعه موسیقی کشور پاسخ این سوالات را دریافت کنند و قانع شوند، من ایمان دارم که همگی برای همکاری پیشقدم هم میشوند اما مادامی که این شک و شبهات در ارتباط با هیات امنا و نقش و دلایل تصمیماتشان وجود داشته باشد، باید به هنرمند بودن و صداقت آن عزیزان شک کرد و این خلاف شرافت و انسانیت و وطنپرستی است.»
وی همچنین در ادامه نوشته است: «به نظر میرسد یک نگرش سلطهگرانه یا تمامیت خواه در دفتر موسیقی یا بخشی از معاونت هنری در جریان است که خواهان یکدستسازی در تعیین سیاستهای برخی مدیران است. شاهد این مدعا استعفا یا تا حدودی حذف علی ثابتنیا از انجمن موسیقی است. شخصاً با پیوند و ارتباطی که با دفاتر انجمنهای کشور داشتهام به وضوح سطح عملکرد مدیر مستعفی این نهاد را بسیار بالا دیده و متوجه بودم که مدیریت انجمن در انجام وظایف قانونی و حقوقی خود بسیار توانا و قدرتمند ظاهر شده است اما متاسفانه به علت مخالفت با بحث واگذاری دفاتر انجمن به موسسات خصوصی و همچنین مخالفت با بخشی از سیاستهای دفتر موسیقی وادار به کنارهگیری از سمت و مسئولیت خود میشود. در حالی که در دورهی او تنها جشنواره موفقی که از سوی دولت برگزار میشود با عنوانجشنواره جوان رشد کیفی و کمی درخور توجهی داشته است.
تعجب من این است که چرا رسانهها به این موضوع پر اهمیت توجه مناسب و شایستهای نداشتند و جز چند رسانه دیگر رسانهها عنایت چندانی به چنین موضوع پراهمیتی معطوف نداشتند. من به شخصه از خبرنگاران نکتهسنج و توانمند حوزه موسیقی درخواست دارم در برابر این قبیل استعفاها و انتخابهای عجیب سکوت نکنند و با حق و توانایی پرسشگری خود مانع تصمیمات غلط و ناصواب شوند چرا که هر تصمیم نادرست در حوزه موسیقی و به خصوص در خصوص انجمن موسیقی، چالشی بزرگ برای موسیقی اقوام و نواحی ایجاد خواهد کرد که تبعات آن همچون انداختن کبریتی در انبار کاه است و فرهنگ و هنر اقوام ایران را به ورطههای خطرناکی میکشاند.»
به هر ترتیب ماجرای استعفای ناگهانی علی ثابت نیا از انجمن موسیقی ایران و البته دلایل نامعلوم این کنارهگیری که گفته میشود دلیل اصلی آن شبهه واگذاری انجمنهای موسیقی به بخش خصوصی است، از نکات بسیار مهمی است که مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد و دیگر نهادهای پاسخگو در این حوزه میتوانند طی روزهای آینده به ارائه توضیحاتی در این زمینه بپردازند.