کیوان کثیریان با آسیب‌شناسی برنامه‌های گفتگومحور تلویزیون به دلایل جذاب نبودن این برنامه‌ها همچون سوالات تکراری و از سر تکلیف اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، هر ساله در ایام منتهی به سال نو، تحویل سال و نوروز پخش برنامه‌های متنوع در دستور کار صداوسیما قرار می‌گیرد. برنامه‌هایی که ممکن است با هزینه‌های بالا، دکورهای لاکچری و مهمانان حاشیه‌ای به آنتن برسد اما کمتر رضایت مخاطب را جلب کند.

کیوان کثیریان منتقد سینما و تلویزیون در سخنانی درباره ویژگی‌های برنامه‌های موفق تلویزیونی، نقش مجری و دیگر مولفه‌های مرتبط توضیحاتی را ارائه کرده است که اینجا می‌خوانید.

* مجری چقدر در موفقیت یک برنامه تلویزیونی نقش دارد و چرا؟

در یک برنامه تلویزیونی مجری مهم است اما همه چیز نیست. اگر از محبوبیت و تسلطش در اجرا در برنامه درست استفاده کند می‌تواند برای برنامه یک امتیاز مثبت باشد. طبیعتاً قدرت اجرای یک مجری در برنامه و به ویژه اگر این برنامه گفتگومحور باشد، مهمان‌هایی که به برنامه دعوت می‌شوند، تعیین‌کننده هستند، بنابراین در وهله اول کیفیت اجرا و تسلط مجری مهم است و در وهله بعد شهرت مجری اهمیت دارد. بعد از آن مهمان‌ها، سوالات و کیفیت و محتوای سوال و جواب‌هاست که مخاطب را با برنامه همراه می‌کند تا قسمت‌های بعدی را هم ببیند.

* طی چند دهه بررسی می‌توان دریافت که اکثر برنامه‌های موفق، مجریان شناخته شده‌ای داشته‌اند که غالباً هم به عنوان بازیگر فعالیت کرده‌اند مثل رامبد جوان، مهران مدیری، سروش صحت، علیرضا خمسه، شهاب حسینی و… با این وصف بازیگران می‌توانند یک امتیاز مثبت برای اجرا و جذب مخاطب به برنامه‌ها باشند؟

صرفاً حضور بازیگر به عنوان مجری نمی‌تواند عامل موفقیت یک برنامه باشد و اگر برنامه‌هایی که یک بازیگر به عنوان مجری در آن حضور داشته، برنامه‌های موفق و قابل قبولی بوده‌اند، هر کدام دلیل مشخصی دارد.

مثلاً در مورد برنامه «کتاب باز» یکی از دلایل مهم موفقیت برنامه انتخاب درست سروش صحت برای اجراست، چراکه او خودش فرد کتاب‌خوان و باسوادی است بنابراین انتخاب مناسبی برای اجرای چنین برنامه‌ای است. همچین محتوای برنامه محتوای قابل قبول و پرباری است. از طرف دیگر مهمان‌هایی که به برنامه دعوت می‌کند اکثراً اهل کتاب هستند و یا کارشناس زبده هستند، به همین دلیل برنامه «کتاب باز» توانسته برنامه موفقی باشد و چند فصل هم ادامه پیدا کرده است. یا انتخاب رامبد جوان برای برنامه «خندوانه» انتخاب درستی است، چون رامبد جوان آدم پرانرژی و شوخی است البته حضور جناب خان در کنار او نیز تاثیر به سزایی در دیده شدن برنامه داشته است. اینجاست که اهمیت انتخاب مجری مناسب و قدرت اجرای او به چشم می‌آید.

همچنین در برنامه‌ای مثل «خندوانه» مهمان‌های نسبتاً خوبی هم حضور یافته‌اند. از آنجا که این برنامه‌ها به صورت تخصصی هدف‌گذاری شده بودند، تا حد زیادی هم موفق بوده و شخصی مثل رامبد جوان هم مهر خودش را پای برنامه زده و مخاطب دیگر نمی‌تواند این برنامه را بدون حضور او تصور کند.

اما خیلی از برنامه‌ها هستند که کیفیت گفتگوها از سطح بالایی برخوردار نیست و به همین دلیل بعد از چند برنامه افت می‌کند. به اصطلاح روزنامه‌نگاری آن گفتگو حیف شده و از دست رفته زیرا با شخصیت برجسته‌ای مصاحبه شده، اما آنچه باید از آن به دست نیامده است. یک شخصیتی را آورده‌اند که شخصیت مهمی است اما سوالات خوبی از او پرسیده نشده در حالی که می‌توانستند آن مصاحبه را جدی پیش ببرند اما با گپ و بگو و بخند پیش رفته و در نتیجه حاصل قابل قبولی ندارد. یک بخشی از موفقیت برنامه‌های گفتگومحور به این اختصاص دارد که مهمان محبوب باشد، اما امتیاز اصلی این برنامه‌ها از کیفیت گفتگوها و سوالاتی که طرح می‌شود به دست می‌آید؛ از توانایی مجری که گفتگو کننده هم هست که چقدر بتواند حرف‌های جذابی از دهان مهمان برنامه بیرون بیاورد.

اگر اینها ضعیف باشد شهرت مصاحبه‌کننده یا مصاحبه‌شوند به خودی خود نمی‌تواند کافی باشد و برنامه در یک حدی باقی می‌ماند و ضعیف می‌شود.

مهم‌تر از هر چیز این است که مجری بداند چه می‌خواهد. به طور مشخص برخی از برنامه‌های گفتگومحوری که چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی ساخته و پخش می‌شود، این تکلیف روشنی را ندارند و می‌بینیم که سوال‌ها تکراری می‌شود و بنابراین دیگر جذابیتی ندارد. سوال‌های فکر شده‌تری لازم است تا گفت‌گوی خوبی با یک شخصیت شکل بگیرد. این دست برنامه‌ها احتیاج به اتاق فکر و دست پرتری دارد تا بتواند رضایت‌مند باشد.

در خیلی از برنامه‌ها می‌بینیم که به ذکر چند خاطره خلاصه می‌شود و بسیاری از سوالاتی که می‌توانسته جذاب باشد نپرسیده باقی می‌ماند. پیش بردن گفتگو برای مجری با اجرای یک برنامه متفاوت است، برنامه‌ای که قرار است در آن یک گفتگو شکل بگیرد نیاز به شم و نگاه ژورنالیستی دارد تا بتواند بیننده را قانع کند و او احساس کند یک گفتگوی خوب دیده، اطلاعات خوبی به دست آورده و به سوالاتش درباره آن شخص پاسخ داده شده است. وقتی این اتفاق نمی‌افتد یعنی یک جای کار می‌لنگد.

* حضور مکرر و مداوم برخی مجری‌ها در برنامه‌های تلویزیونی چقدر موجب دلزدگی مخاطب می‌شود؟

در دنیا برنامه‌های گفتگو محوری داریم که ده‌ها سال طول می‌کشد و خسته‌کننده نمی‌شود. این موضوع بستگی به این دارد که مجری چقدر بتواند برنامه‌اش را جذاب کند و چقدر برای این کار انگیزه داشته باشد. مجری باید توانایی و انگیزه لازم را داشته باشد تا بتواند برنامه را شاد و رو به جلو پیش ببرد.

سال‌های سال است برنامه‌هایی مثل برنامه اپرا وینفری اجرا می‌شود اما مخاطب زده نشده است، زیرا آنها برای گفتگوهایشان برنامه دارند، اتاق فکر دارند، برای دقیقه به دقیقه آن برنامه‌ریزی می‌کنند تا بتوانند نوآوری داشته باشند، بدون تفکر و نقشه راه نمی‌روند یا مقابل مهمان نمی‌نشینند تا سوال‌های تکراری بپرسند.

به همین دلیل است که اپرا با اوباما گفتگو می‌کند جذاب می‌شود و با بازیگر سینما و فرد عادی هم مصاحبه کند جذاب است. دلیل این موفقیت این است که افرادی که دانش و توانایی لازم را دارند در پشت صحنه به او کمک می‌کنند تا سوالات درستی بپرسد، زیرا آن برنامه می‌داند که چه می‌خواهد و در نتیجه مخاطب هم خسته نمی‌شود و در هر قسمت از برنامه منتظر یک اتفاق جذاب و متفاوت است.

در اکثر برنامه‌های گفتگو محور ما، مهمان و مخاطب برنامه، هر دو به وضوح سوالات را می‌دانند، حتی حدس نمی‌زنند بلکه مشخصاً می‌دانند چه سوال‌هایی پرسیده می‌شود. از نوع سوالاتی که در برنامه‌های ما طرح می‌شود مشخص است که این سوال‌ها عجله‌ای و از سر رفع تکلیف طرح شده، به همین دلیل جذابیت لازم را ندارد، چه مجری برنامه مشهور و تکراری باشد چه نباشد.

همچنین در رابطه با انتخاب مهمان‌ها هم باید یک تفکر و برنامه‌ریزی وجود داشته باشد. باید بدانیم شخصی که دعوت می‌کنیم چقدر درست انتخاب شده و مخاطبان ما چقدر با حرف‌های او ارتباط برقرار می‌کنند. حرف‌هایش تکراری نباشد، همان چیزهایی نباشد که در یک برنامه یا مصاحبه دیگر گفته است.

* اساساً از نظر شما یک مجری خوب باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟

مجری‌هایی که برنامه گفتگو محور را اجرا می‌کنند باید فن مصاحبه کردن را بلد باشند، فن بیان خوبی داشته باشند و دارای چهره کاریزماتیکی باشند و در واقع باید بتوانند یک برنامه را اداره کنند ضمن اینکه به هر حال صدا و تصویر خوبی هم داشته باشند تا مخاطب از تماشای آنها نیز لذت ببرد.

فن گفتگو چیزی جدای از مجری‌گری است. صرفاً نه اینکه مجری ژورنالیست یا خبرنگار باشد بلکه باید اتاق فکری داشته باشد که از این افراد یا افرادی که اطلاعات جامع و کاملی دارند استفاده شود تا سوالات تکراری و قابل پیش‌بینی پرسیده نشود زیرا این اصلاً برای مخاطب جذاب نیست.

* به عنوان نمونه کدام برنامه‌های تلویزیونی را می‌توان در بخش گفتگومحورها موفق دانست؟

برنامه «ببخشید شما» ساخته مهران مدیری که افراد مشغول به کار در مشاغل مختلف را دعوت می‌کرد و درباره شغلشان صحبت می‌کرد، برای آن زمان برنامه خوبی بود زیرا ایده نویی داشت. «اتاق شیشه‌ای» و «مثلث شیشه‌ای» رضا رشیدپور هم برنامه خیلی خوب و موفقی بود.

* چقدر با الگوبرداری از برنامه‌های موفق خارجی برای ساخت برنامه‌های مخاطب‌پسندتر موافقید؟

برنامه گفتگو محور الگوبرداری نیاز ندارد، چون ساختار و چارچوب آن برنامه‌ها با برنامه‌های ما یکی است، مهم محتوا و برنامه‌ریزی برای این است که چه چیزی از مهمان برنامه پرسیده شود.

* اساساً دلیل موفقیت برنامه‌های شبکه‌های تلویزیونی خارجی که ساعت‌ها مردم را پای تلویزیون می‌نشاند، چیست؟

آنها چهره‌هایی را به برنامه‌هایشان می‌آورند که مردم آنها را دوست دارند و با آنها خاطره دارند، به همین دلیل مدت طولانی پای آن برنامه می‌نشینند. همچنین در آن برنامه‌ها سوالات و جواب‌ها رک‌تر و صریح‌تر پرسیده می‌شود و گفتگوکننده می‌تواند به بخش‌ها و مسائل خصوصی‌تر زندگی این افراد ورود کند. این موارد کمک می‌کند که مخاطب جذب برنامه شود زیرا نمی‌تواند سوال‌ها و جواب‌ها را پیش‌بینی کند و همواره منتظر یک صحبت یا اتفاق جنجالی و خاصی است. این قبیل گفتگوها معمولاً یک گفتگوی آرام و بی حاشیه و بی دردسر نیست، یک انرژی مضاعف در چنین برنامه‌هایی وجود دارد و مهمان برنامه هم چهره‌ای است که مردم از او و کارهایش خاطرات متعددی دارند. گاهی سوالات خصوصی از مهمان‌ها پرسیده می‌شود که برای مخاطب هیجان‌انگیز است نه اینکه یک سری کلیات تکراری پرسیده شود و مهمان هم به صورت کلی و سربسته پاسخ بدهد.

* موضوع‌محور بودن یک برنامه و اینکه مجری آن برنامه موضوع خاصی را محور اصلی گفتگو با مهمان قرار دهد، چقدر می‌تواند در میزان موفقیت برنامه موثر باشد؟

اگر برنامه‌ای ساخته می‌شود که در هر قسمت به یک موضوع می‌پردازد یا حتی در تمام قسمت‌ها موضوع خاصی را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد، آن موضوع یا موضوعات باید طوری انتخاب شود که جذابیت زیادی برای مخاطب داشته باشد. اصل کار جذابیت است و اینکه گفتگوکننده بتواند از الف تا ی آن موضوع را از زبان مهمان برنامه بیرون بکشد و آن را ناقص رها نکند.

از دیگر نکات مهم این است که در هر صورت برای شکل گرفتن یک گفتگوی مناسب، گفتگوکننده باید درباره موضوع مورد بحث اطلاعات کافی داشته باشد، به گونه‌ای که گفتگو شونده حس نکند او هیچ چیز در این باره نمی‌داند بلکه باید به این باور برسد که او می‌داند چه می‌خواهد و می‌داند چه چیزی را می‌پرسد و حتی در نهایت به چه چیزی می‌خواهد برسد.

گفتگو شونده پس از طرح دومین سوال متوجه می‌شود که شخص روبه‌رویش چقدر درباره آن موضوع اطلاعات دارد و چقدر به موضوع مورد بحث مسلط است، بنابراین میزان اطلاعات و آگاهی گفتگوکننده برای شکل‌گیری یک گفتگوی موثر و جذاب و تولید یک برنامه گفتگومحور موفق بسیار مهم است.