به گزارش خبرگزاری مهر، نشست آنلاین یادبود مرحوم فرزاد عرب زاده از هنرمندان و دانش آموختگان پرویز یاحقی باحضور روزبه کلانتری، علیرضا چراغچی، بهنام خدارحمی، بابک خواجه نوری که چندی پیش دار فانی را وداع گفت، شامگاه یکشنبه ۲۴ اسفند برگزار شد.
علیرضا چراغچی نوازنده ویولن در ابتدای این نشست با اشاره به پیشینه موسیقایی فرزاد عرب زاده گفت: فرزاد عرب زاده نوازندگی ویولن را به عنوان حرفه انتخاب نکرده بود و از آن ارتزاق نمی کرد. او شغل و پیشه خانوادگی خود را داشت و ویولن را فقط برای دلش می نواخت. هیچ وقت هم به فکر ارائه و انتشار کارهای خود در زمینه نوازندگی ویولن نبود و با وجود جدیتی که در این زمینه داشت، ارائه تولیداتش را جدی نمی گرفت. بارها به اتفاق دوستان متذکر شدیم که آثارش را به نشر سراسری برساند اما گوشش بدهکار این حرف ها نبود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا اثری از فرزاد عرب زاده وجود دارد که به صورت مجازی در رسانه ها منتشر شود، گفت: وی قطعاتی را با کمک و نظارت بهنام خدارحمی در منزل شخصی خودش ضبط کرده که می توان از میان آنها آثار فاخری را پیدا کرد. ولی متاسفانه هیچ اثر رسمی ای تا به امروز منتشر نکرده اند.
این هنرمند در پاسخ این پرسش که چرا امروزه نوازندگانی نظیراستاد خرم و یاحقی دراین دوره کم است؟ توضیح داد: همانطور که بهنام خدارحمی اشاره کرد چون این اساتید به اجبار گوشه نشین شدهاند و عرصه دست یک سری از اساتید افتاده که با سیاست های غلط همه را کنار زدند و خواستند فقط خودشان باشند. کسانی که حتی به جای ویولن، کمانچه را جایگزین کردند. اگر این اساتید از گوشه نشینی و انزوا دست بردارند، شرایط بهبود می یابد.
قدردانی از یک نوازنده و آهنگساز خجالتی
بهنام خدارحمی آهنگساز و تنظیم کننده از دیگر مدعوین حاضر در این مراسم نیز اظهار کرد: من سالها پیش توسط استاد پرویز یاحقی با فرزاد عرب زاده آشنا شدم و ارتباط بسیار نزدیکی باهم داشتیم. فرزاد عرب زاده مضاف بر هنر و نوازندگی بسیار زیبایش انسانی به تمام معنا و بسیار با محبت و مهربان بود ولی شوربختانه خجالتی و گوشه گیر بود و البته بیشتر مایل بود از جوانبِ مختلف هنری درخواست برای همکاری داشته باشد نه اینکه خودش به دنبال راهی برای فعالیت در زمینه موسیقی باشد..این در حالی است که هنر برای مردم است و برای خود هنرمند نیست.هنرمند وقتی اثری هنری را خلق می کند به جهت ارتباط با مردم است وگرنه در کنج تنهایی نمی شود کاری کرد و ارائه هنر مقوله عظیمی است. اما فرزاد تن به این کار نمی داد و منتظر بود او را دعوت به همکاری و انتشار آثارش کنند. البته ناگفته نماند که چنین چیزی نشات گرفته از حرفه ای بودن نوازندگی اش بود و اینکه خود را سخت در این زمینه قبول داشت.
این آهنگساز و تنظیم کننده در بخش دیگری از صحبت هایش با انتقاد از شرایط این روزهای موسیقی در حوزه نوازندگی ویولن گفت: اگر به همین ترتیب پیش برود، تا ۳۰ سال دیگر متاسفانه از ویلون ایرانی چیزی باقی نخواهد ماند.چرا که به دلیل وجود موسیقی های مصرفی و حجویات در جامعه، هنرجویان ویلون از موسیقی ایرانی و ربع پرده فرار می کنند و این بسیار خطرناک است. حتی آواز خوانی و زمزمه خوانی و ملودی ایرانی نیز کمرنگ شده و این یک فاجعه ملی-هنری است. ما باید باید بگذاریم موسیقی ایرانی توسط نسل جوان امروزی شنیده و شناخته شود تا به بقای آن کمک کرده باشیم.
بابک خواجه نوری نوازنده تمبک هم در ادامه صحبتهای بهنام خدارحمی افزود: من نیز این اواخر تقریباً بیشتر زمانم را با فرزاد عرب زاده می گذرانم و به قولی روز و شب در کنار هم، مشغول ضبط موسیقی بودیم. همانطور که بهنام خدارحمی گفت من هم تایید می کنم فرزاد بسیار خجالتی و گوشه گیر بود و با توجه به اینکه شغل اصلی اش در حوزه دیگری بود بیشتر مایل بود برای فعالیت در زمینه موسیقی او را دعوت کنند ولی متاسفانه این اتفاق میسر نشد چون در حال حاضر بخش عظیمی از موسیقی ایرانی دست کسانی است که موسیقی مصرفی تولید می کنند.
بازهم مافیای موسیقی که شرایط را تغییر داد
روزبه کلانتری نوازنده ویولن هم در این رویداد اینترنتی بیان کرد: فرزاد عرب زاده دوست نداشت برای کارش تبلیغ کند و توقع داشت دنبالش بیایند و برای کار دعوتش کنند. استاد پرویز یاحقی هم اینگونه بود و بر این باور بود که باید دنبالش بیایند نه اینکه خود به دنبال همکاری با دیگران باشد و این با وجودی بود که وی درمصاحبه با علی امینی گفته بودند حتی حقوق بازنشستگی هم ندارند. من سال ۷۰ اولین آلبوم خود را منتشر کردم اما بعد از آن به قدری شوریده حال شدم که دیگر بیست سال اثری منتشر نکردم تا اینکه به اصرار دوستانم تصمیم به تربیت شاگردانم گرفتم و گرنه سالها پیش از دنیا رفته بودم. همه می دانند که طی این سالها قاچاقی زنده بوده ام.
این هنرمند در ادامه این مراسم گفت: نوع موسیقی طوری تغییر کرده که من اگر کاری را ارائه دهم، قطعاً مردم پذیرای آن نیستند و به این ترتیب من آسیب می بینم. چون طاقتم کم است و توان تحمل ندارم، این در صورتی است که باید مقاوم بود و آستانه صبر و تحمل را بالا برد. به هرحال من از نبود فرزاد عرب زاده بسیار ناراحت و غمگینم و تحملش برایم سخت است. انگار نیمی از وجودم را با خود برده است. مرگ او داغ بزرگی بر دلم نهاد طوری که ۴۸ ساعت مدام گریه می کردم. او به دلیل تنهایی اش واقعاً امیدش را از دست داده بود.تا شرایط موسیقی کشور حل نشود چیزی درست نمی شود حتی با خارج رفتن و داشتن کرسی. این را بدانید ماهمه تارهای یک حنجره ایم! بدیعی ها یاحقی ها و تجویدی ها همه زنده اند. نگذاریم حجویات را به خورد مردم بدهند.متاسفانه مافیای موسیقی در ایران طی سالهای اخیر موسیقی را به ورطه نابودی کشاند تا جایی که امروزه دیگر اثری از این هنر باقی نمانده است.