خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «شوخیشوخی» حالا تبدیل به یکی از آخرین یادگارهای زندهیاد محمد ابوالحسنی شده است. یادگاری که حکم تجربهای تازه برای این چهره تأثیرگذار در جریان احیای انیمیشنسازی ایران در یک دهه اخیر را داشت. تولید یک طنز آیتمی با محوریت عروسکهای تجربهای نو برای محمد ابوالحسنی در مقام تهیهکننده بود. تجربهای که همزمان رنگ و لعابی از جسارت و نقادی «دیریندیرین» را در خود داشت و رویکردهای خلاقه این تهیهکننده در راستای ایجاد فضاهای بصری تازه در قاب تلویزیون هم در آن مشهود بود.
«شوخیشوخی» این شبها در حالی روی آنتن میرود تا عروسکهایش خنده بر لبهای مخاطبان خسته از روزهای کرونایی بنشانند که خالقش خود قربانی کرونا شد و دیگر در میان ما نیست. زندهیاد ابوالحسنی همین چند روز پیش به دلیل ابتلاء به ویروس کرونا دارفانی را وداع گفت تا تنها یادگارهایش برایمان باقی بماند و یادش.
گاهی مهمترین حرفها را باید «شوخی شوخی» بیان کرد نه برای اینکه از حجم اهمیت آنها کاسته شود بلکه برای اینکه مخاطب بیشتری پای آنها بنشیند و اتفاقاً تأثیر بیشتری بگذارد و در عین حال به قول تهیه کننده همین مجموعه کودکان و نسلهای مختلف را درگیر خود کند.
مجموعه «شوخی شوخی» چند ماهی است که روی آنتن شبکه سه میرود این مجموعه در قالب یک تاکشوی عروسکی تولید میشود و به دغدغههای محیط زیستی و مسائل اجتماعی میپردازد. این مجموعه به تهیهکنندگی زنده یاد محمد ابوالحسنی تولید میشد که پیش از این بسیاری او را با تهیهکنندگی ویدئوهای کوتاه «دیریندیرین» در فضای مجازی میشناختند که با روایتهای محمدرضا علیمردانی و شخصیتهایی کارتونی هم فرهنگ غلط، هم دولت و هم بسیاری از مسائل و اتفاقات اجتماعی را نقد میکرد.
در واپسین روزهای سال ۹۹ و به بهانه تولید قسمتهای ویژه این مجموعه عروسکی برای نوروز ۱۴۰۰ در قالب یک نشست، با عوامل اصلی این مجموعه به گفتگو نشستیم؛ نشست ما با عوامل «شوخی شوخی» اما کمی متفاوت برگزار شد. از آنجا که عوامل سخت درگیر ضبط برنامه نوروزی بودند به عنوان خبرنگار به لوکیشن برنامه رفتم و اتفاقاً با میزبانی جمعی از عوامل از صحنه تا پشت صحنه مواجه شدم.
عبدالله روا مجری، محمد لقمانیان کارگردان (که بسیاری او را با ویدئوهای «لقمه شو» و صداپیشگی «بچه فامیل دور» در مجموعه «کلاه قرمزی» میشناسند) و محمد ابوالحسنی خالق و پیشتاز آثار پویانمایی چون سینمایی «تهران ۱۵۰۰» و «دیرین دیرین» در این نشست حضور داشتند. حتی عروسکها یا درواقع شخصیتهایی چون «آقای زل» که فقط زل میزند و «نمونه» که هر چند دقیقه یک بار تلاش میکرد برایمان چایی بیاورد، در این نشست حضور پررنگی داشتند.
این آخرین گفتگوی رسانهای زنده یاد محمد ابوالحسنی در مقام تهیهکننده است؛ تهیه کنندهای که همواره تلاش میکرد تا همه موجبات کار را فراهم کند و خلأ چیزی احساس نشود.
ابتدای این نشست با سلام و میزبانی عبدالله روا به سبک اجراهای تلویزیونیاش شروع شد و ادامه این نشست با سوالهای من پیش رفت که در ادامه مشروحی از این نشست را میخوانید که درباره ایده شروع این تاکشوی عروسکی، دغدغههای آن، اهداف پرداختن به مسائل محیط زیستی و همچنین مسائل اجتماعی صحبت شده است.
بخشی از نشست، با شوخیها و طنازیهای صداپیشهها و شخصیتهای عروسکی پیش رفت که میتوانید در ویدئوهایی که در زیر آمده است ببینید از ماجرای «گل پسند» خانمی که عاشق عبدالله روا شده تا قصههای عروسک «نمونه» و درخواست گرفتن کارت ملی من خبرنگار برای فرزندش «ویرگول»! و این بار هم عبدالله روا مجری برنامه به سبک و سیاق همیشگی گفتگو را شروع کرد اما با این تفاوت که ما میزبان آنها بودیم.
قسمت اول این نشست صمیمانه را با گرامیداشت یاد و خاطره زندهیاد محمد ابوالحسنی در ادامه میخوانید:
عبدالله روا: سلام عرض ادب، اینجا استودیوی «شوخی شوخی» است. ما مهمان داریم در اصل قرار بود ما برویم خبرگزاری مهر به همراه آقای لقمانیان کارگردان برنامه و آقای ابوالحسنی عزیز که تهیه کننده هستند، خانم مؤذن از خبرگزاری مهر ما را دعوت کردند و چون تعداد ما خیلی زیاد بود و بچهها کمی شیطون هستند ما میزبان شدیم.
*خیلی ممنونم که ما را اینجا دعوت کردید تا از اینجا میزبان شما باشیم.
روا: راستی آقای «زل» را معرفی نکردم. [اشاره میکند به عروسکی که فقط زل میزند. همزمان با حضور او نیز عروسک «نمونه» وارد میشود]
اکثریت قریب به اتفاق فرمهای مختلف برنامههایی را که در کشورمان ساخته میشود اجرا کردهام و این از همه آنها سختتر است. *بعد از چندین برنامه گفتگومحور و حتی اجراهایی در فضای طنز به اجرای این برنامه عروسکی پرداختهاید، چنین اجرایی چقدر سختتر است؟
محمد لقمانیان: قطعاً برنامه عروسکی سختتر است.
روا: همین که آقای لقمانیان گفت. (با خنده) اصلاً جملهای تکراری اینجا همیشه از محمد میشنویم که کار عروسکی کار سختی است و این خیلی واقعی است. من خودم چنین تصوری از کار عروسکی نداشتم. تقریباً میتوان گفت من اکثریت قریب به اتفاق فرمهای مختلف برنامههایی را که در کشورمان ساخته میشود اجرا کردهام و این از همه آنها سختتر است.
*و چالش آن کجاست؟
روا: به هر حال شما با یک شیء بیجان طرف هستید که باید حس کنید جان دارد و یک نفر در پشت عروسک حضور دارد که باید در نظر بگیرید او نیست. برای مجری همین که بتواند با این مساله ارتباط برقرار کند فکر میکنم مرحله بزرگی است. فکر میکنم برخی اگر بخواهند خود را محک بزنند نمیتوانند از این مرحله رد شوند و من با راهنماییهای محمد لقمانیان رد شدم. این کار از آنچه تصور میکنید کار پیچیدهتری است و در کنار اینکه خیلی تجربه سختی است خیلی هم یاد گرفتهام که حتی بعد از اینجا خیلی به دردم میخورد.
*مثلا چه نکاتی؟
روا: وقتی شما فقط یک متغیر در برنامه دارید و به طور مثال مجری یک برنامه ترکیبی هستید [نمونه دوباره پشت میز میآید و روا میگوید نمونه کمی کمتر بیا، هر وقت چایی خواستیم بیا] وقتی یک متغیر داریم زمان هم مشخص است و به همان اندازه وقت گرفته میشود اما وقتی چند متغیر داریم زمان هم چند برابر اضافه میشود و ما در برنامههای عروسکی چندین متغیر داریم.
آنوقت هر دلیلی باعث میشود که وسط ضبط بخواهیم برنامه را قطع کنیم. درحالیکه در برنامه مجری محور فقط به طور مثال تپق مجری یا وسایل فنی مشکل ایجاد میکند. وقتی عروسک هست؛ موها و دست عروسک گردان، حالت عروسک همه مهم است و حتی یک باره میبینید چشمانش میافتد و خیلی موارد دیگر که اگر عاشق این کاراکترها نباشید نمیتوانید سختی را تحمل کنید. اینها را هم البته از محمد لقمانیان آموختهام که باید عاشق اینها باشید و من هم به تدریج دارم آمادهتر و عاشق تر میشوم.
*هم خودتان عاشق میشوید و هم آنطور که در برنامه دیدهایم برخی کاراکترها عاشق شما میشوند.
روا: [با خنده رو میکند به یکی از عروسکها] بله ایشون گل پسند خانم است.
*چند سالشون است؟
لقمانیان: ایشان دوست ندارد سنش را بگوید!
روا: سن یک عدد است آبروی پاچه بزی هم که مد است… [گفتگوهایی بین من و گلپسند شکل میگیرد و این شخصیت عروسکی که در قصه علاقمند به مجری است با هنرمندی همزمان صداپیشگی و عروسک گردانی لقمانیان، شوخیهایی میکند]
آقای طهماسب و خانم برومند که اساتید ما هستند، همیشه در این حوزه کار کرده و تلاش کردهاند و پرچم این سبک و سیاق از برنامه سازی را بالا گرفته بودند *آقای لقمانیان قبل از اینکه برنامه روی آنتن برود گفتگویی با شما داشتیم که فرمودین این اولین تاکشوی عروسکی است. توضیحی درباره سختیها و چالشهای کار عروسکی میدهید به ویژه که عروسکهای زیادی در این برنامه دارید و اینکه چرا سمت ساخت چنین تاکشویی قدم برداشتید؟
لقمانیان: سمت این کار آمدم چون تخصص و حرفه من سالهای سال همین بوده است و دنیای عروسکی را کاملاً میشناسم. حس کردم نیازی هست که کار عروسکی در تلویزیون و در فضای مجازی بیشتر دیده شود. آقای طهماسب و خانم برومند که اساتید ما هستند، همیشه در این حوزه کار کرده و تلاش کردهاند و پرچم این سبک و سیاق از برنامه سازی را بالا گرفته بودند. به هر حال زمانه یا هرچیزی باعث شد این عزیزان در جایی کم کار شوند و ما که شاگردهایشان بودیم با کسب اجازه و رخصت از آنها گفتیم این کار را گسترش دهیم.
از طرف دیگر درباره تاکشو باید گفت من ساختاری را در نظر داشتم که با آقای ابوالحسنی مشورت کردیم تا به یک طرح مشخص برسیم. ان زمان دیدیم تاکشو یک ساختار جهانی است مثل حضور مهمان و یا برنامههای مجری محور و مسابقه و جُنگ مانند که همه ساختاری جهانی پیدا کردهاند و دیگر نمیتوان گفت چه کسی از کجا تقلید کرده است.
من دیدم این ساختار در این زمانه جواب میدهد و مردم با آن آشنا هستند و با خودم گفتم به جای اینکه سلبریتی یا مهمان زنده بیاوریم از عروسک استفاده کنیم و با دنیای عروسکها وارد فاز شوخی شویم. کارمان هم شوخی کردن است چراکه عروسک استعاره است و کاریکاتوری از انسانهاست. وقتی انسانها عروسک میسازند به این دلیل است که از لحاظ رفتاری و یا طرز تفکر میخواهیم کاریکاتورهای خودمان را به مردم نشان دهیم و مختص به کودک نیست. به همین دلیل عروسک با کودک درون همه مردم ارتباط دارد و هرکسی کودک درون زندهای داشته باشد میتواند با این عروسکها ارتباط برقرار کند. برای همین هم این عروسکها قرار نیست ما را یاد کسی دیگر بیندازد و ما به ازای مسئول یا سلبریتی و … باشند. اینها استعاره از خود مردم است کودک درونمان را اگر قلقلک دهیم با این عروسکها اخت پیدا میکنند.
*شاید این تصور پیش بیاید که مابه ازاها بیشتر مورد توجه واقع شود؟ (نمونه دوباره وارد میشود)
لقمانیان: متأسفانه ما به ازاهایی که در ایران کار شده است ضعیف بوده است رجل سیاسی، هنرمندان و… ساخته شده اما ضعیف بوده است و مردم را دلزده کرده است.
*و فکر میکنم مخاطب نسبت به آنها گارد هم میگیرد.
لقمانیان: بله همینطور است. ما معتقدیم عروسک کاریکاتور افراد است و وقتی عروسک شخصی را میسازیم اما نتوانیم با او شوخی کنیم یا حرفی را از زبان او بزنیم که نمیشود به نظرم ساخت این عروسکها بی مزه میشود. مگر اینکه رجل سیاسی آن ور آبی را بسازیم که باز این کار هم تقلیدی دم دستی است. ساختار این عروسکها در دنیا معروف است که همان ماپت ها هستند و من خواستم ماپت هایی ایرانی بسازم که یک جاهایی لهجه دارند، رفتار ایرانی دارند و اشتباهات و فرهنگ و رفتارهای ما را نشان میدهند.
*آقای ابوالحسنی فکر میکنم تا الان چند هزار آیتم از «دیرین دیرین» در فضای مجازی دیدیم چرا بعد از آن مجموعه پویانمایی که موفقیت بسیاری هم کسب کرد سراغ کار عروسکی رفتید؟ [عروسک نمونه دوباره میآید و شوخیهایی میکند، کمی هم برای تهیه کننده مظلوم میشود]
محمد ابوالحسنی: من به تک تک افراد تیم علاقه دارم. کاری که انجام میدهیم یک کار گروهی است و همه افراد تیم باید با هم همکاری کنند و هماهنگ باشند تا کار خوبی دربیاید. (نمونه صدای گربه درمیآورد)
روا: این «نمونه» هر وقت مظلوم میشود صدای گربه درمیآورد!
نمونه: حقیقت را بخواهی من پیش تهیه کننده میآیم تا بگویم چای گران شده است پول نداریم چای بخوریم، هر وقت هم میخواهیم چای بدهیم تفاله چای قبلی را درست میکنم بدهم روا بخورد. (خنده همه) اگر میشود با یک بانک صحبت کردهام وام بگیریم برای خرید چایی.
لقمانیان: البته شوخی میکند، همینطور که میبینید ما با مسائل مختلف شوخی میکنیم، یک جایی سیاه نمایی است و جاهایی هم شوخی است. مثلاً وقتی گفته میشود ما چایی نداریم بخوریم مردم میفهمند که همه چایی دارند و اینها شوخی است.
روا: بهترین توصیف همان مدل کاریکاتوری است.
*چطور تصمیم گرفتید به جای انیمیشن سراغ عروسکها و شخصیتهای عروسکی بروید؟
ابوالحسنی: ما از سال ۹۴ مجموعه «دیرین دیرین» را منتشر میکنیم و تا الان حدود ۳۵۰۰ قسمت از این مجموعه ساخته و منتشر شده است. علی درخشی اعجوبهای است که این مجموعه را کارگردانی میکند و نویسندگی بخشی از آنها را هم بر عهده داشته است. خیلی هم در فضای مجازی مخاطب پیدا کرد و تجربه خوبی برای من به عنوان کار در قالب کوتاه بود که بتواند مخاطب عام داشته باشد.
خود من خیلی دوست داشتم فضای عروسکی را تجربه کنم چون به شدت پتانسیل و ظرفیت دارد. بزرگانی مثل ایرج طهماسب و مرضیه برومند در این فضا فعالیت کردهاند. با این حال بیشتر کارها در این فضا حال و هوای تلویزیونی و قالب بلند داشته است و من دوست داشتم بتوانم در همین فضا با قالب کوتاه کار کنم به همین دلیل هم با آقای لقمانیان صحبت کردم. لقمانیان هم سابقه کار عروسکی دارد و در رشتههای مختلف این حوزه فعالیت کرده است و هم تجربهای موفق در کار کوتاه عروسکی در فضای مجازی داشته است.
برای همین با هم صحبت کردیم تا ببینیم چه طراحی میتوانیم داشته باشیم که مجموعه ما هم تلویزیونی باشد و هم در آیتمهای کوتاه کوتاه تولید شود و به آنچه در ذهن ما میگذشت نزدیک باشد.
*این تاکید شما روی کوتاه بودن به دلیل سبک زندگی امروز مردم است؟
ابوالحسنی: دقیقاً به نظرم مردم خیلی حال و حوصله کار بلند را ندارند. دوست دارند محتوا یا مطلبی را دریافت کنند و سراغ بعدی بروند. ما یک برنامه ۲۰ دقیقهای را به ۱۱ قسمت تبدیل و تقسیم کردهایم. اول و آخر هر برنامه یک پلاتوی سلام و خداحافظی داریم، سه پلاتو و آیتم داریم که سه پیام هم ارائه میدهیم به گونهای که وقتی برنامه شروع میشود سریع هم به پایان میرسد و کسی حس نمیکند کش آمده است و ریتم تند و جذابی برایش در نظر گرفتهایم؛ ساختاری که با آقای لقمانیان آن را طراحی کردهایم.
*ممکن است حضور شما در قاب تلویزیون دغدغه و حرفی را که میخواهید بیان کنید محدود کرده باشد و یا با ممیزی مواجه شوید؟
ابوالحسنی: به هر حال هر رسانهای مقتضیات خاص خود را دارد. ما در فضای مجازی با مدلی کار میکنیم و برای تلویزیون با مدل دیگری کار میکنیم و هر مدلی که پیش میرویم متناسب با بستر و فضایی است که کار را پیش میبریم. اتفاقاً حرفی که الان بیان میکنیم فضای مناسبش همان تلویزیون است. ما در حوزه محیط زیست کار میکنیم و این دغدغه شخصی من بود. محیط زیست خیلی اهمیت دارد، شاید دولتها بیایند و بروند و تغییر کنند اما محیط زیست است که برای نسل آینده ما باقی میماند. محیط زیست باید برای مردم دغدغه شود درحالیکه الان دغدغه نیست. مردم آنقدر دغدغه معیشت و دیگر مسائل را دارند درگیر مساله محیط زیست نیستند. علاقه ما این است که با این برنامه حدود ۲۰۰ قسمت در نظر گرفتهایم و از آنتن شبکه سه که یکی از پرمخاطبترین شبکههاست و به لطف مدیر شبکه از جای خوبی پخش میشود، این آگاهی را بدهیم که مسائل محیط زیستی اهمیت بالایی دارد.
[نمونه وارد میشود و از من کارت ملی میخواهد برای فرزندش ویرگول تا برای او پوشک بگیرد من هم در راستای این دغدغه او برای مسائل اقتصادی سوال بعدی را میپرسم]
*آقای ابوالحسنی به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم اشاره کردند آیا در این همه مشکلات، محیط زیست میتواند دغدغه مردم شود؟
لقمانیان: من روزهای اول همین نکته را به آقای ابوالحسنی میگفتم و ایشان میگفت ما میتوانیم در ۲ محور به موضوعات بپردازیم موضوعات اقتصادی و اجتماعی و همچنین موضوعات محیط زیستی و من باز هم برایم سوال بود که کسی که دغدغهاش این است که گوشت گران شده است دیگر برایش اهمیتی ندارد که کاتالیست خودرو یا آب پنهان چیست. گوزن زرد آسیایی در حال انقراض است. کسی که در استان مرکزی زندگی میکند صید ترال برایش مفهومی ندارد.
نباید پیش فرض بگذاریم و بگوییم که الان مردم درگیر هستند پس نباید به این مسائل پرداخت. درگیری همیشه هست و اگر هنرمندان صرفاً بخواهند درباره همین مسائل معیشتی صحبت کنند دیگر نباید به موضوعات دیگر بپردازیم. همه برنامهها بیمزه میشود و همه مدام نقد و غر زدن است *گاهی اصلاً نمیداند اینها چی هستند؟
لقمانیان: یادم هست زمانی کمپینی راه افتاده بود و یکی از دوستان به واسطه فعالیتم در فضای مجازی خواسته بودند درباره آن اطلاع رسانی کنم. فک خزری در حال انقراض بود و دوست من میخواستم یک سری ویدئو قرار دهم و من همان زمان به او گفتم مگر فک خزری دغدغه مردم است؟ و بعد که به تدریج ما به حرف آقای ابوالحسنی گوش کردیم متوجه شدیم که واقعاً این مسائل در دراز مدت مطرح است.
ممکن است در لحظه برای شما مهم نباشد اما اگر واقعاً خانواده داشته باشید فرزند داشته باشید و به فکر همنوعان خود باشید میبینید که مساله اقتصاد، گوشت و… حل میشود. دلار بالا و پایین میرود و ما ایرانیها با هر یک از اینها شوخی کردهایم. الان هم شوخی میکنیم ولی مساله اساسیتری درباره اینها وجود دارد.
من جدیداً مثلاً به همسرم میگویم برای زبالهها شیرابه تولید نکنیم و او میگوید من یک عمر است حواسم به این مسائل است. اتفاقاً ما بازخوردهای خوبی هم داشتهایم شاید روزهای اول مردم متوجه فضای برنامه نمیشدند و میگفتند ما نمیدانیم موضوع برنامه اجتماعی است یا محیط زیست. ساختار را هنوز درک نکرده بودند اما الان استقبال میکنند که هم سرگرم کننده است و هم نکته آموزشی دارد.
به نظرم نباید پیش فرض بگذاریم و بگوییم که الان مردم درگیر هستند پس نباید به این مسائل پرداخت. درگیری همیشه هست و اگر هنرمندان صرفاً بخواهند درباره همین مسائل معیشتی صحبت کنند دیگر نباید به موضوعات دیگر بپردازیم. همه برنامهها بی مزه میشود و همه مدام نقد و غر زدن است. ما خواستیم برنامه لطیفی داشته باشیم، اسم آن را هم «شوخی شوخی» گذاشتیم و اتفاقاً همه فکر میکنند این به معنای آن است که همه باید قهقهه بزنند درحالیکه از دست عروسکها کار زیادی برنمی آید. اگر عروسک احساس را منتقل کند وبیننده را به کودک درونش ببرد مشکل حل میشود. ما فقط قرار است تلنگر بزنیم، هدف ما این نیست که بینندهها با دیدن برنامه قهقهه بزنند و بالش را گاز بگیرند بلکه میخواهیم شوخی کنیم و در شوخی هم گاهی لبخند است و گاهی خنده.
*پس باید این دغدغهها را جدی بگیریم یا شوخی شوخی حسابشان کنیم؟
لقمانیان: ما شوخی میگوییم که مردم جدی بگیرند. [نمونه دوباره میآید و از موزه پسماندها و بازیافتها میگوید]
ابوالحسنی: البته این را هم بگویم که ما به مسائل معیشتی و مشکلاتی که مردم با آن مواجه هستند اشاره میکنیم ولی توقف روی این موضوعات درست نیست. ما باید سعی کنیم آگاهی مردم را بالاتر ببریم. ما نسبت به نسلهای دیگر هم مسئول هستیم برای همین باید سعی کنیم نگاهی بالاتر به موضوعات داشته باشیم. در این نگاه محیط زیست اهمیت مییابد چون این کار برای ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال آینده موثر است. مثلاً آب در ۱۰۰ سال آینده میتواند به یک بحران تبدیل شود. ما چقدر برای آینده فرزندانمان تلاش میکنیم؟ باید آیندهای برای آنها وجود داشته باشد.
اگر ایران آگاه داشته باشیم خود به خود ایران آزاد و آباد هم پشت سرش میآید و وظیفه ما این است که آگاهی مردم را در حوزههای مختلف بالا ببریم روا: این بچهها وقتی بزرگ شدند کجا میخواهند زندگی کنند؟ حتی اگر ثروتمند باشد و همه یخچالها پر گوشت باشد یا جیبها پر پول باشد ولی محیط زیست سالم نباشد دریا نداشته باشیم و… فکر نمیکنم لذتی باشد. فکر میکنم این مسائل باید برای همه ما مهم باشد. من نزدیک اصفهان به دنیا آمدهام و زاینده رود را در هر ۲ حالت پر آب و بی آب دیدهام. شما نمیدانید زمانی که زاینده رود خشک است این شهر از سکه و رونق میافتد. من حاضرم هیچ گاه گوشت نخورم ولی همیشه آن رود جاری باشد. [نمونه دوباره میآید و این بار شوخیهایی با روا دارد] زندگی در طبیعت یک چرخه است و همه سر جای خود هستند. اینگونه نیست که اگر پشه از بین برود یا موجودات مزاحم از بین بروند ما میتوانیم زندگی عادی داشته باشیم بلکه ممکن است زندگی ما به خطر بیفتد.
لقمانیان: شاید به نظر برسد که ما شعاری این حرفها را میزنیم، اما آنقدر زیاد از این حرفها بیان شده است و گاهی هم از طرف خود کسانی که میگویند عمل نشده است و جدی نگرفتهاند که گاهی برای مردم هم جدی نیست. با این حال این فرهنگ که به نسل آینده و همنوع خود توجه کنیم با آموزش و پرورش درست میشود. من نباید به ۴۰ سالگی برسم و در خلوت و یادگیری به این نتیجه برسم بلکه باید به تدریج حل شود.
ابوالحسنی: جمله معروفی هست که شما شنیدهاید و گفته میشود ایران آباد ایران آزاد. من میگویم اگر ایران آگاه داشته باشیم خود به خود ایران آزاد و آباد هم پشت سرش میآید. وظیفه ما این است که آگاهی مردم را در حوزههای مختلف بالا ببریم که یک حوزهاش محیط زیست است و حرف پیچیدهای هم نمیزنیم جز اینکه مثلاً در هنگام خرید کیسه پلاستیکی نگیرید یا محصول را در کیسه پارچهای بگذارید یا اینکه دو کیسه را یکی کنید چون این کار میتواند روی ۳۰۰ سال بعد اثر بگذارد و تمام حرف ما این است که بتوانیم آگاهی مردم را بالا ببریم و اطمینان دارم این افزایش آگاهی به ایران آباد و آزاد میانجامد. در قالب شوخی شوخی داریم حرفهایی جدی بیان میکنیم و به این ترتیب حتی کودکان هم مخاطب برنامه ما هستند. با اینکه مخاطب ما صرفاً بچهها نیستند ولی گاهی مدیران میگویند که فرزندشان ساعت ۹ و نیم شب شبکه سه را انتخاب میکند تا برنامه را ببیند.
روا: وقتی صحبت طولانی مدت میشود همیشه منظور همان ۳۰۰ سال نیست اگر دریاچه ارومیه احیا نمیشد و خشک میماند ما همین امروز با مسائل بسیار بزرگی در سطح جهانی مواجه میشدیم.
ادامه دارد...