به گزارش خبرگزاری مهر، وطن امروز نوشت: شهر یک موجود زنده است که ماهیت خود را از ساکنان خود و میزان خدماتی که در آن ارائه میشود، به دست میآورد. این کالبد نیازمند مدیریت یکپارچه، خلاق و فارغ از نگاههای سیاسی و حزبی است. با نزدیک شدن به ششمین دوره انتخابات شورای شهر تهران، ضرورت گزینش افراد اصلح برای نشستن بر کرسیهای این شورا بیشتر مورد توجه قرار میگیرد تا در سایه آن خدمات در کلانشهر، تهران بار دیگر به سامان برسد و شورایی که ماهیت آن خدمتگزاری است و از شعارهای سیاسی و بازیهای حزبی دور است روی کار بیاید. برای بررسی این موضوع و در نهایت نگاه به آن چیزی که طی ۳ سال و نیم اخیر بر پایتخت گذشته، «وطنامروز»گفتوگویی با مجتبی شاکری، عضو سابق شورای شهر تهران و کارشناس مسائل شهری انجام داد.
فرق انتخابات شورای شهر با دیگر انتخابات چیست؟
شوراهای شهر و روستا یک تفاوت اساسی با سایر ارگانهای دیگر که براساس رای مردم بر روی کار میآیند، دارد و آن اینکه اعضای این شورا ارتباطی رودررو و مستقیم با مردم دارند. نزدیکترین رابطه نامزد با مردم در قالب شورای شهر و روستا شکل میگیرد، چرا که دیگر نمایندگیها یک فاصله ساختاری با مردم دارند. مثلا رئیسجمهور در لایههای مختلف از جمله هیات دولت و ... قرار میگیرد و عملا در ارتباط مستقیم با مردم نیست، همین موضوع برای مجلس شورای اسلامی وجود دارد و آنها به صورت مستقیم در ارائه خدمت به مردم به ایفای نقش نمیپردازند و چند لایه در این ارتباط وجود دارد. اما در شورای شهر موضوع شکل دیگری دارد و کسانی که به آن وارد میشوند، عملا در خط اول خدمت قرار میگیرند و خودشان میبایست پای پروژهها بروند، بازدید از محلات داشته باشند و به گفتوگوی رودررو با مردم بپردازند. در کنار این موارد نقش اعضای شورای شهر در طرحها و لوایح میبایست پررنگ باشد، لذا این یک موقعیت ویژه برای نمایندگان شوراهای شهر و روستا است.
با این توضیح خدمت مهمترین دستاورد شورا است اما آنچه که از شورای پنجم به دست میآید چیزی دیگر است و خدمت را مردم کمتر حس میکنند.
بگذارید موضوع را از این منظر بررسی کنیم. مجلس شورای اسلامی با کمیسیونهای مختلفی که دارد بر روی مسائل کلان سیاسی و بینالمللی متمرکز است اما در شورای شهر تمرکز بر خدمتگزاری است. اگر در مجلس رفتاری سیاسی صورت گیرد دور از تصور نیست اما شورای شهر تخصصی است و نباید در آن زدوبندهای سیاسی جریان پیدا کند، در واقع شورای شهر جایی برای سیاستبازی نیست.
این نکته را باید گفت که سیاستدانی خوب است و همه افراد باید نسبت به آن آگاهی داشته و از چارچوبهای گفتمان انقلاب اسلامی مطلع باشند اما شورای شهر جایی برای فعالیتهای حزبی نیست. افرادی که در این جایگاه قرار میگیرند باید خود را برای خدمترسانی آماده کنند. کسی که وارد شورا میشود باید روحیه جهادی، انقلابی و مردمی داشته باشد. میبایست گوشی شنوا برای حرفهای مردم و دست و پایی برای پیگیری امور مردم داشته باشد. کسی که وارد شورا میشود باید به این نکته توجه کند که خواستههای شخصی باید کنار گذاشته شود و خود را 4 سال وقف مردم کند.
آیا در شرایط حاضر مردم حضور میدانی و پای کار بودن اعضای شورای شهر را احساس میکنند؟
در شورای پنجم شهر تهران اتفاقاتی افتاد که حائز اهمیت است. افراد با یکسری زد و بندهای جناحی و حزبی در یک لیست وارد شورای شهر شدند و هماکنون میبینیم که در این دوره چه میزان آفت برای مردم تهران ایجاد شد. برای نمونه در انتخاب شهردار، ما شاهد تصمیم درستی نبودیم به طوری که چند شهردار عوض شد و عملا یک سال، شهر در تلاطم انتخاب شهردار به سر برد. یکی از انتخابهای این شورا به عنوان شهردار تا حدی اشتباه بود که دیدیم در نهایت پای وی به ماجرای قتل باز شد.
اختلافات داخلی در شورای پنجم هزینههای بسیاری برای مردم داشت و نمیتوان گفت مردم حضور میدانی اعضای این دوره از شورا را حس کردند. رفتار سیاسی در این دوره قالب بوده و مردم خدمت چندانی را در پنجمین دوره شورای شهر دریافت نکردند.
عملاً رفاقتهای حزبی کار را برای این دوره پیچیده کرد.
بله! توجه به این نکته ضروری است که در اداره شورا، باید روحیه کارشناسی و نقد بین شورا و شهرداری برقرار باشد. اگر ملاحظات و رفاقتهای حزبی جای حسابرسیهای کارشناسی را بگیرد، یقینا کار زمین خورده و آن چیزی رخ میدهد که هماکنون در مدیریت شهری شاهد آن هستیم. کار هر میزان از موازین کارشناسی و فنی فاصله بگیرد، رفاقتهای حزبی جای آن را خواهد گرفت و باعث نادیده گرفته شدن حقیقت و در نهایت ضرر مردم میشود.
متاسفانه چنین رفتاری در شوراهای اول و پنجم اتفاق افتاد. شورای اول در زمان آقای حجاریان به انحلال کشیده شد و در شورای پنجم به دلیل اختلافات حزبی، زمان برای خدمت به مردم از دست رفت و مردم نتوانستند خدمات مناسب دریافت کنند.
برخی بر این باورند در این دوره، مدیریت شهر از سازهمحوری به سمت مردممحوری حرکت کرده است؛ آیا این تحلیل درست است؟
حرفهای کلی زدن درباره اداره شهر چندان کارساز نیست و باید بر اساس عدد و رقم صحبت کرد. مثلا باید ببینیم در حوزه ترابری شهری چه میزان مترو و اتوبوسرانی پیشرفت داشته یا چه تعداد خودروی فرسوده نوسازی یا چه میزان بافت فرسوده احیا شده است. با حرف کلی زدن نمیتوان گفت ما مدیریت موفقی داشتیم، بلکه باید بر اساس آمار و ارقام پیش رفت و موفقیت شهر را بر اساس آن تعریف کرد.
در این حوزه باید به این نکته نیز اشاره کرد که شورای شهر تهران نتوانست سهم بودجه خود را از دولت بگیرد و دولت در این زمینه کوتاهی کرد.
یکی از افتخاراتی که شورای شهر برای خود مفروض میدارد این است که اعضای آن میگویند ما ساختوسازها را متوقف کرده و شهرفروشی نداشتیم. نوع صحبت آنها ما را یاد دیالوگ آقای آخوندی میاندازد که افتخارش نساختن حتی یک واحد مسکن مهر بود که در سایه آن، تورمی غیرقابل باور در حوزه مسکن به وجود آمد.
این نظر ارائهشده از سوی مسؤولان شهری متناقض است. هماکنون در شهر ما به مدیریت بازار احتیاج داریم، اینکه صرفا میگویند ما ساختوسازها را متوقف کردهایم نمیتواند کارنامه موفقی برای آنان باشد. در حال حاضر که نیاز به مسکن در تهران وجود دارد شما ساختوساز نمیکنید؛ این باعث تعدیل جمعیت نمیشود. گاهی شما سازوکارهایی را به کار میبرید که مهاجرت به تهران کم میشود اما آیا اکنون چنین سازوکاری وجود دارد؟
کاهش جمعیت یا حتی توقف مهاجرت به تهران و متوقف شدن آن، نیازی واقعی است و باید به این نکته توجه داشته باشیم که تمام جذابیتها در تهران وجود دارد و جمعیت به سمت آن سرازیر میشود. با این حجم از استقبال برای حضور در تهران چطور میتوان گفت مسکن تولید نمیکنیم تا جمعیت برود. اگر این سیاست کارایی داشت طی این سالها باید جمعیت از شهر تهران کوچ میکرد. این روش اتخاذشده از سوی شورای پنجم تدبیر نیست بلکه بیتدبیری است.
به نظر میرسد در شورا خلأ تلفیق تجربه و جوانی مشهود است. توصیه شما برای انتخاب فرد شایسته برای نشستن بر کرسی شورای شهر چیست؟
مطلوب ما برای شوراها این است که افراد متخصص و متناسب با نیاز شورا وارد این کارزار شوند و اگر تخصصی در زمینه کمیسیونهای مربوط به شورا ندارند راهی شورا نشوند. در کلانشهر تهران کاندیداها به صورت لیستی رای میآورند. کسانی که معتمد مردم هستند باید لیستها را با تخصصهای مورد نیاز شهر ببندند و مشخص کنند که افراد حاضر در لیست تا چه میزان از لحاظ تئوری و عملی در مدیریت شهر توانمند هستند.
باید به این نکته نیز توجه کرد که به محض اینکه فرد انتخاب میشود باید در شورا حضور یابد و در مقام اجرا قرار گیرد، لذا شورای شهر جایی برای کارورزی و سیاه مشق نوشتن نیست. آنجا جایی برای عرضه ایدههای برتر و خلاقیتهای ذهنی است. نمایندگان در شورا فرصتی ندارند که بخواهند آموزش ببینند و یاد بگیرند که برای شهر چگونه تصمیم گرفته میشود. نقش معتمدین مردم و کسانی که لیست را تنظیم میکنند بسیار مهم است، بنابراین با ترکیب مناسب تجربه، تخصص و جوانی باید مردان و زنانی وارد شورا شوند که مشکلات شهر را میشناسند و فراتر از زدوبندهای حزبی عمل میکنند.