به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، ایرج عنایتیزاده رئیس گروه ایرانشناسی و اسلام شناسی این سازمان عنوان کرد: سه دسته منبع اصلی در حوزه ایران شناسی و اسلام شناسی در کتابخانه ملی ایران وجود دارد. این منابع شامل کتاب، پایان نامه و نشریات میشود و نشریات یکی از منابع مهم، اصلی و ارزشمند پژوهشی در حوزه ایرانشناسی محسوب میشوند، چراکه نشریات حاوی مقالات ارزشمند هستند.
وی افزود: هم اکنون ۸۰ هزار نسخه کتاب، ۳هزار پایان نامه و ۱۰ هزار شماره نشریه در حوزه ایرانشناسی و اسلام شناسی در کتابخانه ملی ایران نگهداری و حفاظت می شود.
عنایتیزاده با اشاره به اهمیت پژوهشهای ایرانشناسی در سطح ملی و بین المللی، گفت: پژوهشهای ایران شناسی در حوزه ملی همه تحقیقات و پژوهشهایی که در دانشگاهها و نهادهای فرهنگی مرتبط انجام میشود را در برمی گیرد، اما در این بین بخشی از پژوهشهای ایرانشناسی مربوط به نگاههای بین المللی میشود که بسیار حائز اهمیت است.
وی افزود: به همین منظور شاهد گسترش کرسیهای ایران شناسی در خارج از مرزهای کشور هستیم، ضمن اینکه تولیدات آثار مکتوب نیز در این حوزه در دنیا رشد صعودی داشته است.
عنایتیزاده ادامه داد: هم اکنون گرایش قابل توجهی بین محققان جهان بهخصوص پژوهشگران غربی از جمله دانشجویان برای تمرکز بر موضوعات ایرانشناسی رواج یافته است. این مهم بیانگر این مطلب که پژوهشهای ایرانشناسی و اسلام شناسی همچنان درجریان است.
وی اضافه کرد: با نگاه به سده ۱۸ و ۱۹ میلادی یک جریان متمرکز مشخصی از ایرانشناسی در غرب به وجود آمد و به مرور گستره این دانش به حوزههای مختلف سرایت کرد و وارد مقولههای دیگری شد.
عنایتیزاده گفت: میتوان ادعا کرد که پس از دوره ای که غرب، ایران را شناخت و آثار از طریق سفرنامهها به غرب برده شد؛ مبحث زبان شناسی ایران مورد توجه قرار گرفت.
وی اظهار داشت: به عنوان مثال «آدام اولئاریوس» در سفرنامه خود از حافظ شیرازی در ابیاتی نام برد و همین مسئله موجب شد دانش زبان شناسی در آلمان رواج یابد و زبان شناسان آلمانی به اشعار حافظ شیرازی علاقه مند شوند، به عبارت دیگر این سفرنامه در حافظ شناسی در آلمان بسیار موثر واقع شد.
عنایتیزاده افزود: سفرنامهها منعکس کننده فرهنگ و تمدن غنی ایرانی هستند و جاذبههایی را برای غربیها از گذشته تا امروز به وجود آورده است. البته مطالعات ایران شناسی با اهداف مختلفی صورت گرفته که بعضاً آمیخته با مسائل سیاسی نیز بوده است.
وی اضافه کرد: در ادامه این امر اسلام پژوهی نیز به ایرانشناسی اضافه شد و امروز دو شاخه مشخص مطالعات ایرانی وجود دارد که آمیزه ای از ایرانشناسی و اسلام شناسی است و این دو به موازت یکدیگر در حال توسعه و گسترش است.
عنایتیزاده گفت: در مجموعه ایران شناسی کتابخانه ملی ایران، تنوع گوناگون از زبانها در منابع تولید شده در حوزه ایران شناسی موجود است و این امر بیانگر گستردگی مطالعات و تحقیقات در این زمینه است.
وی درباره تنوع زبانی این منابع نیز اشاره کرد: با جستجوی ساده در بانک اطلاعاتی کتابخانه ملی ایران و لحاظ کلید واژههایی چون اسلام و ایران، هزاران رکورد به زبانهای مختلف به دست میآید. در کتابخانه ملی ایران بالغ بر ۵۰ زبان دنیا به لحاظ نوع زبانی، منبع وجود دارد. این تنوع زبانی به زبانهای اروپای غربی و شرقی، کشورهای آسیای میانی، آسیای شرقی و غیره تقسیم میشود.
رئیس گروه ایرانشناسی و اسلام شناسی کتابخانه ملی افزود: در سالهای اخیر در حوزه اسلام پژوهی تولیدات بیشتری را شاهد هستیم که با نگاه کاملاً آکادمیک و علمی در حال پیشروی است.
وی ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی فضای دیگری از ایران در میان پژوهشگران جهان به خصوص غرب مورد توجه قرار گرفت و این امر باعث شد به حوزههای مختلف از جمله حکومت دینی با زیرمجموعههایی چون مسائل اجتماعی، زنان، آموزش و غیره با نگرش علمی تر توجه شود.
عنایتی زاده همچنین درباره جنس مطالعاتی ایرانشناسان خارجی نیز اشاره کرد: مطالعات ایران شناسی محققان خارجی از دورهای به بعد بیش از هر چیزی متوجه مسائل روز ایران شد که بخشی از آن مربوط به انقلاب اسلامی ایران، دوران جنگ و هشت سال جنگ تحمیلی، مباحث و مسائل هستهای و دیگر مسائل منطقهای و بین المللی مرتبط با ایران میشود. این در حالی است که درگذشته پرداختن به جاذبههای فرهنگی و تاریخی ایران بیشتر مورد توجه محققان و سیاحان بود.
به گفته عنایتی زاده، از دوران صفویه به بعد که با ظهور دوره رنسانس هنری در ایران همراه شد؛ ابنیههای مذهبی شکل گرفت و به طور ویژه مورد توجه جهانگردان قرار گرفت اما امروزه علوم سیاسی در حوزه مطالعات ایران شناسی نوین مورد اقبال بیشتری قرار گرفته است.
وی یادآور شد: گسترش و توسعه کرسیهای ایرانشناسی در دنیا واقعیتی انکار ناپذیر است و میتوان ادعا کرد اکثر کشورهای دنیا مطالعات ایرانشناسی را در دستورکار خود قرار داده اند.
عنایتیزاده افزود: برخی از سفرنامهها از این جهت اهمیت دارند که نویسندگان کتابها شاهد دوره یا رخداد خاصی در ایران بودند که این امر بر اهمیت این سفرنامهها افزوده است. به عنوان مثال سفرنامه «جیمز موریه» در دوره قاجاریه نوشته شد، در این دوران تاثیر فرهنگ غرب و تحولات اجتماعی در این کشور به لحاظ فرهنگی با غرب بیشتر شد که در این سفرنامه تحلیلهای جالب و قابل توجهی در خصوص شرایط ایران در آن دوران شاهد هستیم.
وی تصریح کرد: همه منابع و آثار موجود در حوزه اسلام شناسی و ایران شناسی نوعی پژوهش، به شمار میآیند. در همین ارتباط میتوان به سفرنامه کروسینسکی (کشیش لهستانی) اشاره کرد. این سیاح در دوره صفویه در ایران حضور یافت که این امر مقارن با پایان حکومت صفوی بود که از رویدادهای مهم تاریخی به شمار میرود. از آنجایی که این فرد به زبان فارسی تسلط کافی داشت و حدود ۱۹ سال در ایران زندگی کرده بود و با نگاه عمیق به مسائل نگاه کرده بود، یادداشتهای جالبی از تحولات و جریانات روز ایران به یادگار گذاشته است. به اعتقاد بسیاری از محققان و پژوهشگران این سفرنامه یکی از کامل ترین گزارشهایی است که یک ناظر اروپایی در مورد یک دوره تاریخی ایران در زمان صفویه به رشته تحریر درآورده است.