به گزارش خبرنگار مهر، متنی که در ادامه می خوانید یادداشتی با عنوان «مهمترینمسائل آینده جامعه ایران در قرن ۱۵ خورشیدی» است که توسط عبدالرحمن حسنیفر، پژوهشگر و مدرس علوم سیاسی دانشگاه نگاشته شده است.
وجود مسائلی چون تشتت و تفرقه، تحلیل بردن انرژی های یکدیگر، به رسمیت نشناختن دیگران نزدیک و دور، زندگی در بستر خرده فرهنگهای معارض و مخالفِ با هم، کم توانی یا ناتوانی روایتهای رسمی در اداره جامعه در سطح ملی و تبلور این امر در رسانه، فرهنگ، مدیریت و نیروی انسانی و حوزه کلان سیاست جامعه ایرانی، ما را وادار میکند که به تعبیری بیتاب و بیقرار مسئله مند کردن این موضوعات و مسائل شدیدا و عموما مبتلا به باشیم.
طرح بحث فوق به دلیل این بحث نظری است که جامعه، زمانی معنی واقعی خود را پیدا میکند که بین اجزا آن یک «رابطه تعاملی مثبت»، وجود داشته باشد؛ جامعه چه در تعبیر «ارگانیکی» و چه در تعبیر «مکانیکی» آن بر ضرورت رابطهی تعاملی بین اجزائش تاکید دارد.اما بحث «مثبت» بودن این رابطه تعاملی نکتهای است که مد نظر این متن است.و در جامعه ایرانی چنین رابطهای وجود ندارد.رابطه تعاملی وجود دارد اما «منفی» یا برعکس است.
به این صورت که در حال حاضر بین اجزا متفاوت جامعه ایرانی رابطه تعاملی وجود دارد اما این رابطه مثبت نیست یعنی جنبه هم افزایی ندارد و همین باب «گفتگو»، «نقد» و «دیالکتیک» را بسته است.چنین جامعهای بیشتر از آنکه حیات تکاملی داشتهباشد، بیشتر حالت و تظاهر زنده بودن را دارد؛ جامعهای که به صورت فردی و جزئی سرشار از انرژی و پتانسیل است اما مع الاسف، تبلور اجتماعی و گروهی ندارد.
موضوعات و محورهای معطوف به مسائل جامعه ایرانی لازم است برشمرده شود تا بتوان ضمن آسیبشناسی در راستای حل مشکلات آن قدم براشت.
به طور کلی باید گفت از زمانی که بحث «دولت-ملت مدرن»، مطرح شده این مسائل بیشتر برجستهتر شدهاند.لذا مسائل ذیل در راستای «دولت و ملت سازی مدرن» هم میباشد:
۱- در حال حاضر بحث «ارزشها»، «هنجارها» و «تعهدات» در همه حوزهها به صورت خرده فرهنگهایی در آمده که حالت موازنهای هم بینشان وجود ندارد.دورکیم در زمانه خود از واژه «آنومی»( بیهنجاری) بهرهگرفت وضعیت جامعه اما چنین حالتی ندارد؛ زیرا از آنجا که تنوع فرهنگی و فکری در این جامعه زیاد است و رابطهایی بین این تنوعات وجود ندارد همه چیز آن تابع شرایط( زور، قانون و محیط) قرار دارد؛این وضعیت به معنی بی هنجاری نیستطبعا به معنی وجود هنجار هم نیست.
۲-حوزه سیاست و نسبت آن با نیروهای اجتماعی، یکی دیگر از موضوعات مهم جامعه ایرانی است.در جامعه ایرانی، این نیروها شامل اقوام، استانها، زنان و جوانان از یک طرف و گروه های مرجعی چون روحانیان، اساتید و معلمان، سیاستمداران(فعالان سیاسی) و روشنفکران و سلبریتیها از طرف دیگر هستند که به نحو زیادی دارای تنوع نیز هستند که قاعدتا باید بتوانند در حوزهسیاستِ ایرانی، نقش آفرینی کنند.و هر کدام در جایگاه و توان فکری و عملی خود، اقدامی انجام دهند.این موضوع در حال حاضر، دارای اشکالاتی است و البته به منطق «حکمرانی» ارتباط پیدا کرده است.مسائل این حوزه «مشروعیت»، «نفوذ» و «توزیع» به این حوزه مربوط میشود.
۳- مسئله نقش ایران در عرصه خارجی و بین الملل یکی دیگر از موضوعات مهم جامعه ایرانی محسوب میشود از این جهت که تا چه حد و چگونه و کجا این کشور به رسمیت شناخته میشود.و الان وضعیت این کشور با مشکلاتی همراه است.
۴- موضوع محیط زیست با محوریت آب و آلودگی هوا یکی دیگر از موضوعات جدی برای جامعه ایرانی است.محیط زیست جامعه ایرانی مستلزم کار فرهنگی و اقدام قانونی و برنامه ریزی اجرایی مناسب است.
۵-مسئله کارآمدی که به حوزه مدیریت و کارشناسی برمیگردد و ارتباط وثیقی با نظام شایسته سالاری و نخبگی دارد مسئلهی جدی دیگری است که باید به آن توجه شود.عرصههای کارشناسی، باید دست متخصصان باشد تا بتوانند تاثیر خود را بگذارند.
۶- تاثیرپذیری شدید فرهنگ از ثروت و قدرت در جامعه ایرانی باعث کمرنگ شدن علم شده است در این زمینه باید در ارتقا جایگاه علم باید کوشید.و این مسئلهای است که بیش از یک قرن است برای جامعه ایرانی تبدیل به مسئله شده اما به درستی پیش نرفته است.
۷-گردش نخبگان در همهحوزهها خصوصا عرصههای سیاست اصلی مهم برای انرژی بخشیدن به جامعه است.الان کمتر اتفاق میافتد.
۸-فرهنگ حذف و از دور خارج کردن با روشهای تخریبی از مشکلات این جامعه است که شدیدا به نیروهای متفاوت در همه سطوح نیاز دارد.
۹-ارتقا فرهنگ ساختن بجای نق زدن و تخریب بی مورد.
۱۰- کنار گذاشتن فرهنگ قهرمان سازی و فردگرایی که به شدت خودمحورانه است و تلاش در جهت بازسازی و انجامکارها به صورت گروهی.
هر کدام از مسائل فوق، میتواند به نحوی، مسئله مند شوند و طبعا به شیوه مناسب، مشکلات آنها برطرف شود؛زیرا که یک جامعهی پویا و زنده حتما مستلزم ارزیابی، آسیبشناسی و خودترمیمی همیشگی است.
مسائل فوق، کلیات بوده و در قالب دیگر نیز میتوانند مطرح شوند.