انتشار مطالبی که این روزها از آن به عنوان آزار جنسی محسن نامجو در فضای مجازی منتشر شده، شرایط نامعلومی را پیش روی یک خواننده مدعی و برآمده از جریان روشنفکری قرار داده است.

خبرگزاری مهر – گروه هنر: طی روزهای اخیر فضای مجازی شرایط بسیار جالب توجهی را در حوزه موسیقی و حاشیه‌های ریز و درستش تجربه کرد. حاشیه‌ای که این بار در آن سوی میدان هم، با واکنش رسانه‌های بیگانه نیز رو به رو شد. شرایطی که نشأت گرفته از تشتت افکار جریانی است که پس از ماجراهای مرتبط با آیدین آغداشلو (نقاش ایرانی) به شدت روی عقاید روشنفکرانه و تجددطلبانه خود تاکید داشته و حالا در چارچوبی قرار گرفته‌اند که برای چندمین بار، یکی از نمایندگان هنری به ظاهر روشنفکرشان را وارد چالش عجیب و غریبی کرده که این بار دیگر نمی‌توانند برای آن، جریان سازی مثبت رسانه‌ای ایجاد کرده یا بدون تمرکز به آنچه روی داده، عبور کنند. زیرا مشترک مورد نظر روی موضوعی دست گذاشته که در ماه‌های گذشته در موج سواری رسانه‌های بیگانه به شدت مورد تمرکز است و اکنون پاشنه آشیلی پیدا کرده که مسبب اصلی آن کسی نیست جز «محسن نامجو». خواننده، آهنگساز، ترانه سرا و نوازنده ۴۶ ساله که سالهای متمادی است در آن سوی آب‌ها زندگی می‌کند.

خواننده‌ای که طی روزگار حضورش در ایران به دلیل سبک و سیاقی که در خوانش و پیوند سبک‌های گوناگون موسیقی ایرانی و دیگر سبک‌ها داشت، تلاش می‌کرد با اشعار و ترانه‌های خود ساخته‌اش و تلفیق آن با اشعار کلاسیک پارسی از خود کاراکتری متفاوت پیش روی مخاطبان قرار دهد. نگرشی که از همان سالهای حضورش در میان اهالی تئاتر و موسیقی متولد شد و به دلیل ساختارهای متفاوت موسیقایی و کاراکتر شخصیتی جالب توجه از محسن نامجو، خود را به مخاطبان معرفی کرد. تا آنجا که همین هم نشینی‌های موسیقایی که البته موافقان و مخالفان زیادی هم داشت، محسن نامجو را بیشتر از حد تصور به مردم ایران معرفی و روز به روز محبوبیتش را نیز مضاعف کرد. فضایی که در نظام اقتصادی موسیقی آن روزهای ایران، نیز نوعی تحول و دگرگونی به حساب می‌آید و فضایی را برای نامجوی جویای نام فراهم ساخت که آلبوم «ترنج» محصول مرکز موسیقی حوزه هنری زاییده بخشی از آن بود و تکانی هم به شرایط اقتصادی بازار موسیقی آن روزها داد.

اگرچه طیف و تنوع موسیقایی محصولات محسن نامجو تا زمان ورودش به حاشیه‌های متعدد که در نهایت هم منجر به خروج و مهاجرتش از ایران شد، با واکنش‌های موافق و مخالف بسیاری از منتقدان حوزه موسیقی و شعر مواجه شده بود و حتی در بسیاری از موارد نیز به حاشیه‌های پرچالشی منجر می‌شد، اما او توانسته بود با نوع موسیقی ملهم از تفکرات نوگرایانه و آرمان‌گرایانه، محبوبیت زیادی میان شنوندگان جامعه ایرانی به ویژه گروه سنی جوانان و ریزبینانه تر قشر روشنفکر و خاص تر جامعه به دست آورد.

گویی اینکه در همان دوران، این صدا و شخصیت متفاوت نامجو با آن موهای فرفری جوگندمی و صد البته موسیقی و محتوا این خواننده و آهنگساز بود که می‌توانست تغییر و تحولی اساسی به ساختار مخاطب و شنونده موسیقی کشورمان ایجاد کند. کما اینکه در آن دوران نیز توفیقاتی ایجاد شد و موسیقی و کاراکتر نامجو چه درست و چه غلط، طیف وسیعی از مخاطبان و شنوندگان جامعه را در برگرفت. پوششی که برخاسته از سوابق هنری او در تئاتر و موسیقی بود و از او هنرمندی ساخت که تا آن زمان گونه کمتری از آن را می‌توانستیم در مارکتینگ موسیقی بیابیم.

ورود قهرمانانه در جریان مخالف نظام به واسطه یک شهرت

اما در همین ورود قهرمانانه محسن نامجو بود، که اتفاقات تازه ای رقم خورد، اتفاقاتی که به طور حتم نشأت گرفته از چشیدن طعم شیرین شهرت و مسائل و موارد مبتلا به آن بود؛ فضایی به شدت وسوسه کننده که متأسفانه با چاشنی برخی اظهار نظرهای تقریباً عجولانه و غیرکارشناسانه برخی افراد در داخل کشور، بنزین را بر آتش شعله ور شده شهرت محسن نامجو ریخت و او را در مسیری قرار داد که تفکرات عجیب و غریبش در تولید و نشر چند موسیقی غیرمتعارف و البته حساسیت برانگیز که در اینجا به دلیل انتشار مطالب و گزارش‌های رسانه‌ای متعدد پیرامون آن، از بیان جزییاتش خودداری می‌کنیم، وی را راهی مسیر دیگری کرد. مسیری که دورنمایش مسأله‌ای جز مهاجرت نبود. یک مهاجرت که به نوعی فصل تازه ای از زندگی هنری و اجتماعی محسن نامجو را رقم زده و از او خواننده‌ای معرفی کرد که به دلیل محتوای جدید ترانه و موسیقی‌هایش بویی جز اپوزیسیون شدن و مخالفت با نظام به مشام نمی‌رسید و کار را به جایی رساند که او در فعالیت‌های موسیقایی خارج از کشورش عملاً تبدیل به یکی از مخالفان مهم سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی ایران شد و فضای موسیقایی خود را در قالب یک خواننده و کاراکتری بسیار متفاوت‌تر از او که در ایران می‌شناختیم هدایت کرد.

نامجو در این ساختار ذهنی معترضانه بود که در برخی مقاطع نیز در قالب آثار موسیقایی به مقدسات و آیات شریف قران کریم نیز توهین و با اعلام چند باره این نکته که انسانی بی دین است از خود شخصیت و کاراکتری معرفی کرد که به مذاق برخی روشنفکرنماهای آن سوی آب نیز خوش آمد و شرایطی را فراهم ساخت که وی به عنوان یک خواننده مخالف خوان نماینده مهمی از قشری به حساب آید که خود را با هزاران ترفند، نمایندگانی از قشر روشنفکر ایرانی معرفی می‌کردند بدون اینکه کمترین آگاهی را در این زمینه داشته باشند. فضایی که با توجه به خاستگاه متفاوت موسیقایی و برخی اظهار نظرهای رسانه‌ای نامجو بعد از مهاجرت، ظرفیت مناسبی برای معرفی و به صحنه آمدن هنرمند دگراندیشی شد که در ظاهر امر می‌تواند تبدیل به یک ابزار رسانه‌ای مؤثر برای مخالف خوانی باشد.

البته همین هم شد و «نامجوی جویای نام» که به واسطه خوانش آثار متفاوتش هم در ایران و هم در خارج از ایرانی برای خود طرفداران زیادی دست و پیدا کرده بود، در یک مقطع زمانی بسیار حساس آثاری را تولید کرد که اهداف مرکزی آن به انتخابات سال ۸۸ و مسئولان عالی رتبه نظام ارتباط پیدا می‌کرد. فضایی که به شدت از محسن نامجو یک خواننده اپوزیسیون محبوب ساخت و او را در عالی‌ترین درجات شهرت قرار داد.

ماجرای آقای خواننده و آتش زیر خاکستر

اما این تازه آغاز ماجرا بود. آن هنگام که محسن نامجو در حال گسترده‌تر کردن فعالیت‌های موسیقایی اش بود، و البته در این مدت هم با مصاحبه و گفتگوهایش به صورت مستمر خود را به عنوان یک هنرمند اپوزیسیون معرفی می‌کرد، آتشی زیر خاکستر در حال شعله ورشدن بود. اتفاقاتی که سرمنشا حواشی متعددی برای این خواننده شده و کار را به جایی رساند که امروز می‌بینیم. یک اتهام بسیار حاشیه ساز که می‌توان گفت این روزها تقریباً محسن نامجو را ناک اوت و آینده حرفه‌ای اش را تحت تأثیر این اتهام قرار داده است. بله؛ «اتهام آزار جنسی» که اشکال حقوقی اش در خارج از ایران دربرگیرنده ابعاد مختلفی است و در این ماه‌ها نیز به شدت وارد میدان رقابت شبکه‌های بیگانه فارسی زبان هم شده که با انواع و اقسام هشتگ های مختلف در این کانال و آن کانال مورد بررسی قرار می‌گیرند. شرایطی که بدون تردید چاشنی سیاست و اهداف بدخواهانه ضد نظام نیز در آن مانند همه سوژه‌های دیگر مورد توجه برنامه سازان این شبکه‌ها، نقش بسیار پر رنگی دارند که بررسی ابعاد گوناگونش در این مجال نمی گنجد.

اما اغلب همین شبکه‌های بیگانه که برخی از آنها بنا به منفعت‌های رسانه‌ای خود در مقاطعی از زمان دوست و در مقاطعی هم دشمن افرادی چون محسن نامجو و دیگر هنرمندان و افراد سرشناس می‌شوند، این روزها بیش از چند هفته قبل تبدیل به مدافعان سرسخت حقوق زنان و موضوعاتی چون «تجاوز»، «آزار جنسی» و «خشونت جنسی» شده‌اند و چه گزینه و ابزاری بهتر از محسن نامجو که اتهام آزار جنسی او پس از پخش یک ویدئوی دو دقیقه‌ای در فضای مجازی در گفتگو با یکی از شبکه‌های فارسی زبان دوباره بر سر زبان‌ها افتاده است. شرایطی که البته نقطه آغازین رسانه‌ای شدنش در اواخر تابستان ۹۹ دوباره کلید خورد و محسن نامجو را بر آن داشت تا در این زمینه به اظهار نظر بپردازد. اظهار نظری که مربوط به طرح برخی ادعاها توسط چند بانوی ایرانی مبنی بر اتهام آزار جنسی در سالهای گذشته به وسیله محسن نامجو بوده که البته این خواننده آنها را شایعه‌ای بیش ندانست.

همه چیز داشت فراموش می‌شد تا اینکه...

محسن نامجو در این گفتگویی ویدئویی بود که به این ادعاها پاسخ داد و ضمن اعلام احتمال شکایت از این افرادی که به او این اتهام را وارد کردند، گفت: «این اتهامات مربوط به هفت سال پیش است که همان موقع نیز آنها را رد کردم. این ادعاها تسویه حساب شخصی است و اگر لازم شود از افرادی که این اتهام‌ها را مطرح کرده‌اند، شکایت خواهم کرد.»

این خواننده و آهنگساز در همین ویدئو و در واکنش به اظهارات شخصی که در توئیتر وی را به اقدام برای تجاوز و خشونت جنسی متهم کرده گفت: «هیچ مرجع قضائی این اتهامات را وارد ندانسته است. من بسیار غمگینم که این ماجرا بر چهره هنری‌ام اثر گذاشته و باعث می‌شود بعضی از دوستان و یا حتی افراد خانواده و طرفداران دیگر من را نبینند. من می‌دانم چنین موضوعی با بیانیه نمی‌توانم پاک کنم اما امیدوارم در گذر زمان، رفتار، آثار و نوشته‌هایش من را از این ماجرا مبرا کند و حقیقت هرچه هست سریع‌تر آشکار شود.»

وی در بخش دیگری از این ویدئو با ارائه نکات جالب توجهی اظهار کرده است: «به عنوان یک مرد ایرانی به خاطر تمام تبعیض‌ها و ظلم‌هایی که به زنان ایرانی شده عذر می‌خواهم و حاضرم هر کمکی لازم باشد برای آموزش در این زمینه، مخصوصاً آموزش مردان انجام دهد تا همه در دنیای بهتری زندگی کنند.»

اکنون پزهای روشنفکرانه محسن نامجو درمیان تلمباری از واکنش‌های تند و نیز بسیاری از مخاطبان تقریباً محو شده و شرایطی را ایجاد کرده که دایره منتقدانش نه تنها محدودتر که بعد از فایل صوتی بیشتر و بیشتر شده و بعید هم به نظر می‌آید رسانه‌های خارجی بار دیگر در صدد پوشش صد درصدی او و آثارش را داشته باشند اما موج رسانه‌ای موضوع تجاوز و آزارجنسی که با هشتگ های مختلف نیز در فضای مجازی هدایت می‌شد، رفته رفته در حال فراموشی بود که انتشار یک ویدئوی تقریباً یک و نیم دقیقه در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۰ مربوط به گفتگوی یک برنامه فارسی زبان ماهواره‌ای با محسن نامجو که در آن این خواننده از خسته بودن و ادامه ندادن در این زندگی حرف می‌زند، آتش حاشیه‌های مربوط به اتهامات آزار جنسی وی را دوباره روشن می‌کند.

شرایطی که موجب به راه افتادن یک فضای رسانه‌ای جدید بر علیه محسن نامجو در فضای مجازی به ویژه پدیده جدیدی به نام «کلاب هاوس» شده و ماجرا را به سمت و سویی هدایت می‌کند که در یکی از گپ و گعده های این پدیده جدید توسط چند خانم دوباره بحث آزار جنسی نامجو مطرح شده و موج جدیدی را بر علیه او آغاز می‌کند. موجی که رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور نیز بدشان نمی‌آمد که روی آن سوار شوند تا هشتگ ها و ایده‌های مد نظرشان نیز دوباره به چشم بیاید. این موج رسانه‌ای تند و جاری و سرکش بود و محسن نامجو را برآن داشت که در آماج سهمگین‌ترین اتهامات و اعتراضات بر علیه او که نمود خود را در اینستاگرام و تویتتر بیشتر نشان داد، واکنش نشان دهد و با انتشار یک ویدئوی جدید مواضعی بسیار متفاوت‌تری از ویدئوی تابستان سال ۹۹ را داشته و به نوعی برخی از این اتهامات را با زبان بی زبانی بپذیرد.

این خواننده که به گفته و اذعان برخی نوشته‌ها و مطالب در فضای مجازی در ویدئوی قبلی خود از سر ترس همه موارد اتهامی را لاپوشانی کرده بود، طی این ویدئوی جدید که روز ۲۹ فروردین ماه ۱۴۰۰ پیش روی مخاطبان قرار گرفت در سبک «یکی به نعل و یکی میخ» به اتهاماتی که به او وارد شده به نوعی اعتراف و از زنان عذر خواهی کرد و وعده داد تا در جهت احقاق حقوق زنان بکوشد.

نامجوی خود شیفته در بخش‌هایی از این فیلم که به نوعی در واکنش به ادعای سه چهره که به گفته خودشان مورد آزار جنسی محسن نامجو قرار گرفته‌اند، اذعان می‌کند: «دوستان، خانم‌های محترم، بنده محسن نامجو، بابت هر گونه رفتار یا گفتاری که در سال‌های گذشته نسبت به شما اشتباه یا آزاردهنده بود، صمیمانه عذرخواهی می‌کنم و از شما، خانواده محترم‌تان و دوستان مشترک دلجویی می‌کنم. باور کنید که رفتار یا گفتار نابهنجار من ناشی از شیطان‌صفتی، خودشیفتگی یا احساس قدرت نبوده و نیست. […] از آن زمان چند سال می‌گذرد و حالا زمان آن است که جواب این چند سال تراپی گرفتن، خودکاوی و مطالعه راجع به خشم زودگذر خویش را به شما بدهم و به شما ثابت کنم که من در جهت احقاق حقوق زنان قدم‌های اصلی برداشته‌ام و باز هم در این جهت قدم خواهم برداشت. من در این مدت وقت و هزینه بسیار صرف آموزش خود کرده‌ام.»

گرفتاری در مخصمه‌ای که رهایی از آن مشکل‌تر از حد تصور است

اگرچه انتشار این ویدئوی ندامت گونه با استقبال طرفداران و برخی از چهره‌های سینمایی و تئاتری کشورمان نیز مواجه شد، اما کامنت های منتشر شده در پس این ویدئو در صفحه شخصی محسن نامجو نقدهای تند و تیزی را هم به همراه داشت و سبب شد که هیمنه روشنفکرانه نامجو یک شبه تقریباً رو به خاموشی رود. شرایطی که بسیار بعید به نظر می‌رسد بتواند دوباره محسن نامجو را به روزهای زیبا و آنتیکی که داشت بازگرداند. به عبارتی می‌توان چنین برداشت کرد که اگر بنا به اقتضائات و موقعیت فرهنگی هنری نامجو طرفداران پرشماری سپربلای این خواننده خود شیفته آن سوی آب‌ها شدند اما بسیاری از مخاطبان و فعالان فضای مجازی هم نقدهای بسیار تند و تیزی را به او در کامنت های تازه‌ترین پست آقای نامجو منتشر کردند که او حالاها حالاها نمی‌تواند از این مخمصه رهایی پیدا کند.

مخصمه ای که در گیر و دار انتشار ویدئوی محسن نامجو با انتشار یک فایل صوتی عجیب و غریب ساعاتی پس از انتشار ویدئو در فضای مجازی، به نوعی اعتبار ویدئوی آقای خواننده را زیر سوال برد و شرایط جدیدی را برای وی فراهم آورد که نمکی روی یک زخم عمیق بود. فایلی که محسن نامجوی این روزها را ضربه فنی کرد و آب سردی را بر پیکره سینه چاکان که این خواننده را نمادی از فرهنگ و دیدگاه خود می‌دانستند ریخت. یک فایل صوتی تقریباً ۱۵ دقیقه‌ای و تدوین شده که محسن نامجو در آن برخلاف اعترافاتش از پشت پرده‌هایی سخن می‌گفت که در مقاطعی از آن نیز به تخریب شخصیتی افراد معترض می‌پرداخت.

البته برخی منابع خبری طی این روزها اعلام کرده‌اند که این فایل صوتی پیش از ویدئویی معروف به عذرخواهی محسن نامجو ضبط شده است. گروهی هم معتقدند فایل صوتی مربوط به ماه آگوست سال پیش بوده است. بعضی‌ها نیز آن را منسوب به ماه مارس تلقی کرده و برخی هم می‌گویند فایل صوتی در همین روزهای اخیر ضبط شده‌اند. اما آنچه نزدیک تر به نظر می‌آید نزدیکی زمان ضبط این فایل صوتی به اتفاقات جدید است که نوع صحبت‌های رد و بدل شده از سوی نامجو نشان دهنده واکنش او به جریانات اخیر و اطمینان او به جایگاهی است که در آن فایل صوتی ضبط شده است. کما اینکه اگر بنا به احتمال ضبط این فایل صوتی در ماه‌های گذشته داشته باشیم، پس اشاره این خواننده به کلیدواژه‌هایی چون «اتاق ها» چه بوده؟ مگر در چند ماه پیش «کلاب هاوس» وجود داشته است که بخواهد از آن برای بهره بردای استفاده کند؟

او در در این فایل صوتی که از شرایط و اتفاقات این روزهایش سخن می‌گفت، اقدام به یک عملیات انتحاری برای خود می‌زند و در همین چارچوب ضمن ارائه یک نطق پرطمطراق که نشان از خودشیفتگی عجیب و غریبی هم داشت تا آنجا که توانست به دستاوردهای هنری عده‌ای می تازد و در جاهایی هم آنها را به سخره می‌گیرد. شرایطی که گویا نامجو در آن دست به یک خودکشی فرهنگی می‌زند و آنچنان خود را بزرگ می‌پندارد که فی المثل از آن سوی میدان به پایین پرت می‌شود.

همین تضاد بسیار نمایان آن فایل تصویری و فایل صوتی منتشر شده بعد از آن بود که تیغ انتقادات به سمت این خواننده را تندتر و تندتر کرد و فضایی را برای او فراهم ساخت که بعید است عذرخواهی و این روش‌ها او را به سمت و سوی آرامش و بازگشت به فعالیت‌هایش رهنمون کند. شرایطی که حتی واکنش رسانه‌های بیگانه را هم در برداشت و موجب سرخط آمدن هشتگ ها و مباحثی در حوزه‌های روانشناسی و حوزه‌های دیگر شد که تا همین چند سال پیش بسیاری شأن با تمام نیرو از مواضع خواننده مورد نظر حمایت می‌کردند، حمایتی که این بار دیگر شدنی نیست و فضا را به سمتی هدایت کرده که به شدت سیاست‌های روشنفکرمأبانه های خارج نشین ها در حوزه‌های هنری را زیر سوال برده بود.

نکته جالب اینجاست که محسن نامجو، خواننده‌ای که به ادعای خود و بسیاری دیگر بخش عمده‌ای از نمایندگی جریان روشنفکری جامعه ایرانی در حوزه‌های هنری را به دوش می کشیده، در اقدامی عجیب نسبت به تمامی اتفاقاتی که روایت شد واکنش جالبی در صفحه شخصی خود نشان می‌دهد و با انتشار بیت «جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه / چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند» و به نوعی بازهم از پذیرش آنچه در این روزها به او متهم شده سرباز می‌زند.

اکنون پزهای محسن نامجو که تقریباً به پایان راه پر فراز و نشیب خود در خوانندگی و موسیقی رسیده، درمیان تلمباری از واکنش‌های تند و نیز بسیاری از مخاطبان تقریباً محو شده و شرایطی را ایجاد کرده که دایره منتقدانش نه تنها محدودتر که بعد از فایل صوتی بیشتر و بیشتر شده و بعید هم به نظر می‌آید رسانه‌های خارجی بار دیگر در صدد پوشش صددرصدی او و آثارش باشند. چون افتضاحی که به بار آمده آنچنان شکل و شمایل غول آسایی را از خود نشان داده که با عذرخواهی و فرافکنی اتفاق بهتری نمی‌افتد.