قم- سومین شماره از دوفصلنامه «مدیریت دانش اسلامی» به همت پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، سومین شماره دو فصلنامه «مدیریت دانش اسلامی» به همت پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، منتشر شد.

بر اساس این گزارش، در این شماره از دو فصلنامه، مقالات متنوعی در حوزه مدیریت دانش ارائه شده است که عناوین این فصلنامه‌ها به شرح ذیل می‌باشد:

«رویکرد شناسی بازنمایی اطلاعات دانش فقه» به قلم سید تقی واردی

دانش فقه به سبب گستردگی ساختاری و فزونی تولید اطلاعات از یک سو و نیاز به آن از سوی دیگر، نیاز به مدیریت اطلاعات از طریق بازنمایی اطلاعات دارد.

از سویی، بازنمایی اطلاعات به دلیل شمول عنوان آن بین حداقلی و حداکثری، نیاز به تنقیح مفهوم، روش‌ها و رویکردهای عملیاتی دارد که هر کدام نیاز به بحث و بررسی مستقل دارند؛ اما این پژوهش که از جهت گردآوری، کتابخانه ای و از جهت مطالعات، توصیفی با رویکرد تحلیلی و بر اساس هدف، کاربردی است، با هدف تبیین و شفاف سازی رویکردهای نمایه سازی، درصدد بررسی گرایش‌های مختلف بازنمایی اطلاعات است و آن را از دو جهت شناسایی و بررسی کرده است: اول از جهت گرایش بازنمایی اطلاعات و دوم از جهت محتوای بازنمایی اطلاعات.

در گرایش بازنمایی اطلاعات، سه رویکرد به نام‌های رویکرد مدرک گرا، رویکرد کاربر گرا و رویکرد حوزه گرا وجود دارد که برای مدیریت اطلاعات دانش فقه، رویکرد حوزه گرا لازم‌تر است. در محتوای بازنمایی اطلاعات نیز سه رویکرد به نام‌های رویکرد واژگانی، رویکرد موضوعی و رویکرد استنادی وجود دارد که بهترین رویکرد بازنمایی دانش فقه رویکرد موضوعی معرفی شده است.

«بررسی ساختارهای پیشنهادی علم فقه از منظر فقیهان پیش از شهید صدر (ساختارهای فقهی مستقل از علم حقوق)» نوشته سید محمد رضی آصف آگاه

در فقه امامیه کمتر به بررسی ساختارهای فقهی توجه شده است. برخی از اندیشمندان، تعدادی از ساختارهای فقهی را بررسی کرده‌اند، اما این بررسی‌ها دچار سه چالش هستند: انتخاب گزینشی ساختار، بررسی اجمالی و گذرا و فقر در تحلیل.

ضرورت و هدف از این تحقیق دو چیز است: اول دستیابی به ویژگی‌های ساختارها، دوم بازخوانی ساختارهای پیشنهادی فقهی و نقد آنها تا مزایا و کاستی‌های ساختارهای مذکور مشخص شوند و با مقایسه ساختارهای پیشین راه برای ارائه ساختارهای جامع و متناسب با نیازهای روز باز شود. نظریه‌ای که این مقاله در پی اثبات آن است، این است که بیشتر فقیهان متقدم، فقه را بر اساس مسائل آن ساختاربندی کرده‌اند و ساختاری درون علمی ارائه کرده‌اند، برخلاف فقیهان متاخر که بیشتر ساختار برون علمی و ناظر به حقوق برای علم فقه پیشنهاد کرده‌اند.

این مقاله ساختارهای پیشنهادی متقدمان را بررسی و ارزیابی می‌کند. ویژگی این ساختارها استقلال از علم حقوق است؛ بر اساس استقرا، پنج ساختار پیشنهادی پیش از شهید صدر عبارت‌اند از: ساختار ابن براج در المهذب، شهید اول در القواعد و الفوائد، سیوری در نضدالقواعد، فیض کاشانی در وافی و نخبه و عاملی در مفتاح الکرامة.

مدگرایی به عنوان یکی از پیامدهای سبک زندگی غربی و آنتولوژی آن در اندیشه توریستین وبلن» اثر حسین رحیمی نراقی و فاطمه حسن زاده

هدف این مقاله تبیین پیامدهای مدگرایی به عنوان یکی از پیامدهای سبک زندگی غربی است تا بدین وسیله تعارض این رفتار سبکی با سبک زندگی اسلامی هویدا گردد. برای دستیابی به این مقصود و با روش توصیفی و تحلیلی، تلاش شده است هندسه مدگرایی در اندیشه وبلن با استفاده از شیوه آنتولوژی ترسیم گردد؛ به همین منظور مفهوم مد و مدگرایی و مفاهیم مرتبط با این دو مفهوم از کتاب نظریه طبقه مرفه تورستین وبلن گرفته شده و ارتباط معنایی میان آنها بر اساس ضوابط آنتولوژی برقرار گردیده است. داده تحقیق این است که مفهوم مد و مدگرایی از نظر وبلن پیامدهای خسارت باری هم در حوزه اندیشه و هم در حوزه اخلاق دارد؛ یعنی این ناهنجاری اجتماعی، از نظر وجودی، هم در حوزه اندیشه و هم اخلاق، تأثیر جبران ناپذیری می‌گذارد و این ارتباطات در متن مقاله به تصویر کشیده شده است.

«طرحی نو در نمایه سازی علوم اسلامی» به قلم مرتضی متقی نژاد

نمایه سازی محتویات منابع علوم اسلامی از ضروری‌ترین کارهایی است که باید انجام بگیرد؛ چه اینکه به جهت گستردگی زمانی و اطلاعاتی، رسیدن به تمام محتوا که نقشی در نسبت‌ها و قضاوت‌ها دارد، بدون نمایه، براش شخص کاری غیرممکن است. این مقاله که با روش تحقیق کتابخانه ای انجام شده و بر اساس توصیف و تحلیل است، برای رسیدن به اهدافی که در نمایه سازی ذکر شده، شرایط ذیل را برای روش نمایه سازی منابع علوم اسلامی، بیان کرده است: ۱. پیروی کامل از اصطلاح نامه‌ها؛ ۲. استفاده از اصطلاح کامل؛ ۳. از اصطلاحات اشاره‌ای استفاده نشود؛ ۴. استفاده نکردن از اصطلاحات عطفی؛ ۵. ملاک ترکیب نمایه‌ها، وحدت موضوع باشد نه چیز دیگر؛ ۶. نمایه‌ها بر اساس دانش ذخیره شوند نه بر اساس کتاب؛ ۷. از اصطلاحات مشترک استفاده نشود؛ ۸. نمایه مربوط به یک علم زیرمجموعه اصطلاح همان علم قرار گیرد؛ ۹. ذکر نام مؤلف در نمایه‌ها.

در ضمن نگاهی نقادانه هم به روش نمایه سازی پژوهشکده اطلاعات و مدارک اسلامی شده است که بر اساس واژه‌ها و موضوعات کنترل شده با استفاده از منابع معیار از قبیل اصطلاح نامه‌ها به سرانجام رسیده است. نقدها عبارت‌اند از: ۱. استفاده از اصطلاحات تجزیه‌ای؛ ۲. استفاده از اصطلاحات عطفی؛ ۳. استفاده از اصطلاحات اشاره‌ای؛ ۴. عدم ذکر نام مؤلف در نمایه‌ها؛ ۵. ذخیره نمایه‌ها بر اساس کتاب؛ ۶. استفاده از اصطلاحات مشترک برای ذخیره؛ ۷. ذخیره نمایه‌ها در اصطلاحات علوم غیرمرتبط.

«توسعه قلمرو علم اخلاق اسلامی در عصر امام خمینی (ره)» نوشته محمد عالم زاده نوری

قلمرو علم اخلاق به چهار حوزه اخلاق بندگی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق رابطه با محیط پیرامونی (سایر موجودات) تقسیم شده است. در این تقسیم بندی که بسیار از آن استقبال شده و بر نوع کتاب‌های اخلاقی اخیر سایه افکنده است، جامعیت منطقی و پوشش کامل وجود دارد و فرد دیگری در عرض اقسام آن تصور نمی‌شود؛ اما در عین حال از محورهایی از تفاصیل این حوزه‌های چهارگانه غفلت شده و این محورها در کتاب‌های قدیم و جدید اخلاق از قلم افتاده‌اند.

تفطن ما به این محورها به برکت انقلاب اسلامی و مدرسه معرفتی امام خمینی است. امام خمینی با ایجاد نگرش عمیق اجتماعی، قلمرو همه علوم اسلامی و از جمله دانش اخلاق اسلامی را به شکل مبسوطی گسترش داده است. گ

این نگرش عمیق اسلامی، حوزه اخلاق اجتماعی را با صورت پیشین خود بسیار متفاوت ساخته و تصویر جامع‌تری از آن عرضه کرده است. این مقاله به روش تحلیلی این توسعه را تبیین می‌کند.

«طبقه بندی دانش در ایران دوره اسلامی و انعکاس علوم دقیقه در آن» اثر امید مسعودی فر

تقسیم بندی علوم با کار ارسطو در جهان دانش آغاز گردید و امروزه طبقه بندی علوم از مباحث مطرح فلسفه علم است. تقسیم بندی علوم همواره مورد توجه دانشمندان جهان اسلام بوده است. در دوره میانه چشم‌انداز هر دانش با علوم دیگر روشن گردید و هندسه علوم در تمدن اسلامی مشخص گردید.

فارابی فیلسوف مؤسس در طبقه بندی دقیق علوم به ویژه علوم دقیقه در جهان اسلام است. سده‌های دوم تا هفتم هجری قمری دوران شکوفایی علوم در سرزمین‌های اسلامی بود که به تبع آن علم یا فن طبقه بندی علوم سر برآورد و در مسیر رشد دانش نقش مهمی ایفا کرد. تقسیم بندی علوم در تمدن اسلامی پیوند با اداره و مدیریت جامعه داشته است.

علوم دقیقه بخشی عمده از دانش‌ها را تشکیل می‌دهند و این علوم به گونه‌ای با ریاضیات ارتباط دارند. به علوم دقیقه از دو جنبه «نقش این علوم در سرزمین‌های اسلامی» و «تأثیرات آموزه‌های اسلامی بر این علوم» نگریسته می‌شود.

در این تحقیق به مسئله علوم دقیقه در میان متفکران اسلامی تا سده هفتم و به مبانی نظری تقسیم بندی آن پرداخته شده است. روش پژوهش مقاله، کتابخانه ای است.