خبرگزاری مهر - گروه جامعه: آموزش و پرورش سالهاست با کمبود معلم رو به روست. کمبودی که هر سال به شکلی چالشبرانگیزتر خود را نشان میدهد؛ هر چند روزهای آموزش کرونایی به شکلی موقت این چالش را کمی عقب زد اما به شکلی عمیقتر این چالش عیان شد تا در روزهای پسا کرونا بروز داشته باشد.
اگر کمی به جای نگاه به آمار و دل خوش کردن به «آموزش تعطیل نیست» به آنچه وضعیت کرونا بر ما عیان کرد نگاه بیاندازیم. یکی از گلایههای سالهای تحصیلی قبل از کرونا از سوی خصوصاً معاونت ابتدایی این بود که چگونه در کلاسهای درس ۴۰ و حتی تا ۵۵ نفره ممکن است معلم بتواند اطمینان داشته باشد آموزشهایش در تک تک دانش آموزان به ثمر میرسد و دیگر بماند که سوال جدی این بود در چنین تجمعی در کلاسهای درس چگونه میتوان طرحهایی چون شهاب (شناسایی و هدایت استعدادهای برتر) را اجرا کرد. واقعیت تلخ این است که کم نیستند کلاسهایی که تراکم دانش آموزی در آنها بسیار خارج از استاندارد است!
حال در روزهایی که آموزش مجازی شد شاید مشکل کمبود فضای فیزیکی و امکانات آموزش ی برای چنین کلاسهایی کنار رفته باشد و گمان کنیم صورت مساله هم کمتر چالش برانگیز باشد و آنقدر که آموزش و پرورش در روزهای آموزش حضوری دنبال معلم برای کلاسهای پر تراکم بود در این یکسال کمتر سخنش بود اما واقعیت این است که در سیستم آموزشی استاندارد اگر برای کلاس درس حضوری سقف ۲۰ دانشآموز را بتوانیم لحاظ کنیم برای آموزش مجازی باید سقف ۱۰ دانشآموز را در نظر بگیریم نه برعکس! آموزش مجازی در کلاسهای پر تعداد عملاً چیزی جز یک رابطه آموزش ی یکسویه آموزشی نیست و هیچ نشانهای از تعامل نمیتواند در آن راه پیدا کند!
مهر ۱۴۰۰ و معلمانی که از چرخه آموزش خارج میشوند
بیایید تصور کنیم که بالاخره کرونا میرود و ما قرار است به همان شیوه آموزش حضوری با همان چالشهای قبلیاش بازگردیم. از حالا میدانیم که در مهر ۱۴۰۰ ما با خروجی قریب به ۱۹۰ هزار معلم رو به رو خواهیم بود. این خروجی به اضافه کمبودهای معلم برای تبدیل کلاسهای پرتراکم به دو یا سه کلاس را قرار است آموزش و پرورش چگونه حل کند؟
مسئولان دانشگاه فرهنگیان میگویند بین ۳۰ تا ۴۰ هزار خروجی دورههای دانشجو معلمان ۴ ساله و مهارت آموزان خواهند بود. باقی چه میشود؟ آنچه تا به حال به شکل مسکنهای موقت عمل شده است به کارگیری انواع معلمان از خرید خدمات تا حق التدریس و به کارگیری نیروهای نهضتی، معلمان بازنشسته و… بوده است که هر کدام از این روشها به شکلی دیگر تبدیل به چالش برای آموزش و پرورش شده است. مسکنی که امروز برای یک درد عمل کرده خودش به علت دردی دیگر بدل شده است.
شاید یک روز برسیم به نقطهای که خروجی دانشگاه فرهنگیان کفاف کمبود معلمان را بدهد چرا که اسناد بالادستی هم به این اشاره دارند که معلم باید برای معلمی تربیت شده باشد اما هنوز هم در آزمون استخدامی ردیفهای خوبی برای استخدام معلمان داریم. هر چند گذراندن دوره مهارت آموزی برای پذیرفته شدگان این آزمون توسط دانشگاه فرهنگیان و قبول شدن در آزمون اصلح اجباری شده است اما آیا این دوره مهارت آموزی میتواند به قدر کافی کمک کننده باشد؟ آیا اگر این دوره مهارت آموزی میتواند به قدر کافی کمک کننده باشد آیا نمیتواند مسیر جدیدی پیش پا بگذارد؟
هنوز هم هستند کسانی که معتقدند مادامی که دیگر دانشگاههای برتر خروجی در حوزه موضوعی مثل ریاضی و فیزیک و شیمی و تاریخ و… دارند چرا باید همان رشتهها در دانشگاه فرهنگیان تدریس شود و چرا با همین آزمونهای استخدامی فارغالتحصیلان دیگر دانشگاهها جذب نشوند و بعد برای آموزش مهارت معلمی در دانشگاه فرهنگیان آموزش نبینند؟ شاید به اعتباری بخش منابع انسانی آموزش و پرورش نیز از این مساله استقبال کند چرا که دانشجو معلمان از بدو ورودشان به دانشگاه فرهنگیان استخدام هستند و حقوق میگیرند و چه بسا به همین دلیل انگیزه این افراد برای بالا بردن مهارت دانشیشان کم باشد و برای اینکه متوجه این مساله شویم باید نگاهی به نمرات دانشجومعلمان در دروس موضوعیشان بیاندازیم که از این مجال خارج است. برخی از کارشناسان نیز معتقد هستند چنین نظراتی بی اعتبار کردن نقش و جایگاه دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلم است که به درستی و با صراحت بسیار رهبر معظم انقلاب بر این نقش تاکید داشتند. رهبر انقلاب همواره تاکید داشتهاند که معلمی جایگاهی ویژه است و باید فردی برای این منظور تربیت شود. فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها بعد از پایان تحصیل به دنبال شغل میگردند و به بن بست که خوردند راه معلمی در پیش میگیرند و این همان آفت اصلی در حرفه معلمی این روزهاست؛ معلمانی که بیشتر به این حرفه به عنوان شغل نگاه میکنند نه یک عشق یا جایگاه اثر گذاری که از ابتدای تحصیل آن را در خود پرورانده باشند.
واقعیت این است که با این میزان کمبود معلم در آموزش و پرورش هر چقدر هم دانشگاه فرهنگیان توسعه پیدا کند همچنان جا برای فارغالتحصیلان دیگر دانشگاهها به شرط گذراندن دوره مهارت آموزی در دانشگاه فرهنگیان باز هست که نخواهیم روی استدلال گروه اول بایستیم. اما باز گردیم به دوره مهارت آموزی!
مهارت آموزی به معلمان با سابقه!
دورههای مهارت آموزی در دانشگاه فرهنگیان به دورههای PCK(دانش محتوایی تعلیم و تربیت) معروف است.
غلامرضا. ع از کسانی است که در تعیین تکلیف معلمان حق التدریس جذب شده است و باید دوره یک ساله مهارت آموزی را بگذراند درباره این دوره به خبرنگار مهر گفت: من ۸ سال است معلم هستم. بین من معلم حق التدریس در مدرسه با معلم استخدامی آموزش و پرورش از نظر تدریس و کار هیچ تفاوتی نبوده است و در تمام این سالها معلمی را آموختهام و عاشق این حرفه هم هستم.
واقعاً برای من معلمی که ۸ سال سابقه بودن سر کلاس را دارم و دانشآموز تربیت کردهام الان قرار است چه مهارتی تدریس شود؟ اعتقاد ندارم نباید دانش معلم به روز شود ولی آیا برای آن معلم همکار بنده که استخدام بوده از ابتدا و او هم به اندازه من شاید نیاز دارد دانشش به روز شود، کلاسی میگذارند؟ من معلمی را بلد هستم. اگر بلد نبودم واقعاً ۸ سال چرا اجازه داده شده سر کلاس به دانش آموزان تدریس کنم؟ این یک تعارض نیست؟
وی ادامه داد: سوال من این است که واقعاً برای من معلمی که ۸ سال سابقه بودن سر کلاس را دارم و دانشآموز تربیت کردهام الان قرار است چه مهارتی تدریس شود؟ اعتقاد ندارم نباید دانش معلم به روز شود ولی آیا برای آن معلم همکار بنده که استخدام بوده از ابتدا و او هم به اندازه من شاید نیاز دارد دانشش به روز شود، کلاسی میگذارند؟ من معلمی را بلد هستم. اگر بلد نبودم واقعاً ۸ سال چرا اجازه داده شده سر کلاس به دانش آموزان تدریس کنم؟ این یک تعارض نیست؟
وی با اشاره به اینکه فارغالتحصیل دانشگاه تهران است بیان کرد: من با قاطعیت میگویم که بنده از معلم هم سابقه خودم که از دانشگاه فرهنگیان فارغالتحصیل شده در زمینه درس ریاضی که تدریس میکنم مهارتم بیشتر است. قبول دارم در ابتدای کار معلمی کسی که از دانشگاه فرهنگیان آمده برای تدریس آمادهتر است اما آیا ۸ سال کافی نیست که مرا واقعاً یک معلم بدانند؟
این حرف یکی از صدها معلمی است که معتقد هستند با وجود سالها کار معلمی کردن دیگر نیازی به گذراندن دوره مهارتی یک ساله ندارند و یا حداقل اینکه این آموزشها را همه معلمان در طول خدمت به آن نیاز دارند و نباید به عنوان صفر و صد به این دوره مهارتی نگاه کرد. اما این همه ماجرا نیست.
هستند افراد بسیاری که به دلایل مختلف به سمت جذب برای شغل معلمی در آزمون استخدامی شرکت میکنند. فارغ از اینکه ماندگاری این افراد در شغل معلمی بعد از گرفتن مجوز استخدامی و بعد از گذراندن دوره تعهدشان چقدر است (این موضوع درباره دانشجومعلمان نیز صدق میکند) اما آیا واقعاً باید هر کسی را که در یک آزمون قبول شد بدون داشتن مهارت معلمی سر کلاسها فرستاد؟ البته که در مدلهای مختلف جذب معلم مثل خرید خدمات یا حق التدریس این اتفاق میافتد اما کسی که میخواهد مجوز استخدامی بگیرد و حکم کارگزینی معلمی داشته باشد، بدون شک نیاز به آموزشهایی دارد که در هیچکدام از دانشگاههای معتبر آنها آموزش داده نمیشود. اما شاید نباید به این دورهها نیز نگاه صفر و صدی داشته باشیم. حتماً شما هم در اطرافتان والدین تحصیل کرده بسیاری را میشناسید که برای تربیت فرزندشان و برخوردهای نامناسب تربیتی با آنها یا اشتباهات در سبک فرزندپروری حالا به دردسر افتادهاند چرا که تعلیم و تربیت کودک، نوجوان و جوان یک علم است!
آنچه در دورههای یک ساله دانشگاه فرهنگیان آموزش داده میشود
رضا کچوئیان سرپرست معاونت نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت دانشگاه فرهنگیان در خصوص دوره یک ساله مهارت آموزی به خبرنگار مهر گفت: ما در این دورهها روش تدریس را یاد میدهیم. روش آزمون گرفتن، روان شناسی تربیتی با الگوهای متفاوتی که دارد را معرفی میکنیم، کارورزی برگزار میکنیم و…
وی ادامه داد: ما در این دورهها به فردی که میخواهد معلم شود میگوییم این تخته سیاه یا تخته سبز برو و این مبحث را تدریس کن و ببین وقتی ضربان قلبت بالا میرود و در شرایط استرسزا قرار میگیری باید چگونه بر خودت مسلط شوی! اینها چیزهای سادهای نیست که فردی بدون داشتن مهارتهایش برود سر کلاس.
با کچوئیان اهم چالشها را در میان گذاشتیم و وی درباره کلیت این موضوعات گفت: من مطمئن هستم اگر یکباره برای جبران کسری معلمان تقاضا بدهیم و ردیف کافی ایجاد کنیم خیل عظیمی برای شغل معلمی صف می کشند. البته یک ایرادی که این مدل دارد این است که گاهی افراد از این امتیاز به عنوان سکوی پرتاب استفاده میکنند. مثلاً با فوق لیسانس ردیف استخدام میگیرند و کارمند دولت میشوند اما بعد میگویند چرا باید در مقطع راهنمایی تدریس کنم و میرود یک دستگاه دیگر مشغول میشود و اگر اقبال و شانس داشته باشد ممکن است به آموزش عالی هم برود. ما بعد از اتمام تعهد وی نمیتوانیم به زور نگهش داریم. تفکر در کشورمان به معلمی مانند کشوری چون فنلاند نیست که فارغالتحصیلان مقطع دکترا در دبستانهایشان تدریس میکنند. الان قوانین میگوید ۵ سال بعد از دریافت مجوز باید معلم باشی اما بعدش ما نمیتوانیم آنها را اجبار کنیم. در دانشگاه فرهنگیان هم تعهد دو برابر زمان تحصیل است.
وی با بیان اینکه با تعریف یک چرخه در دانشگاه فرهنگیان این دانشگاه میتواند تا ۱۴۰۳ نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش را تأمین کند، بیان کرد: این تأمین نیرو با خروجی دورههای ۴ ساله و مهارت آموزان است.
کچوئیان با اشاره به اینکه راههای مختلفی برای تربیت نیروی انسانی آموزش و پرورش از روشهای اصولی هست گفت: یکی از راهها این است که بعد از ۲ سال که فرد فوق دیپلم میشود وارد چرخه معلمی شود. یکی از راهها همین مدل ۴ ساله است. یک راه این است بعد از ۴ سال که لیسانس گرفت فرد برود ۴ سال تدریس کند و بعد فرصت دوباره برای ادامه تحصیل داشته باشد. یک راه دیگر همین جذب فارغالتحصیلان دانشگاههای دیگر به جز با مدرک دکترا و گذراندن دوره مهارت آموزی است.
وی با اشاره به اینکه دوره مهارت آموزی مفید و کیفیت بالایی دارد بیان کرد: ما در این دورهها دیگر کاری به دانش موضوعی افراد نداریم. بیش از ۷۰۰ ساعت دروسی آموزش میدهیم که واقعاً اگر کسی آن را طی کند و بر علم نیز مسلط باشد میتوانیم با اطمینان بگوییم معلم است.
اگر مسیر توسعه کشور را از آموزش و پرورش بدانیم همه چیز حل میشود. در کشور ما مشکل این است که نهاد آموزش و پرورش را حرفهای و تخصصی در نظر نمیگیریم. آموزش و پرورش از گذشته تا امروز مورد بی مهری بوده است و متأسفانه فضایی ایجاد شده که معلم هنوز درگیر مسائل معیشتی است و باورش نشده یک فرد متخصص است. ما نظام شایستگی و صلاحیتها را کمتر باور داریم
البته به همه چالشهای جذب معلمی باید این را اضافه کرد که دوره مهارت آموزی یک ساله در ایام کرونا نیز با چالشهای بسیاری هموار شد و از کچوئیان پرسیدیم با اینهمه حساسیت روی این دوره میتوان به کسانی که در این دورهها مجازی حضور داشتند نیز همانقدر با اطمینان گواهینامه صلاحیت معلمی داد. وی گفت: بالاخره در این دوره همه آموزشها مجازی شد. در دانشگاه تهران و شهید بهشتی هم آموزشها مجازی شد. در این مواقع شاید واقعاً نشود حرف از کیفیت زد اما ما نهایت تلاش خود را کردیم که به هر روشی از کیفیت اطمینان پیدا کنیم. به هر حال چارهای نبود و نمیشد یک سال این خروجی را بلاتکلیف گذاشت. ما در همین شرایط هم قبول شدگان آزمون استخدامی را قبل گذاشتن کارورزی به سر کلاس فرستادیم و ۲۱ آذر آزمون اصلح را برگزار کردیم.
به گفته وی برای معلمی ۴ حوزه مهم است شامل اخلاق حرفهای، دانش موضوعی، دانش تربیتی و کاربرد روشهای تدریس که باید مطمئن شویم معلم هر ۴ ویژگی را دارد تا سر کلاس بفرستیمش.
وی بیان کرد: اگر مسیر توسعه کشور را از آموزش و پرورش بدانیم همه چیز حل میشود. در کشور ما مشکل این است که نهاد آموزش و پرورش را حرفهای و تخصصی در نظر نمیگیریم. آموزش و پرورش از گذشته تا امروز مورد بی مهری بوده است و متأسفانه فضایی ایجاد شده که معلم هنوز درگیر مسائل معیشتی است و باورش نشده یک فرد متخصص است. ما نظام شایستگی و صلاحیتها را کمتر باور داریم.
بعد از دوره مهارت آموزی آزمون اصلحی برگزار میشود و شرط معلمی کسب نمره کافی در این آزمون است؛ هر چند آنهایی که دوره مهارت آموزی را گذراندهاند آنقدر میتوانند در این آزمون شرکت کنند تا در نهایت نمره کافی را کسب کنند و در همین زمان نیز معلم هستند!
تربیت معلم چند مهارتی تحول ایجاد خواهد کرد؟
حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان چندی قبل در گفت و گو با مجله خبری، تحلیلی و تصویری نگاه به تشریح برنامهها و فعالیتهای انجامشده در راستای اجرای بسته تحولی «تربیت معلم چند ساحتی و چند مهارتی»، در تطبیق با مفاد سند تحول بنیادین آموزشوپرورش پرداخت. بر اساس بسته تحولی «تربیت معلم چند ساحتی و چند مهارتی»، این تابع برنامه تلفیقی است و در دنیا این برنامه صاحبنظران بسیاری درباره اش صحبت کردند شکل متوازنی از رشتههای تحصیل کنار هم گذاشتن برنامههای درسی و ارتباط دادن برنامههای درسی است و در دنیا چیز جدیدی نیست.
قرار است در این سیستم به طور مثال معلمی مطالعات دینی، عربی، منطق، قرآن، فلسفه و منطق را قادر باشد تدریس کند و یا معلم علوم تجربی بتواند زمین شناسی، شیمی و فیزیک را هم تدریس کند و یا معلم هنر بتواند از ابتدایی تا پایان متوسطه در حوزه هنر را تدریس کند.
رئیس دانشگاه فرهنگیان با تشریح فعالیتها در این برنامه اظهار کرده است: بسته تحولی برنامه درسی چند مهارتی، تابع برنامه تلفیقی است. این برنامه تلفیقی از سال ۱۸۹۵ در دنیا اجرا شده و تاکنون ادامه دارد.
شاید این برنامه بتواند خروجی دانشگاه فرهنگیان را با سایر دانشگاهها از نظر موضوعی هم جدا کند اما بدون شک چه در بخش موضوعی و چه بخش مهارت آموزش آنچه اولویت اول است و حتماً در کنار نگاه تحولی مورد نیاز است، کیفیت است؛ کیفیتی که شاید این روزها حلقه مفقود شده حرفه معلمی در آموزش و پرورش باشد.