گزارشگر سابق حقوق بشر سازمان ملل متحد با اعلام اینکه رژیم صهیونیستی از درون دچار چالش هویتی شده است به چرایی حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا از تل آویو با استفاده از حق وتو اشاره کرد.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل - زهرا میرظفرجویان: طی سالیان گذشته آمریکایی‌ها اقدامات زیادی را در راستای اعتبارزدایی از «قدس اشغالی» انجام دادند که از جمله آنها می‌توان به حفاری‌ها در مسجدالاقصی، یهودی‌سازی قدس، تلاش برای تغییر بافت جمعیتی قدس و کوچ دادن اجباری مسلمانان از قدس، اشاره کرد.

با این حال، پس از رقم خوردن پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت مقاومت در منطقه به طور کامل دستخوش تغییر و تحولات بسیار مهمی شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی «گفتمان مقاومت اسلامی» شکل گرفت. پس از آن، امام خمینی (ره) با نامگذاری آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان به عنوان «روز قدس»، یک مناسبت ملی اسلامی در مسأله فلسطین متبلور شد. امام (ره) با این اقدام خود، این پیام را به ملت‌های منطقه و جهان مخابره کردند که قدس، متعلق به تمام جهان اسلام است و نه جهان عرب.

باید به این نکته توجه داشت که نامگذاری روز قدس صِرفا یک نامگذاری عادی نبود، بلکه اقدامی استراتژیک، هدفمند و ارزشمند بود. نگاهی به تحولات بیش از ۴ دهه اخیر (یعنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی) به خوبی نشان می‌دهد که سِیر تحولات تمامی این سال‌ها بر اساس «گفتمان مقاومت اسلامی» بوده است.

در همین ارتباط، خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور «ریچارد فالک» استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون آمریکا و گزارشگر سابق سازمان ملل انجام داده است.

*آیا سازمان‌های بین‌المللی در پرداختن به وضعیت حقوق بشر در فلسطین موفق بوده‌اند؟ اگر موفق بوده‌اند چرا تا کنون رفتارهای ضد حقوق بشری اسرائیل ادامه دارد؟

سازمان‌های بین‌المللی، به ویژه سازمان ملل متحد، در زمینه رسیدگی به موارد نقض حقوق بشر در فلسطین بسیار متفاوت عمل می‌کنند. سازمان ملل، به ویژه شورای حقوق بشر، به طور کلی سابقه خوبی در تشخیص موارد نقض حقوق بشر داشته و پیشنهادات خوبی برای رفع آنها دارد. چنین محدودیت‌هایی برای رفتار اسرائیل در راستای اعتبار بخشی به شکایت فلسطینیان از این رژیم و توجیه تلاش‌های همبستگی بین‌المللی مهم است. اما متأسفانه شاهد هستیم که این موارد سمبلیک نیز در سازمان‌های حقوق بشری اجرا نمی‌شود. تمامی تلاش‌ها برای اجرای حقوق بشر بخاطر مسائل ژئوپولتیک و به ویژه توسط آمریکا از بین رفته است.

این دخالت‌ها اشکال مختلفی دارد، از جمله محافظت از اسرائیل در برابر پاسخگویی با استفاده از حق وتو که به پنج عضو دائم شورای امنیت سپرده شده است. علاوه بر این موارد، اسرائیل از تمامی توصیه‌های سازمان‌های بین‌المللی و یافته‌های این سازمان‌ها که این رژیم را مسئول نقض جدی معیارهای بین‌المللی حقوق بشر و هنجارهای بشردوستانه بین‌المللی می‌دانند سرپیچی کرده به طوری که هیچیک از تبعات جدی رفتارهایش را نپذیرفته است. اسرائیل به جای پاسخگویی به رفتارهایش، منتقدین خود را متهم به یهودستیزی می‌کند.

*چرا بیشتر قطعنامه‌های شورای امنیت علیه اسرائیل، از سوی آمریکا وتو می‌شود؟

تفسیر آمریکا از روابط ویژه‌اش با اسرائیل این است که خود را مکلف به محافظت از این رژیم در برابر انتقادات در سازمان ملل دانسته و از اجرای اقدام‌هایی که می‌تواند اسرائیل را پاسخگو کند ممانعت به عمل می‌آورد. دولت آمریکا به دلیل منافع استراتژیک خود در منطقه و همچنین لابی اسرائیل در داخل آمریکا چنین رفتارهایی را در مجامع بین‌المللی از خود نشان می‌دهد. انگلیس، فرانسه و اتحادیه اروپا نیز به طور کلی در مجامع بین‌المللی از اسرائیل حمایت کرده‌اند، هرچند میزان این حمایت‌ها به اندازه آمریکا نیست.

*به نظر شما کدام دولت‌ها بیشترین سهم را در نقض حقوق فلسطینی‌ها ایفا می‌کنند؟

بدیهی به نظر می‌رسد که آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا بیشترین مسئولیت را دارند. این موضوع خودش را در الگوی درگیری‌های خاورمیانه به خصوص درباره ایران نشان می‌دهد. به طور کلی در غرب این باور وجود دارد که ایران به دنبال نابودی دولت یهود است و این امر موجب شده است تا اروپایی‌ها حمایت قدرتمندی از اسرائیل که آخرین سرمایه استعماری اروپا می‌باشد انجام دهند. تا آنجایی که من می‌دانم، ایران تا آنجایی با پروژه صهیونیسم مخالفت می‌کند که این پروژه به دنبال گسترش برتری یهود بر ساکنان غیر یهودی اسرائیل و سرزمین‌های اشغالی فلسطین می‌باشد. این برتری‌جویی جزء یکی از موارد جرم‌های بین‌المللی آپارتاید می‌باشد.

*ماموریت افکار عمومی جهان بویژه اروپا و آمریکا در برخورد با اینگونه رفتارهای غیرانسانی چیست؟

در اروپا و آمریکا یک حمایت دلگرم کننده‌ای از مبارزات مردم فلسطین در جهت دستیابی به حقوق اساسی شان وجود دارد. به عنوان مثال کمپین BDS (جنبش بایکوت و تحریم علیه اسرائیل) فشارهای زیادی را به این رژیم آورده است همانند فشارهایی که به رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی وارد می‌شد. اسرائیل به تدریج در حال باختن جنگ مشروعیت به جنبش‌های فلسطینی هست.

*با توجه به فشارهای فزاینده اقتصادی و چالش‌های هویتی در رژیم صهیونیستی، وضعیت داخلی اسرائیل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به اعتقاد من بن بست انتخاباتی در اسرائیل نشانه واضحی از این امر است که اوضاع در آنجا خوب نیست. اسرائیل از نظر سیاسی مرتباً در حال فاصله گرفتن از راهکار دیپلماتیک برای حل و فصل درگیری‌هایش با فلسطینیان بوده است و هیچ‌گونه فشار امنیتی بر روی این رژیم نبوده است تا از جاه طلبی‌های صهیونیستی‌اش کوتاه بیاید. همچنین اسرائیل از درون، دچار چالش هویتی شده است که این امر در تنش‌های بین شخصیت‌های سکولار و یهودیان ارتودوکس افراطی نیز مشهود است.

*چرا طرح‌های صلح در منطقه که بیشتر هم منافع اسرائیل را برآورده می‌کند نتوانسته است پیشرفتی حاصل کند؟

اسرائیل برای بسیج نگه داشتن صهیونیست‌ها همواره سعی می‌کند ایران را یک تهدید نشان دهد و به همین دلیل به دنبال این است که جلوی احیای برجام را بگیرد. در سیاست خارجی اسرائیل تغییراتی به وجود آمده است به طوری که اولویت خود را از تهدیدات ناشی از اعراب که در حال حاضر خنثی شده‌اند به تهدیدات ناشی از ایران تغییر داده است. اسرائیل، ایران را تهدیدی برای منوپولی منطقه‌ای قدرت هسته‌ای خودش دانسته و همچنین ایران را حامی گروه‌های حماس، حزب الله و حوثی ها که دشمن منافع اسرائیل در منطقه می‌باشند نیز به حساب می‌آورد.

اسرائیل به خوبی می‌داند که تحولات سیاسی و تسلیحاتی و نظامی آتی منطقه می‌تواند توازن منطقه‌ای را به سرعت به ضرر این رژیم تغییر دهد و تهدیداتی را در درون سرزمین‌های اشغالی و سرتاسر منطقه متوجه تل‌آویو کند. به همین دلیل تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، سیاست خارجی اسرائیل نسبت به ایران تهاجمی خواهد بود. اسرائیل همواره بر این باور بوده است که امنیت منطقه‌ای آن منوط به مخالفت با ایجاد یک بازیگر قدرتمند منطقه‌ای از قبیل ایران، ترکیه و سوریه که حامی مبارزات فلسطینیان باشد هست.