به گزارش خبرگزاری مهر، صبح نو نوشت: شهردار تهران بعد از مطرح کردن موضوعات تاریخ گذشته از مدیریت شهری سابق در رسانهها اینبار در کلابهاوس به تکرار مسائل پرداخته است. این برنامه که با حضور خبرنگاران رسانههای داخلی و خارجی تحتعنوان «شهرداری زیر ذرهبین» برگزار شد، بازخورد بسیاری در فضای رسانهای داشت. مسائل مطرحشده بیشتر عملکرد خود آقای شهردار و معاونانش را زیر سوال میبرد و کاهش بیاعتمادی مردم به مدیریت شهری را رقم میزند. این برنامه بهجای ارائه تحلیل عملکرد شهرداری در دوره کنونی تنها به ورق زدن موضوعات ثابتشده در تاریخ شهر پرداخته است؛ بهطور مثال آقای پیروز حناچی مساله فروش تراکم در دوره گذشته را مطرح کرده که این مساله در دوره شهرداری قبل براساس قانون بوده و هیچ ایرادی بر آن وارد نیست. این موضوع در حالی ازسوی آقای شهردار مطرح شده که فروش تراکم در دوره فعلی ۲۰۰ درصد افزایش داشته است. همچنین حناچی برای چندمین بار مساله پل صدر را عنوان کرده است که «پروژه پل طبقاتی صدر، مانند این بود که شما کلیهات را بفروشی، پولش را صرف عمل زیبایی کنی.» این نحوه بیان درباره یک پروژه عمرانی که توان مهندسی داخل را نشان میدهد و نیز مساله ترافیک در این بزرگراه را حل کرده است، به نظر درست نمیآید. در این برنامه شهردار تهران بهجای توضیح درباره عملکرد خود و مجموعهاش اظهارنظرهایی درباره شهردار گذشته کرد. این موضوع برای افکار عمومی سوالات بسیاری را ایجاد میکند. اینکه چرا آقای شهردار بهجای توجه به نیازهای شهر و توسعه آن بیشتر منتقد دوره قبل شده است و مدام خاطرات گذشته را بازگو میکند؟ مسلماً اگر آقای حناچی عملکرد درخشانی در مدیریت شهری کنونی داشت از بیانش دریغ نمیکرد، چون به گفته خودش میخواهد در ساختمان بهشت بماند.
شهردار تهران در کلابهاوس گفته است اگر پنج کار در زمان مدیریت من را بخواهید «شهرنفروشی، توسعه حملونقل عمومی، توسعه قلمروی عمومی، هوشمندسازی تهران و حفاظت از میراث طبیعی شهر و توسعه فضای سبز» بوده است اما انتقادات بسیاری درباره این موضوعات وجود دارد که بیشتر آن ازسوی اعضای فعلی شورای شهر به عملکرد شهردار تهران نسبت داده میشود. بارها شورای شهر نسبتبه عملکرد ضعیف شهرداری در توسعه حملونقل عمومی انتقاد کرده است. پیش از این محسن هاشمیرفسنجانی در تذکری به شهردار تهران درباره مشکلات شرکت مترو گفته بود: «متاسفانه با وجود تذکرات قبلی در جهت رسیدگی ویژه به وضعیت مترو و حل مشکلات مدیریتی این مجموعه به نظر میرسد، حملونقل ریلی و مجموعه بزرگ مترو که باید اولویت نخست شهرداری تهران برای حل مشکل آلودگی هوا و ترافیک باشد از اهمیت کافی برای شهردار تهران برخوردار نیست و به مسائل آن رسیدگی نمیشود. هاشمی که خود در دوره مدیریت جهادی تهران سالها مدیریت شرکت متروی تهران را برعهده داشته است، با تاکید بر اینکه این وضعیت در سالهای گذشته بیسابقه بوده است، یادآور شده بود: «در طول بیش از ۳۰ سال از فعالیت شرکت مترو در پس از انقلاب و حتی قبل از انقلاب این وضعیت بیسابقه بوده است.» البته این تنها انتقاد رئیس شورای شهر به آقای شهردار و مدیریت حملونقل عمومی نبوده است. در حالی آقای شهردار بهعنوان نماینده شهرداریها کشور پای ثابت جلسات هیأت دولت بوده که هیچ بودجهای برای توسعه حملونقل عمومی مطالبه نکرده یا رایزنیهای لازم را انجام نداده است. در حالی آقای شهردار بهدنبال کوچک کردن فعالیتهای آقای قالیباف و همکارانش است که در دوره شهرداری او چیزی در حدود ۲۹۴ کیلومتر مترو ساخته و ۱۴۳۵و اگن به مترو اضافه شد یعنی مترو را وقتی تحویل گرفت که فقط ۱۲۵و اگن داشت و آن را با ۱۷۰۰و اگن تحویل داد. پویا پیروزی، کارشناس شهر درباره عملکرد حوزه حملونقل عمومی شهرداری تهران در دوره کنونی میگوید: «در دوره آقای حناچی و در کل سه سال اخیر چیزی در حدود ۱۰۰و اگن اضافه شد که آن هم بهصورت کامل نیست و اگر هست در خط پرند است و کارخانه واگنسازی هم بهعلت نبود تقاضا کلاً تعطیل شد. اگر آقای حناچی اینها را زیرساخت نمیداند، پس زیرساخت چیست؟ چون معتقد هستند که فقط تراکمفروشی شد و زیرساختها متناسب با آن انجام نشد و توسعه همگون اتفاق نیفتاد!
مدیریت قبلی در تهران ۲۵۰ کیلومتر بزرگراه ساختند و تقریباً تمام شریانهای خاص شهری تکمیل شدند که اگر اینها اتفاق نمیافتادند، الان تهران چه وضعیتی داشت؟ بنابراین نتیجه سوءمدیریت و بیعملی آقای حناچی الان خودش را نشان نمیدهد بلکه یک دهه بعد خودش را نشان میدهد. الان بزرگترین پروژه ایشان باید نوسازی ناوگان حملونقل شهری باشد اما فقط ۵۰۰ میلیارد تومان برای نوسازی اتوبوسرانی هزینه کرده، درحالیکه دارد شعار حملونقل عمومی را میدهد. او سههزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای تکمیل خطوط ۶ و ۷مترو گذاشته که هنوز هم نتوانسته تکمیلش کند. مشکل آقای شهردار هم در عدمتوان ایشان در تکمیل پروژه است.»
نکته دیگری که آقای شهردار در کلابهاوس مطرح کرده درباره توسعه مترو و طراحی خط ۱۰ است که کلنگزنی آن در محل نمایشگاه بینالمللی انجام شد. اینکه چرا خطی که قرار است شمالغربی شهر را به شمالشرقی متصل کند، از میانه خط کلنگ خورده است، جالب است. آن هم درست در محل دائمی نمایشگاههای تهران که کانون ترافیک شمال تهران در زمان برگزاری نمایشگاههای تخصصی و کوچک بوده است. نمایشگاه چمران بهدلیل گره ترافیکیای که در بزرگراههای شمال تهران ایجاد میکند، هزینه زیادی به شهر تحمیل کرده است، بهطوریکه شورای شهر تهران در نیمه اول دهه ۸۰ مصوب کرد تا نمایشگاه در بیرون از شهر ساخته شود که نتیجه آن مجموعه نمایشگاهی شهرآفتاب بود. برای این مجموعه حملونقل عمومی فراهم شد. تجربه برگزاری نمایشگاه عمومی کتاب با استقبال میلیونی مخاطبان و نیز نمایشگاههای تخصصی بدون ایجاد ترافیک در گوشه و کنار شهر شاهد خوبی برای کارایی این مجموعه بودند از مدیریت شهری در دوره فعلی غروب شهرآفتاب را رقم زد. ضربه نهایی هم کلنگزنی برای ساخت مترو در یکی از اصلیترین کانونهای ترافیکی شهر بود.
پادگان ۰۶ به مردم واگذار شد؟
مردم همواره شاهد عملکرد مدیریت شهر هستند. میزان رضایت شهروندان تهران از عملکرد دوره جدید رضایتبخش نبوده است. لازم است آقای شهردار بهجای مرور عملکرد درخشان دوره گذشته که بازخورد مثبتی در افکارعمومی دارد، به دلایل کارشناسیشده از مردم عذرخواهی کند و توضیح دهد که چگونه شهر را هوشمند کرده است. همچنین درباره توسعه قلمرو عمومی برایمان بگوید. اگر درباره کاهش پادگانها در شهر را توسعه قلمرو عمومی بیان میکند که آغاز این فرایند نیز از دوره پیشین مدیریت شهری رقم خورد و پادگان قلعهمرغی در کمترین زمان به بوستانی در جنوب شهر تبدیل شد. البته بماند که همچنان توافقات مربوط به پادگان ۰۶ ارتش که ارگان رسانهای شهرداری بارها آن را به تیتر و عکس یک خود تبدیل کرد، همچنان محدودهای نظامی است و به شهر واگذار نشده است. آقای شهردار در بخش دیگری از سخنان خود درحالی از توسعه فعالیتهای محلهمحور سخن گفته که در سالهای اخیر بیشتر فرهنگسراها و سراهای محله حال و هوای تعطیلی داشته و کاری از پیش نبردهاند. حالا هم که به بهانه کرونا درهایشان به روی مردم بسته شده است. اینجاست که مردم سوال دارند بودجه اختصاصی شهرداری برای فعالیت فرهنگی کجا صرف شده است و البته مدیران شهری در این زمینه پاسخی نمیدهند.
برفی که هنوز مدیریت نشده است
آقای شهردار فعالیت خدمات شهری را قابلقبول بیان میکند و درباره کاهش میزان زبالههای تهران سخن میگوید اما افکارعمومی نیز این سوال را دارند که تکلیف زبالهسوز اهدایی پکن به شهرداری تهران چه شد؟ بهتر است مدیران شهری به میزان رضایت مردم از خدمات شهر آن هم در بارش برف سال ۱۳۹۸ سری بزنند. همان زمان هم مثل ماجرای واکسن در مواجهه با اعتراضات مردم و اعضای شورای شهر دست به عزل نیروهای زیرمجموعه زدید اما موضوع شهرنفروشی که ازسوی آقای شهردار بهعنوان عملکرد نامبرده میشود، از جمله مسائلی هستند که طرحشان نمیتواند عملکرد ضعیف شهرداری تهران در دوره کنونی را پوشش دهد. اقدامات شهرداری تهران در نوسازی بافت فرسوده نامناسب بوده است. حدود ۱۲ هزار میلیارد از درآمد سال گذشته شهرداری تهران از محل فروش تراکم، تغییر کاربری حذف پارکینگ، فروش اموال و املاک است. ضمن اینکه کاهش فروش تراکم بهدلیل کاهش تقاضا برای صدور پروانه بهدلیل رکود بازار مسکن بوده است و موردی نیست که شهرداری بهعنوان گزارش عملکرد خود ارائه کند؛ بنابراین باید درباره جمله شهرنفروشی کمی تأمل داشته باشیم. آقای شهردار درباره فروش تراکم در دوره قبلی هم انتقاد کرده است. آنچه مسلم است اینکه دریافت پروانه ساختمانی با رعایت ضوابط قانونی از حقوق مسلم شهروندی است. از طرفی، تابعی از تقاضای مالکان و سرمایهگذاران و رونق یا رکود صنعت ساختمان است؛ بنابراین هیچکس نمیتواند ادعا کند که در یک دوره شهرداری، با هر هدفی تعمدا از صدور پروانه جلوگیری شده یا در دورهای بیمحابا و بدون برنامه پروانه صادر شده است، چراکه طرح تفصیلی شهر تهران که در حقیقت برنامه توسعه شهر است ضوابط و مقررات احداث بنا را تعیین کرده است و هر فرد دارای حقوق مالکانه میتواند در قالب این ضوابط به احداث یا نوسازی بنا مبادرت کند. البته مجموعه اقدامات تسهیلگرانه میتواند فرایند دریافت پروانه ساختمانی را سهلتر کند. بهویژه در بافتهای فرسوده و ناپایدار که یک امر ضروری و از جمله تکالیف قانونی دستگاههای ذیربط است. در شهری مثل تهران با ۱۴۰۰۰ هکتار بافت ناپایدار در بستری پر از مخاطرات طبیعی، شهرداری باید تمام تلاش خود را صرف برداشتن موانع موجود برای نوسازی شهر کند؛ کاری که در دوران مدیریت قبلی شهر تهران بهخوبی انجام شد. وزارت راهوشهرسازی بهعنوان متولی نوسازی بافت فرسوده، مشابه بحث احداث مسکن اجتماعی که عملاً هیچ اتفاقی نیفتاد و حتی یک واحد مسکن اجتماعی ساخته نشد، در اینباره هم کارنامه بسیار ضعیفی از خودش برجای گذاشت. بااینحال در همان دوره که کارنامه وزارت راهوشهرسازی چنان بود، به مدد تسهیلگری که شهرداری وقت تهران انجام داد و با استفاده از ظرفیتهای اجتماعی، حدود ۴۰ درصد بافت فرسوده تهران نوسازی شد. لذا همانگونه که صدور پروانه بدون درنظرگرفتن ضوابط و مقررات امر نامناسبی است، ممانعت و اخلال در صدور پروانههای ساختمانی مبتنی بر ضوابط و مقررات، اقدامی ضد توسعه و نوسازی شهر تلقی میشود. مهم این است که همزمان با نوسازی شهر، تلاش برای تأمین خدمات موردنیاز شهروندان در همه عرصهها انجام شود و بناهای جدید با کیفیت مناسبتر و ایمنی بیشتر ساخته شوند. از سال ۹۰ تا اواسط سال ۹۶ مجموعاً ۱۰۴ میلیون مترمربع پروانه ساختمانی در تهران صادر شده است. یعنی متوسط صدور پروانه ساختمانی در سال ۱۶ میلیون مترمربع بوده است. مدیریت شهری تهران در دوره ۱۲ ساله شهرداری آقای قالیباف و دورههای سوم و چهارم شورای اسلامی شهر تهران مجموعاً حدود ۱۱۸ هزار میلیارد تومان را صرف اداره شهر کرد که بخشی از این هزینه از محل همین صدور پروانهها و بخشی هم از محل عوارض پایدار و بهای خدمات در حوزههای مختلف تأمین شد. در آن دوره ۱۲ ساله تقریباً تمامی تکالیف طرح جامع شهر تهران درباره سرانههای خدماتی محقق شد. در برخی موارد مانند سرانه فضای سبز حتی از تکلیف مشخص شده بسیار فراتر رفت. در یک دوره بهطور خاص، سهم اعتبارات عمرانی از بودجه شهر تهران حدود ۷۰ درصد بود که این رقم بیسابقه است. ۱۸۰ کیلومتر خطوط جدید مترو ایجاد شد. ۱۹۶ ایستگاه جدید مترو ساخته شد.
باغ ولنجک به کجا رسید؟
اینکه آقای شهردار درباره تخریب باغات سخن میگوید هم رویدادی دارد که مرور آن خالی از لطف نیست. سال ۱۳۹۷ خبری منتشر شد مبنی بر اینکه با رأی اداره کل راهوشهرسازی، قطعهای از باغی به مساحت ۶ هزار و ۷۰۰ مترمربع در عرصه جنگلکاری ولنجک و دارای کاربری غیرقابل تغییر به نام زمین فاقد کاربری به مالک یکی از بزرگترین هتلهای در حال تکمیل کشور واگذار شده است تا در آن هتلش را توسعه دهد. زمینی که گفته میشد با قیمت ۵۶/۷ میلیارد تومان! به اسم اجاره و به شرط تملیک واگذار شده است. جالب اینجاست که طبق نامه اداره کل راهوشهرسازی استان تهران این ملک نهتنها متعلق به منابع طبیعی است که در تراز ارتفاعی ۱۸۰۰ متر نیز واقع شده است. به گفته برخی از منتقدان این رأی شورای شهر، در این باغ از مجموع ۴۱۹ درخت، تاکنون ۱۹۸ درخت قطع و خشک شده است. با تمام این تفاصیل، در ۲۴ تیرماه سال ۱۳۹۷ که در کمیسیون ماده ۷ حفظ و صیانت از باغات این ملک را باغ نامیده است اما گویا مالک از همان سال بهدنبال مردود کردن رأی باغ بودن ملک مزبور بوده است. ترفندهایی که در نهایت به نظر میرسد موفقیتآمیز بوده و باعث شده اعضای شورا در اقدامی جنجالی رأی به غیر باغ بودن به این پرونده بدهند. نکتهای که باعث شده تا این پرونده بیشازپیش پر از ابهام و نقاط تاریک باشد این است که رئیس کمیسیون شهرسازی شورایشهر که در تابستان همان سال در مقام دفاع از باغ بودن این ملک، پای صورتجلسه کمیسیون را امضا کرده بود، با چرخشی ۱۸۰ درجهای، دفاع تحسینبرانگیزی را از باغ نبودن این ملک کرد!
باز هم پروژه صدر
حناچی در کلابهاوس گفته است: «پروژه اتوبان طبقاتی صدر چهار صفحه مطالعه درموردش نکرده بودند؛ این پروژه عظیم در شهر نیازمند مطالعات دقیقتر بود. بهجای این پروژه طبقاتی صدر، اگر دو خط مترو اجرا میکردیم بهرهوری آن بیشتر بود. زمانی این پروژه را احداث کردند که در تمام دنیا در حال جمعآوری اتوبانهای طبقاتی بودند.» این موضوع بارها ازسوی آقای حناچی مطرح شده و بارها دلایل احداث این پروژه ازسوی کارشناسان و معاون شهرسازی سابق توضیح داده شده است. اینجا این سوال مطرح میشود که اتوبانی با آن عظمت بدون مهندس و تیم کارشناسی ساخته شده است؟ بدون شک چنین چیزی ممکن نیست. تمام اسناد مطالعاتی این پروژه در شهرداری تهران موجود است. اول اینکه برای کاهش بار ترافیکی و تکمیل عملکرد ترافیکی تونل نیایش گزینه پل به دلایل مختلف فنی و اقتصادی و امکان برقراری دسترسیهای بیشتر به محلههای جنوبی و شمالی بزرگراه، در رقابت با گزینه احداث تونل، برتری بیشتری داشت و برگزیده شد. دوم اینکه با توجه به طراحی خوب سازه و اجرا بهصورت تکپایه، تلاش شد در حد امکان ملاحظات منظر شهری هم رعایت شود؛ بهویژه اینکه قبل از احداث پل چند صد دکل زمخت و نازیبای برق فشار قوی و بلندتر از پل موجود که در امتداد بزرگراه بودند، جمعآوری شده و این پل در مکان همین دکلها احداث شد. از همه مهمتر اینکه عملکرد مطلوب ترافیکی این پل در کاهش بار ترافیکی و اتصال شبکه بزرگراهی شرق به غرب نقش بسیار مؤثری دارد و باید مورد توجه قرار گیرد. اما آقای حناچی گفتهاند که این پروژه زمانی ساخته شده که نمونههای مشابه در شهرهای دیگر جهان در حال جمعآوری بود. حالا آقای شهردار بفرمایند شهرهای دیگر دنیا از لحاظ حملونقل عمومی و تقویت ناوگان چه وضعیتی داشتهاند؟ آیا تیم مدیریت فعلی برای تقویت ناوگان حملونقل عمومی و نیز همراه کردن دولت در انجام وظایف قانونی خود برای تأمین مالی کاری انجام داده و موفق بوده است؟
فضای سبز تلفشده در دوره شهردار کنونی
آقای شهردار درباره توسعه بوستان در محلههای فاقد فضای سبز هم نکاتی را گفته است. اما به گفته کارشناسان، مدیریت شهری جدید تهران در طول سه سال نهتنها به سرانه فضای سبز تهران اضافه نشده است، بلکه با خشک شدن درختهای بزرگترین بوستان تهران یعنی پارک جنگلی تهران با قدمت بیش از ۵۰ سال روبهرو بودهایم. این درحالی است که در مدیریت سابق شهری تهران با حضور قالیباف باغهای قدیمی به بوستان و فضای سبز عمومی تبدیل شد و بوستانهای محلهای منطقهای و فرامنطقهای تهران به دوهزار و ۱۳۰ عدد رسید اما حفظ فضای سبز شهر تهران با تشدید آلودگی هوا از اهمیت زیادی برخوردار است. محمدعلی پورنیا، کارشناسارشد مدیریت شهری در گفتوگو با «دانا» درباره اهمیت فضای سبز شهر تهران گفته است: «بحث فضای سبز بهعنوان یکی مؤلفههای در مدیریت شهری است و با توجه تعداد جمعیت مسافت جغرافیای باید مورد توجه قرار بگیرد.» این کارشناس شهری افزوده است: «فضای سبز تهران استاندارد نیست و مدیریت شهری تهران به این موضوع واقف است درحالیکه یکی از مؤلفههای دیگر پاک کردن رطوبت و آلودگی هوا، گسترش فضای سبز شهری است که منجر به ایجاد روحیه نشاط و سرزندگی شهروندان میشود.» این کارشناس ارشد مدیریت شهری با انتقاد از عدم گسترش فضای سبز شهری تهران میگوید: «ما در سه سال اخیر شاهد بودیم که شهرداری نهتنها به گسترش فضای سبز شهری کمکی نکرد بلکه بوستانهای شهر تهران هم از جمله چیتگر در معرض خشک شدن قرار گرفته است.» پیرنیا با اشاره به اقدامات مؤثر مدیریت شهری تهران در دوره قالیباف، خاطرنشان کرد: «راهاندازی بوستانهایی چون نهجالبلاغه و بوستان جوانمردان اقدامات خوبی بود که در مدیریت سابق شهرداری تهران انجام شد و متأسفانه در طول این سه سال ادامه پیدا نکرد.»