خبرگزاری مهر، گروه بینالملل - امیرمحمد اسماعیلی، وحید پورتجریشی: نبرد سخت گروههای مقاومت فلسطین با رژیم صهیونیستی تحت عنوان «شمشیر قدس» سرانجام بامداد جمعه پس از اعلام آتش بس، به پایان رسید. همانطور که پیش بینی میشد، رژیم صهیونیستی علیرغم رجزخوانیهای فراوان، تحت فشار حملات موشکی و گسترده گروههای مقاومت در نهایت تَن به پذیرش آتش بس داد. صهیونیستها در حالی میدان نبرد با مقاومت فلسطین را ترک کردند که در نهایت مجبور شدند نسبت به توقف تجاوزات خود در منطقه «شیخ جراح» به گروههای مقاومت تضمینهایی بدهند.
واقعیت ماهیت جعلی رژیم اسرائیل این است که خود را به عنوان یک دولت یهودی جا میزند حال آنکه نیمی از مردمانش غیر یهود هستند و تلآویو برای سرپوش گذاشتن روی این واقعیت، به سرکوب فلسطینیها روی آورده است. اگر رژیم صهیونیستی همچنان بر افراط گرایی خود پافشاری کند و سیاستمداران سنتی آمریکا هم از آنها حمایت کنند، مقاومت فلسطین نیز همچنان بی وقفه تا احقاق حق خود به مبارزه ادامه میدهد و این میتواند به منزله آخرین فصل از داستان صهیونیسم باشد.
دیدهبان حقوق بشر با انتشار گزارشی، اسرائیل را رژیم آپارتاید و موجب آزار و شکنجه فلسطینیها معرفی کرده است. اندیشکده «کارنگی» هم در گزارشی که در آن شواهدی مبنی بر آپارتاید بودن اسرائیل ارائه شده از دولت آمریکا خواسته تا با اعمال فشار بر تلآویو، این رژیم را به رعایت برابری در سرزمینهای اشغالی وادار کند.
در همین راستا، خبرگزاری مهر گفتگویی تفصیلی با «تیم اندرسون»، مدیر «مرکز مطالعات ضد هژمونی» سیدنی در استرالیا داشته است. اندرسون سابقه بیش از ۳۰ سال تدریس و پژوهش در دانشگاههای مختلف استرالیا در زمینههای مختلفی همچون حقوق بشر با تمرکز بر مناطق آسیا – پاسیفیک، آمریکای لاتین و خاورمیانه را در کارنامه خود دارد.
وی در سال ۲۰۱۴ موفق به کسب جایزه «دوستی کوبا» شد. اندرسون همچنین کتابهای شاخصی چون «جنگ کثیف در سوریه» (۲۰۱۶)، «مبارزه با تبلیغ جنگ کثیف در سوریه» (۲۰۱۷) و «محور مقاومت» (۲۰۱۹) را به رشته تألیف درآورده است.
در ادامه، متن گفتگوی تفصیلی با این متفکر تقدیم حضورتان میشود.
*ارزیابی شما از جنگ ۱۲ روزه غزه چیست؟
موج اخیر خشونت استعماری رژیم صهیونیستی نشان دهنده ناامیدی برخاسته از آهنگ آرام پاکسازی نژادی و این واقعیت است که با فرسایشی شدن راه حل دو دولتی، یک رژیم آپارتاید به شکلی فزاینده پیش چشم جهان در حال شکلگیری است که همین موضوع، مشروعیت استعمار اسرائیل را بیش از پیش تهدید میکند.
ماشه فوری پاکسازی نژادی در بیتالمقدس شرقی (شیخ جراح) و مقاومت در برابر کوچاندن فلسطینیان و در پی آن تجاوز به غزه، بار دیگر چکیده شده است. فرماندهان نظامی اسرائیلی حملات دورهای به غزه را به عمل «چمن زنی» تشبیه کردهاند و قتل عامها و نابودی زیرساختها به منظور ایجاد رعب و وحشت و با هدف ساکت کردن کل مردم غزه صورت میگیرد.
پروژه صهیونیستی دو شاخه اصلی عمده را در بر میگیرد. شاخه فاشیست آنکه به وضوح هیچ اهمیتی به چهره بینالمللی خود قائل نبوده و در راستای سرقت اراضی و خونریزی به جلو میرود و معتقد است هرچه زمین بیشتری غصب شود، بهتر است. برخی از رهبران آنها حتی از حامی اصلی خود، رئیس جمهور «جو بایدن» نیز سوءاستفاده میکنند. دلیل این اقدام هم آن است که جو بایدن از مسیر ترامپ (در خصوص اسرائیل) منحرف شده است. علیرغم تأثیرات آشکار تلآویو (بر روی واشنگتن)، شاخه فاشیست همچنان درگیر ترس از خیانت حامیان آمریکایی خود است. آنها از معامله بایدن با ایران هراس دارند، از پیروزی دمشق در سوریه و حزب الله در لبنان. با این حال، آنها کمتر نگرانی نسبت به تصویر خود در اذهان عمومی جهان دارند.
از سوی دیگر، صهیونیستهای لیبرال بسیار از چهره ایجاد شده از سرزمین موعود در ذهن جهانیان عصبانی هستند و به خوبی نیز آگاه هستند که سقوط افسانه تشکیل دو دولت به معنای تقویت کمپین ضد آپارتاید (علیه اسرائیل) است. آنها این موضوع را به چشم یک تهدید واقعی نگاه میکنند؛ به ویژه اینکه تعداد زیادی از اعراب فلسطینی که جمعیت آنها به حدود ۶.۸ میلیون نفر میرسد و یهودیان اسرائیلی از حقوق نسبتاً برابر برخوردار هستند. بسیاری نیز میدانند که هرگز در برابر کمپین ضد آپارتاید پیروز نخواهند شد؛ و همچنین آنها تمایل ندارند (به دلایل مربوط به تصویر شخصی خود) از یک سیستم فاشیستی دفاع کنند. به همین دلیل نیز «ایهود باراک» و «ایهود اولمرت» نخست وزیران پیشین اسرائیل نسبت به حرکت آرام به سمت یک مناقشه ضد آپارتاید با هدف تشکیل یک کشور دموکراتیک واحد هشدار دادهاند. آنها صراحتاً رسیدن به چنین نقطهای را به معنای پایان اسرائیل دانستهاند. به عنوان مثال، «آری شاویت»، صهیونیست لیبرال در سال ۲۰۱۶ نوشت: «وضعیت تشکیل یک کشور واحد در حال تبدیل شدن به یک غده سرطانی است که خیلی زود به نقطهای بدون بازگشت خواهد رسید». وی همچنین نوشت: «در صورتی که استعمار کرانه باختری رو به افزایش بگذارد، پروژه صهیونیسم تا سال ۲۰۲۵ پایان خواهد یافت. ما هم اکنون نیز از نقطه بدون بازگشت عبور کردهایم».
شاویت همچنین اخیراً نوشت: «اگر اسرائیلی سازی و یهودی سازی اجزای اصلی هویت ما را تشکیل ندهند و اگر ما یک گذرنامه خارجی در دست داشته باشیم، یعنی آن اتفاق رخ داده است. ما باید خدا حافظی کنیم. چمدانهای خود را برداریم و به سانفرانسیسکو یا برلین برویم (۲۰۲۱). بسیاری از استعمارگران نیز دو تابعیتی هستند».
مقاومت مردمی به نوبه خود، علیرغم جناح گرایی و شکست در اتخاذ رهبری واحد، قاطعانه ایستاده است. آنها در راستای بازدارندگی به حملات متجاوزانه اسرائیل پاسخ خواهند داد و قادر به انجام این کار نیز هستند؛ اما این اقدام آنها بیش از آنکه به منزله پیشرفت در توانایی نظامی تلقی شود، بیشتر از دید «الگو سازی» اهمیت دارد. به طور کلی در استعمار صهیونیستها تناقضات بیشتر و این امر منجر به ایجاد واکنشهای شدیدتر خواهد شد.
*به نظر شما رژیم صهیونیستی به سیاستهای توسعهطلبانه خود در اراضی اشغالی فلسطین پایان خواهد داد؟
به نظرم این بخشی از منازعات دورهای نیست و من فکر میکنم تا زمانی که نظام آپارتاید در سرزمینهای اشغالی وجود داشته باشد، مقاومت داخلی نیز وجود خواهد داشت. همزمان با افزایش میزان تناقضات و تضادهای داخل رژیم صهیونیستی، در بلندمدت، مساله اتحاد میان فلسطینیان و مقاومت منطقهای بسیار مهم خواهد بود. چنین مقاومت و عدم مشروعیتی (رژیم صهیونیستی)، بسیاری از نقشههای صهیونیستها را نقش بر آب خواهد کرد. ما پیشتر، شاهد مورد مشابه این موضوع در آفریقای جنوبی بودهایم.
*عواقب اقدامات متجاوزانه رژیم صهیونیستی چه خواهد بود؟
جنگهای منطقهای نشان داد که نقشه واشنگتن برای ترسیم خاورمیانه جدید با شکست مواجه شده است. در تمامی منطقه، تنها لیبی همچنان بدون دولت باقی مانده است. سازش در روابط با اسرائیل توسط برخی از کشورهای منطقه (مانند امارات، بحرین و مراکش) به تازگی اختلافات واقعی را آشکار کرده است. با این وجود مقاومت در مرحلهای که من آن را «قمار بازنده» در این جنگها مینامم، پیروزی به دست نخواهد آورد، مگر اینکه وحدت اساسی میان آنها وجود داشته باشد. قانون تفرقه بینداز و حکومت کن، همچنان به عنوان استراتژی کلیدی دشمن در لبنان، سوریه، عراق و یمن محسوب میشود. نسخه دیگر این قانون نیز در فلسطین در حال پیاده سازی است. دشمن در حال بازی با تمامی شاخههای مقاومت در راستای تضعیف آنها بوده و از این راه باعث به تعویق افتادن پیروزی قاطع و [نهایی] گروههای مقاومت میشود.
*به نظر شما هدف رژیم صهیونیستی از جنایات و اقدامات تجاوزکارانه خود در فلسطین چیست؟
شاخه فاشیست اسرائیلیها بدون اینکه به عواقب اقدامات خود فکر کند، تصور میکند که میتواند به صورت نامحدود دست به سرقت زمینهای فلسطینیان بزند. لذا اقداماتی چون «اصلاح چمنها» و نسل کشیهای دورهای به اقدامات روزمره آنها در جهت ایجاد ارعاب تبدیل شدهاند. هنوز شاخه تحت رهبری نتانیاهو به شکل مؤثری رؤیای صهیونیستهای لیبرال برای تشکیل یک دولت عربی محدود و تابع که میتواند به پیشبرد پروژه صهیونیستی آنها کمک کند را در معرض نابودی قرار داده است.
*آیا میتوان چنین استدلال کرد که موازنه قوا در خاورمیانه به نفع محور مقاومت تغییر کرده است؟
بله؛ تحولات جاری منطقه به نفع محور مقاومت تغییر کرده است. رژیمهای سیاسی غرب آسیا در حال مجبور شدن به استقبال از مقاومت هستند. آنچه در این میان به عنوان حلقه مفقوده مطرح است، نمایش وحدت بیشتر برای کمک به اخراج نیروهای اشغالگر (به ویژه از افغانستان، عراق و سوریه) است، نیروهایی که پناهگاه امن تروریستهای مزدور و بی ثبات کننده هستند. هر زمان چنین وحدتی ایجاد شد، آن موقع زمان آزادسازی بلندیهای جولان به عنوان قدم بعدی است.
*چرا سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و دولتهای عربی همواره در برابر جنایات رژیم صهیونیستی سکوت میکنند؟
مجمع عمومی سازمان ملل به شکل گستردهای ضد صهیونیست و طرفدار حقوق فلسطینیان است؛ اما شورای امنیت توسط هرم آمریکا، انگلیس و فرانسه از ایفای هرگونه نقش سازندهای منع میشود. این اعضای ناتو هستند که جنگهای قرن ۲۱ را با عنوان «خاورمیانه جدید» به راه انداختهاند و همین دولتها منجر به بازماندن شورای امنیت سازمان ملل از ایفای وظیفه اصلی خود یعنی جلوگیری از به راه افتادن جنگ میشوند. پادشاهیهای عربی خلیج فارس نیز هیچ گاه استقلال عمل و اراده واقعی نداشتهاند. به همین جهت تقویت و نقش آفرینی محور مقاومت که اتفاقاً مردم کشورهای عربی شاکله اصلی آن را تشکیل میدهند، به جای دولتهای عربی توسط ایران رهبری میشود.