به گزارش خبرنگار مهر، وابسته فرهنگی ایران در بمبئی در تازهترین مطلب ارسالی خود به مهر به معرفی یک کتاب تازه منتشر شده در این کشور پرداخته است. کتابی که پرده از یکی از جنایتهای سرپوش گذاشته شده استعمار پیر در هندوستان برمیدارد. این کتاب با عنوان «جالیان والا باغ ۱۹۱۹: داستانی واقعی» نوشته کیشوار دیسای در ۲۸۰ صفحه توسط انتشارات کان تکس و به زبان انگلیسی منتشر شده است. محتوای کتاب از کشتار در آمریتسار ایالت پنجاب در یک قرن پیش برداشت شده است.
این کتاب داستان حقایقی تکان دهنده از شرایطی را بیان میکند که تاکنون به صورت ناشناخته و در هالهای از ابهام باقی مانده بود. همانطور که خالق اثر مذکور نیز در اثر خود میآورد: این داستان با طغیان احساسات عجین شده است و در زمان نوشتن این کتاب توانستم گریههای صدها نفر را بشنوم هنگامی که آنها در آن شب آوریل در جالیان والا باغ از آب، دارو و کمک محروم و در انتظار مرگ بودند.
نویسنده نه تنها به گزارش کمیته Hunter که نسخههای رسمی را از شرح وقایع استناد میکند، بلکه همچنین به گزارشهای کوتاه و مختصرحزب کنگره ملی هند در ایالت پنجاب نیز اشاره میکند. اما با وجود این دو گزارش نویسنده نتوانسته به صورت دقیق و مشخص تعداد کشته شدگان و تلفات آن حادثه را بیان کند.
در این کتاب به نحوه آغاز جنگ اشاره شده و بیان میکند که اروپاییان به فرماندهی سرگرد مک دونالد برای از بین بردن اتحاد میان مسلمانان و هندوها و شورشهای استقلال طلبانه در یازدهم آوریل دست به قتل برخی از سران فعالان آزادی خواه زدند. اما در واقع این کار آنها همانند یک کبریت در انبار باروت بود که پس از آن تنشها آغاز شد و در ۱۳ آوریل پنج اروپایی و ۲۰ هندی کشته شدند و سپس جنگی تمام عیار آغاز میشود که به جز ستوان ادوایر، فرماندههای دیگر جنگی را عیله مردم بی دفاع در امیرستار آغاز میکنند. اما اوج جنایت در اجتماعی از مردم در جالیان باغ در سال ۱۹۱۹ اتفاق میافتد، در طی آن سربازان بدون هیچ وقفهای ۱۶۵۰ گلوله را شلیک میکنند که در این حادثه به گفته اسناد دو هزار نفر در دم جان خود را از دست میدهند. این جنایت آنقدر کوردلانه است که نه تنها مردم را متفرق نکرده بلکه عزم آنها را برای مجاهدت جزمتر میکند. پس از گلوله باران آن برق و آب قطع میشود و بسیاری از مردم بی دفاع که هنوز تعداد آنها به درستی مشخص نیست به دلیل نداشتن دارو، آب و برق و مواد غذایی از دنیا میروند. در گزارش کمیته اروپایی Hunter آمده است که هیچ زن و کودکی در این جنگ کشته نشدهاند. اما در گزارشهای مختصری که از سوی حزب کنگره ملی انجام گرفت مشخص شد که جسد نزدیک به ۵۰۰ زن و کودک در روی زمین پراکنده شده بود و حتی در این گزارشها آمده بود که کودکان در آغوش مادران بودند و همگی نقش بر زمین شدند و تا اگوست همان سال (۱۹۱۹) به هیچ گروهی اجازه داده نشد که تعداد تلفات را سرشماری کنند.
نویسنده در کتاب خود به صورت زیبایی قساوت قلب افسران و فرماندهان آنها در این ماجرای تلخ را روایت کرده است. وی در این باره میآورد: برخی از اجساد را به چاه انداخته و هیچ توجهی نیز به اجسادی که روی زمین و همچنین مجروحان نکردند. آنها را به حال خود رها شدند تا خود به خود و به صورت تدریجی جان دهند. نویسنده در این کتاب با اشاره به گزارشهای حزب کنگره ملی آورده که اعضای کمیته در ماه ژوئن برای بازدید محل جنایت رفته بودند و بوی تعفن اجساد در هوا آنقدر به مشام میرسید که هرفرد را به حالت تهوع وا می داشت.
نویسنده همچنین در مورد «مجازاتهای نمادین» که در دوران حکومت نظامی و برای این جنایت برگزار شده بود نیز اشاره م کند که در مقابل اعمال وحشیانه آنها هیچ بود.
کیشوار دیسای در بخش دیگری از کتاب خود از نحوه برخورد با زندانیها نیز در آن دوران صحبت میکند که افسران برای آنها مجازاتی همچون شلاق و مجبور کردن زندانیان به مالیدن بینی خود در خاک، خزیدن، سلام کردن و… در نظر گرفت. بودند در این مجازات زندانیها بایستی چهار دسته و چا راه میرفتند و اگر این کار را نمی کردند افسران با توهین و لگد آنها را وادار به انجام آن کار میکردند.
در این اثر که داستان واقعی از یک جنایت بزرگ از استعمار پیر است آمده است که کمیته Hunter در تاریخ ۲۶ ماه می ۱۹۲۰ گزارش خود را منتشر کرد، پس از این گزارش بود که فرمانده کل بریتانیا Dyer استعفا را اعلام کرد و در تاریخ ۲۳ جولای ۱۹۲۷ در انزوا فوت کرد. ژنرال دیگری که در این جنایت نقش داشت O’Dwyer توسط ادهم سینگ (که به عنوان یک فرد شاهد این جنایت در ۱۶ سالگی، شاهد قتل سوگند خورده بود) در ۱۳ مارس ۱۹۴۰ در لندن کشته شد. این کتاب را می توان یک اثر بسیار مناسب از توصیف یک جنایت آن هم پس از یک قرن از زمان تاریخ آن نامید که جلوههایی از اقدامات وحشیانه این جنایت را نشان میدهد.