به گزارش خبرنگار مهر، مجموعهداستان «خاطرات یک بزمجه؛ مجموعهداستانهای طنز و نطنز» نوشته ارغوان اشتری بهتازگی توسط انتشارات مفاهیم منتشر و راهی بازار نشر شده است.
ارغوان اشتری نویسنده اینکتاب متولد ۱۳۶۰ است و کتاب خود را به سیلوانا تقدیم کرده که او را دیمیتروار از جهان زیرین به دندان گرفته و به ایزد بانوی واژهها تبدیل کرده است.
کتاب پیشرو، ۳۳ داستان کوتاه را با اینعناوین در بر میگیرد:
ماجراهای من و کارمندهام، بودای خندان، صدای هیولا، پرواز با دوچرخه، شیر کاکائو، ماهیگیری، همذاتپنداری من با بچههای راهآهن، سیگارکشیدن من در کودکی، نماد صلح، رنگهای سیاسی، تهرانگردن با سربازهای اساس آلمانی، حرف مفت، فراز بیفرود، مسابقه عجیب، قسمخوردن یک کدو، باور آزادی، کاسههای از آش داغتر، دوربین خدا، فرهنگ مهرپرور، جنگ و صلح، محرم و نامحرم، نسل سوخته، یادداشتهای توالتی، برود این زمستان؟؟، تفنگ خالی، توهم گمکردن، از دزدی کوچک تا کاندیداتوری شورای شهر، دو هزار تومن، زلزلههای هشتریشتری بیسروصدا، دنیای پساآزادی، چشم ماه، اسبی به نام خورشید، صیدی که صیادش را آزاد کرد.
در قسمتی از داستان «فراز بیفرود» از اینکتاب میخوانیم:
روز پانزدهم آذر هشتاد و چهار، تهران با ترافیک بیسابقهای مواجه شد. من از تجریش راهی میدان امام حسین بودم، از ساعت پنج تا هشت و نیم تو خیابان شریعتی مانده بودیم، دست آخر همین که به پل سیدخندان رسیدم ماشین را زیر پل گذاشتم و پیاده، راهی خانه شدم، فردای آن روز فهمیدم هواپیمای حامل عدهای از سران سپاه و خبرنگاران، که برای رزمایشی نمایشی، راهی بندرعباس بودهاند به برجی مسکونی حوالی فرودگاه مهرآباد برخورد کرده و اکثر سرنشینانش در دم جان سپردهاند، هیچوقت فکر نمیکردم سرنوشت مرا با احدی از بازماندگان آن پرواز مواجه کند، اما چندسال قبل که سعی داشتم راهی برای ورود به صدا و سیما پیدا کنم، یک پروژه نگارش فیلمنامه در مورد یکی از خلبانان زبده سپاه که در آن هواپیما بود به من پیشنهاد شد، با خواهرش و همسرش و یکی از دوستان بسیار نزدیکش صحبت کردم و فیلمنامه نوشته شد، اسم فیلمنامه را گذاشته بودم: «فراز بیفرود».
اینکتاب با ۱۴۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.