به گزارش خبرنگار مهر، فرهنگ عرصهای است که در میان وعده های بیشمار تبلیغاتی نامزدها تقریباً مغفول مانده است و کسی حتی شعار هم دربارهاش نمیدهد. یکی از صاحبنظرانی که در گفتوگو درباره «حکمرانی فرهنگ در دولت آینده» (از سلسله گفتوگوهای مرکز بررسی مسائل فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی با عنوان «فرهنگ و هنر در آینه مطالبات نخبگان») بهدقت مفهوم فرهنگ را موشکافی کرد و با ذکر مصادیقی شفاف، نسبت دولتها در جمهوری اسلامی با آن را در بوته نقد قرار داد حجتالاسلام عباس حیدریپور قائممقام پژوهشکده باقرالعلوم (ع) بود.
حیدریپور زمانی که از او درباره نسبت فرهنگ و دولت سؤال شد، ابتدا لازم دید از مفهوم فرهنگ سخن بگوید و نحوه تأثیرگذاری دولت در حوزه فرهنگ را گونهشناسی کند. او سخن خود دراینباره را چنین آغاز کرد که «دو گونه تلقی از مفهوم فرهنگ وجود دارد؛ گاهی فرهنگ در عرض سایر عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و… قرار داده میشود و گاه در طول سایر عرصههای حیات اجتماعی به مثابه یک روح بهشمار میآید».
قائممقام پژوهشکده باقرالعلوم براساس این مقدمه چنین نتیجه گرفت که برای تعیین نسبت فرهنگ و دولت، ابتدا باید پهنه حضور دولت در این عرصه را مشخص کنیم و بعد، تلقی آن از فرهنگ را روشن سازیم. وی سپس اظهار کرد: «در کشور ما، دولت هم به خاطر سهم بودجه فراوانی که دارد و هم ظرفیت ساختاری که از پایتخت تا دل روستاها گسترده است یکی از بازیگران بزرگ در عرصه فرهنگ بهشمار میآید، اما این سخن به معنای آن نیست که بازیگر دیگری در این عرصه وجود ندارد. ظرفیتهای مردمیِ بیرون از دولت یکی دیگر از بازیگران این عرصه هستند».
حیدریپور پس از آنکه گستره کنشگری دولت در عرصه فرهنگ را توضیح داد، به سراغ مفهومشناسی فرهنگ از منظر دولتهای گذشته رفت و گفت: «تجربه گذشته و زیسته این طور به ما میگوید که دولتها در عرصه فرهنگ، معنای نخست از آن را مدنظر قرار میدهند و نسبت به معنای دوم، منفعلاند؛ یعنی هرچند تأثیر ایجابی میگذارند منتها این تأثیر مبتنی بر طراحی فعالانه نیست».
او برای روشن شدن معنای سخن خود، به نمونه عسلویه، که در آن درصد بالایی از کارگران و حتی تکنسینها درگیر اعتیاد شدند، اشاره کرد و افزود: «این نمونه نشان میدهد توسعههای مبتنی بر نگاه اقتصادی، عمرانی و زیرساختیِ صرف چه آثار مخربی از نظر فرهنگی میتواند داشته باشد».
با توجه به این نگرش از قائممقام پژوهشکده باقرالعلوم درباره معیارهای سنجش دغدغهمندی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نسبت به فرهنگ سؤال شد که پاسخ او چنین بود: «وقتی دولتمردانان حین انتخابات از فرهنگ سخن میگویند ما باید ارزیابی کنیم که آنها چه تلقی و درکی از فرهنگ دارند و آیا آن را مستمسک رأیآوری خود قرار دادهاند یا اصالتاً به عرصه فرهنگ نگاه میکنند. پس از آن باید دید که چه مقدار به میراث و گذشته فرهنگی جامعه ارجاع میدهند».
وی در بخش بعدی سخنانش، در پاسخ به پرسش درباره «بزرگترین غفلت فرهنگی دولتها» اظهار کرد: «آنها بر عرصه فرهنگ متمرکز نشدهاند؛ یعنی فرهنگ را به نحو مأموریتگرایانه تعقیب نکردهاند. افزون بر این، معمولاً یک نسخه واحد را برای همه کشور تجویز کردهاند؛ حالآنکه برنامهریزی بومی فرهنگی با چهارچوبهای هدایتکننده کلان و محوری ضرورت جدی ماست».
از قائممقام پژوهشکده باقرالعلوم سؤال شد: «بزرگترین عوامفریبی مناظرات انتخاباتی ما در حوزه فرهنگ چه بوده است» و او پاسخ داد: «نشان دادن فرهنگ و پنهان کردن فرهنگ برای همیشه؛ مثل شعبدهبازی که یک بار شعبده ویژهای را نشان میدهد و با همین مردم را به سوی خود جذب میکند، درعینحال هیچگاه این کار را انجام نمیدهد و مجدداً بر آن متمرکز نمیشود».
حیدریپور «اصلیترین اولویتهای فرهنگی دولت آینده» را رسیدگی به حوزه آموزش و تربیت دانست و گفت: «متأسفانه به خاطر مشکلات بودجهای و فرهنگی از کیفیت آموزش و پرورش ما بسیار کاسته شده است».
این صاحبنظر حوزه فرهنگ در پاسخ به سؤال پایانی، که درباره ویژگیهای رئیسجمهور فرهنگی بود، اظهار کرد: رئیسجمهوری فرهنگی کسی است که خودش از فرهنگ شناخت داشته باشد و برای آن وقت بگذارد؛ همچنان که برای اقتصاد، عمران و… وقت میگذارد».