به گزارش خبرگزاری مهر، حسن بشیر در پاسخ به این سوال که چرا از اصطلاح حدیث انتخابات برای این مجموعه استفاده شده است، گفت: انتخابات مهمترین و جدیترین اقدام سیاسی اجتماعی در جمهوری اسلامی است. بدون انتخابات مردمسالاری که یکی از آرمانهای تشکیل نظام اسلامی است محقق نمیشود. از سوی دیگر، زمان زیادی تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، که مهمترین انتخابات در کشور است، باقی نمانده است. از این رو باید در این زمینه به هر شکل ممکن و با استفاده از شیوههای مختلف، مشارکت جدی داشته باشیم و همراه مردم به این مسئولیت سیاسی اجتماعی توجه جدی داشته باشیم و به این نقشآفرینی کمک کنیم. این مسئولیت متعلق به همه بوده و یک حرکت ملی برای تأمین استقلال و آزادی کشور است. به همین دلیل مشارکت مردم به معنای توجه آنان به تحکیم کشور در شرایط کنونی جهانی است.
وی درباره اینکه چرا شعر طنز؟ و اینکه رابطه انتخابات با شعر طنز چه میتواند باشد؟ اشاره کرد: سوال مهم و کلیدی است که اصل کتاب هم در همین راستا شکل گرفته است. شعر زبان قابل فهمی است که رابطه متن و انسان را به شکل طبیعی شکل میدهد. اما شعر، در ژانرهای گوناگون دارای تاثیرات متفاوتی است. غزل، اگرچه رابطه درونی شاعر با بیرون واقعی را منعکس میکند اما از کانال تخیل بیش از واقعگرایی عبور میکند و هر چه این تخیل عمیقتر، وسیعتر و فراگیرتر باشد، اوج بیشتری میگیرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: موضوع دیگری که در تمام سبکهای دیگر شعری بهجز طنز وجود دارد، بحث امتزاج احساس با بیان است. احساسات و عواطف در همه سبکهای شعری دیگر، یک اساس است. هر چقدر احساس و عواطف غلیان بیشتر در متن شعری پیدا کنند، شعر جذابتر و مورد پسندتر میشود. اما طنز، برخلاف سایر سبکهای شعری، رابطه بیشتری با واقعیت دارد. واقعگرایی را میتوان محور بیان طنزآمیز به شمار آورد. نه اینکه طنز از تخیل که عمدتاً در شکل استعارهای بیان میشود، استفاده نمیکند، بلکه مقصود این است که آنچه که طنز مطرح میکند ناظر به واقعیتها است که به شکلهای گوناگونی در شعر تجلی مییابند.
بشیر با بیان اینکه ما با سه نوع از طنز روبهرو هستیم، گفت: البته تقسیمات دیگر وجود دارد، آنچه که در اینجا آورده میشود، برداشت من در این زمینه است. طنز سوگیرانه و انحرافی، طنز برای طنز، طنز متعهد و مسئول. مقصودم از طنز سوگیرانه و انحرافی، طنز ضد اخلاق عمومی، ضد آرمانهای ملی، ضد دینی و ضد آیندهنگری مطلوب است. هماکنون طنزهای انحرافی به شکلهای مختلف برعلیه مردم، انقلاب، جامعه، آینده کشور، آرمانهای حقیقی کشور و غیره توسط برخی از افراد درون و بیرون کشور تولید میشوند.
وی تاکید کرد: طنز برای طنز، طنز معمول است که برای خنداندن و تفریح سروده میشود. در این طنز، اگرچه بیان، ناظر به برخی از مسائل واقعی است، اما نوعی از بیطرفی بر آن حاکم است. این بیطرفی به معنای عدم اظهار گرایش شاعر نیست، بلکه بدون تاکید بر پیروی حتمی از گرایش مطرح شده است. این گونه از شعر طنزآمیز، را میتوان شعر طنز برای طنز نامید. طنز متعهد و مسئول، طنز هدفمند است. این تعهد فقط به معنای تعهد دینی یا انقلابی نیست. تعهد در همه زمینهها است. در زمینههای آگاهی سازی عمومی، اخلاق محوری، فرهنگسازی، نقد و انتقاد… است و در حقیقت رابطه درونی شاعر با بینامتنیهای بیرونی و نیز واقعگرایی اجتماعی را ترسیم میکند.
بشیر ادامه داد: در اینجا ما با یک مثلت مهمی روبهرو هستم که شاعر در مرکز آن قرار دارد و سه ضلع آن: رابطه درونی شاعر، رابطه بیرونی شاعر، رابطه اجتماعی شاعر. رابطه درونی شاعر، برداشت و فهم وی از واقعیت های اجتماعی است. رابطه بیرونی شاعر، در رابطه بینامتنی و گفتمانی شاعر با متون و گفتمان های دیگر است. و رابطه اجتماعی شاعر، چگونگی فهم وی از گفتمان اجتماعی و خواسته های جامعه و شیوه نگاه مردم به مسائل مختلف پیرامونی است. به همین دلیل معتقدم که «طنز متعهد و مسئول»، طنزی است که باید در جامعه ما بیشتر مورد توجه و تاکید قرار گیرد. در این زمینه، متاسفانه کار کمی صورت گرفته است. در حالیکه طنز متعهد و مسئول می تواند از واقعگرایی به شکل لطیف، طنز آمیز، فرهنگ ساز، انتقادی و هدفمند بهره برداری کافی داشته باشد.
بشیر درباره اینکه حرکت در شعر طنز، حرکت بر لبه تیغ است، چگونه در رابطه با انتخابات تلاش کردید که این حرکت را در راستای نوعی از تعهد اجتماعی تولید کنید؟ اظهار کرد: واقعیت این است که مشکل اساسی من در این رابطه، همین مطلبی است که فرمودید. به عبارت دیگر، چگونه می توان هم شعر طنزآمیز ایجاد کرد و هم به آرمان ها، اهداف، اخلاق، رویکردهای مهم سیاسی و اجتماعی و امثالهم پرداخت؟ شاید یکی از دلایل عدم توجه جدی به «طنز متعهد و مسئول» و تولیدات ناکافی آن، همین مساله باشد. البته تلاش زیادی شده است که این حرکت در لبه امن صورت گیرد. یعنی اگر انتقاد یا هجو و امثالهم صورت گیرد، هدفمند و ناظر به افراد یا گروه ها خاص به شکل صریح نباشد که در حقیقت کار طنز نیز در بسیاری مواقع عدم صراحت و ایجاد تضاد در بیان بیش از تعیین مصادیق عینی است.
وی ادامه داد: آغاز کتاب به عنوان مثال اینگونه شروع شده است:
اگر داری تو جائی در خرابات
بیا بشنو حدیث انتخابات
و گر داری تو جرأت همره هوش
نخواهی کرد، شعرم را فراموش
بگویم از برایت، قصه ی حال
که تا گردی از آن سرحال و خوشحال
زمان انتخابات است، نزدیک
میان خوب و بد، هر مرز، باریک
بدون ترس و لرز، ای دوست، بگزین
تو فردی عاقل و محبوب و با دین
نکن خود را جدا، از مردم اکنون
که گردی سال های سال، مغبون
دگر کشور نمیتابد، به تحقیق
کسی کو در عمل، خواهان تحمیق
و دشمن گر کند هر گونه تشویق
انرژی را کند، با عشق، تعلیق
اگر چه هستهای، قدرت شماریم
به از مردم، ولی قدرت نداریم
میبینید که تلاش شده است که بدون نوعی از سوگیری و طرح این و آن، هدف تبیین شود که مشارکت در انتخابات که یک حرکت ملی است، از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا علیرغم اینکه تاکید میشود که انرژی هستهای قدرت است و مهم است، اما مهمتر از آن «قدرت مردم» است.
وی افزود: در جای جای این کتاب، بحث فرهنگ سازی، آگاه سازی، توجه به آرمانها، بصیرت در انتخاب و مشارکت جدی برجسته شده است. به عنوان مثال:
مشورت کن که مشورت خوب است
لیک با آنکه نیست، نادانا
فکر کن، انتخاب سنگین است
نکند دوش توست لرزانا
انتخابات، راه توفیق است
حامی آن خدای رحمانا
هر که در انتخاب، ناآگاه
میشود در مسیر، قربانا
عصرِ حساس انتخابات است
که رسیده به ما، ز دورانا
قدر آن دان، که قدر می دانی
تو در این راه زندهای، جانا
بشیر درباره اینکه در کتاب رابطهای میان عشق و انتخابات ایجاد شده و اینکه این رابطه را چگونه آن هم با رویکرد طنز آمیز ترسیم کرد، یادآور شد: مفاهیم زیادی در این کتاب کوچک وجود دارد که تلاش شده است با مفهوم انتخابات مفصل بندی شوند. این مفصل بندیها، گاهی خیلی واضح و روشن و گاهی نیز در هالهای از ابهام مطرح شدهاند. عشق یکی از مواردی است که به شکلهای مختلف با انتخابات مطرح است. در اینجا بیشتر مقصود «عشق به کشور»، «عشق به جمهوری اسلامی»، «عشق به انقلاب»، «عشق به مردم»، «عشق به پیشرفت و آینده شکوهمند کشور» و امثالهم است. لذا این عشق به دلیل نوع هدفی را که دنبال میکند با مهمترین رویکرد سیاسی-اجتماعی کشور که انتخاب است، میتواند به شکل عمیق رابطه واقعی داشته باشد.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر عشق یک احساس درونی است که اگر به عینیت تبدیل نشود، یک امر ذهنی و درونی میماند. عشق به خدا نیز در نوع فهم خدا، عبادت، اطاعت از اوامر و دوری از نواهی است. عشق بین عاشق و معشوق نیز باید تجلی بیرونی داشته باشد. در غیر اینصورت، یک امر درونی خواهد ماند که قابل شناسائی نیست. عشق به انتخابات، یعنی عشق به ماندگاری کشور، استقلال کشور، پیشرفت کشور، که اگر به شکل عینی در مشارکت جمعی تجلی پیدا نکند، قابل شناسایی نیست. به چند بیت در این زمینه اشاره میکنم تا موضوع روشنتر شود.
عشق یعنی صدای این دلها
در فراسوی دشت و کوهانا
عشق یعنی نَفَس کشیدنها
با گُلِ لاله و گیاهانا
عشق یعنی که همرهم باشی
چه گدایم، همی، چه سلطانا
عشق یعنی که منتظر هستی
بشنوی عشق من به تو مانا
عشق یعنی که کشورم زیبا است
در دل و چشم ماست شادانا
عشق یعنی که در زمان نیاز
مانده ای پُر توان، دلیرانا
عشق یعنی که در صف مردم
می روی در کمالِ ایمانا
عشق یعنی که کشورم زنده است
گر چه سگها همیشه غُرّانا
عشق یعنی که عشق میماند
زنده با انقلاب، جوشانا
عشق یعنی که با سلیمانی
مردم و انقلاب، تابانا
عشق یعنی که نور می تابد
کشورم هر کجا چراغانا
عشق یعنی که انتخاب کنی
کاندیدای خوب و مامانا
عشق یعنی که در صف مردم
می روی زودتر، شتابانا
این استاد دانشگاه امام صادق (ع) درباره اینکه چقدر شعر میتواند در امر انتخابات مؤثر باشد؟ گفت: شعر تنها یکی از انواع متونی است که باید در امر انتخابات مطرح شود و در جامعه رواج یابد. شعر کینه توز، سوگیرانه و با نقد غیراخلاقی قطعاً جامعه را به دو قطبی و چند قطبی میکشاند و این مساله به نفع انقلاب و کشور نیست. شعر، مخصوصاً شعر طنز، همانگونه که گفته شد منعکس کننده واقعیتهای سیاسی-اجتماعی و البته فرهنگی و دینی و غیره، میتواند با بکارگیری زبان هدفمند، نقش جدی در رابطه با انتخابات داشته باشد. تاکنون نامزدهای انتخابی و حتی شاعران کشور یا به هیچ وجه به این مساله توجه نداشتند یا به شکل خیلی کم مورد توجه آنان بوده است. البته باید گفت که تنها شعر، چه در شکل طنز آمیز و چه در شکل حماسی و احساسی و غیره در این زمینه کفایت نمی کند. بکارگیری سبک های مختلف ارتباطی از کلیپ، صوت، تصویر و غیره می تواند تاثیرات خودش را داشته باشد. مهمتر از همه آنچه که گفته شد دو عامل اساسی در انتخابات مهم است: اولی صداقت و دومی بصیرت است. صداقت کاندیداها در طرح مسائل واقعی و بصیرت مردم در انتخاب افراد شایسته است.