به گزارش خبرگزاری مهر، محمدعلی ربانی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلینو درمقالهای به بررسی جایگاه گفتوگو در سیره رضوی با محور ادیان پرداخته است. در ادامه متن این مقاله را میخوانید:
گفت وگوهای فرهنگی فرایندی تعاملی و دو یا چند جانبه درباره یک موضوع فرهنگی و یا یک موضوع دارای پیامد فرهنگی است که هر یک از طرفین یا اطراف آن میکوشد از طریق گفتگو فضای مفاهمه و درک مشترک را بر ارائه تصویر مثبت و یا ارتقای سطح همکاریها فراهم سازد. گفتوگو و عقلانیت دو رکن بهم پیوست در بسیاری از فرهنگها و ادیان بشمار میرود.این دو ویژگی در دین مبین اسلام که بر پایه عقلانیت و خردورزی استوار است نیز از جایگاه مهمی برخوردار است. قرآن، به خلقت گوناگون امتها و ملتها اشاره کرده و دلیل این گوناگونی را شناخت ملتها از یکدیگر معرفی میکند (حجرات / ۱۳).
طبیعی است که شناخت امتها از یکدیگر جز از راه ارتباط، تبادل نظر و گفتوگو امکان نخواهد داشت. قرآن، علاوه بر آن که بر روابط اجتماعی میان انسانها تأکید فراوان دارد، آنان را به سیر و گردش در میان سایر اقوام و ملل و سیاحت در زمین فرامی خواند (آل عمران / ۱۳۷، انعام / ۱۱، نحل / ۳۶، نمل/۶۹، عنکبوت/۲۰ و روم/۴۲) و به اندیشه و تفکر در احوال دیگر ملل و اقوام ترغیب میکند؛ این امر، خود بیانگر توجه اسلام به لزوم تعامل و ارتباط میان ملتها و پرهیز از گوشهگیری و انزواست. بررسی آیات قرآن و احادیث نشان میدهد، اسلام به موضوع گفتوگو و مناظره، به مثابه روشی مناسب برای برقراری ارتباط و تفاهم بین فرهنگها و ادیان، توجه ویژهای دارد؛ چندان که میتوان گفت اسلام، آئین گفتوگو، و قرآن، کتاب گفتوگوست.
گفت و گوی خدا با پیامبر (ص)، فرشتگان، مؤمنان و کافران. در این میان، گفت و گوی هابیل و قابیل در قرآن را میتوان نمادی عینی از نخستین برقراری ارتباط و گفتوگو در زندگانی ابنای بشر دانست. در قرآن، کسانی که به گفتار و سخنان دیگران گوش فرا میدهند و بهترین آنها را پیروی میکنند،، هدایت شدگان و خردمندان معرفی شدهاند (زمر/۱۸). روشن است که شنیدن سخنان دیگران و گزینش بهترین آنها، آن گاه امکان پذیر است که زمینه طرح نظرات و اندیشههای گوناگون وجود داشته باشد، و این امر، خود برقراری ارتباط و مفاهمه با دیگران را میطلبد. علاوه بر آن اگر آزادی طرح اندیشههای گوناگون وجود نداشته باشد، امکان آن نیست که مردم سخنان متفاوت را بشنوند و آنها را با یکدیگر مقایسه کنند و بهترین گفتارها را برگزیده پیروی کنند. اسلام حتی سرسختترین دشمنان و سردمداران کفر را به گفتوگو دعوت کرده است. این نکته در سیره معصومان (ع) به روشنی مشهود است.
آنان هر کدام به تناسب فضای فرهنگی عصر خود، با تشکیل حلقههای مناظره، با صاحبان عقاید مختلف گفتوگو میکردند و با آنها به بحث و استدلال میپرداختند.کسانی که مورد خطاب قرآن و احادیث قرار گرفتهاند و اسلام با آنها به گفتوگو و مفاهمه نشسته است، پیش از آن که پیرو دین و آئینی باشند انسان هستند و خارج از حوزه مرزبندیهای دینی از وجوه و مشترکات انسانی فراوانی برخوردارند.
گفت و گوی قرآنی با آنان نیز، با توجه به همین همبستگیها و وجوه مشترک است. در اسلام، پیامهای هدایتی و آموزههای قرآن، متوجه همه انسانهاست، نه ویژه گروه یا قوم خاصی. رهنمودها و عملکرد پیامبر ص و اهل بیت ع او و توصیههای قرآن نشانگر آن است که آنان، همواره در تلاش بودهاند که از مخاطبان خود انسان بسازند. قرآن و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) او با اصل قراردادن فطرت پاک آدمیان، آنان را به هدایت رهنمون شدند و با درنوردیدن حوزههای جغرافیایی، محیطی، قومی و نژادی و… پیام واحدی به آنان ابلاغ کردند. با پذیرش این اصول مشترک و همبستگیهای انسانی است که گفت وگوهای فرهنگی در عرصه اسلام معنی مییابد. پذیرش این اصل، در حقیقت پیش فرض گفت وگوهای فرهنگی به شمار میرود.اسلام، دین سهل و سمح و رحمت و رأفت است و در تعالیم و دستورهای خود اصل را بر آسانگیری و سهولت قرار داده است. در قرآن کریم نیز در مواجهه با دیگران اصل بر عفو و صفح (نور/۲۲؛ تغابن/۱۴؛ حجر/۸۵ و زخرف/۸۹) احسان و رفع سیئه با حسنه (رعد/۲۲ و نمل/۴۶) و نرمی و مدارا است. قرآن همچنین رمز گرایش و انعطاف اطرافیان پیامبر (ص) را به سوی او نرم خویی آن حضرت (ص) معرفی میکند. آل عمران/۱۵۹ پس به برکت رحمت الهی با آنان نرم خو و پرمهر شدی و اگر تند خو و سخت دل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند.
همچنین قرآن در آیه ۴۴ از سوره طه، راه پند گرفتن و تأثیر پذیرفتن افراد را بهکارگیری سخنان و کلمات ملایم و لین میداند و خطاب به موسی و برادرش هارون میفرماید: به سوی فرعون بروید که او به سرکشی برخاسته، و با او سخنی نرم گویید، تا پند پذیرد یا بترسد. این معنی در سیره عملی پیامبر (ص) نیز نمود یافته است.
در قرآن کریم، گفت وگوهای متعددی بین دو یا چند مخاطب نقل شده است. این گفتوگوها، گاه بین خداوند و پیامبران و اولیای الهی با فرشتگان است و گاه میان خداوند و آدمیان. زمانی نیز بین پیامبران، فرشتگان و بنیآدم با خداوند. همچنین در قرآن گفت وگوهای متعدد پیامبران با اقوام و گروههای گوناگون گزارش شده است. گفت وگوهای نوح و موسی با اقوام خود، گفت وگوهای پیامبر (ص) با مؤمنان، کافران، مشرکان، اهل کتاب و منافقان، گفت و گوی پیامبران با یاغیان و سرکشان و رهبران عنود، نمونههایی از این گفتوگوهاست. از دیگر موارد، گفت وگوهای اقوام و گروههای مردم، با پیامبران الهی و با یکدیگر (کافران با مؤمنان، مؤمنان با کافران، کافران با کافران و مؤمنان با مؤمنان) است. دایره این گفتوگوها در قرآن، گاه گفت و گوی انسان با خود را نیز شامل میگردد. آیاتی که با «اذکروا» آغاز میشود و یا انسان را به تعقل و تفکر ترغیب میکند و نفس آدمی در آنها مخاطب قرار میگیرد؛ دعوت به نوعی گفت وگوی درونی است. علاوه بر قرآن، در روایات معصومان (ع) نیز گفتوگوها و مناظرات متعددی با مؤمنان، مشرکان، زندیقان، عالمان اهل کتاب و… به چشم میخورد. یکی از شخصیتهای برجسته اسلامی که به موضوع گفتوگو بویژه گفتوگو با ادیان توجه جدی داشت حضرت علی ابن موسیالرضا ع از اهل بیت پیامبر (ص) و نوادگان آن حضرت است که به عالم آل محمد شهرت دارد.
کاربرد این شیوه در مباحثات امام رضا (ع) با رهبران و متکلمان برجستۀ ادیان و فرقهها از برجستگی خاصی داشته است. در زمان ایشان به دلیل شرایط و موقعیتهایی که به طور رسمی و غیررسمی برای آن حضرت پیش آمد، و به جهت تبیین عقاید اسلام که در اثر عواملی مختلف، دچار تزلزل و انحراف شده بود امام رضا (ع) اقدام به مناظره با اشخاص گوناگون میکردند. یکی از مهمترین نمونههای مناظرههای امام رضا (ع) مناظرۀ ایشان با علمای ادیان و سایر فرقههای اسلامی در دربار مأمون عباسی است که بازتاب گستردهای در تاریخ ٔ داشته است.
امام رضا (ع) با گفتگو و مناظره با بزرگان ادیان مختلف از جمله مسیحی و یهودی بر اساس کتاب مذهبی آنان به سوالات آنها با اخلاق و رفتار نیکو پاسخ میدادند. امام رضا (ع) با پیروی از رسول اکرم (ص) و گفتگوها بین مذاهب و ادیان مختلف را گسترش داد. امام رضا (ع) به عنوان اهل بیت پیامبر (ص) الگوی کامل برای بشریت است. حضرت امام رضا (ع) شخصیتی است که در فقه، حدیث، عرفان، علم، زهد و تقوی اخلاق نیکو جایگاه والایی داشتند، دوست و دشمن از ایشان راضی بود. از ویژگیها و نقاط بارز سیره امام رضا (ع) مواجهه ایشان با نمایندگان ادیان و مذاهب گوناگون در قالب مناظرههایی است، به عرصهای برای مباحث علمی و ترویج دانش و اخلاق تبدیل شد. استحکام در استدلال، استناد امام رضا ع به منابع دست اولِ ادیان ابراهیمی و احاطه ایشان بر زبان، تفاسیر و دقایق کتابهای مقدس این ادیان از شگفتیهای این مناظرههاست.
ویژگیها و ظرفیتهای مناظرههای امام رضا (ع) به منزله شکلی از ارتباط کلامی و تبلیغ دینی قابل بررسی است. دقت در مناظرههای امام با نمایندگان ادیان و فِرَق دیگر نشان دهنده این واقعیت است که امام ع با وجود اثبات حقانیت و ابطال ادعاهای طرفهای مناظره، از منازعه اخلاق گریزِ، برحذر مانده و در کمال صراحت، دقت، ادب و احترام، نفسِ این مناظرهها را به عرصهای برای بسط اخلاق و معرفت الهی تبدیل کردهاند. شاخصهای اخلاقی با مصداقهایی نظیر انصاف مداری در گفتگو، احترام و تکریم متقابل و پرهیز از نقد شخصیت افراد؛ شاخصهای منطقی مربوط به سیره امام رضا (ع) در گفت و گوها بود.
مهمترین مبانی و اصولی که در سیره عملی امام رضا (ع) در گفت و گوی ادیان مورد توجه بود عبارت است از: اصل عدالت، اصل کرامت انسانی، اصل آزادی فکر و عقیده، اصل نفی تعصب و نژادپرستی و رعایت اصول اخلاقی در مناظره و گفتگو با دیگران. امام رضا (ع) در سختترین و طولانیترین مناظرات و گفتوگوها، بدون این که در دام کوچکترین استدلال باطل یا غیر اخلاقی بیفتد، با استفاده از منطق و استدلال با طرف مقابل خود به گفتوگو میپرداخت و به پرسشهای آنان پاسخ میداد.
امروزه به نظر میرسد جامعه بشری برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از رشد روز افزون منازعات و خشونتهای مذهبی میبایستی به موضوع گفت وگوهای دینی برای یافتن مشترکات و همزیستی مسالمتآمیز و همچنین نفی خشونت و منازعه نیازمندند. سیره عملی بزرگان و رهبران دینی در این خصوص الگوهای عملی مناسبی است که بشر با استفاده از گفتوگو که ویژگی امتیاز ویژه انسانها با سایر حیوانات است بتواند در مسیر کمال و سعادت انسانها که اهداف همه ادیان بشمار میرود گام بردارند.
امروزه به دلیل پیچیدگی محیط بینالمللی و تأثیرگذاری منفی رسانهها در تصویرسازیهای غلط و غیرواقعی از ملتها، فراهم کردن شرایط و امکانات مناسب جهت گفتگوهای مستقیم فرهنگی نخبگان بیش از هر زمان دیگر ضروری مینماید. چرا که یکی از راههای برقراری ارتباطات مفید و تأثیرگذار فرهنگی میان ملتها، گفتگوهای فرهنگی است که امکان رسیدن به تفاهم و همکاری مشترک را بیش از سایر حوزهها فراهم میکند، انگاره سازی و ارائه تصویر مثبت و تلاش در جهت ایجاد اجماع در خصوص مؤلفههای فرهنگی از دیگر دستاوردهای این تعامل اعتماد پایه و فرهنگ محور بشمار میرود؛ از این رو سهم و کارکرد گفت وگوی فرهنگی در فراهم سازی امنیت ذهنی و کنش دوستانه و صلح آمیز در روابط بینالملل از دیرباز حائز اهمیت بوده است، چرا که گفتگو و فرهنگ محصول پیشرفتهای انسانی است و به شکلی بی واسطه به قدرت تحول و تغییر انسان ربط پیدا میکند.
ظرفیت عام انسانی را برای طبقه بندی و انتقال تجربیات انسانها به شکلی نمادین میسازد و طریق فهم وجوه گوناگون پدیدهها را برای تنظیم امور انسانی شکل میدهد. اهمیت و اولویت گفتگوهای فرهنگی به دلیل کارکردهای مؤثر و ماندگار آن در روابط فرهنگی ایجاب مینماید که از طریق یافتن سازوکارهای مناسب جهت فراهم سازی ارتباطات فکری و فرهنگی مستمر بویژه میان نخبگان و گروههای مرجع زمینهها و فرصتهای مؤثر و پایداری را در تحکیم و توسعه مناسبات فرهنگی از طریق درک و فهم و همکاری مشترک فراهم آورد.