مهوش شیخالاسلامی مستندساز با بیان اینکه در یک دهه اخیر از لحاظ کمی و کیفی حضور زنان در عرصه مستندسازی بیشتر و بهتر شده است، به خبرنگار مهر گفت: زنان علاقهمند به مستندسازی با وجود مشکلات، همیشه در این حیطه فعال و خروشان بودهاند و به هر ترتیب کارشان را به سرانجام میرسانند. درواقع میتوان گفت زنان در عرصه مستندسازی پیشتاز شدهاند.
وی افزود: حول و حوش سال ۵۲ که من در مجموعه فرهنگ و هنر شروع به فیلمسازی کردم، فیلمساز زن وجود نداشت. نمیدانم پیش از من کسی فیلم مستند در آن مجموعه ساخته بود یا نه؟ اما آن زمان تنها زن فیلمساز بودم و این تنهایی چالشهایی را به همراه داشت. مثلا وقتی میخواستم به همراه گروهم برای فیلمسازی به قشم بروم مدتی طول کشید تا این اجازه را به من بدهند.
کارگردان فیلم «اتاق تاریک» یادآور شد: در آن دوران، نگاه به فیلمسازان زن خیلی متفاوت بود. در گروهی که من با آنها همکاری داشتم همه مرد بودند و گاهی حس میکردم آنها تمایلی ندارند از من به عنوان کارگردان به اصطلاح حرف شنوی داشته باشند. آن روزها، نگاه به کارگردان زن مثل امروز نبود و چون زنان در این عرصه فعال نبودند، اینکه یک زن سرپرستی گروه فیلمسازی را بر عهده بگیرد برایشان سخت بود. خوشبختانه سالهاست از آن دوران گذر کردهایم و در یک دهه اخیر زنان فیلمساز جایگاه خوبی در این عرصه دارند و دیگر آن نگاه وجود ندارد. حالا در گروههای فیلمسازی همه به عنوان دوست و همکار به هم نگاه میکنند و پروژهها همدلانه پیش میروند.
شیخالاسلامی ادامه داد: خوشبختانه ورود وسایل و تجهیزات دیجیتال به همه علاقه مندان این امکان را میدهد که فیلمسازی یا فیلمبرداری را تجربه کنند. با تجهیزات جدید راحتتر از پیش، میتوان به دل صحرا و کویر و جنگل زد یا به مناطق دور رفت و فیلم ساخت و این واقعا امکانی فوقالعاده است.
کارگردان فیلم «چارشو» گفت: من به عنوان یک فیلمساز از نظر ورود به لوکیشنهای مختلف و رفتن داخل اجتماعهای مردمی برای فیلمسازی هرگز مشکلی نداشتهام. مشکل آنجا برایم آغاز میشود که با مدیران و مسئولان وارد مذاکره و صحبت میشوم.
کارگردان مستند «برگ سبز» گفت: شنیدهام و میدانم که مدیران از نظر بستن قراردادهای مالی بین فیلمسازان فرق میگذراند و این تاسفانگیز است. من همیشه با مرکز گسترس سینمای مستند و تجربی همکاری کردهام و شاید باور نکنید ولی تابه حال برای خودم هیچ دستمزدی برنداشتهام. به هرحال بودجه محدود است و باید دستمزد افرادی را که با آنها همکاری میکنم، بپردازم به همین دلیل معمولا مبلغی هم، روی بودجه کار میگذارم. البته این تنها مشکل من نیست و بقیه همکارانم نیز چنین مشکلی دارند. کلا بودجهها در فیلمهای مستند خیلی کم است.
وی متذکر شد: از زمانی که آغاز به فیلمسازی کردهام همیشه با مشکل تجهیزات روبرو بودهام. منظورم از تجهیزات تنها وسایل فیلمسازی نیست بلکه وسایل جانبی مانند خودروی مناسب و ... است. بسیاری از فیلمها در طبیعت و دل کویر و جنگل تولید میشوند و ما نیاز به خودروی مناسب برای حضور در طبیعت و نگهداری تجهیزات فیلمبرداریمان داریم. چرا برای سینمای داستانی سینهموبیل ساخته شده اما برای سینمای مستند یک خودروی مناسب وجود ندارد. ما مانند سایر همکارانمان نیاز به امنیت شغلی داریم و امیدوارم این مهم مورد نظر مسئولان قرار گیرد.
شیخالاسلامی با اشاره اینکه قراردادهای مستندسازان در مقابل قراردادهای فیلمهای سینمایی ننگین است، گفت: ما میدانیم همه جای دنیا بودجه و هزینه برای فیلمهای داستانی بیشتر است، اما در کشور ما این اختلاف بسیار فاحش است. مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی همیشه برای من پشتوانه بوده است. گاهی برخی مدیران به این مرکز آمدهاند که دوستشان نداشتیم و گاهی مدیرانی حضور داشتهاند که همکاریهای خوبی داشتهایم. در کل مرکز گسترش جایگاهی است که ما مستندسازان با وجودش احساس امنیت میکنیم و باید هم، اینطور باشد.
این مستندساز ادامه داد: در حال حاضر مشغول ساخت مستندی به نام «موسیو مارکُف» در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هستم که در مراحل پایانی قرار دارد. موضوع فیلم درباره یک معمار روس است که زمان جنگ جهانی اول و به قدرت رسیدن بلشویکها به ایران آمد و در کشورمان ماندگار شد و به ساختمان سازی شروع کرد.
شیخالاسلامی در پایان صحبت هایش یادآور شد: این شخصیت اصلا در کشور ما شناخته شده نیست و حتی فعالان در عرصه معماری هم به ندرت او را میشناسند درحالی که خدمات بسیاری در زمینه معماری داشته است. آثار بسیاری از وی به جای مانده که برخی متاسفانه تخریب شده یا در حال تخریب هستند و من فکر کردم پیش از اینکه این اتفاق بیفتد در مستندم ثبتشان کنم.