خبرگزاری مهر، گروه استانها: دولت همین حالا هم آنقدر بزرگ است که به یک موجود زمخت و ناکارآمد بدل شود حال فکر کنید که در همین یکی دو دهه اخیر چه حجمی از کارگروه و ستاد و بنیاد و… هم به آن افزوده شده است در نتیجه از این مجموعهای که فاقد چابکی است چه انتظاری میتوان در زمینه توسعه اقتصادی داشت؟
استان سمنان از این قاعده مستثنی نیست دولت بزرگ، کم راندمان و زیان رسان نه تنها نتوانسته به درستی استان را مدیریت کند بلکه خودش به نخستین مانع تولید و رونق آن بدل شده است زیرا هرگز عزم و توانی برای اصلاح وضعیت کنونی و واگذاری امور وجود ندارد این در حالی است که مراکز استانها مدام از فقدان واگذاری اختیار از وزارت خانه به مراکز استانها گلایه دارند اما خودشان حاضر به تنفیذ اختیار به شهرستانها نیستند.
فقدان برنامه مدون
در استان سمنان به تمام این موارد باید بی برنامگی را هم افزود. در این استان اقداماتی که به تولید و سرمایه گذاری منجر شود بر حسب مزیت شناسی، الگوسازی تولید، تکمیل زنجیره تولید و خدمات، سرمایه گذاری و… نبوده و فقط راه اشتغالزایی و خانه دار کردن مردم و مشاغل خانگی و خلاصه هر چیزی که با امورات مردم سر و کار دارد از بانکها عبور میکند.
استانداری سمنان مدتها است که هرگاه صحبت از اشتغال میشود آمار تسهیلات بانکی کمیته امداد، تعاون کار و رفاه اجتماعی، بهزیستی و… را که پروندههایی به بانک ارجاع دادهاند را بیان میکند هر گاه صحبت از رونق تولید میشود فهرست کارخانههایی که به بانک معرفی شدهاند را اعلام میکند و هر گاه صحبت از خانه و مسکن میشود به وامهای مسکن بانکها اشاره دارد گویا در این استان هیچ راه دیگری جز وام وجود ندارد!
اسفناک اینکه بانکها امروز با شعبده بازی و بنگاه داری کاری کردهاند که مردم بعضاً حتی به خاک سیاه بنشینند چرا که برای وام مشارکت ۱۰۰ میلیون تومانی باید ۳۰۰ میلیون تومان ضمانت بعلاوه ۵۰ میلیون تومان سود در سه سال بپردازید حال چطور؟ مشخص نیست اما آنچه مشخص است این است که وقتی شما را به بانک معرفی کردهاند در آمار استانداری سمنان شما یک فرد شاغل و یا خانه دار محسوب میشوید!
ضرورت برنامهریزی
۴۰ سال است که استان سمنان به دو بخش شرق و غرب تقسیم شده و معلوم نیست این تقسیم بندی از کجا نشئت گرفته است شرق کشاورزی در سالهای اخیر با خشکسالی نابود و غرب صنعتی روز به روز توسعه یافته است تا جایی که میزان سرمایه گذاری غرب استان از شرق بیش از ده برابر بیشتر است. کارشناس اقتصادی با بیان اینکه سمنان نیازمند بازنویسی برنامههای جدید است، گفت: باید از ابتدا مزیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری را شناسایی و برای آنها برنامهریزی کرد.
علیرضا صالحیان با بیان اینکه نسبت به ۴۰ سال پیش دهها مزیت جدید اقتصادی در استان سمنان تعریف شده اما هنوز دیدگاه مسئولان بر همان است که ۴۰ سال پیش بوده، بیان داشت: امروز مزیت اقتصادی گردشگری، ژئوتوریسم، صنایع تبدیلی، فرآوری معدنی، انرژی خورشیدی، توریسم ورزشی و دهها مزیت اقتصادی جدید در استان تعریف شده اما چون برنامهریزی برای شناسایی آنها وجود ندارد، نتوانستهایم در بهرهگیری از آنان نیز موفق عمل کنیم.
وی با بیان اینکه مدیران ما نیامدهاند بر حسب مزیتهای اقتصادی واقعی تک تک شهرستانهای استان سمنان کار عملیاتی و برنامهریزی داشته باشند در نتیجه اگر آمایشی نیز در استان صورت گرفته به عنوان کار ویترینی از سوی دانشگاهها بوده است حال آنکه برنامه را کسی میتواند اجرا کند که آن را نوشته باشد در نتیجه مشکل ما این است که به جای استفاده از مثلاً ظرفیت جهاد کشاورزی برای احصا تمام ظرفیتهای قابل سرمایه گذاری در بخش دام و طیور و الزام آن اداره کل به نوشتن برنامه مدون یک، پنج، ده و ۲۰ ساله، سراغ دانشگاه رفته و آمایشی کلینگر و غیر قابل اجرا را تهیه کردهایم.
مهمترین اقدام دولت سیزدهم برنامهریزی مجدد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آمایش باید آنقدر جزئینگر باشد که مثلاً در یک روستای ۲۰ خانوار جمعیت اگر سبدبافی رواج دارد میبایست برای آن برنامهریزی کرد تا محصولات به بازار فروش اتصال پیدا کنند، گفت: اینکه اعلام کنیم مثلاً ظرفیت دامغان پسته است دردی را دوا نمیکند ما باید جز به جز درباره انواع پسته، درباره انواع روستاها و خاکها و محصولات برنامه مدون داشته باشیم که بتوانیم محصول را به خوبی تولید، بازار آن را احصا و سپس به صادرات آن نیز فکر کنیم این راهی که امروز در استان رفته شده در واقع دویدن بر روی دستگاه دومیدانی باشگاهها است که شاید عرق انسان را در بیاورد اما مسیری جلو نمیرود.
صالحیان با بیان اینکه سه هزار میلیارد تومان گردش مالی پسته در استان سمنان است بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان میتوانیم داروی گیاهی و زیره و.. تولید کنیم معادن پتاس و مس و کرومیت در شرق استان سالانه چندین میلیون دلار گردش مالی خواهند داشت اما چرا همه این ظرفیتها یا غیرفعال هستند و یا خام فروشی میشوند و در بهترین حالت بدون فرآوری و ارزش افزوده عرضه میشود؟، بیان داشت: دلیل این امر همان فقدان برنامهریزی مدون و هوش مدیریتی کارآمد است.
وی با اشاره به ضرورت برنامهریزی مدون به مثابه یکی از مهمترین اولویتهای دولت سیزدهم در استان سمنان، گفت: ظرفیتهای مغفول استان شامل گردشگری، توریسم ورزشی، اکوتوریسم، روستا گردی، میراث فرهنگی و باستانی، گردشگری معنوی، معادن فلزی، سنگهای تزئینی و کرومیت و دهها و دهها ظرفیت دیگر که به دلیل فقدان مزیت سنجی اقتصادی نتوانستهایم برای آنها سرمایه گذار جذب کنیم.
سمنان هاب معدنی ایران
یک کارشناس معدن نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه استان سمنان هاب معدنی بزرگ به خصوص در زمینه گچ، سیلیس، کرومیت و منگنز، مس و همچنین بوکسیت است، گفت: به دلیل فقدان مزیت شناسی، عدم برند سازی درست و ایجاد ظرفیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری طی سالهای اخیر نتوانستهایم به سمت هاب معدنی شدن حرکت کنیم و استانهایی که شاید کمتر این ظرفیتها را دارند امروز بیشترین بازار فروش را پیدا کردهاند.
محمد رضا عرب احمدی با بیان اینکه ما ظرفیت معدنی در استان سمنان کم نداریم اما مدیری که بتواند پل ارتباطی بین سرمایه گذار، ذخایر و بازار را با مزیت شناسی، برند سازی و جذب سرمایه گذار ایجاد کند نداریم، بیان داشت: ما رایزن اقتصادی و سرمایه گذاری در بخش صنعتی، معدنی، کشاورزی و… در سطح استان نداریم و با توجه به ظرفیتهای عظیم استان، این موضوع در بخش معادن فلزی بیشتر دیده میشود.
وی با بیان اینکه ذخیره قطعی معادن سطح استان سمنان به حدود ۶۰۷ میلیون تن و ذخیره احتمالی معادن استان یک میلیارد تن میرسد، تاکید کرد: ۴۲ نوع ماده معدنی مهم در استان وجود دارد که بیشترشان فلزات گران بهایی ماند مس و طلا و… هستند بیش از ۶۲۶ معدن وجود دارد و سالانه بالغ بر ۲۲ میلیون تن مواد معدنی استخراج میشود اما چند درصد از این معادن خام فروشی میکنند؟ با قاطعیت باید گفت دو سوم معادن ما هیچ فرآوری روی محصولات شأن انجام نمیدهند و این درد بزرگی است و نشان میدهد که ما هنوز نمیدانیم چه چیزی را داریم و چه بهرهای باید از آن ببریم.
برنامه جامع نیاز است
این کارشناس معدن با بیان اینکه وقتی بدانیم فرآوری کانیها و مواد معدنی تا ۶۰۰ برابر میتواند برای ما ارزش افزوده داشته باشد، اهمیت برنامهریزی در زمینه جذب سرمایه گذار را بهتر میفهمیم، گفت: موضوع این است که ما به واسطه عملکرد ضعیف دولت محروم نگه داشته شدهایم زیرا نتوانستهایم به خوبی بر روی داشتههایمان سرمایه گذاری کنیم و همین امر نیز سبب شده تا نتوانیم از ظرفیتهایمان تولید ثروت کنیم.
عرب احمدی با بیان اینکه تیم دولت جدید میبایست بتواند برای استان سمنان یک زمینه تحقیقاتی و برنامهریزی جامع در بخش معادن و همه بخشهای دیگر اعم از کشاورزی و گردشگری و… ارائه کند زیرا رویه کنونی جواب نداده است، ابراز کرد: برای مثال در استان گلستان امروز گردشگری معدن نیز رواج پیدا کرده و سالانه صدها نفر به این استان میآیند تا از ظرفیتهای گردشگری معدنی به خوبی بهرهگیری کنند.
وی با اشاره به اینکه بهره برداری اقتصادی معدنی بدون برنامه معنایی ندارد، بیان کرد: ما به خصوص در بخش ظرفیت شناسی نتوانستهایم کار درستی را صورت دهیم حال آنکه شرق استان به خصوص دامغان و میامی مهد معادن فلزی محسوب میشوند.
گردشگری همیشه مغفول
برنامهریزی که از آن صحبت میشود در بخش میراث فرهنگی و گردشگری که دیگر مزیت اصلی استان سمنان است نیز مغفول مانده و نتوانستهایم به درستی از آن بهرهگیری کنیم، علیرضا رحیمیان از فعالان بخش گردشگری با بیان اینکه متأسفانه برنامهریزی درستی در استان بر روی شناساندن ظرفیتهای گردشگری وجود ندارد، گفت: امیدواریم دولت سیزدهم در بدو ورود به استان سمنان در مقوله گردشگری حتماً برنامه جدی را ارائه کند که قادر به اجرای آن باشیم.
رحیمیان با بیان اینکه دوران کرونا بهترین فرصت برای این بود که میراث فرهنگی ما با یک بازنگری دوباره بر روی مزیتهای گردشگری استان طرحها و برنامههایی را برای دوران پسا کرونا داشته باشد، ابراز کرد: به وضوح میتوان حدس زد که دوران پسا کرونا، دوران رواج گردشگری است و بازار آن افزایش مییابد اما از آنجا که شرایط اقتصادی مردم دشوار شده، نیاز به گردشگری ارزان قیمت بیش از هر زمان دیگری دیده میشود یعنی گردشگری که یک خانواده تهرانی مثلاً دو الی سه روز بخواهند به مسیری بروند که زیر یک میلیون تومان برایشان خرج داشته و البته هم طبیعت گردی در آن باشد و هم میراث فرهنگی و باستانی و سوغاتی و.. و به دلیل مجاورت تهران و خراسان با سمنان، چه استانی بهتر از این استان برای جذب چنین نوع گردشگری.
وی ادامه میدهد: متأسفانه در این دوران کرونایی هیچ بهرهای نتوانستیم از این موضوع ببریم و فقط مسئولان میراث فرهنگی به دنبال تسهیلات بانکی و ایجاد بوم گردی بودند حال آنکه بوم گردی پله آخر است یعنی شما اول باید برنامه داشته باشید، سپس ظرفیتها را بشناسانید بعد از آن مردم را دعوت کنید و فرهنگ سازی سفر را داشته باشید و در مرحله آخر مردم را به بوم گردی ترویج و ترغیب کنید اما از آنجا که در استان سمنان همه چیز برعکس است همیشه اول هتل و بوم گردی ساخته میشود و بعد به دنبال جذب مسافر هستیم.
در این وانفسای بی برنامه بودن، میتواند روی کار آمدن دولت سیزدهم نقطه عطفی برای استان سمنان باشد استانی که ۱۶ سال رئیس جمهور کشور اهل آن بود اما کمترین قدمها برایش برداشته نشد و فقط مسئولان صحبتهای زیبایی درباره انتقال آب، جاده و بندر خشک و… زدند بدون اینکه چیزی به استان سمنان برسد. از سوی دیگر مشکل استان مدیریت زمخت و پیر است که کارایی ندارد برای مثال اتاق بازرگانی که باید یک محفل رایزنی برای سرمایه گذاری باشد توانمندی بیشتری نداشته و میانگین سنی هیئت مدیران آن بالای ۶۰ سال است! باید دید دولت سیزدهم چه تمهیداتی را برای این استان رقم میزند.