به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «درآمدی بر فلسفه زبان و زبان دین» نوشته میرسعید موسوی کریمی، عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم با شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۳۰۰ صفحه و بهای ۵۷ هزار تومان توسط انتشارات دانشگاه مفید منتشر شد.
کتاب شامل دو بخش و دوازده فصل است. بخش اول با تیتر «فلسفه زبان» سه فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «زبان و فلسفه زبان»، «معناداری و ارجاع: فرگه، راسل، کریپکی» و «معناداری و ارجاع: ویتگنشتاین و پوزیتیویستها».
بخش دوم با عنوان «زبان دین» هم ۹ فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «زبان دین و مشکل ارجاع عبارتهای دینی»، «زبان دین به مثابه زبانی مهمل»، «زبان دین به مثابه زبانی معنادار: ۱»، «زبان دین به مثابه زبانی معنادار: ۲»، «گزارههای دینی به مثابه گزارههای معرفت بخش: ۱»، «گزارههای دینی به مثابه گزارههای معرفت بخش: ۲»، «معنای حقیقی، معنای مجازی و استعاره»، «افعال گفتاری، مراد جدی و مراد استعمالی» و «ترجمه، تفسیر و معناداری».
فلسفه زبان و نظریههای معناداری
در بخش نخست کتاب مهمترین نظریهها و دیدگاهها درباره زبان و فلسفه زبان و در بخش دوم رایجترین دیدگاهها درباره چیستی زبان دین، طرح و نقد میشوند. به دلیل آنکه زبان دین، منوط و مشروط به آگاهی از سرشت و کارکرد زبان، قبل از اتصال به صفت، پیشوند یا پسوند دیگری است، نویسنده در فصل اول ابتدا مطالبی درباره تعریف زبان و ساختار آن، تقسیم بندی زبانها و حوزههای مطالعه آن ارائه کرده است. سپس فشردهای از نظریههای مختلف درباره زبان، یعنی ساختارگرایی، زایشی و کارکردگرایی مطرح خواهند شد. پس از آن مباحثی درباره تاریخچه، چیستی و مسائل فلسفه زبان طرح شدهاند.
نویسنده در فصل دوم به بررسی و ارزیابی مهمترین نظریههای مربوط به معناداری و ارجاع، شامل دیدگاه جان استوارت میل و نظریه ارجاع مستقیم وی، دیدگاه گوتلوب فرگه و برتراند راسل درباره معنا و مصداق و نظریه «دال ثابت» سول کریپکی پرداخته است. در فصل سوم نیز ابتدا دیدگاه لودویگ ویتگنشتاین متقدم مبنی بر فرض زبان به مثابه تصویر عالم، بررسی و نقد میشود. آنگاه اصل تحقیق پذیری، به عنوان معیار معناداری گزارهها، پیشنهاد شده از طرف پوزیتیویستهای منطقی و اصحاب حلقه وین تبیین و نقد شده است. در ادامه این مباحث دیگر وقت توضیح و شرح آرا ویتگنشتاین متاخر و نظریه وی تحت عنوان «معنا به مثابه کارکرد» و لوازم آن یعنی نظریه بازیهای زبانی میرسد.
شرح و بسط نظریههای معناداری گزارههای دینی
نویسنده در بخش دوم کارکرد مباحث مطرح شده در بخش نخست را به تفصیل بررسی کرده است. در فصل چهارم کارکرد نظریههای توصیفی علی ارجاع در حیطه زبان دین توضیح داده شده است. از فصل پنجم تا نهم نیز نویسنده به بررسی و ارزیابی انواع نظریههای مطرح درباره معناداری گزارههای دینی نشسته است. ذیل این موضوع نیز بحثهایی درباره گزارههای مربوط به خداوند و ویژگیهایش طرح شده و این پرسش نیز مطرح میشود که چگونه یک انسان با محدودیتهایی که دارد میتواند از خداوند نامتناهی با صفاتی متفاوت سخن بگوید. مباحث این فصلها ضرورت اهمیت بحث درباره زبان دین را نیز آشکار خواهد کرد.
نویسنده نشان داده و اثبات کرده که در نگاه اول میتوان دیدگاه فلاسفه درباره چگونگی معناداریِ گزارههای دینی را به دو رویکرد عمده تقسیم کرد. بر مبنای رویکرد نخست که بیشتر تحت تاثیر دیدگاه ویتگنشتاین مقدم و برگرفته از آرا حلقه وین، یعنی فیلسوفان تجربه گرای منطقی در آغاز قرن بیستم شکل گرفته است، تنها معیار و ملاک معناداری گزارهها، امکان آزمون و تحقیق پذیری تجربی آنهاست. بنابراین دیدگاه تمام گزارههای متافیزیکی و دینی بی معنا و مهمل هستند، زیرا تحقیق پذیر تجربی نیستند. نویسنده در فصل پنجم با بررسی و نقد این رویکرد نشان داده که این دیدگاهِ نادرست امروزه طرفداری ندارد.
اما بنا بر رویکرد دوم که امروزه مورد پذیرش بسیاری از فلاسفه است، گزارههای دینی معنا دارند. این دیدگاه خود به دو دسته عمده تقسیم میشود. بنا به دیدگاه دسته نخست گزارههای دینی علیرغم معناداری، معرفت بخش نیستند، یعنی معناداری معرفت شناسانه ندارند. به بیان دیگر گزارشی واقعی و صادق از آن چیزی که در عالم رخ داده است، نمیدهند.
هواداران این دسته خود دستکم به سه گروه متفاوت تقسیم میشوند. گروه نخست پیروان دیدگاه فیلسوف مشهور قرن بیستم، لودویگ ویتگنشتاین متاخر هستند. وی از اصطلاح بازی زبانی استفاده میکند تا بین بازیهای زبانی متفاوتی که در حیطههایی چون هنر، علم، فلسفه و دین رخ میدهد، تمایز بگذارد. بنا به تفسیر رایج از این دیدگاه، بازی زبانی دین بر خلاف بازی زبانی علم معرفت بخش نیست.
بر مبنای دیدگاه گروه دوم زبان دین زبانی نمادین است. بنابراین زمانی که به عنوان مثال گفته میشود «خداوند شبان انسانهاست» مقصود معنای ظاهری و لفظی این جمله به گونهای که حکایتگر مستقیم و عینی عالم واقع باشد، نیست، بلکه شبان بودن نمادی از مشیت الهی و هدایت انسانهاست. از متکلمان مشهور معاصر پل تیلیش مدافع این نظریه است.
دیدگاه کاسیرر و بولتمن درباره اسطورهای بودن زبان دین
گروه سوم زبان دین را زبانی اسطورهای میدانند. در چنین زبانی تمایز بین افسانه و واقعیت، ذهن و عین، خیال و ادراک یا از بین میرود یا کدر و مبهم میشود. بنابراین اگر در گزارهای دینی سخن از به عنوان مثال خلقت زمین و آسمان میرود، نباید آن را به معنای واقعی و تحت اللفظی کلمه درنظر گرفت. از مدافعان این نظریه و دیدگاه میتوان به ارنست کاسیرر و رودلف بولتمن نام برد. نویسنده با ارزیابی و نقد آرا این سه گروه در دو فصل ششم و هفتم نشان میدهد که همه این دیدگاهها از مشکلات معرفتشناختی بسیاری رنج میبرند.
اما دسته دوم که دیدگاه بسیاری از رویکردهای سنتی و همچنین نظر غالب متدینین به ادیان ابراهیمی را نمایندگی میکنند، گزارههای دینی را علاوه بر معناداری، معرفت بخش نیز میدانند. یعنی آنچه بسیاری از گزارههای دینی بیان و روایت میکنند، نوعی حکایت واقعی و صادق از اموری است که به گونهای در عالم رخ داده یا خواهند داد. بر فرض مثال اگر در گزارهای دینی چنین روایت شده که عصای حضرت موسی (ع) تبدیل به اژدها شد، واقعاً و در عالم خارج چنین اتفاقی رخ داده است. این دسته از سه گروه تشکیل شده است که شامل هواداران نظریههای اشتراک لفظی، اشتراک معنوی و تمثیلی بودن زبان دین هستند. نویسنده در دو فصل هشتم و نهم این سه دیدگاه را به تفصیل بحث و بذذسی کرده و نشان داده که نظریه تمثیلی بیشترین مزایا و کمترین اشکالات را در بین همه نظریههای طرح شده درباره چیستی زبان دین دارد.
نویسنده در سه فصل پایانی (از دهم تا دوازدهم) به موضوعاتی چون معنای حقیقی، معنای مجازی و استعاره، افعال گفتاری، مراد استعمالی و مراد جدی از دیدگاه اصولیان مسلمان و فلاسفه غربی و نقد دیدگاه پل گرایس، نظریه عدم تعینِ ترجمه کواین و نقد آن، نظریه عدم تعینِ تفسیر دیویدسون و نقد آن و ارتباط این مباحث با زبان دین پرداخته است.
درباره نویسنده
نویسنده این کتاب میرسعید موسویکریمی عضو هیات علمی دپارتمان فلسفه دانشگاه مفید است. او کارشناسی «مهندسی شیمی» (۱۳۶۷) و کارشناسی ارشد «مهندسی شیمی» را در دانشگاه تهران (۱۳۷۳)، کارشناسی ارشد «فلسفه علم» را در دانشگاه صنعتی شریف (۱۳۷۶) و دکتری «فلسفه علم» را در دانشگاه بریستول / انگلستان (۲۰۰۸) گذرانده است. او همچنین از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۸۱ بهطور منظم و پسازآن بهطور پراکنده و جمعاً ۱۰ سال تحصیل در دروس مقدماتی و سطح، چهار سال تحصیل در دروس خارج فقه و اصول و دوازده سال تحصیل در فلسفه اسلامی را در کارنامه خود دارد. او پیشتر کتابی با عنوان «طراحی مفهومی فرایندهای شیمیایی» را نیز ترجمه کرده است.