به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «حکایت حمّالی که رمّال شد» نوشته مهدی حجوانی بهتازگی توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابهای طوطی» است که اینناشر برای کودکان و نوجوانان چاپ میکند.
حکایتی که توسط حجوانی در اینکتاب بازنویسی شده، برای اولینبار در کتاب «عجایبالمخلوقات» اثر محمد ابن احمد طوسی روایت شده و قرنها بعد آرتور کریستن سن. ه. استیوارد و فضلالله مهتدی (صبحی) آن را با تغییراتی روایت کردهاند. «حکایت حمالی که رمال شد» یکی از قصههای ادبیات عامیانه فارسی است. ویژگی قصههای عامیانه این است که نویسنده یا گوینده آنها مشخص نیست. بههمین دلیل در دورههای مختلف زمانی به گونههای متفاوت روایت میشوند.
حجوانی «حکایت حمالی که رمال شد» را براساس روایت مهتدی اما با پایانبندی، نثر، منطق داستانی و محتوای متفاوت روایت کرده است. اینروایت با تصویرگری راشین خیریّه همراه شده است.
داستان «حکایت حمالی که رمال شد» درباره مردی است که به اصرار همسرش وسوسه میشود شغل خود یعنی حمالی (باربری) را رها کرده و رمال (فالگیر) شود. در شغل فالگیری، پیشبینیها و کفبینیهای مرد برای دو بار درست از آب درمیآید. بههمیندلیل آوازه رمال جدید همهجا میپیچید و بهعنوان رمالباشی درباره پادشاه انتخاب میشود. اما قصههای مرد رمال، تازه از اینجا شروع میشود.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
رمال دوباره برگشت سر کار رمالی و پیشگویی. هر ماه جیره و مواجب میگرفت و دیگر نانش توی روغن بود. کسی هم کاری به کارش نداشت.
روزی از روزها شاه او را با خود به شکار برد. شاه که میخواست رمال را امتحان کند، ملخی توی مشتش پنهان کرد و پرسید: «بگو ببینم توی مشت من چیست؟»
رمال لبش را گزید و باز هم از ته دل به خودش و زنش ناسزا گفت.
بعد یاد ضربالمثلی قدیمی افتاد و زیر لب گفت: «یک بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک!»
شاه پرسید: «چه وردی داری میخوانی با خودت؟» رمال از ترس آب دهانش را قورت داد و گفت: «قربان عرض کردم یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک!»
شاه گفت: «آفرین!» و مشتش را باز کرد و ملخ از کف دستش پرید. بعد هم خندید و کیسهای طلا به مرد بخشید.
اینکتاب با ۲۸ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.