حمید علیدوستی شهرکی نویسنده و داستاننویس که بهتازگی با رمان «بُرشکن» برنده نوزدهمین جایزه قلم زرین شده، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: عنوان رمان «برشکن» از یکسنت قدیمی و دیرینه در چهارمحالوبختیاری گرفته شده که نزدیک به ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال سابقه دارد. در سنت «برشکن» هنگام دروی گندم، جمع میشدند و با هم جار میزدند و سپس در یکروز خاص که برای درو هماهنگ کرده بودند، شروع به درو میکردند. در اینسنت بنا بود کسی حق کسی را ضایع نکند و از گندم دیگری برندارد.
وی افزود: اینسنت، را میتوان کلیت داستان دانست اما در واقع دستاویز و بهانهای برای پیشبردن قصهای است که اصلش درباره روابط اجتماعی بین آدمهاست. اینروابط هم مربوط به دوره خاصی از تاریخ معاصر ایران است که قانون اصلاحات ارضی توسط پهلوی دوم اجرا شد. در آندوره کشاورزی صنعتی با ورود تراکتور منسوخ شد و با ورود صنعت به کشاورزی، شیوه کار کشاورزان تغییر کرد. اما تا زمانی که درو با دست انجام میشد و سنت «برشکن» وجود داشت، یکسری اوهام و خرافات هم همراهش رواج داشت که مثلا اگر کسی از درو عقب بیافتد، زندگی از او رو برمیگرداند یا زنش میمیرد.
اینداستاننویس در ادامه گفت: اینخرافات، باورهایی بود که مالکهای بزرگ میخواستند با رواج آنها بین مالکهای خردهتر ترس به وجود بیاورند. سنت برشکن هم باعث شد اینباورهای خرافی شکل نمادین به خود بگیرند.
علیدوستی شهرکی درباره سفارشی یا غیرسفارشیبودن طرح یا داستان «برشکن» گفت: پیش از اینکه داستانویس باشم، فیلمساز هستم و سیسال است که فیلم میسازم. من بازنشسته صداوسیما هستم و در اینمدت سیسال فیلمسازی سعی کردم کلا سفارشی کار نکنم. بنابراین داستان «برشکن» هم کاملا آزادانه نوشته شد و زاییده تخیل خودم بود. درباره ژانر و موضوع آن، میتوانم بگویم که یکاثر سیاسی که مربوط به ایران پیش از انقلاب باشد، نیست. چون همه نسلهای ما یکسری مشکلات مشابه در روابط اجتماعی خود دارند. اگر فردی اینداستان را امروز بخواند و فرد دیگری هم آن را در برهه صدسال آینده بخواند، باز احساس میکند که جامعه، همانجامعه است. همینمساله روابط اجتماعی که در نسلهای مختلف تکرار میشوند، در نوشتن اینکتاب در اولویت اول بود. من روستازاده هستم و فضای روستا را از نزدیک دیدهام. درباره برشکن و خیلی از سنتهای پیشین هم از بزرگترها چیزهایی شنیدهام. بنابراین قصهای را طراحی کردم که کاملا تخیلی بود و سنت برشکن هم ابزار خوبی برای رنگامیزی اینقصه بود. اما همانطور که گفتم اصل قصه، براساس اینسنت نیست بلکه برپای روابط بین آدمها شکل میگیرد و سنت برشکن و یکماجرای عاشقانه آن را جذابتر میکنند.
وی گفت: در قدم ابتدایی، به پیرنگ و اصل و شاکله داستان رسیدم؛ بعد آن را نوشتم و البته پس از نوشتن هم اصلاحاتی روی آن انجام دادم.
نویسنده کتاب «وضعیت های نمایشی در شاهنامه فردوسی» گفت: داستانهای امروزی، بیشتر حول و حوش روابط دختر و پسر و مسائل عشق و عاشقی قرار دارند و بهنظرم تکرار اینکلیشه نخنما را آنقدر در سینما، تلویزیون و داستان دیدهایم که مخاطب از آن زده شده است. من در نوشتن «برشکن» سعی کردم داستانی ارائه کنم که هم جدید باشد، هم حرف امروزی بزند و هم درد دل جامعه باشد. خوشبختانه دوستانی که آن را خواندهاند، تا به حال بازخورد مثبت از خود نشان دادهاند. سعی من این بود که از زاویه جدیدی به مساله نگاه کنم. ضمن اینکه ویژگی بومگرایی هم در اینداستان به کار گرفته شده و سعی شده با استفاده از فضای روستا، از جامعه شهری و آپارتمانی دوری شود. چون خیلی از داستانهای امروزی در شهر و آپارتمان جریان دارند. اما «برشکن» فضاها و اماکن متفاوتی برای شکلگیری قصهاش دارد.