به گزارش خبرنگار مهر، امروز اول رجب مصادف با میلاد حضرت امام محمد باقر (ع) است به همین مناسبت علیرضا خاتم در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به تبیین مقام علمی آن امام پرداخت. متن این یادداشت بدین شرح است:
پنجمین پرتو از انوار مقدس ولایت و امامت در اول ماه رجب سال پنجاه و هفت هجری در شهر مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر گرامی آن حضرت، وجود مقدس امام سجاد علیه السلام و مادر بزرگوار ایشان، فاطمه دختر امام مجتبی علیهماالسلام بود؛ در نتیجه امام باقر علیه السلام اولین شخصی است که والدین گرامیشان هر دو فاطمی بودند.
انقلاب علمی
در زمانی که به دلیل کشمکشهای سیاسی و جنگ بر سر قدرت، از معارف امامان قبل چیزی باقی نمانده بود [۱] امام باقر علیه السلام انقلاب علمی و نهضت فرهنگی گستردهای را آغاز کرد. وسعت تحول صورت گرفته به اندازهای بود که میتوان وی را مهمترین بنیانگذار معارف اسلامی دانست. خدمات علمی امام باقر علیه السلام چنان چشمگیر و بی سابقه بود که معنای دقیق لقب «باقر؛ شکافنده علم» را برای همگان به تصویر کشید.
علم امام باقر علیه السلام در بیان اندیشمندان اهل تسنن
دانشوران اهل تسنن، با مشاهده گستره علمی و پهنه بیکران دانش امام باقر علیه السلام، زبان به تحسین و تمجید گشوده که به ۳ مورد از آنها اشاره میکنم:
۱. عبدالله بن عطاء
وی که از معاصرین امام باقر علیه السلام است در توصیف حضرت میگوید: علما و دانشمندان را پیش هیچ کسی کوچکتر از آنچه نزد ابو جعفر بودند، ندیدم. وی در ادامه میافزاید: مشاهده کردم عالمی همچون حکم [بن عتیبه] مانند یک شاگرد در نزد او بود .[۲]
۲. ابن ابی الحدید معتزلی
امام باقر سلام الله علیه بزرگ فقهاء اهل حجاز بود و مردم از او فقه را آموختند. وی به «باقر» ملقب گردید و او باقر علم بود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) او را به «باقر» ملقب کرده بود .[۳]
۳. محی الدین نووی
وی که از علمای شافعی مذهب است در تشریح علم امام باقر می نگارد: ابو جعفر معروف به باقر بود و به این اسم نامیده شد چرا که علم را شکافت و او اصل علم و علوم مخفی را میشناخت .[۴]
عرصه علمی امام باقر علیه السلام
فعالیت علمی امام باقر علیه السلام در عرصههای مختلف صورت پذیرفت و در عصر ایشان، شیعه تدوین فرهنگ خود را که شامل فقه، تفسیر، عقاید و اخلاق بود آغاز کرد .[۵]
عرصه تفسیر
امام باقر علیه السلام در عرصه تفسیر تحولی عظیم ایجاد کرد. ایشان از آنجایی که شناخت قرآن، تشخیص متشابهات، و تفکیک ناسخ و منسوخ آن را منحصر در اهل بیت علیهم السلام میدانست ،[۶] با تشکیل جلسات تفسیر، پاسخ به سوالات و شبهات و نگارش کتاب تفسیری، میدان مباحث تفسیری را گسترش داد .[۷]
عرصه حدیث
علم حدیث در نزد امام باقر علیه السلام از اهمیت بسزایی برخوردار بود و همواره اصحاب و شاگردان خود را به همت گماشتن در این عرصه تشویق میکرد. ایشان تنها به نقل و نشر حدیث اکتفا نمیکرد بلکه فهم حدیث و معنای آن را هدف اصلی قرار داده بود. این علم آن چنان مهم جلوه کرد که معیار رتبه و جایگاه شیعیان قرار گرفت همانگونه که امام باقر علیه السلام فرمود: مراتب شیعیان ما را با میزان روایتکردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید؛ و معرفت، همان شناخت روایت و درایة الحدیث است؛ و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان میرسد .[۸] ثمره نهضت حدیثی امام باقر علیه السلام، تربیت راویانی همچون محمد بن مسلم با نقل ۳۰ هزار حدیث و جابر جعفی با نقل ۷۰ هزار حدیث بود .[۹]
عرصه اعتقادات
با توجه به شرایط سیاسی زمان امامت امام باقر علیه السلام که زمینه انتقال قدرت از بنی امیه به بنی عباس فراهم شده بود، فشار و کنترل از سوی دستگاه حکومت کمتر گشته و شرایط را برای ظهور و بروز افکار مختلف فراهم کرد. از این رو افکار انحرافی در جامعه گسترش یافت.
در چنین اوضاع آشفتهی اعتقادی، امام علیه السلام ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح اسلام، به مبارزه علمی با عقاید باطل مبادرت ورزید و انقلابی گسترده در این عرصه ایجاد کرد. از جمله مباحث مهم اعتقادی که حضرت به آنها میپرداخت میتوان به مساله «عجز عقل انسان از درک حقیقت خدا »[۱۰] و «ازلی بودن پروردگار »[۱۱] و «تبیین مقام امامت و وجوب اطاعت از ا و»[۱۲] اشاره کرد.
یکی از مهمترین اقدامات حضرت، را میتوان مقابله با اسرائیلیات (عقاید باطلی که یهودیان به ظاهر مسلمان ایجاد کرده بودند )[۱۳] و مناظره با بزرگان و اندیشمندان مختلف آن زمان دانست. از جمله این مناظرات میتوان به این موارد اشاره کرد: مناظره با اسقف مسیحیان، مناظره با هشام بن عبدالملک، مناظره با حسن بصری، مناظره با نافع بن ازرق و مناظره با قتاده بن دعامه [۱۴]
خدمات علمی و معنوی امام علیه السلام باعث شد که نام و آوازه حضرت روز به روز در بلاد مسلمین فزونی یابد و این مساله باعث نگرانی دستگاه حکومت گردید و هر چه تلاش کردند نتوانستند امام را از چشم مردم بیندازند و سرانجام طاغوت زمان؛ هشام بن عبدالملک آن حضرت را در هفتم ذی الحجة سال یک صد و چهارده مسموم کرده و به شهادت رساند .[۱۵] سلام خدا بر او در روزی که به دنیا آمد و در روزی که به شهادت رسید و در روزی که دوباره برانگیخته میشود.
پی نوشت:
[۱] الارشاد، ج ۲، ص ۱۵۷.
[۲] حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج ۳ ص ۱۸۶.
[۳] شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۱۶۴.
[۴] تهذیب الاسماء و اللغات، ج ۳، ص ۱۰۳.
[۵] حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص ۲۹۳.
[۶] پیشوایان هدایت، ص ۳۲۰.
[۷] الفهرست ابن ندیم، ص ۵۹.
[۸] حیاة الامام محمد الباقر، ج ۱، ص ۱۴۰.
[۹] ائمتنا، ج ۱، ص ۳۴۷.
[۱۰] کافی، ج ۱، ص ۸۲.
[۱۱] همان، ص ۸۸.
[۱۲] همان، ص ۱۸۵.
[۱۳] بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۵۴.
[۱۴] کافی، ج ۸، ص ۳۱۱.
[۱۵] بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۱۲.