تصویب قانون ممنوعیت ورود حیوانات خانگی به محیط بازی کودکان سبب به راه افتادن طوفان مجازی برابردانستن حقوق حیوانات با انسان‌ها شده است، مقوله‌ای که صرفا با آن احساسی برخورد شده نه منطقی.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه_ فاطمه میرزاجعفری: در دنیای امروزی و به خصوص در شهرهای بزرگ افراد بسیار زیادی را می‌توان مشاهده کرد که سگ‌های بزرگ و کوچکی را با خود حمل می‌کنند این افراد عموماً حیوان همراه خود را به چشم یک همدم می‌بینند و با او انس و الفت زیادی برقرار می‌کنند.

به عبارت دیگر می‌توان گفت سگ گردانی به تفریح جدید برخی جوانان تبدیل شده است و بسیاری از آنها با نگهداری‌های لاکچری و فانتزی از حیوانات خود این کار را نشانه شیک بودن خودشان می‌دانند.

اگر تا چند وقت پیش نگه داشتن سگ فقط مربوط به افراد با خانه‌های بزرگ، ویلاها و باغ‌ها که محل نگهداری از حیوان را دارا هستند بود، ولی اکنون این مساله به دارندگان آپارتمان‌ها هم سرایت کرده است، افرادی که حتی یک حیاط کوچک اختصاصی هم ندارند و مجبورند برای اینکه حیوان بیگناه هوایی به سرش بخورد آنها را راهی فضاهای مشترک با سایر انسان‌ها از جمله کوچه و خیابان و پارک‌ها کنند که گاهی این رفتار سبب ایجاد آزار و اذیت و سلب آرامش از سایر شهروندان به خصوص کودکان می‌شود.

شاهد این مطلب حملات حیوانات به افراد مختلف به خصوص کودکان است که موارد بسیار زیادی را می‌توان از این نمونه بر شمرد. جدای از این برخی از افراد فوبیای سگ دارند و هر چند سگ هیچ آزاری هم نداشته باشد و صرفاً پارس کند، دچار وحشت فراوانی شده به گونه‌ای که تا چند روز برای خروج از خانه دچار استرس می‌شوند یا شب‌ها کابوس می‌بینند.

برای اینکه فکری به حال این معضل شود باید قانون درستی تصویب شود که در سال ۱۳۹۳ طرحی مبنی بر اینکه به همراه داشتن سگ در معابر عمومی بدون الزامات آن شامل جریمه‌های نقدی سنگین و حتی مجازات حبس باشد به مجلس شورای اسلامی داده شد که متأسفانه راه به جایی نبرد و خبری از تصویب آن نشد.

ماجرای تصویب یک قانون

همین چند روز پیش در صحن شورای شهر یک فوریت جداسازی در خصوص محل گردش حیوانات خانگی از محل بازدید کودکان در بوستان‌های شهر تهران مورد بحث و گفت و گو قرار گرفت و اعضای شورا نظراتشان را در این زمینه مطرح کردند و بنا بر نظر اعضای شورا باید جایی برای بازی کودکان و آرامش آنها فراهم شود چراکه به دلیل افزایش ورود حیوانات خانگی بسیاری از خانواده‌ها برای حضور در بوستان‌ها دچار چالش شده‌اند و خوشبختانه این طرح تصویب شد.

حیوان داری یا حیوان آزاری؟

همه چیز از توئیت یکی از کاربران فضای مجازی و روایت اضطراب و دلهره‌ای که خودش و فرزندش در یکی از پارک‌های بازی با حضور یک سگ تجربه کردند شروع شد اما مثل همیشه یکی از بازیگران حاشیه ساز پا به میدان گذاشت و سبب داغ شدن تنور بحث و گفت و گوها شد؛ مهناز افشار بازیگر آلمان نشین در پاسخ به این کاربر نوشت: «از کودکی به بچه‌ها عشق به حیوانات، انسان‌ها و طبیعت را یاد بدیم و فرهنگ طبیعت دوستی و حیوان دوستی و انسان دوستی را پرورش بدیم آن وقت طبیعت در امان خواهد ماند و حیوان و انسان هم هم زیستی رو یاد خواهند گرفت شاید هم برکت و خوشی و شادی هم به زندگی‌ها راه پیدا کند!!»


واقعیت آن است که کسی نمی‌گوید حیوان‌ها را نباید دوست داشت بلکه آنها هم مخلوق خداوند هستند اما موافقان این قوانین و برابری حقوقی از جمله یکی بودن محل بازی کودکان و حیوانات و یا عدم ممنوعیت حضور سگ‌ها در هر محله و منطقه‌ای باید بدانند که این مسئله سبب لطمات جبران ناپذیری خواهد شد و افراد باید قبل از اینکه آنقدر هیجان زده رفتار کنند؛ مدافع حقوق حیوانات باشند و با نگهداری از آنها زیست این حیوانات را نیز تغییر ندهند چراکه با لاکچری بازی‌های بیهوده به نوعی هم حیوان آزاری می‌کنند و باید کمی واقع‌بینانه تر به این مسئله نگاه کنند.

در همین روزها که طوفان فضای مجازی سگ گردانی خاموشی‌های گاه و بیگاه و طولانی و پیک پنجم دلتای هندی را پنهان کرده است؛ مادری شاهد افتادن آخرین مژه‌های دخترک دوسال و نیمه‌اش است؛ زینب تابستان سه سال پیش به همراه مادرش برای گردش به بیرون رفته است و در نزدیکی کوچه شأن مورد حمله سگی که توسط صاحبش بدون قلاده بوده است قرار گرفته و حالا پس از گذشت سه سال ترس و اضطراب ناشی از این حمله مشکلات روحی فراوانی را برای زینب کوچک به همراه داشته است و تمام موهای سر و صورتش از ترس این اتفاق ریخته است؛ جالب است که بدانید صاحب سگ بلافاصله پس از دیدن حمله سگ به زینب پا به فرار گذاشته است و عواقب این اتفاق فقط برای یک کودک دوساله مانده است که باید برای زندگی بجنگد.

قوانین سختگیرانه نگهداری از حیوانات

اتفاقاتی از قبیل ماجرای زینب بسیار زیاد است و هر چند وقت یک بار سر و صدایی در فضای مجازی به راه می‌اندازند اما به جایی نمی‌رسند همه اینها نشان می‌دهد که ما نیازمند تصویب یک قانون کامل در خصوص نگهداری از سگ در محیط‌های متراکم انسانی از جمله شهرها هستیم. حامیان این روزهای لغو ممنوعیت ورود و جداسازی محیط بازی کودکان از حیوانات شاید نمی‌دانند که در بسیاری از کشورهای مختلف از قبیل سوئد، کانادا، آمریکا، ژاپن، استرالیا قوانین بسیار سختگیرانه ای برای نگهداری از سگ‌ها دارند.

بنا بر گزارش رسانه «فرنگ نوشت» کاربری در همین خصوص در فضای مجازی نوشت: «در آمریکا قوانین بسیار سختی برای نگهداری از سگ‌ها مثل ممنوعیت ورود سگ‌ها به محوطه بازی کودکان، ممنوعیت رهاسازی سگ‌ها بدون قلاده در پارک‌ها و جریمه‌های سنگین برای رها کردن مدفوع سگ دارد.»

کاربر دیگری به نام نسرین نوشته است: «من در کانادا زندگی می‌کنم و چند وقت پیش به ایران آمده بودم متأسفانه در یکی از روزها که برای خرید به بیرون از منزل رفته بودم با سگ جرمن شپرد خیلی بزرگ و ترسناکی مواجهه شدم که صاحبش قلاده اش را رها کرده بود؛ متأسفانه شرایط در ایران به شکلی است که اگر اعتراضی به این وقایع کنی متهم به دوست نداشتن حیوانات می‌شوی.»


اسماً کاربر دیگری است که با انتشار عکسی از صاحب سگی که در حال جمع کردن مدفوع سگ خود است نوشت: «در اتریش رهاسازی مدفوع سگ جریمه ۵۰ یورویی دارد و در صورت عدم انجام این کار برای دفعه‌های بعد این مبلغ بیشتر هم می‌شود.»
محمد نیز نوشته است: «به عنوان یک پدر در این شرایط کرونایی که فرزندانم بحران خانه نشینی را پشت سر می‌گذرانند نگرانم که نمی‌توانم برای چند ساعت بازی کودکانه آنها را به پارک و یا محل بازی ببرم و عمیقاً معتقدم که باید مقوله سگ گردانی به طور جدی دنبال شود.»

در ژاپن هم حمله سگ‌ها به افراد دیگر قوانین و جریمه بسیار سنگین و جبران ناپذیری برای صاحب سگ دارد؛ در ایرلند هم حضور سگ‌ها نه تنها در محیط بازی کودکان بلکه در تاکسی و اتوبوس و هر مکانی که جنبه عمومی داشته باشد نیز ممنوع است؛ در روسیه نیز طبق قانون ۱۳ فدرال سگ‌ها حتماً باید با بند و قلاده در آسانسور و زمین بازی بچه‌ها باشند.

اما فارغ از نیاز جامعه به بهره‌مندی از قوانین مشخص و حتی سختگیرانه برای نگهداری از سگ و گربه باید برای حل این مسئله هم به صورت ریشه‌ای فکر شود و قبل از تصویب قوانین باید دید چرا تا این اندازه جامعه ما به میزان قابل توجهی به نگهداری از حیوانات خانگی به خصوص سگ و مقوله‌ای به نام سگ گردانی روی آورده است و چرا تا این اندازه با این مسئله به صورت هیجانی برخورد می‌شود.