کرامت حافظی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اهمیت رودخانه کارون در شکلگیری تمدن شهری در خوزستان اظهار کرد: کارون به عنوان رودخانه بسیار مهم جلگه خوزستان و مهد اولین تمدنهای بشری در جهان است.
وی افزود: این رودخانه که زمانی شکوه فراوانی داشت تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران بود به طوری که در زمان اکتشاف نفت در مسجدسلیمان پنجم خرداد سال ۱۲۸۷ خورشیدی (۱۹۰۸ میلادی) کشتیها حتی تا نزدیک مسجدسلیمان در منطقه درب خزینه باراندازی میکردند.
این فعال زیست محیطی خوزستان تصریح کرد: در آن زمان تجهیزات اکتشاف نفت در آن سالها از طریق خلیجفارس و سپس اروندرود وارد کارون میشدند و پس از عبور از بنادر خرمشهر، اهواز و شوشتر تا بارانداز درب خزینه میآمدند و از آنجا ابتدا با ارابهها و سپس با خط آهن درب خزینه – مسجدسلیمان حمل میشد.
حافظی گفت: این نمایی از کارون پر آب و پرطراوت پیش از سدسازیها و انتقال آبها بود اما امروز کارون این رود تمدن ساز کهن چه وضعی دارد؟
وی یادآور شد: امروز تاکنون ۶ سرشاخه دائمی از یخچالها و برفچالهای کارون در زاگرس بختیاری به طور کامل و سالیانه به فلات مرکزی انتقال مییابد و آورد آنها به جلگه تشنه خوزستان نمیرسد؛ همچنین سد کوهرنگ سوم هفتمین انتقال آب از سرشاخههای کارون نیز با هزینه صنایع آب بر فلات مرکزی در حال ساخت است.
این فعال زیست محیطی خوزستان تصریح کرد: پس از ساخت سد کوهرنگ سوم دیگر آبی از زردکوه اصلیترین سرچشمه کارون به خوزستان سرازیر نخواهد شد و آب یخچالها و برفچالهای آن توسط صنایع آب بر فلات مرکزی بلعیده میشوند.
وی ادامه داد: بهشتآباد و سمیرم که دیگر سرشاخههای کارون هستند و مقدمات انتقال آب در حال فراهم شدن است.
به گفته حافظی، وضع امروز کارون به قدری وخیم شده است که آب کارون توان ورود به خلیجفارس را ندارد و آبشور دریا، کارون را پس میزند و وارد کارون میشود و این تعادل آبشور دریا و شیرین کارون به قدری به هم خورده است که نخلستانهای آبادان و خرمشهر و اروندکنار در حال نابودی هستند.
وی بیان کرد: حتی وزارت نیرو اقدام به ایجاد سد مارد برای قطع ارتباط کارون با دریا برای جلوگیری از ورود آب دریا کرده است که مشکلات زیست محیطی جدی دارد و جلوی مهاجرت ماهیان مهاجر دریا به رود را میگیرد.
عضو کمیته ثبت جانداران خوزستان گفت: از یک سو سرشاخههای زلال و شیرین کارون عمدتاً برای غیر شرب با بالا بردن فراوان هزینه تولید محصولات صنعتی و کشاورزی به فلات مرکزی انتقال یافتهاند و از سوی دیگر فاضلاب فراوان وارد رود کارون میشود.
حافظی افزود: وزارت نیرو آنقدر به انتقال آبها توجه دارد که وظایفی مانند تصفیه فاضلاب را فراموش کرده و اولویتی برای این وزارت ندارد.
وی بیان کرد: کارون نیمهجان و از نفس افتاده امروز حتی توان تأمین آب شرب کارون نشینان را ندارد و این ابتدا نابودی کرخه به وسیله فشار کارون است به طوری که تأمین آب شرب اهواز، آبادان، خرمشهر و شهرهای ساحل کارون به جای کارون بر گردن کرخه افتاده است و با طرح آبرسانی غدیر آب شرب شهرهای حاشیه کارون از کرخه تأمین میشود.
عضو کمیته کلی ثبت حیاتوحش ایران ادامه داد: وزارت نیرو همچنین به جای تأمین برق از انرژیهای دیگر مانند انرژی خورشیدی و انرژی باد، بار تأمین برق در خوزستان را با سدهای برقآبی گره زده است.
حافظی تصریح کرد: این در شرایط تغییرات اقلیمی فاجعهبار است و در صورت کاهش بارشها در سالهای آینده و تداوم انتقال آبها ممکن است که سدهای برقآبی از مدار تولید برق خارج شوند و این برای تابستان گرم و طاقتفرسا خوزستان فاجعه است.
فشار به کرخه
وی گفت: بنابراین این موضوع که کرخه مسئول تأمین آب شرب و برق خوزستان است به طور غیرمستقیم باعث فشار به زیستبوم کرخه و هورالعظیم میشود.
این فعال زیست محیطی خوزستان افزود: در موضوع کرخه نیز تأمین حق آبه و جریان زیستی طبق قانون «حفاظت از تالابها» باید مقدم بر کشاورزی و صنعت باشد و مطالبه آب نه فقط از سد کرخه بلکه باید از سدهای کرخه و حوضه آبریز کرخه باشد.
به گفته حافظی، کرخه نام رودخانهای است که از مجموع رودهای غرب زاگرس در استانهای کرمانشاه، همدان، ایلام، لرستان و خوزستان سرشاخه میگیرد و مجموع آب رودهای کشکان، کهمان، گاماسیاب، قره سو، زال، کاکا رضا، سرابله، چرداول و سیمره پس از وارد شدن به جلگه خوزستان نام کرخه به خود میگیرند و هورالعظیم در انتهای حوضه آبریز این رودهاست.
وی یادآور شد: طبق قانون حفاظت از تالابها تأمین جریان زیستی کرخه و حق آبه زیستی تالاب هورالعظیم باید از مجموع این رودها و حوضه آبریز کرخه تأمین دائم شود.
این فعال زیست محیطی خوزستان تصریح کرد: تأمین نشدن دائمی حق آبه زیستی کرخه و هورالعظیم علاوه بر نابودی تالاب هورالعظیم به عنوان گنج تالابهای خاورمیانه باعث نابودی معیشت هور نشینان و مهاجرت آنها و تبدیل شدن جمعیت مولد اقتصادی به جمعیت حاشیهنشین میشود و علاوه بر خسارات جبرانناپذیر زیست محیطی باعث ایجاد معضلات اجتماعی میشود.
حافظی گفت: راه کار اصولی در این شرایط تجدید نظر روی سدهای فراوان حوضه آبریز کرخه و همچنین جلوگیری از انتقال آبهای کارون است چرا که هیچ آب مازادی در کشور برای انتقال وجود ندارد و در صورت انتقال رودها و چشمههای آب شیرین کشور علاوه بر نابودی محیط زیست و غیر اقتصادی بودن این اقدامات تعارضهای اجتماعی نیز به وجود میآید.
وی بیان کرد: چرا که نمیشود آب را از دهان فردی تشنه گرفت و آن را برای صنعت و کشاورزی غیر اقتصادی جای دیگر آن هم با هزینه کلان بیت المال تلف کرد و بعد از آن از فرد تشنه نیز توقع اعتراض نکردن داشت.
عضو کمیته ملی ثبت پرندگان ایران ادامه داد: هر چند که انتقال آب از خلیجفارس برای صنایع آب بر فلات مرکزی هم مانند انتقال آبهای کارون غیر اقتصادی و غیرعقلانی است اما با توجه به اصرار مافیای آب انتقال آبها از خلیجفارس تعارض اجتماعی ایجاد نمیکند.
حافظی گفت: در حوضه آبریز کرخه باید تغییر جدی مدیریت آب صورت گیرد و جلوی دستاندازی به کرخه در بالادست نیز گرفته شود چرا که با وضع فعلی در چشمانداز این رودخانه جز نابودی چیزی دیده نمیشود.
وی تصریح کرد: اما اقدام فوری در این فصل برای تأمین جریان زیستی و حق آبه زیستی هورالعظیم باید طبق قوانین موجود حفاظت از تالاب با مقدم بودن حق آبه تالاب بر صنعت و کشاورزی اجرا و بر حسن انجام این قانون نظارت شود.
معرفی کشت جایگزین
این فعال زیست محیطی خوزستان درباره مشکل کشاورزان هورنشین توضیح داد: مشکلات معیشتی کشاورزان نیز در شرایط تنش آبی باید با کشت جایگزین و کم آب بر یا تأمین خسارت از طریق وزارت کشاورزی پیگیری شود.
حافظی با یادآوری تبعات وخیم و پیامدهای منفی اجتماعی تأمین نشدن حق آبه هور تصریح کرد: اگر آب کم باشد و فقط به اندازه تأمین حق آبه زیستی تالاب هورالعظیم باشد، این تأمین بر سایر مصارف مانند کشاورزی و صنعت طبق قانون مقدم است.
وی تأکید کرد: حریم بانی وزارت نیرو موظف به اجرای این قانون است چرا که با نابودی هورالعظیم، این تالاب به بزرگترین کانون ریزگرد تبدیل میشود و فجایع زیست محیطی دامنگیر همه میشود.
حافظی با اظهار امیدواری به تغییر نگرش به حکمرانی آب و درک اهمیت جلوگیری از نابودی محیط زیست افزود: باید جریان زیستی رودخانهها و تأمین حق آبه زیستی تالابها و زیستبومها به رسمیت شناخته شود.
این فعال زیست محیطی خوزستان گفت: نابودی محیط زیست با پول و ثروت قابل جبران نیست و اهمیت محیط زیست حتی بیشتر از اقتصاد است.