به گزارش خبرنگار مهر، علی اکبر محتشمیپور از انقلابیون قدیمی و یار دیرین امام راحل کشورمان چندی پیش به دیار باقی شتافت. سیدرضا تقوی، نماینده مجلس شورای اسلامی در یادداشتی به معرفی ویژگیهای شخصیتی وی پرداخته است.
این یادداشت به سفارش موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی نگاشته شده و به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
سالهای آخر دهه چهل در حوزه علمیه قم سرگرم درس و بحث بودم و در مناسبتهایی که پیش میآمد و مناسبتهای تبلیغی مانند ماه مبارک رمضان و محرم که درسهای حوزه علمیه تعطیل میشد به اطراف و اکناف سفر میکردیم و به تبلیغ امور مربوط به دین و دیانت و نشر معارف اسلامی میپرداختیم و در مناسبتهای مذهبی و بهرهگیری از همین فرصتها به روشنگری و ترویج افکار و اندیشههای انقلابی و انقلابیون نیز تلاش قابل توجهی داشتیم.
در دوران سیاه طاغوت، از انقلاب الجزایر و مبارزان آنکه کشورشان بیش از یک قرن (۱۳۰ سال) در اشغال فرانسویان بود یاد میکردیم و بر ملت و مبارزان آن به رغم جنایتهای هولناک دولت و ارتش اشغالگر فرانسه، به سلطه استعماری متجاوزان پایان دادند و از آزمون بزرگ تاریخی، پس از سالها مبارزات خونین خود سر افراز بیرون آمدند درود میفرستادیم و از این طریق ذهن و ضمیر مردم را به عصیان علیه طاغوتیان آماده میساختیم.
همچنین از مجاهدان فلسطینی با تجلیل و تکریم نام میبردیم و راه و رسم انقلاب و مبارزه را برای مردم به ویژه جوانان پر شور آن دوران تشریح میکردیم. مقاومتها و مجاهدتهای رزمندگان الجزایری و فلسطینی چون جمیله بو پاشا، احمد بن بلا، احمد جبرییل، یاسر عرفات، عزالدین قسام و … نمونههایی از مبارزه و مقاومت بودند که در فضای خفقان آن دوران سیاه طاغوتیان، لذت جهاد و پیکار با ستمگران را در جان شنوندگان مینشاند.تصویر صحنههای دلخراش (دیر یاسین) و (کفر قاسم) که فلسطینیان مظلوم توسط صهیونیستهای اشغالگر، به شیوههای ددمنشانه قتل عام شده بودند روح و روان انسانهای آزاده را متاثر میکرد و خشم و کینه را نسبت به جنایتکاران بر میانگیخت.
در آن زمان در میان آن همه روایات و سخنان ارزشمند و نورانی پیشوایان معصوم (ع) بیشتر روایات جهاد را برای سخنرانیهای خود انتخاب میکردم.و از جهاد و مجاهدتهای مجاهدان صدر اسلام مثال میآوردیم.از میان صحابه پیامبر، بعد از ایثار و فداکاریهای امیر مومنان حضرت علی (ع) چهره عصیانگر (ابوذر غفاری) را علیه ظلم و تبعیض و بی عدالتی و سمیه به عنوان نخستین بانوی شهید در دفاع از آرمانهای رهبری انقلاب و از بلال به عنوان سنبل مقاومت و … شاهد میگرفتیم تا روحیه انقلابی مردم را تقویت نماییم. از عاشورا و عاشوراییان بخاطر غنای اعتقادی و مبارزاتی و به جهت پیوندی که مردم به لحاظ عاطفی و احساسی با این واقعه دارند بیشترین استفاده و نتیجه گیری های انقلابی در سخنرانیها داشتیم. مایههای عاشورایی را با جهت گیری های آزادیخواهانه و ستم ستیزی با یزیدیان را برای مردم تفسیر میکردیم.
از قطعات ادبی و اشعار شاعران آزاد اندیش، آن قطعهها و فرازهایی مورد استفاده و چاشنی سخن قرار میگرفت که در شور آفرینی و بستر سازی انقلاب نقش کارسازی داشته باشد و به جریان مبارزه مدد برساند. در چنین شرایطی رفته رقته در فضای مساجد، حسینیه ها و در جمع هیاتهای مذهبی و عاشورایی نسل جدیدی بر محور جریان انقلاب حسینی هرچند به کندی شکل میگرفت و حاکمیت طاغوتی و عواملش را به شدت نگران روشنگریهای انقلابی از موضع مبارزاتی و عاشورایی میکرد.زیرا بازخوردهای این روشنگریها به ندرت خود را به نمایش میگذاشت.
لازم به تذکر است که در به وجود آوردن چنین وضیعتی و فراهم ساختن چنین امکاناتی تنها روحانیون و روشنفکران معتقد و آزاده نبودند که این جریان را مدیریت میکردند بلکه تعداد قابل توجهی از معتمدین، انقلابیون و مقلدان امام خمینی (ره) بسترهای لازم و زمینههای این روشنگریها را به وجود میآورند.
یکی از چهرههای با اخلاص، متدین بی ادعا و با فضیلت که در سلک بازار و بازاریان بود و در آگاهی بخشیهای انقلابی نقش داشت مرحوم حاج سید حسین محتشمی پور، پدر گرامی حجتالسلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمی پور بود. آن مرحوم از شخصیتهای مورد اعتماد علمای مبارز تهران و برخی از اساتید و مدرسان انقلابی حوزه علمیه قم بود. در میدان گمرک تهران مغازه داشت و به کمک فرزندانش امور آن مغازه را تدبیر میکرد.
در یکی از آن سالها که اشاره رفت و روزهایی که به تعطیلات تابستانی حوزه علمیه نزدیک میشدیم.آقای حاج سید حسین محتشمی پور با راهنمایی و معرفی یکی از اساتید انقلابی حوزه، گویا آیت الله محیالدین فاضل هرندی اصفهانی، به منزل ما آمد و فعالیتهای خود و جمعی از معتمدین و متدینین تهران را در ارتباط با تبلیغ و ترویج فرهنگ دینی بیان کرد و سپس از من دعوت نمود که امسال وقت تعطیلات تابستانی خود را در اختیار برنامههای تبلیغی ایشان قرار بدهم.
آقای محتشمی پور فرمودند: ما طی این برنامهریزی مشخص تصمیم گرفتهایم تا تعدادی از روستاها و مناطق اطراف تهران را زیر پوشش تبلیغی قرار بدهیم. چون رفت و آمد گردشگران تابستانی به این روستاها بخصوص مناطق خوش آب و هوا زیاد میشود و طبعاً فرهنگ و زندگی خوب و ایمان مردم منطقه را تحت تاثیر قرار میدهند لذا تعدادی از طلاب فاضل و انقلابی را جهت تبلیغ در این مناطق متمرکز میکنیم تا به ترویج معارف اسلامی و تربیت نیروهای جوان منطقه اقدام نمایند.
آن مرحوم گفتند: ما برای شما سه روستای سنگان را که از توابع بخش کن میباشد در نظر گرفتهایم و با معتمدین و بزرگان آن روستا صحبت کردهایم، مکان و منزل برای شما با خانواده آماده است تا چند روز دیگر در تهران به منزل ما بیایید تا شما را به محل ماموریت خود راهنمایی کنیم. من پیشنهاد خیرخواهانه و دلسوزانه آن مرد شریف را که از عمق جان و ایمانش اظهار میداشت پذیرفتم و طبق قرار چند روز بعد به تهران رفته و میهمان ایشان شدیم. سپس ما را به روستایی در سنگان بردند و در منزل مرحوم یاسری که یکی از بزرگان آن دیار بودند اسکان دادند. ما در طول تابستان مورد محبت این خانواده مومن و مردم سنگان بودیم بویژه یکی از فرزندان آقای یاسری بنام محمد رضا که از شاعران ارزشمند این دوران و صاحب دیوان شعر هستند متخلص به ((چمن)) بیشتر زحمات مارا متحمل میشدند خداوند ایشان را که در سال ۱۳۹۹ به رحمت ایزدی پیوستند با اولیا الهی مشحور فرماید. آقای محتشمی به معتمدین و آقای یاسری در مورد تشکیل جلسات، تنظیم برنامههای تبلیغی، اقامه نماز جماعت و بیان مسائل شرعی سفارشات لازم را کردند. از این تاریخ به بعد من با خانواده محتشمی پور کم و بیش ارتباط داشتم. گاهی که به تهران میآمدم در مسیر رفت و آمد به منزل آقای محتشمی پور و یا مغازه آن مرحوم میرفتم تا تجدید دیدار حاصل گردد.
آن زمانی که من با این خانواده آشنا شدم فرزند ارشدشان مرحوم حجت السلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمی پور در ایران نبودند. او به عشق امام خمینی (ره) و برای اینکه به دست ماموران ساواک شاهنشاهی اسیر نشود در سال ۴۵ از ایران خارج شده بودند و در نجف اشرف، در خدمت امام خمینی حضور یافت تا با همفکری و همراهی دوستان از همان نجف به شیوههای مختلف پیامها و اندیشههای امامشان را به ایران منتقل کنند و زمینه را برای ایجاد و احداث یک انقلاب شکوهمند فراهم سازند.
اینجانب پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آقای سید علی اکبر را زیارت نکرده بودم ولی از زبان پدر و برادرش سید علی اصغر و یا برخی از دامادهایشان مطالبی را میشنیدم. بویژه پدرشان از فرزند خود سید علی اکبر توصیفها و تعریفهایی داشتند. او میگفت: سید علی اکبر یک جوان انقلابی است که به امام خمینی و راه و رسم او عشق میورزد و به همین جهت فراق و دوری امام را نتوانست تحمل کند و ایران را به مقصد نجف و تشرف به محضر امام (ره) ترک کرد. آن مرحوم از اینکه فرزندش در مسیر مبارزهی با طاغوت به نجف رفته و در خدمت امام خمینی قرار گرفته بشدت اظهار رضایت و خشنودی میکرد و برای این روحیهای که فرزندشان تعریف کرد بر خود میبالید.
اقامت در نجف اشرف
مرحوم آقای محتشمی پور در سال ۱۳۴۵ ایران را برای رفتن به نجف اشرف ترک کرد و خود را به محبوب و مرادش حضرت امام خمینی (ره) در نجف رسانید تا هم از حوزهی غنی و پر بار نجف بهره علمی کسب کند و در خدمت امام خمینی، جریان انقلاب اسلامی را مدد برساند. او با ورودش به نجف، در حلقه یاران و نزدیکان امام قرار گرفت و با همکاری مجموعهای که عموماً ایرانی بودند ماموریتهای انقلابی را نیز بر عهده گرفت. البته باید توجه داشت که محتشمی پور و دوستان همفکرش، در کشور دیگری رحل اقامت افکنده بودند. کشوری که قوانین و سیاستها و منفع جداگانهای دارد نمیتوان همانند کشور خود آنگونه که بخواهی عمل نمایی، این مجموعهی انقلابی در کشور عراق میهمان بوده و باید بر طبق قوانین کشور میزبان عمل نمایند.
با همه ی این محدودیتها، آقای محتشمی پور و دیگر شاگردان و مریدان حضرت امام خمینی نگذاشتند امام تنها بماند و افکار و اندیشههای انقلابی آن بزرگ مرد مهجور شود.
محدودیتها، سنگینی مسئولیتها، قدرت مسلط دیکتاتوریهای ایران و عراق و فضای عمومی حوزههای علمیه را باید در نظر بگیریم تا ارزش کار آن مجموعهی اندک که در خدمت امام بودند مشخص شود.
مرحوم آقای محتشمی پور رضوان الله تعالی علیه علاوه بر فعالیتهای مربوط به نجف، تا حدود زیادی، مسئولیت ارتباط با نجف و لبنان را بر عهده داشت. در طول تاریخ و در شرایط مختلف همیشه لبنان برای مرجعیت ایران و نجف از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. یکی از دلایل این مهم وجود مجموعهای از شیعیان پاک باخته، با اخلاص، با بصیرت و آگاه به جریانهای سیاسی بینالمللی است که در آن کشور حضور داشتهاند. رجال دانشمند، فقیهان فرهیخته و شخصیتهای شایسته که هر کدام افتخاری برای پیروان اهل بیت (ع) بشمار آمدهاند موجب گردیده تا این پیوند همچنان برقرار و مستحکم باشد. بدون جهت نیست که مرحوم دکتر چمران و امام موسی صدر بزرگ شده و دانش آموخته ایران، عرصه هدایتی، تربیتی و خدمتی خود را با راهنمایی مراجع وقت لبنان انتخاب میکنند که هنوز هم بعد از گذشت دهها سال آثار ارزشمند خدمات آن بزرگواران را شاهد هستیم.
در نهضت امام خمینی (ره) چه در دوره تبعید امام به نجف اشرف و چه در دوران پیروزی انقلاب اسلامی این ارتباط همچنان تداوم داشته و روز به روز استحکام بیشتری پیدا کرده است. بخاطر همین پیوند بوده است که در دوران خفقان آور حکومت پهلوی، مبارزان و مجاهدانی که نمیتوانستند در ایران حضور داشته باشند به لبنان میرفتند و در حین اقامت به دلیل وجود و حضور گروههای مبارز فلسطینی از فرصت استفاده نموده و دورههای آموزشی نظامی را نیز سپری میکردند.
مرحوم محتشمی پور (ره) در چنین وضیعتی تلاش میکرد تا جریان نهضت امام خمینی را با جریانهای موجود شیعی و اسلامی لبنان و سوریه که امروز آنها را با عنوان جبهه مقاومت میشناسیم مستحکم سازد. و اینک که آن مسافر دیار جاوید، در دل خاک آرمیده بدون شک در این ((صدقه جاریه جهادیه)) شریک و سهیم است. بویژه اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دوران مسئولیت سفارت سوریه، جریان پر افتخار ((حزب الله))را با راهنمایی و کمک مسئولان نظام اسلامی پایه گذاری کرد که امروز به عنوان یکی از قدرتهای منطقهای در برابر زور گویان بین المللی و اشغالگران صهیونیستی ایستاده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
مرحوم حجت الاسلام محتشمی پور بعد از دوازده سال دوری از وطن و با پیروزیهای مردم در انقلاب در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به همراه امام خمینی (ره) به کشور بازگشت. این فصل از زندگی آن مرحوم مطالب فراوانی را در خود جای داده است که باید به گونهای مستقل و با تفصیلی بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد چون این قطعه از عمر آن بزرگوار در فضای پر التهاب انقلاب قرار دارد و او باید بعد از سالهای متمادی مبارزه و فعالیتهای خارج از کشور، اینک نتیجه کار را ببیند و در برداشتن موانع از سر راه انقلاب در جهت بازسازی خرابیها، کشور را به شکوفایی و خدمات هرچه بیشتر به مردم مدد برساند.
هر فردی که دل در گرو انقلاب و امام انقلاب دارد باید در دوران پیروزی به شکل دیگری در صحنه ظاهر شود و مسئولیت پذیر باشد، زیرا وظایف دوران پیش از پیروزی با دورهی بعد از پیروزی تفاوت دارد و طبعاً نیروهای انقلابی باید با توجه به این تفاوتها، حضور خود را در صحنه اعلام کنند که به چند تفاوت در اینجا اشاره میکنم:
۱- دوره پیش از پیروزی دوره تخریب نظام ظالمانه موجود است و دورهی بعد از پیروزی دورهی عرضه و استقرار نظام عادلانه جدید میباشد.
۲- دوره پیش از پیروزی دورهی طلبکاری از نظام حاکمیت است و دورهی بعد از پیروزی دورهی پاسخگویی و بدهکاری است.
۳- زمان قبل از پیروزی زمان برانگیختن احساسات و شور است برای تخریب و دورهی بعد از پیروزی هنگام تفکر و شعور برای سازندگی.
۴-پ پیش از انقلاب نداشتن مسئولیت و پس از انقلاب مسئولیت پذیری.
با توجه به تفاوتها میتوان سنگینی مسئولیت را احساس کرد و مرحوم محتشمی پور و هر نیروی انقلابی باید برای وعدهها و شعارهایی که دادهاند و مردم را به صحنه مبارزه آوردهاند اینک خود را بدون هیچگونه چشم داشتی در خدمت و اختیار انقلاب قرار بدهند و برای تداوم نهضت و افزایش امید و امیدواری مردم، از هرگونه فداکاری و ایثار دریغ نورزند. تا آنجایی که این بنده شاهد بودم و اطلاع دارم مرحوم محتشمی پور به امامش وفادار بود و در سنگرهای مختلف خدمت، مسئولیت پذیر شد. چه در دولت به عنوان وزیر کشور و سفیر ایران در سوریه و چه در مجلس به عنوان نماینده مردم. او در انقلاب اسلامی چه قبل و چه پس از پیروزی از چهرههای مؤثر بود و اگر این چهره انقلابی در روند انقلاب تأثیر گذار نبود مورد هدف دشمن کینه توز و سیاه دل قرار نمیگرفت او در این میدان تا سر حد شهادت پیش رفت و در پاسداری از انقلاب و آرمانهای آن در بهمن ماه سال ۱۳۶۲ بوسیله انفجار بمبی که در محموله پستی توسط رژیم صهیونیستی جاساز شده بود در دمشق موجب مجروح شدن او گردید. و به درجه رفیع جانبازی نایل آمد. دستش را تقدیم کرد، چشم و گوشش به شدت آسیب جدی دید و تا پایان عمرش به راه و آرمانهای امام وفادار ماند.
یکی از کارهای مهم آقای محتشمی در دوران وزارتش تعیین تکلیف نهضت آزادی در جایگاه سیاسی کشور بود. او در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۶۶ طی نامهای به محضر امام خمینی گزارش داد که:
مسئولین نهضت با سمپاشی های خود نسبت به سیاستهای دولت، دفاع مقدس و جنگ، مسأله برائت از مشرکین و فاجعه خونین مکه مکرمه جهاد مالی و تصمیمات اساسی در خصوص پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایشات اخیر حضرت امام روحی فداه راجع به حکومت و ولایت مطلقه فقیه در جهت مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشتهاند.
سپس با طرح برخی از عقاید و دیدگاههای نهضت آزادی میپرسند: آیا نهضت آزادی با چنین عقاید و تفکراتی میتواند به عنوان یک سازمان، حزب و تشکیلات سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟
امام خمینی در پاسخ به نامه آقای محتشمی مطالب مهمی را بیان میکنند و در پایان میگویند:
((نتیجه اینکه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بی اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.))
آقای محتشمی با طرح چند پرسش از امام خمینی (ره) و اخذ پاسخی روشن، ماهیت این گروه را از زبان رهبر کبیر انقلاب اسلامی معرفی کرد.
ویژگیهای شخصیتی مرحوم محتشمی
برای شناخت شخصیت مرحوم حجتالاسلام سید علی اکبر محتشمی پور باید رفتار و گفتار او را بهتر مطالعه کرد و با تجربه و تحلیل ابعاد گوناگون زندگی و شخصیتش را مورد ارزیابی قرار داد. ما رد اینجا به دو سه نمونه اشاره میشود:
۱- ثابت و استوار
محتشمی پور اگرچه زندگی پر فراز و نشیبی داشته است و این فراز و نشیبها، فراز و نشیب انقلاب اسلامی است نه فراز و نشیب مربوط به آن مرحوم. زیرا او از همان آغاز راهش و رهبرش را شناخته بود و با بصیرت و آگاهی آنرا انتخاب کرد و تا آخر عمر هم یک لحظه از این مسیر جدا نشد چه در دورانی که در ایران حضور داشت و چه در زمانی که به نجف مهاجرت کرد و چه بعد از پیروزی انقلاب که به ایران آمد و چه در زمان مسئولیتهای مختلفی که بر عهده گرفت، فکرش و منطقش یکی بود.
از ویژگیهای شخصیتی او به عنوان یک رجل سیاسی که معمولاً در تحولات و دگرگونی ها با انواع اندیشه و شخصیتها روبرو میشود و هر کدام آنها جاذبههایی دارند که چهرههایی چون محتشمی ها را به خود جذب میکنند او در برابر همه این اندیشهها و شخصیتهای مختلف قرار گرفت ولی جذب هیچکدام نشد و بی اعتنا به همه آنها فقط بر همان راه و خطی که از نخست پذیرفته بود استوار ماند این استواری و صلابت را باید نمادی از شخصیت و اندیشه او به حساب آورد. شخصی با این تصلب سیاسی را مقایسه کنید با چهرههایی که (تلون سیاسی) دارند و هر روز به شکلی لباس عوض میکنند و وقتی هم با آنها نسبت به این چرخشها تذکر میدهی برای تو از قرآن شاهد می آوردند که (کل یوم هو فی شأن)
۲- صراحت و شفافیت:
از دیگر ویژگیهای شخصیتی مرحوم محتشمی صراحت در بیان مواضع بود. او راه و رسم سیاسی و مواضع فکری خودش را بدون پردهپوشی بیان میکرد و همه کسانی که با جهان سیاست آشنا هستند آقای محتشمی را همان گونه که بود میشناسند. و این شناخت نتیجه صراحت و شخصیت او بود. سیاستمدارانی هستند که در اعلام مواضع خود یکی به نعل میزنند و یکی به میخ و در پایان سخنانشان نمیتوان به یک نتیجهگیری روشن رسید.
۳- وفاداری به منش و روش روحانیت
وفاداری به منش و روش روحانیت از دیگر خصوصیات او بود. از کسانی نبود که وقتی قدم در میدان سیاست میگذارند، عقبه تاریخی خود را فراموش کنند و نسبت به موقعیت و جایگاه سنتی و طلبگی خود بی وفا باشند. او میکوشید طلبه و روحانی باشد. و از هر گونه رفتار و دیداری که با زی طلبگی منافات دارد پرهیز کند. این خصوصیت را من ناشی از آشنایی او با حوزه علمیه پر برکت مرحوم آیت الله مجتهدی می دانم چون او در این حوزه شاگردی کرده بود و علاوه بر آن ارتباط صمیمانه و دوستانهای که مرحوم پدرش با آقای مجتهدی داشت را نباید از نظر دور داشت. اکثر سیاستمداران روحانی که در این حوزه تحصیل کردهاند و امروز در میدان سیاست و ریاست هستند نسبت به راه و سم طلبگی خود وفادار ماندهاند.
و در پایان این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که آن مرحوم به لحاظ سیاسی منتسب به یکی از جریانهای معروف سیاسی بود و گاهی برخی از نظرات و دیدگاههایش همانند دیگر رجال سیاسی مورد نقد دیگران قرار داشت و همچنین برخی از چهرهها و وابستگان به آن جریان سیاسی که آقای محتشمی در آن تعریف میشد، بعضی از دیدگاههای ایشان را قبول نداشتند مانند آن دسته از سیاسیونی که خود را منتسب به جریان آقای محتشمی میدانستند ولی دیدگاههای آن مرحوم را مثلاً در مورد حمایت از انقلاب فلسطین و یا پشتیبانی از حزب الله که آن مرحوم با همه وجودش معتقد بود بر نمیتافتند.
به هر حال مرحوم اکثر عمر گرانبهای ۷۵ سالهاش را در خدمت به انقلاب و اسلام سپری کرد و با کوله باری از سرمایه مجاهدت و مبارزه راهی دیار آخرت گردید. خداوند این جانباز فداکار و این روحانی عالیقدر را با اجداد طاهرینش محشور فرماید و به همه بازماندگان در صحنههای انقلاب توفیق پاسداری از امانتی را که امام راحل عظیم الشأن و شهدای بزرگوار به این مجموعه سپردهاند عنایت نماید.