به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا پورجعفری روزنامهنگار و کارشناس رسانه در یادداشتی نوشت: سپهر رسانهای نوین که هر روزه هزاران هزار کاربر با انبوهی از پیامها و محتواها درگیر آن هستند، نوع دیگری از زندگی را به دنیا معرفی کرده است؛ حالا دیگر پس از گذشت این همه سال گزاف نیست اگر بگوییم که میتوان این نوع زندگی را زندگی دیجیتالی نامید؛ حیاتی که تمامی مختصاتش با حیات عادی، معمولی و سنتی تفاوتهای اصلی و اساسی دارد.
زندگی دیجیتالی فرصتی مغتنم است
یکی از این تفاوتها، زندگی در محیط صد درصد تعاملی است؛ تعاملی که اقتضای فضای شبکههای اجتماعی پدید آورد و به موجب آن مخاطب به کاربر تغییر ماهیت داده و حالا این کاربران هستند که با یکدیگر بدون محدودیت، تعامل، تبادل و اظهارنظر میکنند.
در صورتی که پیش تر در زندگیهای غیر دیجیتالی و عصر رسانههای سنتی مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات، مفهومی به نام کاربر وجود نداشت و هرچه بود مخاطبی بود که به فعال یا منفعل دسته بندی میشد.
باید بدانیم که تعامل در دنیای رسانههای جدید، این رسانهها را به فرصت برای جامعه تبدیل میکنند که اگر به آنها صحیح نگریسته شود، حتماً وجود آنها در مختصات زندگی دیجیتالی، مغتنم خواهد بود.
به فرهنگسازی رسانهای توجهی ویژه شود
با همه ویژگیهای مثبت فضای مجازی و رسانههای نوین، نباید از مخاطرات و آسیبهای آن غافل شد و سخن نگفت؛ اگر سری به محاکم قضائی و حتی دادگاههای خانواده بزنیم به این مطلب خواهیم رسید که امروزه اگر نگوییم همه اما حتماً بخش عمدهایی از آسیبهای اجتماعی ریشه در بستر فضای مجازی دارد.
بنابراین، این ضرورت ایجاب میکند که حاکمیت و سیاستگذاران این حوزه به صورت اصولی ورود کرده و با در نظر گرفتن استانداردهای فضای زندگی جدید، ضوابطی وضع کنند که اولاً دسترسی کاربران محدود نشود و در ثانی کاربران از این آسیبها مصون بمانند.
موضوعی که در خصوص خیلی مسائل دیگر مانند قوانین راهنمایی و رانندگی، ضوابطهای اداری و مانند اینها وجود دارد و به ندرت میتوان حوزهای را پیدا کرد که رها باشد.
در این میان باید نقش فرهنگسازی را خیلی جدی دید و روی آن کار کرد؛ در حوزه فضایمجازی و رسانههای نوین این فرهنگسازی و ارتقای سواد اهمیت بیشتری دارد چراکه جمعیت بیشتری و گستردهتری با آن در تعامل هستند.
آسیبهای فضایمجازی به دلیل نداشتن متولی مشخص است
طرح اخیر مجلس شورای اسلامی با عنوان «طرح حمایت از کاربران و خدمات پایه کاربردی» بر اساس دغدغه داشتن فضای مجازی سالم تدوین شده است؛ هر چند نمایندگان مردم در مجلس در زمان اعلام و شیوه رسیدگی به آن باید دقت بیشتری به خرج میدادند، اما بررسی جزئیات آن نشان میدهد با اصلاحاتی در فرم و محتوا، میتواند در نهایت هدف اصلی را محقق کند.
امروز بر کسی پوشیده نیست که فضای مجازی در کشور ما متولی مشخصی ندارد و همین مساله موجب شده تا آسیبهای فراوان این فضا، خود را در کف جامعه نشان دهد؛ البته این حرف اصلاً به معنای اعمال ۱۰۰ درصدی محدودیت و غلبه نگاه تهدید محور به جای نگاه فرصتمحور در حوزه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیست؛ بلکه به این معناست که به مانند سایر حوزهها این فضا هم باید متولی مشخصی داشته باشد.
داشتن فضای مجازی سالم به عنوان حقوق عامه
در کشورهای دیگر از جمله آمریکا، ترکیه، روسیه و حتی هند نظارت و کنترل بر فضای مجازی وجود دارد و این فضای به مانند ایران، در این کشورها رها نیست؛ جالب است بدانیم در کشوری مانند آمریکا که از نظر حاکمیت سایبری تقریباً در دنیا بی نظیر است، دولت حتی بر ابزارهای تولید محتوا توسط کاربران فضایمجازی هم نظارت و کنترل دارد.
حالا دلیل اینکه چرا فضای مجازی را آن هم بدون محدودیت و کاملاً رایگان در اختیار سایر کشورها قرار میدهد، چیست، سوالی است که غالباً جوابی ندارد.
چندی پیش نیز در هند مصوبهای به تصویب دولت این کشور رسید که به موجب آن اپلیکیشن توئیتر، در این کشور در قبال محتوای کاربرانش مسئول شناخته شد؛ در صورتیکه در ایران یکی از کانالهای تلگرامی در بازهای رسماً صحنهگردان آشوب در کشور بود که وقتی به شرکت تلگرام هم اعتراض شد عملاً جوابی نداد!
این موارد نشان میدهد اتفاقاً اصل مقصود از نظارت، کنترل یا داشتن فضای مجازی سالم آن هم در سپهر رسانههای نوین، امری ضروری و جز حقوق عامه است. چراکه ما در عصری زندگی میکنیم که بر خلاف گذشته اساس آن بر دیجیتالی بودن گذاشته شده و همین مساله اهمیت نظارت و داشتن یک فضای مجازی سالم را به مانند همه حوزههای دیگر زندگی، دوچندان میکند.