خبرگزاری مهر، گروه بینالملل - وحید پورتجریشی: تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان نهایتاً در سال جاری میلادی به پایان رسید و نیروهای آمریکایی به دستور «جو بایدن» رئیس جمهور این کشور، از چندی پیش مشغول ترک خاک افغانستان هستند؛ روندی که به گفته وزارت دفاع آمریکا قرار بود تا ۱۱ سپتامبر، سالروز حمله به برجهای دوقلو در نیویورک تکمیل شود اما ظاهراً با سقوط کابل سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت.
از سوی دیگر، درست همزمان با آغاز زمزمه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، گروه طالبان به شکل حیرتآوری شروع به پیشروی در دل ولایات این کشور و اقدام به تسخیر آنها کرد. از چند روز گذشته که دولت کابل حتی بسیار زودتر از پیش بینیهای قبلی سقوط کرد؛ تنها یک سوال پیش روی هر مخاطب هوشمندی قرار گرفته است: دستاورد آمریکا در جنگ ۲۰ ساله علیه افغانستان چه بود؟ مگر نه اینکه «جورج بوش» با شعار لزوم جنگ علیه تروریسم جهانی و محور شرارت در خاورمیانه، به افغانستان یورش برد؟ آیا افغانستان امروز امن تر شده است؟ آیا جنبش طالبان اکنون با خروج آمریکا از بین رفته است؟
ناامنی، سوغات آمریکا برای افغانستان
پیش از حمله آمریکا به افغانستان، تنها دو گروه عمده القاعده و طالبان در این کشور حضور داشته و مشغول به فعالیت بودند. اما کافی است نگاهی به تنوع گروههای تکفیری حاضر در افغانستان بیندازیم تا متوجه تعداد این گروهها مانند داعش، النصره، القاعده، جیش العدل و غیره شویم که تا پیش از سقوط کابل به طور فعالانه مشغول جنگیدن با دولت افغانستان بودند و از انجام عملیات تروریستی در سراسر این کشور ابایی نداشتند.
تنوع گروههای تروریستی حاضر در افغانستان را میتوان در لابه لای سخنان طالبان نیز مشاهده کرد؛ هنگامی که مسئولیت بسیاری از عملیات تروریستی انجام شده در افغانستان را طالبان نپذیرفته و حتی نسبت به وقوع برخی از آنها اظهار بی اطلاعی کرده است.
از سوی دیگر، نمیتوان این مهم را رد کرد که در زمان حمله آمریکا به افغانستان، نیروهای طالبان را افراد محلی و یا نهایتاً متعلق به برخی کشورهای عربی منطقه تشکیل میدادند. اما پس از روی کار آمدن داعش در سوریه و عراق، فرماندهان و نیروهای بینالمللی گروههای تروریستی جدید التاسیس، مانند «ابو عمر الشیشانی» فرمانده چچنی داعش، پا به عرصه ظهور گذاشتند. همین اتفاق برای افغانستان و گروه طالبان نیز در حال رخ دادن است. حتی سرویسهای اطلاعاتی رسمی برخی کشورهای اروپایی نیز اخبار مربوط به حضور برخی از شهروندانشان در افغانستان و عضویت آنها در گروه طالبان را تأیید کردهاند.
نشریه «سان» انگلیس با انتشار گزارشی تفصیلی، به نقل از یکی از مقامات ارشد سرویس امنیتی بریتانیا نوشته بود که شنودهای تلفنی میان دو تن از شهروندان این کشور و طالبان، نشان از برنامهریزی تروریستهای انگلیسی برای نفوذ در گروه طالبان دارد.
این مقام ارشد امنیتی انگلیس در گفتگو با سان اعلام کرد: ما گزارشهایی از شنود تلفنی دو مرد انگلیسی که احتمالاً زیر ۳۰ سال سن دارند در دست داریم که مکالمه تلفنی آنها نشان دهنده لهجه لندنی این افراد است.
به گفته سرویس امنیتی بریتانیا، داوطلبان انگلیسی عضویت در طالبان از لندن به پاکستان رفته و از طریق مرزهای شمالی این کشور به صورت قاچاقی وارد خاک افغانستان شده و به عضویت طالبان در میآیند.
در حقیقت، پیش از حمله آمریکا به افغانستان، گروههای بنیادگرای حاضر در این کشور، عمدتاً ماهیت و خاستگاه محلی داشتند و این در حالیست که اکنون، راه نفوذ جنگجویان خارجی نیز به افغانستان باز شده است.
هزینه مالی سنگین؛ جنگ برای هیچ!
روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۹ دسامبر سال ۲۰۱۹ با انتشار مقالهای، ضمن انتقاد از هزینه گزاف جنگ افغانستان برای آمریکا، به این موضوع پرداخت که دقیقاً این هزینه صرف چه اموری شده است؟
این نشریه آمریکایی، هزینه ۱۸ سال جنگ آمریکا در افغانستان را بیش از ۲ تریلیون دلار برآورد کرده است. علاوه بر این، نقشه مناطق تحت کنترل نیروهای طالبان در افغانستان نشان میدهد که تسخیر ولایات افغانستان توسط طالبان پس از خروج نیروهای آمریکا از این کشور، تنها تسریع شده و در همان سال (۲۰۱۹) عمده ولایات این کشور در کنترل طالبان بوده است. این در حالیست که در زمان انتشار مقاله نیویورک تایمز حتی یک نیروی نظامی آمریکا و دیگر اعضای ناتو از افغانستان خارج نشده بود و از همه مهمتر، زمان یاد شده اوج دوران رجزخوانی ترامپ برای طالبان در افغانستان بود!
البته منابع موثق دیگر، هزینههای آمریکا برای حضور در افغانستان طی ۲۰ سال گذشته را بیش از این دانسته و آمارهای ارائه شده توسط منابع مختلف آمریکایی نیز حاکی از رقمی بسیار بیش از موارد مذکور است.
به عنوان مثال، «اسکات میلر» فرمانده نظامیان آمریکایی در افغانستان، معتقد است این هزینه بسیار بیش از چیزی است که واشنگتن اعلام میکند. از سوی دیگر، نگاهی به اطلاعات ارائه شده در این زمینه، حاکی از تک روی دولت آمریکا در زمینه ادامه ماجراجویی در افغانستان بوده و در بسیاری از تصمیمات اتخاذ شده، حتی از کنگره آمریکا نظرسنجی به عمل نیامده است. در ادامه نگاهی اجمالی به آمار ارائه شده از سوی «لیندا بیلمِس»، پژوهشگر ارشد پروژه «هزینه جنگ» در دانشگاه براون و استاد دانشگاه هاروارد خواهیم انداخت.
هزینههای انسانی:
*تعداد تلفات نظامیان آمریکایی تا آوریل ۲۰۲۱: ۲۴۴۸ نفر
*تعداد تلفات پیمانکاران آمریکایی: ۳۸۴۶ نفر
*تلفات نظامیان ناتو (به جز نظامیان آمریکایی): ۱۱۴۴ نفر
*آمار موارد رسیدگی کنگره آمریکا به جنگ افغانستان:
*تعداد سناتورهای رأی دهنده به طرح دولت بوش برای حمله به افغانستان: صفر
*تعداد جلسات برگزار شده در سطح کمیتههای تخصصی کنگره برای رسیدگی به موارد مربوط به بررسی جنگ افغانستان: ۵ جلسه
*تعداد جلسات برگزار شده توسط کمیته مالی مجلس سنا برای رسیدگی به هزینههای جنگ افغانستان پس از ۱۱ سپتامبر: ۱ مرتبه
هزینههای مالی:
*هزینه تقریبی جنگ افروزی آمریکا در افغانستان: بیش از ۲ تریلیون دلار
*میزان مالیات عمومی افزوده شده برای تأمین هزینههای جنگ در دولت بوش: ۸ درصد
جالب اینجا است که بر اساس برآوردهای انجام شده، در صورتی که دولت آمریکا همین مقدار پول را به جای هزینه در جنگ افغانستان، در بانکهای خود این کشور سپرده گذاری میکرد، تاکنون میتوانست مبلغ ۹۲۵ میلیون دلار سود بانکی آن را دریافت کرده و هزینه رفاه شهروندان خود کند.
البته کارشناسان مسائل جنگ معتقدند هزینههای مربوط به هر جنگ، تنها مختص دوران جنگ نخواهد بود. هزینههایی چون درمان مجروحین جنگی، نقص عضو و خانه نشینی نیروی از کار افتاده، مدیریت خانوادههای بی سرپرست حاصل از جنگ، کفن و دفن نظامیان و بسیاری دیگر از این دست موارد، از جمله هزینههایی هستند که تا سالها پس از پایان هر جنگی، گریبانگیر جامعه کشور درگیر آن جنگ خواهد شد. به گفته لیندا بی لمس، هزینههای مربوط به دوران پس از جنگ عراق و افغانستان برای دولت و خانوادههای آمریکایی، رقمی بین ۱.۶ الی ۱.۸ تریلیون دلار خواهد بود.
با این حساب، به روشنی میتوان دریافت که حضور نظامیان آمریکا در افغانستان، دستاوردی جز هزینه زایی برای دولت و مردم این کشور به همراه نداشته است. حال نوبت شهروندان آمریکایی است که باید از دولت و نمایندگان خود در کنگره سوال کنند، این هزینه نجومی طی ۲۰ سال گذشته و البته هزینههای ناشی از دوران جنگ طی سالهای آینده برای آنها، با چه هدفی انجام شده و دستاورد آن برای ملت آمریکا چه بوده است؟