خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: روایت است که در شب هفتم محرم سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) با عمر سعد ملعون ملاقات و گفتوگو کردند. نقل است که خولی بن یزید اصبحی که عداوت شدیدی با امام (ع) و اهل بیت داشت، ماجرای این ملاقاتها را به ابن زیاد علیه لعنه گزارش داد و آن ملعون نیز نامهای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقاتها و گفتوگوها برحذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد.
از جمله منابعی که این رخداد را بازگو کردهاند میتوان به: «بحار الانوار» علامه مجلسی، «قلائد النحور فی وقایع الایام و الشهور» اثر مرحوم آیت الله ذبیح الله محلاتی، «تقویم شیعه» اثر شیخ عبدالحسین نیشابوری، «الوقایع و الحوادث» اثر حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد باقر ملبوبی و... اشاره کرد.
در روز هفتم چون نامه ابن زیاد به این مضمون به لشکر عمر سعد رسید که نگذارید حتی یک قطره آب هم به امام حسین (ع) و یارانش برسد، عمرو بن حجاج زبیدی با چهار هزار تیرانداز مامور به آب منع آب فرات شدند تا هیچ آبی به خیمه گاه پسر پیامبر (ص) برده نشود. به همین دلیل نیز از روز هشتم آب در کاروان عشق و خیمههای حسینی نایاب شد. در منابعی چون «لهوف» سیدبن طاووس به این رخدادها اشاره شده و همچنین شیخ عباس قمی در کتاب «فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام» با استناد به اسناد و منابع این رویداد و این منبع را روایت کرده است.
اما اعراب در جنگ به مردانگی شهره بودند و شاید صرفا بنی امیه را بتوان از این ویژگی استثنا کرد و استیلای آنها نیز باعث شد حتی برخی مولفههای مثبت اعراب در عصر جاهلی نیز از بین برود. بنی امیه پس از استیلای سیاسی میراثدار ثروت اقتصادی و نظامی به جای مانده از فتوحات اسلامی شد و این باعث شد تا دست آنها برای مواجهه هرچه بیشتر با بنی هاشم باز و آتش کینه دیرینه و جاهلی آنها از طایفه پیغمبر(ص) دوباره شعلهور شود.
روش امام حسین(ع) اما متفاوت از آنها بود. سیدالشهدا (ع) حتی بد دشمنانش را نیز نمیخواست و مدام سعی داشت تا آنان را از آینده و از ریختن خون خدا برحذر دارد. امام(ع) مانند پدرش امیرالمومنین (ع) دوست نداشت که آغازگر جنگ باشد. به همین سبب نیز مدام در مقام گفتوگو با امرای سپاه مقابل برآمد. امام بارها با عمر سعد گفتوگو کرد و از آینده شوم او خبر داد و حتی پیشنهادهای اقتصادی فریبنده ارائه کرد، اما چه سود که ازدیاد ظاهری لشکر خصم و وعدههای سران اموی مانع بود.