مشهد ـ مرحوم «محمد رضا حکیمی» همواره در پی عدالت‌طلبی و به تصویر کشیدن اسلامی بود که علی‌وار و حسین‌گونه در پی احقاق حق مظلومان است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - ملیحه زرین پور: «لحظه‌ها می‌گذرند و بار گذشتشان بر دوش ماست. ما می‌گذریم و بار گذشتمان بر دوش زندگی است. زندگی می‌گذرد و بار گذشتش بر دوش تاریخ است»؛ این متنی از کتاب «حماسه غدیر» به قلم حکیم فرزانه خراسانی «محمدرضا حکیمی» است؛ فیلسوفی که پس از سال‌ها مجاهدت در راه حق، دین و عدالت ۳۱ مردادماه ۱۴۰۰ در سن ۸۶ سالگی دیده از جهان فرو بست و دوم شهریورماه در کنار بارگاه منور رضوی آرام گرفت.

به قول سهراب سپهری «زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست» و استاد محمدرضا حکیمی از آن دسته آدم‌های کمیابی است که نمی‌دانی نام فیلسوف مجاهد برایش ارزنده‌تر است یا مرزبان توحید اما همین بس که این استاد گرانقدر و نویسنده توانا در فاصله آمدن و رفتنش، خدمات ارزنده‌ای در راه اسلام، شناساندن اهل البیت (ع)، اسلام ناب و خصوصاً غدیر، کربلا و عدالت طلبی در آثار ارزشمند خود بر جای گذاشته است.

از محضر آیت‌الله میلانی تا انس با علامه امینی

اگر بخواهیم گذری بر زندگی پربار استاد مرحوم محمد رضا حکیمی داشته باشیم باید به زادروز این مجتهد شیعه در ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۱۴ خورشیدی در مشهد مقدس اشاره کنیم؛ پدر بزرگوار مرحوم حکیمی حاج عبدالوهاب حکیمی که از یزد به مشهد مهاجرت کرده بود، از معتمدین و محترمین بازار مشهد بود، محمدرضا حکیمی در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را آغاز کرد و پس از اتمام دوره دبستان در سال ۱۳۲۶، وارد مدرسه نواب حوزه علمیه خراسان شد و به مدت ۲۰ سال به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب، نجوم و تقویم مشغول بود.

عالمانی هچون محمدتقی ادیب نیشابوری، آیت‌الله حاج سید محمدهادی میلانی، شیخ هاشم و شیخ مجتبی قزوینی، حاج میرزا احمد مدرس یزدی و شیخ غلامحسین محامی بادکوبه‌ای، اسماعیل نجومیان وحاجی‌خان مخیری از اساتید علمی این فیلسوف مجاهد بودند و از طرفی مرحوم حکیمی با بزرگانی همچون علامه امینی، سید ابوالحسن حافظیان و شیخ علی‌اکبر الهیان مأنوس بود.

در «ارغنون» اخوان ثالث

مرحوم حکیمی در سال ۱۳۴۸ از محضر آقابزرگ تهرانی اجازه اجتهاد، روایت و نقل حدیث گرفت و از همان دوران، سری پرشور برای تلاش در راه تحقق عدالت داشت؛ حکیمی به‌عنوان ادیبی خبره در بسیاری از محافل ادبی خراسان مانند انجمن ادبی قهرمان و فردوسی نیز عضویت داشت، این حکیم فرزانه جایگاه رفیعی در شناخت تاریخ، فلسفه و اصول نقّادی داشتند و سروده‌های استاد در قالب‌های غزل، قصیده، مسمّط و نیمایی، در ردیف برترین و ماندگارترین آثار ادبی است.

مرحوم حکیمی دوستانی نام آشنا در فرهنگ و ادبیات کشورمان داشت، مهدی اخوان‌ثالث شاعر شهیر معاصر و از دوستان این فیلسوف نام آوازه، حکیمی را «سربدار امروز خراسان» نامیده و شعری را در نخستین مجموعه انتشار یافته خود با نام «ارغنون» به او تقدیم کرده است؛ مهرداد اوستا دیگر چهره علمی فرهنگی نیز در قصیده «سلام به خراسان» در وصفش سروده است «در گلشن کلام حکیمی بین / آیات رشک حکمت یونان را».

دکتر علی شریعتی نیز مرحوم حکیمی را به‌عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود، وی همچنین با علّامه جلال‌الدّین همایی، دکتر محمّد معین، پروفسور حسابی، آیت‌الله طالقانی، شهید دکتر بهشتی، آیت‌الله شهید مطهّری، علّامه محمّدتقی جعفری، استاد محمّدتقی شریعتی، پروفسور عبدالجواد فلاطوری، دکتر احمد آرام و… معاشرت بسیار داشت.

محمدرضا حکیمی فقیه، مجتهد شیعه، فیلسوف، متفکر و نویسنده نامدار حوزه دین و فرهنگ؛ مجاهدی نستوه بود که عمر پر برکتش را در مسیر دفاع از تعالیم مکتب وحی و پیامبر گرامی اسلام صرف تبیین علمی مفهوم «عدالت‌خواهی» و تلاش عالمانه برای «ستم‌زدایی» از جامعه بشری کرد و در بسیاری از شاخه‌های علوم حوزوی و معارف دینی به‌عنوان مرجع تحقیق طلّاب جوان و کثیری از دانشجویان و جوانان در بیرون از حوزه شناخته شده بود.

از «خورشید مغرب» تا «فریاد روزها»

مرحوم حکیمی آثار بسیاری از خود بر جای گذاشته است که هر کدام در نوع خود منحصر به فرد است و اعتبار و شهرت خاصی دارد که در چند زمینه به خوبی مشهود است، آثاری در معرفی و شناساندن مکتب تفکیک، آثاری در زمینه روایات اهل البیت (ع)، آثاری در شناساندن اسلام نجات بخش و دستورات فردی و اجتماعی و آموزنده و آثاری در تجلیل از زحمات مجاهدان و مفاخر اسلام.

ازجمله آثار وی می‌توان به کتاب «الحیاة»، «خورشید مغرب»، «بیدارگران اقالیم قبله»، «آنجا که خورشید می‌وزد»، «اجتهاد و تقلید در فلسفه»، «ادبیات تعهد در اسلام»، «امام در عینیت جامعه»، «بعثت»، «غدیر»، «عاشورا»، «مهدی (عج)»، «پیام جاودانه»، «جامعه‌سازی قرآنی»، «حماسهٔ غدیر»، «سپیده باوران»، «قیام جاودانه»، «فریاد روزها» و … اشاره کرد.

اما در میان آثار مرحوم حکیمی، کتاب «الحیاة» وی که یک دائرةالمعارف اسلامی است، از شهرت و اعتبار خاصی در جهان اسلام برخوردار است، کتابی در زمینه روایات اهل بیت (ع) و ترجمه احادیث که به کمک و همراهی دو برادر خویش، محمد حکیمی و مرحوم علی حکیمی نگاشته است.

هیچ جایزه‌ای از هیچ ارگانی!

‎‎مرحوم محمد رضا حکیمی همواره در پی عدالت‌طلبی و به تصویر کشیدن اسلامی بود که علی‌وار و حسین‌گونه در پی احقاق حق مظلومان است؛ اخلاص حکیمی در دفاع از مکتب اهل‌بیت (ع) و حقوق محرومان و مستضعفان جامعه، به حدّی بوده که تاکنون هیچ جایزه‌ای از هیچ ارگانی نپذیرفته و به برگزاری هیچ آئینی در تجلیل از او و آثارش رضایت نداده است؛ به گفته بزرگان اهل فن، واژه واژه آثار حکیمی، بوی حماسه و خون می‌دهد؛ حماسه آزادی و برابری، راستی و فرزانگی، توحید و یگانگی، عدالت و جاودانگی. وی آثار و مطالب بسیاری در توصیف، تبیین و تحلیل حماسه عاشورا و کربلا نگاشته و در پی آن به به عدالت‌طلبی پرداخته است.

نامه‌ای به فیدل کاسترو و شرح مبانی اسلام

حکیمی همواره به دنبال به تصویر کشیدن اسلام ناب در آثار خود و معرفی آن به دنیا بوده است، در سال ۱۳۸۱ هجری شمسی، پس از سفر فیدل کاسترو به ایران و ابراز تمایل او برای شناخت دین اسلام، علامه حکیمی در رابطه با مبانی اسلام، نامه‌ای به کاسترو نوشت؛ در بخشی از این نامه چنین آمده است:

در رسالت قرآنی، دو مسئله، دو رکن بنیادین است، تربیت سالم، یعنی «فردسازی» به منظور جامعه‌سازی و سیاست عدل، یعنی «جامعه‌پردازی» به منظور فردسازی و بطور خلاصه، جامعه قرآنی، «جامعه قائم بالقسط» است و حاکمیت قرآنی، «حاکمیت عامل بالعدل»، هر چه جز این باشد، نام اسلامی و قرآنی بر آن روا نیست.

این فیلسوف و مدافع مکتب تشیع سرانجام در سن ۸۶ سالگی در ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ به دلیل کهولت سن و تشدید بیماری کرونا از دنیا رفت اما آثار این فیلسوف برای همیشه در ذهن و دل تاریخ حک شده و چراغ روشنی برای کسانی است که می‌خواهند در مسیر عدالت‌طلبی و احقاق حقوق مظلومان تاریخ، گام بردارند.

«روزی زاده می‌شویم و روزی می‌میریم. این، وجه مشترکِ همه انسان‌ها و بلکه همه کائنات است؛ امّا زندگی راستین، در سرنوشت جسم خاکی خلاصه نمی‌شود و سرشتی دیگر دارد. سطح زندگی، چندان ارجمند نیست، اگر عمق آن، ارجمند نباشد». (کتاب حماسه غدیر، مرحوم حکیمی)