خبرگزاری مهر-گروه جامعه: چهارشنبه هفته گذشته روز مهمی از منظر ذی نفعان تعلیم و تربیت بود. روزی که مجلسیان به تمام وزرای کابینه دولت سیزدهم رأی اعتماد دادند به جز وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش که علیرغم اعلام حمایت شفاف رئیس جمهور از گزینه پیشنهادی، حسین باغگلی دانش آموخته تعلیم و تربیت راهی به ساختمان شهید رجایی آموزش و پرورش نیافت.
پیش از این در گزارشی با تیتر آموزش و پرورش وزارتخانهای با بیشترین تعارض منافع به چند محور اساسی در مخالفتهای جدی برخی مجلسیان نسبت به رزومه و پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش اشاره کردیم که در صدر آنها میتوان دوگانه انتخاب وزیری برای بیش از یک میلیون فرهنگی و منافع سیاسی ناشی از آن را دید یا انتخاب وزیری برای راهبری تعلیم و تربیت. در نهایت نیز مجلس به نفع گزینه اول عدم رأی اعتماد داد چرا که حسین باغگلی -فارغ از برخی انتقادها به نداشتن سوابق اجرایی طولانی در عرصه مدیریت در آموزش و پرورش و جوان بودن- آنچه در برنامه ارائه شدهاش به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد و همچنین در مصاحبههای دو هفته گذشته نشان داد که میخواهد علیه ادامه وضع موجود که جلوی تحول را میگیرد حرکت کند اما آنچه در اعتراض نمایندگان مخالف به چشم میخورد عدم توانایی وزیر پیشنهادی برای رسیدگی به وضعیت معیشتی و بودجهای آموزش و پرورش بود.
حقیقت این است که وجود بیش از یک میلیون فرهنگی به عنوان کارمند دولت در آموزش و پرورش که نیازهای آنها گاه به نیازهای راهبردی تعلیم و تربیت ترجیح داده میشود، باعث شده انتخاب وزیر آموزش و پرورش برای آن دشوار باشد. فرهنگیان تبدیل به وزنههایی برای جهت دهی به جریان تعلیم و تربیت شدهاند و وضعیت را به گونهای رقم زدهاند که دیگر ذی نفعان این عرصه کمتر به چشم بخورند. از جمله ۱۵ میلیون دانشآموز و والدین آنها.
وجود بیش از یک میلیون فرهنگی به عنوان کارمند دولت در آموزش و پرورش که نیازهای آنها گاه به نیازهای راهبری تعلیم و تربیت ترجیح داده میشود، باعث شده انتخاب وزیر آموزش و پرورش برای آن دشوار باشد
اذعان نمایندگان مجلس و خصوصاً مخالفان وزیر پیشنهادی به دریافت شمار زیادی پیامک از سوی معلمان در مخالفت با وزیر پیشنهادی خود حکایت از این دارد که گویی قرار بوده وزیری انتخاب شود که صرفاً راهبری وضعیت معیشتی یک وزارتخانه را به عهده بگیرد و این بدون شک تقلیل دادند نقش و جایگاه این وزارتخانه است و شاید برای همین است که این وزارتخانه و وزیر آن هیچ گاه نقش جدی در حاکمیت پیدا نکرده است؛ علیرغم اینکه همگان اذعان دارند که مهمترین بخش یک حاکمیت در کنار بهداشت و دفاع جریان تعلیم و تربیت نسل است.
در این وزارتخانه به محض آنکه وزیری از کیفیت آموزشی و تربیتی مدارس و معلمان گلایه کند و بیان سخنان والدین را بر زبان جاری کند باید بارها از معلمان عذرخواهی کند؛ معلمانی که همچنان چالش بزرگ نظام تعلیم و تربیت در این حوزه جذب بدون حساب و کتابی مشخص در زمینه کیفیت آنهاست. بدون شک معلمان سخت کوش، خلاق و مؤثر در جامعه فرهنگیان کم نیستند اما چه کسی میتواند کتمان کند که معلم شدن در این سرزمین اصلاً کار سختی نیست!
در این روزهای حاکم شدن آموزش مجازی در مدارس بارها و بارها از پایین بودن کیفیت آموزش در مدارس خصوصاً مدارس دولتی به نقل از والدین نوشتهایم اما به نظر نمیرسد در سال تحصیلی پیش رو که مشخص است بار دیگر همه چیز به بستر مجازی سپرده شده است چیزی تغییر کند. این جمله کلیشهای که اگر از مدرسه راضی نیستید فرزندانتان را به مدارس غیردولتی ببرید برای والدین جملهای است که حتی اگر نشنیده باشند در اذهانشان حک شده و همین نشان میدهد چقدر آموزش در کشور ما طبقاتی شده است و گویی به صورت خودکار والدین نباید انتظار کیفیتی از آموزش فرزندانشان در مدارس دولتی داشته باشند. این همان نقطهای بود که وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش بر آن تاکید داشت؛ بالا بردن کیفیت مدارس دولتی تا رقیبی برای مدارس غیردولتی شوند و همچنین راه انداختن سیستم ارزشیابی کیفیت معلمان توسط والدین برای ایجاد یک رقابت در میان بالا رفتن کیفیت آموزشی در کنار رسیدگی به وضعیت سرانههای آموزشی در مدارس دولتی!
اما این روزها مدارس دولتی قریب به اتفاقشان از اولیا هزینه دریافت میکنند. تقریباً چیزی به اسم آموزش رایگان مگر در مناطق محروم وجود ندارد و رویکرد تحولی در این مسیر نیز با رأی مجلس با یک بن بست جدی رو به رو شد.
باید منتظر ماند و دید گزینه پیشنهادی بعدی دولت سیزدهم چه کسی خواهد بود و آیا رئیس جمهور بر ادامه مسیر تحول گرایی در این وزارتخانه تاکید خواهد داشت یا خیر؟
این بن بست را میتوان در انتخاب سرپرست برای آموزش و پرورش نیز مشاهده کرد. علیرضا کاظمی علیرغم سابقه طولانی که در مدیریت در آموزش و پرورش دارد اما کمتر او را با رویکردی تحولی میتوان شناخت. او در آخرین سمت خود در معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش با اینکه در همین ایام کرونا نیز تلاشهای مجدانهای برای تعطیل نشدن فعالیتهای فرهنگی و هنری داشت اما در همین زمینه نیز هر آنچه بود ادامه مسیری بود که پیش از این نیز در عرصه فرهنگی، هنری و پرورشی طی میشد. حتی در این معاونت اداره آسیبهای اجتماعی یا طرح هدایت تحصیلی بسیار ناکارآمد و به دور از انتظارها ظاهر شد که خود نشان از نبود یک عزم جدی عملی برای تحول است.
هرچند به نظر میرسد انتخاب یک سرپرست از میان معاونان مستقر در آموزش و پرورش در آستانه سال تحصیلی جدید بازگرداندن آرامش به بدنه آموزش و پرورش باشد و در عین حال انتخاب معاون پرورشی و فرهنگی خود نشان از این پیام باشد که سکاندار این وزارتخانه در نهایت فردی از جنس تربیت خواهد بود؛ اما باید منتظر ماند و دید گزینه پیشنهادی بعدی دولت سیزدهم چه کسی خواهد بود و آیا رئیس جمهور بر ادامه مسیر تحول گرایی در این وزارتخانه تاکید خواهد داشت یا خیر؟
در این روزها بار دیگر نام گزینههای پیشنهادی آموزش و پرورش در فضای مجازی میچرخد. همچنان نامی از میان کسانی که همراه با حسین باغگلی مطرح بود، به میان است تا نام برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی که از مخالفان جدی حسین باغگلی بودند که بحث تعارض منافع را بیشتر به رخ بکشد.
در این میان نام برخی دغدغه مندان حوزه تعلیم و تربیت نیز به گوش میرسد. به نظر میرسد باید منتظر ماند و دید در روزهایی که سال تحصیلی باز هم در فضای مجازی کار خود را دنبال خواهد کرد، چه گزینهای برای وزارت آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد میشود.