به گزارش خبرگزاری مهر، صبح نو نوشت: بحران آب در ایران از بعد محیطزیستی خارج شده و ابعاد اقتصادی_اجتماعی به خود گرفته است؛ مردمی که کسبوکارشان به آب وابسته است حالا معیشت خود را در خطر میبینند و بیکاری تهدیدشان میکند. امروز مساله آب، تهدیدی برای کل کشور است. موسسه منابع جهان (WRI) نیز این موضوع را با انتشار اطلس ریسک آب، مورد تایید قرار میدهد. بر این اساس، ۱۷کشور دنیا که بخش عمدهای از آنها در منطقه خاورمیانه و آفریقا قرار دارند، در شرایط تنش آبی بسیار بالا هستند. موسسه آیندهپژوهش Geopolitical Futures پیش از این در گزارشی درباره بحران آب در کشورمان، ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار داده است. سرمایهگذاری بیش از حد در سدهایی که بسیاری از آنها کیفیت لازم را ندارند در کنار زمینهایی که توان جذب سریع آب در زمان بارندگی را از دست دادهاند و کنار هم قرارگرفتن سیل و خشکسالی، چالشهایی هستند که به اعتقاد این موسسه میتوانند به اعتراضهای مدنی ختم شوند.
با توجه به اینکه حدود ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، کشاورزی که دیگر به منابع آبی دسترسی ندارد در جستوجوی شغل و درآمد به مناطق شهری مهاجرت خواهد کرد اما فرصتهای شغلی در شهرها نیز برای جذب این تعداد نیروی کار کافی نیست و اعتراضهای اجتماعی جمعیت آسیبدیده را بهدنبال خواهد داشت. در چنین وضعیتی، کمبود منابع مالی و فاصلهای که بهدلیل تحریم از فناوریهایی که میتوانند بهرهوری آب را ارتقا دهند گرفتهایم، اجرای راهحلهای موجود برای خروج از بحران آب را دشوار میکند.
امسال نسبتبه سال گذشته حدود ۵۴درصد کاهش بارندگی داشتیم و بارش در فصل پاییز در اکثر مناطق کشور بهجز سواحل دریای خزر کمتر از نرمال (میانگین بلندمدت آماری) پیشبینی میشود. این مساله باعث میشود که متولیان امر از هماکنون برنامهریزی و چارهاندیشی داشته باشند. بخش عمده منابع آب مصرفی کشور از طریق آبهای زیرزمینی تامین میشود. آبهای زیرزمینی از منابع آبی تجدیدپذیرند اما زمان زیادی برای تجدید این منابع آبی نیاز است و برداشت از این منابع موجب شده میزان آبهای زیرزمینی کشور رو به کاهش باشد.
بخش کشاورزی بیشترین مصرف آب در مقایسه با سایر بخشها را دارد و یکی از مصرفکنندگان اصلی آب در کشور است. وجود ریسک تحریمهای اقتصادی که میتواند تهدیدی برای امنیت غذایی مردم باشد، دولتهای مختلف را به خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی استراتژیک هدایت کرده است. تولید بیشتر این محصولات کشاورزی و دستیابی به خودکفایی با مصرف آب بیشتر همراه است و مصرف آب بیشتر به معنای برداشت بیشتر از منابع محدود آب است. از طرف دیگر، قرارگیری صنایع آببری مانند فولاد در مناطق مرکزی کشور مانند استان اصفهان، برداشت از منابع آبی در این مناطق را تشدید کرده و موجب راهاندازی طرحهایی همچون انتقال آب خلیجفارس به استانهای مرکزی شده است. درحقیقت جانمایی نادرست صنایع و بیتوجهی به مسائل محیطزیستی در مکانیابی این صنایع نهتنها موجب کمبود آب در این مناطق شده بلکه راهحلهای رفع آن، تغییرات اقلیمی در سایر مناطق را به همراه خواهد داشت.
دکتر «محمدرضا رضایی» استاد دانشگاه و اقلیمشناس با بیان اینکه مدیریت آب در کشور نیازمند مدیریتی واحد و برنامهریزی شده است، درباره ضرورت رسیدگی به مساله بحران در کشور به خبرنگار «صبحنو» میگوید: «بیش از ۸۵درصد وسعت کشور در منطقه فراخشک، خشک و نیمهخشک قرار دارد. ایران شامل یک فلات مرکزی خشک است که از نظر تغذیه آبی، وابسته به دو رشتهکوه «البرز» و «زاگرس» است. رودخانهها عموما از این دو رشتهکوه سرچشمه میگیرند و ذخایر آبی در فصول گرم، برف و یخی است که در ارتفاعات از زمستان سال گذشته باقیمانده است. تصور کنید علاوهبر اینکه میزان بارش در ایران یکسوم میانگین جهانی است، در سالهای اخیر دائم از کاهش میزان بارش خبرهایی به گوش میرسد.
آبیاری غرقابی در ایران، یکی از معضلات بسیاری از کشورهای خاورمیانه است. بیش از ۸۰درصد آب مصرفی خاورمیانه در بخش کشاورزی مصرف میشود که این عدد در ایران به ۹۰درصد میرسد، درحالیکه کشاورزی تنها ۱۵درصد از تولید ایران را شامل میشود. یکی از مهمترین ذخیرههای آبی ایران، آبهای زیرزمینی هستند که از دیرباز بهوسیله قنات در فلات مرکزی حفظ میشده و جریان مییافته است.
متاسفانه بر اثر کاهش بارش، بسیاری از کشاورزان و واحدهای صنعتی مجبور به حفر چاههای غیرمجاز و آبکشی بیشازحد از آن شدهاند که شاید یکی، دو سال مشکل آنها را حل کند اما بهمرور بر مشکلات میافزاید. چهار دهه پیش تنها ۵۰هزار حلقه چاه در ایران وجود داشت که سالانه حدود ۹میلیارد مترمکعب از آنها برداشت میشد اما اکنون بیش از ۶۵۰هزار حلقه ایجاد شده که سالانه بیش از ۶۰میلیارد مترمکعب از آنها برداشت میشود.»
او میافزاید: «مصرف آب در «تهران»، «اراک»، «اصفهان»، «شیراز»، «قزوین»، «قم»، «کرج»، «کرمان»، «مشهد»، «همدان» و «یزد» بیش از مخازن آب در این شهرهاست. ۵۱۷شهر دیگر، مصرفی برابر با مخازن خود دارند. پنجمیلیون مشترک روستایی و ۱۴میلیون مشترک شهری در ایران وجود دارند. این جدا از واحدهای تجاری، صنعتی و کشاورزی است. طبق آمار رسمی، ۳۰درصد آب تصفیهشده به دلیل فرسودگی لولهها هدر میرود. جدا از این، آب لولهکشی در شهرهای ما فقط بهصورت تصفیهشده ارائه میشود و مردم مجبورند برای آبیاری باغچه و شستن حیاط و خودرویشان هم از همان آب شیرین استفاده کنند.»
موضوع آب تنها یک مساله محیطزیستی نیست
با توجه به این مشکلات و بحران کمآبی، کارشناسان به راهحلهای مختلفی اشاره دارند؛ ازجمله برخی تاکید دارند، افزایش واردات مواد غذایی بهجای پافشاری بر خودکفایی راهحلی است که پس از بهبود روابط بینالمللی و رفع تحریمها میتواند قابلبررسی باشد. پیشنهاد دیگر، انتقال آب به مناطق مرکزی و شیرین کردن آن برای بهرهبرداری در مصارف گوناگون است. بااینحال نمکزدایی نیز چالشهای خود را دارد؛ زیرا شورابهها بار دیگر به منبع اصلی برداشت آب بازمیگردند و تنوع محیطزیستی و اقتصاد دریا را تحتتاثیر خود قرار میدهند.
رضایی، استاد دانشگاه میگوید: «موضوع آب نهتنها یک مساله محیطزیستی بلکه موضوعی است که با برنامهریزی صنعتی و تولید کشاورزی ارتباط تنگاتنگ دارد و شاید بتوان سرمایهگذاریهای هنگفتی را که در صف ساخت سد و بهرهبرداری از طرحهای انتقال آب هستند به شیوههای نوین و مبتنی بر فناوری تخصیص داد که بهرهوری در مصرف آب در بخشهای مختلف و بهویژه کشاورزی را ارتقا میدهند. علاوهبر این، توجه به الگوی کشت نیز در بهبود بهرهوری آب در بخش کشاورزی اهمیت دارد. همچنین لازم است در طرحهای توسعه صنایع آببری که در مناطق مرکزی و خشک کشور فعالیت میکنند، تجدیدنظر شود.»
این اقلیمشناس درباره استفاده از تجربیات مناطق مختلف و کشورها در مدیریت آب توضیح میدهد: «ساکنان فلات مرکزی ایران از همسایگی با دشت کویر و دشت لوت در طول زمان، درسهای زیادی درباره آب آموختند. قناتهایی که در خشکترین مناطق کشور ایران، آب را به مردم حاشیه کویر میرسانند، یکی از شیوههای سنتی دسترسی به آب و منابع آبی هستند. حتی در مناطقی از ایران که با کویر فاصله دارند و بهعنوان مناطق پرآب و حاصلخیز شناخته میشوند نیز شیوههایی برای مدیریت آب بهکارگرفته میشد. سازههای آبی شوشتر در استان خوزستان نمونهای از ابتکار عمل ایرانیان آن هم پیش از انقلاب صنعتی در مدیریت منابع آب است که در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده است. در این میان، کشورهایی هستند که در مدیریت آب تجربیات بالایی دارند. کاهش تولید محصولات کشاورزی کشور «استرالیا» در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میلادی با بحران کمآبی مواجه شد.
سوءمصرف آب در این کشور سبب آسیب محصولات کشاورزی در این کشور شد و اقتصاد بهسمت وارداتی شدن محصولات و موادغذایی پیش رفت، برای همین تخصیص آب به بخش کشاورزی و مصرف خانگی تا ۸۴درصد کاهش یافت و از تولید محصولات کشاورزی که به آب زیادی نیاز داشتند، جلوگیری شد. همچنین کشاورزان در مضیقه قرار داده شدند تا از روشهای آبیاری قطرهای و بارانی استفاده کنند. در ژاپن با کشت طبقاتی به روش «هیدروپونیک» تا ۹۹درصد در مصرف آب صرفهجویی کردهاند و با یک درصد آب مصرفی در کشت رایج توانستهاند کشت هیدروپونیک کاهو را انجام دهند. این روش کشت در مناطق کویری ایران بسیار بهصرفه خواهد بود.