بحران از زندگی انسانی حذف‌شدنی نیست و این‌پدیده زندگی بشری را مجالی برای پی‌بردن به مرزهای توانایی انسان است.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: مجموعه «بحران و خودشکوفایی دهه‌شصتی‌ها» نوشته مسعود زمانی به‌تازگی توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشر و راهی بازار نشر شده است. او این‌مجموعه سه‌جلدی را پس از ۱۲ سال تحقیق و پژوهش نوشته است. نویسنده کتاب دارای دکترای حقوق است و سابقه‌ عضویت در بنیاد ملی نخبگان ایران را دارد. این‌نویسنده متولد سال 65 است و یک‌دهه‌شصتی محسوب می‌شود.

صبا عبداللهی دانش‌آموخته رشته حقوق در مطلبی که درباره مجموعه «بحران و خودشکوفایی دهه‌شصتی‌ها» نوشته، به وجوه مختلف آن پرداخته و این‌یادداشت را برای انتشار در اختیار مهر قرار داده است.

مشروح متن این‌مطلب در ادامه می‌آید:

اغلب مواقع پس از مطالعه یک کتاب چنانچه بخواهم از آنچه آموخته ام برای آشنایی‌ علاقه‌مندان به مطالعه، و اهلِ اندیشه بگویم، جز در مواردی کوتاه‌، به ندرت از مطالب خودِ کتاب استفاده می‌کنم. اما تلاشم این است تا چکیده‌ای از دریافت‌های شخصی را ارائه دهم. چرا که بر این اعتقادم با آوردن عینِ مطالب، در نگاه اول ضربه‌ای به انسجام و پایداریِ ارتباطِ مفاهیم کتاب وارد شده است، که این‌موضوع ذهن مخاطب را هم سرگردان می‌کند. و از رویِ دیگر هم، در واقع شانه خالی‌کردن از بار مسئولیت اندیشیدن به مفاهیم نهفته در کلمات و سطر سطرِ جملاتی است که نویسنده شاید مدت‌های زیادی برای آن مرارت ها را تحمل کرده است تا اندیشه مخاطب را به‌واسطه آن به چالش‌ دعوت کند. کتاب «بحران و خودشکوفایی دهه شصتی‌ها» نیز برایم از این قاعده مستثنی نبوده است. امیدوارم این‌مطلب با تمام نقاطِ ضعف در بیانِ بنده به آنچه که شایسته گفتن در معرفی این کتاب است، اما مفید واقع شود.

کتاب «بحران و خودشکوفایی دهه شصتی‌ها»، اثر مسعود زمانی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز، و پژوهشگر حوزه علوم انسانی و به‌ویژه علم روانشناسی از تازه‌های انتشارات نقد فرهنگ است. در همین ابتدا به‌جهت اینکه عبارت دهه شصتی‌ها در عنوانِ نام کتاب تصویر اشتباهی را از زمینه و موضوع آن در ذهن مخاطب ایجاد نکند، که تنها نسل دهه شصتی‌ها می‌توانند مخاطب این‌اثر باشند، به این‌نکته اشاره می‌کنم که سنگ بنای تألیف و نامگذاری این‌عنوان برای کتاب را باید در فضای فکری و تجربه‌های زیسته نویسنده جستجو کرد، که تجربه‌ای تمام عیار، از زمینه و زمانه تاریخی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و در عین حال توجه به پدیده بحران و ارتباط آن با سلامت روانِ فردی و اجتماعیِ نسل نام برده تا زمان انتشار اثر حاضر را، در ایران داشته‌ است. و همان‌طور که در بخش پیشگفتار کتاب هم آمده، [علت نامگذاری کتاب باعنوان بحران و خودشکوفایی دهه شصتی ها این است که نسل دهه شصتی ها را می‌توان نماینده ای جالب توجه و قدرتمند از نسل های حاضر در ایران که تجربه های زنده ای از بحران را پشت سر گذاشته اند دانست. و به همین علت در تحلیل‌ها و مثال‌ها از آنان نام بیشتری هم برده می‌شود].

بنابراین با مطالعه دقیق کتاب، و در ادامه این‌مطلب، مخاطب به مرور متوجه خواهد شد که منهای تمرکزِ بیشتر بر بحران‌ها و چالش‌های نسل نام برده، اما عمومیتِ تعلق آن را، از این‌دیدگاه که بحران، و ارتباط آن با سلامت روان و زندگی را، در دو ساحتِ فردی و اجتماعی به بررسی نشسته، می‌توان به اقشار و طیف‌های گوناگون فکری و سِنی دانست. که اتفاقاً بین انبوه آثار روانشناسی و به‌ویژه در قیاس با آثار ترجمه‌شده نویسندگان خارجی آنچه قابل به توجه و تامل است، در پرداختن به مقوله بحران و جنس آن، یگانگی فرهنگی و مأنوس‌بودن نویسنده با زندگی ایرانی و تجربیات بومی، خلأ محسوس در ذهن مخاطب، در آثار نویسنده خارجی را به دلیل عدم تجانس با مفاهیم، و بسترهای فرهنگی ایرانی به خوبی پوشش می‌دهد. و باز در بخش پیشگفتار [ ایده نگارش کتاب، ناشی از همین خلأ ادبیات ایرانی مرتبط با سلامت زندگی و سؤال‌های بی‌جواب در این راستا بیان شده است].

کتاب «بحران و خودشکوفایی دهه شصتی‌ها» در صفحات آغازین چشم اندازی از معنا و مفهومِ بحران، آستانه ی بحران، و جهانی بودن آن به مخاطب ارائه می‌دهد. این‌که آیا مرز و نقطه پایانی را می‌توان برای بحران در نظر گرفت؟ آیا بحران به جغرافیای خاصی در بُعدِ زمان، مکان، و مفاهیمی مشخص محدود و محصور می‌شود؟ یا نه بحران تا دوردست‌های زندگی بشری همچنان با او همراه خواهد بود؟ ارتباط میان بحران در آن‌سوی مرزها و حضور آثار آن در این‌سوی کره خاکی چه می‌تواند باشد؟ و همچنان در کنار تحلیل‌ها، و مثال‌هایی از رویدادهای بحران‌زای جهانی، چگونگیِ پاسخ به بحران در جوامع مختلف در بُعد فردی و اجتماعی، و یافتن این وجوهِ شباهت و تمایزها، ذهن مخاطب را از ابتدا با ماهیت بحران آشنا می نمایند.

عدم تشخیص حضور بحران خود می‌تواند مستقلاً، منشأ ایجاد نوعی بحرانِ چالش برانگیز باشد که ناتوانی در تشخیص آن محلِ بروز چالش‌های فردی و اجتماعی جبران ناپذیری است. که فکر می‌کنم از ممیزترین خصوصیت کتاب، ایجاد علامت‌سوال‌های قابل تأمل، و توجهی در ذهن مخاطب در خصوص پدیده بحران است. شاید هم بهتر است بگوییم از همان‌جملات آغازین تفکر و اندیشه خواننده کتاب به چالشی دعوت می‌شود تا روح تشنه مخاطبِ ژرف اندیش را با یک سؤال اساسی روبرو کند: من و بحران با هم چه‌نسبتی داریم؟ و اتفاقاً در پاسخ به همین پرسش اساسی است که مخاطب متوجه خواهد شد، در لایه‌های زیرین بسیاری از مسائل ساده، و شاید حتی به ظاهر بی‌اهمیت از دیدگاه برخی افراد، مفاهیمی عمیق پنهان است که می‌تواند خودْ به‌نوعی بحران، یا منشأیی برای ایجاد موقعیت بحران‌زا باشد. که آگاهی نسبت به آنها سلامت زندگی فردی و اجتماعی را ارتقاء می‌بخشد. از آنجا که خیل عظیمی از بحران‌زده‌ترین نسل ایران را به دلائل مختلف که ریشه در زمینه و زمانه تاریخی و سیاسی ایران هم دارد، متولدین دهه شصت، که یا هنوز در نقش فرزندِ خانواده، یا در نقش پدر و مادری که احیاناً صاحب فرزندی هستند، یا در آینده صاحب فرزند می‌شوند تشکیل می‌دهد، کتاب در روایتی منطبق با واقعیات و ذکر شواهد مستند، دوره‌های مختلف فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و حتی اعتقادی و مذهبی جامعه ایران را در شکل‌گیری شخصیت این‌گروه از جامعه و بحران‌های از سر گذرانده، یا در آن مانده را، در قالب پرسش و پاسخ‌هایی نقادانه و متفکرانه به چالش‌ می‌کشد و زمینه‌ای را فراهم می‌آورد تا نمایی یکپارچه از گذر تاریخی، سیاسی، و اجتماعیِ بحران‌ساز در ایران، البته با رویکردی تطبیقی با توجه به بسترهای بحران‌ساز در گستره جهانی، و یا حتی گاهی بازگشتی به گذشته‌های دور و دورتر، از زندگی آغازین بشری و همراهی او با بحران، البته با حفظ، و ارتباط معنای کامل از ردِ پای تمدن، تجربیات، و فرهنگ ایرانی پیش روی مخاطب قرار دهد.

بنابراین نه‌تنها بحران از زندگی انسانی حذف‌شدنی نیست، بلکه این‌پدیده زندگی بشری را مجالی برای پی‌بردن به مرزهای توانایی انسان می‌داند، تا به کشف ظرفیت‌های وجودی که لازمه و تضمین‌کننده بقای انسانی‌است، در سیرِ پیکار انسان و بحران بپردازداما مطالب کتاب صرفاً به بر شمردن چالش‌ها و بحران ها محدود نمی‌شود. بلکه با مخاطب به گفتگو می‌نشیند. او را همراه و همگام با سطر سطرِ مفاهیم کتاب می‌کند تا متوجه یک‌مفهوم عمیق به نام «خودآگاهی» سازد و طی فرایندهای مهارتی و عملی این‌جرأت را در مخاطب ایجاد کند که با کشف بحران، و آثار بحران‌های نهفته در وجود خویش، خود را از زندانِ غفلت از، ذهن و بدنِ جامانده در تبعاتِ ناشی از آن، رها سازد و در مسیر سلامتی گام نهند. در ادامه توجه مخاطب را به تفصیل به بدن، نقش، و جایگاه اساسی‌ آن در ارتباط با بحران معطوف می دارد. در جلد اول کتاب با موضوع بدن، و در جلد دوم با موضوع هیجان و شخصیت، قلمرو وجودی انسان را جایگاهی برای بروز و ظهور پدیده بحران می‌شناسد و به گونه‌ای علمی در قالب تحلیل و توصیفِ نمونه‌هایی از وقایع پیش‌آمده از بحران به زبانی ساده و قابل درک، ریشه بسیاری از چالش‌های درون رابطه‌ای انسان‌ها در زندگی فردی و اجتماعی را، در بی‌توجهی به چالش‌های این‌جایگاه بحران یعنی بدن می‌داند. و در ادامه تأثیر شگرفِ شناخت و ارتباط انسان با بدن، یا بهتر بگویم آشتی‌بودن با بدن، در رویارویی با بحران به چالش‌ کشیده می‌شود، که زبانِ گفتگوی این‌بخش از کتاب، روایتی ناب از چگونگیِ برقراریِ ارتباط با بدن، و صلح و دوستی با این‌هدیه و نعمت خداوندی است که مخاطب را خیلی خوب مُجاب به ادامه مطالعه با اشتیاق هرچه‌بیشتر می‌کند. بنابراین نه‌تنها بحران از زندگی انسانی حذف‌شدنی نیست، بلکه این‌پدیده زندگی بشری را مجالی برای پی‌بردن به مرزهای توانایی انسان می‌داند، تا به کشف ظرفیت‌های وجودی که لازمه و تضمین‌کننده بقای انسانی‌است، در سیرِ پیکار انسان و بحران بپردازد.

جلد دوم ادامه آغاز سفری است که با کتاب شروع کرده‌ایم. ابتدا معانیِ مفاهیم، و ساحت‌های متفاوت شخصیت و هیجان در سطح فردی و اجتماعی برای مخاطب روشن می‌شود. جایگاه، تاثیر، و چگونگیِ ارتباط هیجان با بحران، و تقابل آنها با هم به چالش‌ کشیده می‌شود. با آموزش مهارت‌ها و تمرین‌هایی مخاطب به این‌توانایی می‌رسد تا با آگاهی و شناخت از هیجان‌ها، و تأثیر آن در مقابله با بحران های فردی و اجتماعی به تنظیم هیجانی دست یابد. گاهی مخاطب با شنیدن موضوع بدن در جلد نخست، و شخصیت و هیجان در جلد دوم که روبرو می‌شود، شاید این‌تصویر را در ذهن ایجاد کند که من با انبوهی از مطالب تخصصی روبرو هستم. این‌موضوع اگر برای مخاطبِ خاص، کم‌رنگ‌ باشد، اما ذهنِ مخاطبِ عام را احتمال قریب به یقین درگیر خواهد کرد. اما زبان گفتگوی کتاب تا نهایتِ ممکن زبانی شیوا، صمیمانه، و کاملاً قابل درک است. کتاب با باز کردن هر موضوع جدید دریچه‌ای از گفتگوی دوطرفه بر روی مخاطب می‌گشاید. پرسشی در ذهن او ایجاد می‌کند. و در این‌مسیر با ورزیده‌کردن اندیشه و ذهن از رهگذرِ دانش و بینش، صبورانه با وضوح و دقت نظر، حلاوت اندیشیدن و هنر زندگی‌کردن را در مخاطب بیدار می‌سازد.

کتاب پیش‌رو همچنین مثال‌ها یا راهکارهایی برای سلامت زیستن دارد که طراوت و نشاط زندگی را در انسان زنده کند؛ از سلام‌کردن به پرنده‌ای که در آسمان در حال پرواز می‌بینیم؛ از برقرای ارتباط و مشاهده‌گری آگاهانه با پیرامونمان و یا اینکه بتوانیم دست به انتخاب‌های آگاهانه بزنیم. مثل اینکه از یک‌قطعه چوب استفاده آگاهانه داشته باشیم، چه ارتباط شگفت‌انگیزی می‌تواند با بدن داشته باشد که به تفصیل از آن صحبت شده است [ آن را مثل چوپانی در دست بگیریم، پشت گردن بگذاریم، و دستهایمان را از آن بیاویزیم] و در ادامه به شرحِ تأثیر آن پرداخته شده است.

در جلد سوم کتاب با موضوع هفت رویکرد یا هفت آیین خودشکوفایی، اولین نشانه ای که ارتباط معنایی ظریفی با موضوع خودشکوفایی هم دارد، تصویر و طراحی متفاوت با دو جلد نخستین و دومینِ کتاب است. کامل‌شدن تصویر طراحی شده در جلد سوم شگفت انگیز بود. برای ارائه مختصری از موضوع مطالب جلد سوم به جمله‌ای در ابتدای مطلب باز می‌گردیم. به این‌نکته اشاره شد که با کمک مفاهیم در دو جلد نخستین و دومینِ کتاب یک سوال اساسی را از خود خواهیم پرسید: من و بحران با هم چه نسبتی داریم؟ و پس از دریافتن پاسخ این سؤال به مدد مفاهیمِ نابِ کتاب در جلد اول و دوم در خواهیم یافت که جایگاه ما در بحران کجاست! پس از آن گفتگویی که با کتاب آغاز کرده‌ایم رَنگ دیگری پیدا می‌کند و در واقع آن‌چه که جوهره وجودی انسان را به آزمون می‌کِشد، ورود به پهنه گسترده خودشکوفایی است. در واقع معنای واژه خودشکوفایی در جلد سوم مجال بروز و ظهور پیدا می‌کند.

کتاب در تلاش است تا مخاطب را متوجه نیروهای وجودی منحصر به فردش، که خداوند در کل هستی و کائنات به او هدیه کرده است سازد، و از محلِ وجودِ آنها در وجود خویش آگاه شود، تا با بکارگیری این نیروهای شگرف حیاتی و بیدارسازی استعدادهای خاص نهفته در وجود، مجال بروز خودشکوفایی را در خود ایجاد کند.

هفت آیین خودشکوفایی که می‌تواند تسلی بخش، و هم روشنایی بخش وجودِ انسان باشد. اما چون بر این‌اعتقاد هستم که این‌بخش از کتاب را باید به خواننده مشتاق و ژرف اندیش سپرد تا جانِ کلامِ خالق اثر را خود دریابد، تنها جمله زیبا و عمیق در صفحه پایانی کتاب را در اینجا با هم می‌خوانیم [ ما می‌توانیم با آیین های خودشکوفایی زندگی کنیم، یا اینکه " این آیین ها را زندگی کنیم".... ]