خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: فاجعه مارک ویلموتس در تیم ملی ایران فضا را برای هر مربی فراهم کرد که با کمترین دانش و علم مربیگری بتواند نتایجی بهتر از دوره سرمربی بلژیکی بگیرد که تیم ایران را تا آستانه حذف از مرحله اول مقدماتی جام جهانی برده بود.
دراگان اسکوچیچ مردی بود که با حرف و حدیث زیاد و اتهام اینکه دلالها او را انتخاب کردهاند به عنوان سرمربی تیم ملی کارش را شروع کرد و از همان ابتدا هم کارشناسان زیادی علیه او موضع گرفتند و معتقد بودند او دانش و شایستگی نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران را ندارد.
با این حال او کارش را با تیم ملی آغاز کرد در حالی که اردوهای آماده سازی به سبک کارلوس کیروش نداشت و مدت زیادی هم بازیکنان را در اختیار نداشت، چهار بازی حساس در بحرین را با پیروزی پشت سر گذاشت و با صعود به مرحله بعد امیدواریها برای موفقیت این تیم را زیاد کرد.
زمانی که او به کرونا مبتلا شد و دیدار برابر سوریه را از خانه تماشا کرد، تیم ملی با نمایشی ضعیف و پرحرف و حدیث توانست در ورزشگاه آزادی حریف خود را با یک گل شکست دهد و آماده دیدار با عراق شود.
برای این بازی فرصت زیادی باقی نبود و تیم ملی راهی قطر شد تا خود را برای بازی را عراق آماده کند. اسکوچیچ هم دوران قرنطینه را تمام کرده بود با فاصله کوتاهی به بازیکنان ملحق شد اما این بار هم فرصت زیادی نداشت تا بتواند تفکرات تاکتیکیاش را در زمین اجرا و ملکه ذهن بازیکنان کند.
با وجود اینکه کادر فنی فرصت آماده کردن تیم ملی را نداشت و این تیم تمرینات خوبی را هم انجام نداد، اما بازهم به یک پیروزی ارزشمند و این بار با اختلاف گل خوب دست پیدا کرد. بردن عراق با سه گل در شرایطی که حریف حرفی برای گفتن نداشت ابهامات و البته سوالاتی را در مورد عملکرد تیم ملی ایجاد کرد.
این سوالات در شرایطی پررنگتر نزد اهالی فوتبال و کارشناسان مطرح شد که تیم ملی عراق حتی در زمان حضور کارلوس کی روش هم یک حریف قدرتمند و دردسرساز برای تیم ملی ایران به شمار میرفت اما در دیدار سه شنبه شب بجز یک گل آفساید دیگر فشاری روی دروازه ایران نیاورد و حرفی برای گفتن نداشت.
این ضعیف بودن عراق البته دلیل بر قوی بودن ایران نبود چرا که ملی پوشان ایران از نظر تاکتیکی در شرایط مطلوبی قرار نداشتند و تنها بر اساس توانایی بازیکنان توپ را به گردش درآوردند و روی همین توانایی سه گل به حریف زدند.
بعد از پیروزی برابر عراق تحلیلهای متفاوتی در مورد تیم ملی مطرح شده است. برخی اعتقاد دارند این پیروزیها محصول حضور بازیکنان در تیمهای مختلف خارجی و حرفهای بودن آنهاست و کادر فنی تاثیری در بردهای این تیم ندارد.
برخی نیز عنوان میکنند که اسکوچیچ توانسته شرایط تیم ملی را نسبت به گذشته تغییر دهد و سهم مهمی در موفقیتهای تیم ملی را به خود اختصاص داده است. این ادعا از آنجا میتواند رد شود که اسکوچیچ زمان زیادی را در کنار بازیکنان حضور نداشته و اردوهای طولانی هم برای تیم ملی نداشته که بتواند تفکراتش را پیاده کند.
شاید به همین خاطر است که عنوان میشود این بردها به واسطه کیفیت فنی بازیکنانی است که همه از «خوب های» فوتبال ایران در سالهای اخیر هستند و حالا به پختگی بالایی رسیدهاند.
بازیکنانی مثل مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش و سردار آزمون که در پیروزی برابر عراق تاثیر زیاد و مستقیمی داشتند در اوج پختگی و دوران حرفهای فوتبال خود هستند و حرکاتی که انجام میدهند ناشی از حضورشان در سطح اول فوتبال دنیاست و کادر فنی تاثیری روی آنها نداشته است.
باید دید تیم ملی ایران که در دو دیدار برابر سوریه و عراق محک جدی نخورده و بازیکنانش از سوی حریف تحت فشار قرار نگرفتند، در دیدارهای آینده و خصوصاً دیدار برابر کره جنوبی هم با همین کیفیت بازی خواهند کرد یا شرایط متفاوت خواهد شد.