خبرگزاری مهر؛ گروه مجله*: تولید محتوا برای کودک و نوجوان اگر چند اصل اساسی داشته باشد بیشک یکی از مهمترینهایش توجه به ارائهی الگوهای درست، واقعی و باورپذیر است. بهویژه زمانی که پای مفاهیم ارزشی و اعتقادی به میان میآید.
قاعدتاً هرچه مباحث تخصصیتر میشوند، تولیدکنندگان نیز میبایست آگاهانهتر، باریکبینتر و سنجیدهتر عمل کنند.
در کشورهای پیشرفته دنیا در ردیف بودجه سالیانه، آموزش و پرورش عمومی و هر آنچه به شکل مستقیم و غیرمستقیم به آن ارتباط پیدا میکند، سهم قابل توجهی را به خود اختصاص میدهد. همچنین به حقوق مادی و معنوی مربیان مهدکودک و معلمان دبستان به دلیل همین حساسیت شغلی توجه ویژه میشود.
پینوکیو به همه ما یاد داد دروغ نگوییم
در تولید محتوای تصویری برای کودک و نوجوان "سرگرمی" اصل مهم دیگر است.
همین میزان از اهمیت را میتوان در آثار کمپانیهای بزرگ و معتبر تولید انیمیشن در آمریکا و اروپا به روشنی مشاهده کرد.
به دوستانم پیشنهاد میکنم دستکم تولیدات کمپانی «دیزنی» را برای نمونه تماشا کنند.
پینوکیو که از جمله محبوبترین شخصیتهای کارتونی دنیاست به چند نسل یاد داد دروغ گفتن، چیزی را در وجودشان زشت میکند.
۱۰۵ پویانمایی دیگر از این کمپانی را اضافه کنید به این اثر که هر کدام در دنیایی متفاوت سعی کردهاند برای کودکان و نوجوانان ایجاد سرگرمی و الگوسازی کنند و اغلب با توفیقات فراوان همراه بودهاند.
تولید هر اثری برای ردههای سنی کودک و نوجوان
نیاز به تخصص ویژهتری نسبت به دیگر گروههای سنی دارد و البته پیش از تولید اثر در این محدوده، نیاز داریم مخاطب را بشناسیم و این شناخت به درک بهتر و شناخت معقولتر از ویژگیها، نیازها، علاقمندیها و تواناییهای این گروه سنی کمک میکند و باید بدانیم که بخشی از این تخصص در اختیار روانشناسان و رفتارشناسان کودک و نوجوان است.
اگر فکر میکنید این میزان از وسواس و مطالعه و مشورت برای یک اثر زیادهروی و بیمورد است باید بگویم دقیقاً به تفاوت تولیدات موفق این عرصه در دنیا و دیگر تولیداتی که با اقبال کمتری روبرو شدهاند اشاره کردهاید.
خلاصه کلام اینکه برای تولید تصویر، کتاب، موسیقی، بازی و … برای این محدوده سنی چیزی بیشتر از «تصور تخصص» لازم است و میزان هوشمندی و کارآمدی تولیدکنندگان اثر را میتوان از محصولی که ارائه میکنند فهمید و این نیازی به ارائه رزومه و مدرک ندارد.
برای کودک یا با موضوع کودک؟ مسئله این است!
سازندگان، دچار سردرگمی و ابهام میشوند و این دو را با هم اشتباه میگیرند. مفاهیم، موضوعات، کلمات، تصاویر و … برای کودک و نوجوان تفاوت دارند.
مثلاً یک کودک به طور عام از «مرگ»، درک متفاوتی نسبت به ما دارد چه رسد به شهادت یا انواع دیگر مرگها. برداشت کودک و نوجوان از «تاریخ» با برداشت بزرگسالان تفاوت فاحش دارد. ما اگر اثری را برای کودک و نوجوان تولید میکنیم باید با شکل جهانبینی او و میزان درک و توانایی ذهنی او همخوانی داشته باشد. خیلی وقتها سوژه نوجوان است، اما اثر بزرگسال!
حتماً این جمله را شنیدهاید که آموزش در کودکی، همچون نوشتن بر سنگ است و دست بردن در سنگنوشته کار آسانی نیست و این یعنی اگر برای کودک و نوجوان اثری تولید میکنیم باید آن هزار نکته باریکتر ز مو را نیز در نظر بگیریم.
کودک و نوجوان وقتی یک فیلم را میبینند، فقط از قصه آن فیلم تاثیر نمیگیرند. پوشش بازیگر، تکیهکلام، طرز راه رفتن و همه نکاتی که ممکن است حتی به ذهن ما هم نرسیده باشد از چشم مخاطب نوجوان دور نمیماند.
جای سبزه عید سانسوریا نگذارید!
نکته دیگر، حفظ و انتقال مبانی فرهنگی، تاریخی، دینی و ملی در تولید آثار کودک و نوجوان است. ما هیچوقت برای اینکه کودک یا نوجوانمان آیین نوروز را یاد بگیرد و به سفره هفتسین علاقه پیدا کند جای سبزه را با گیاه سانسوریا عوض نمیکنیم! ممکن است به سفره زینتهای دیگری را برای جذب نوجوان تازه با سنت آشنا شده اضافه کنیم. اما چیزی از اصول را حذف یا جابهجا نمیکنیم.
یا اگر بخواهیم به کودک یا نوجوانمان نماز را آموزش بدهیم، برای جذابیت نماز چیزی از نوبتها و رکعتها کم نمیکنیم، ولی میتوانیم به فراخور حال فرزندمان او را تشویق کنیم.
اگر حماسه و مرثیه امام حسین (علیه السلام) را یک فرهنگ بدانیم، برای شناساندن این فرهنگ به نسل تازه، اجازه تغییر اصول را نداریم. میتوانیم جای کتیبه و شعر محتشم را با چیزی عوض کنیم اما جایگزین باید با دقت فراوانی انتخاب شود.
ضمن اینکه وظیفه انتقال صحیح فرهنگ و تاریخ و آیین را به نسل بعد از خودمان داریم، برای افزودن هر عنصری به این سلسله باید دقت صدچندان به خرج دهیم.
راستش حرفهای بسیاری برای گفتن وجود دارد که مجال وسیعتری را میطلبد اما در مورد موزیکویدیوی «دهههشتادیها»:
به دوستانی که از این موزیک ویدیو با اشکال عجیب و غریب تعریف و تمجید کردند میگویم، تعریفهای فرقهای هیچگاه کمکی به پیشرفت نمیکند.
و به کسانی که از روی غرض سخن گفتند میگویم، هیچچیز جای انتقاد حرفهای را نمیگیرد.
و به سازندگان این اثر عرض میکنم که به تعریفهای دوستان و انتقادات دشمنان نگاه نکنید.
اما در این میان دست دوستان منتقد را ببوسید.
نویسنده: امیر تیموری