خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان سکاندار امور فرهنگی کشور نقش مهمی در ساماندهی وضعیت فرهنگ در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و همسو کردن آن با آرمانهای انقلاب سال ۵۷ دارد. معاونت امور فرهنگی این وزارتخانه نیز در ساختار فرهنگی کشور از نقش خاصی برخوردار است و میتوان آن را ستون خیمهای نامید که به زعم رهبر معظم انقلاب باید در حوزه بازسازی انقلابی حوزه فرهنگ هم در ساحت اندیشه و هم در ساحت عمل به ایفای نقش بپردازد. این معاونت متولی امور جریان چاپ و نشر در کشور است، بنابراین اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست.
پس از رای اعتماد نمایندگان ملت به محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم، گزینههای مختلفی در رسانهها و میان اهالی فرهنگ به عنوان گزینههای احتمالی معاونت فرهنگی مطرح شدند. نامهایی که هرکدام از سوابق مهمی در حوزههای مختلف فرهنگی از جمله صنعت چاپ و نشر داشتند، اما گمانهزنیها حاکی است که اکنون از میان آن چهرهها و شخصیتها دو نام به کرسی معاونت فرهنگی این وزارتخانه نزدیکتر شدهاند: مهدی رمضانی و یاسر احمدوند.
مدرک دکتری عرفان و تصوف اسلامی از دانشگاه ادیان و مذاهب قم دارد و هماکنون به عنوان معاون نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلال احمر مشغول به خدمت است. او سوابق مهمی در عرصه نشر دارد. از مدیریت انتشارات موسسه همشهری گرفته تا معاونت اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، مدیرعامل شرکت پخش محصولات فرهنگی ترنج، مدیرعامل فروشگاههای ترنجستان، مدیریت مرکز آموزشهای کاربردی نشر، مدیریت روابط عمومی بنیاد دایرةالمعارف و عضویت در هیات مدیره مجتمع چاپ واژهپرداز اندیشه.
دبیر جشنواره کتاب کودکان دفتر تبلیغات اسلامی، سردبیری هفتهنامه صداوسیما و فصلنامه دیدار، سردبیری هفتهنامه همشهری محله، سردبیری ماهنامه مهر و ماه، مدیر مسئولی نشریه شیرازه کتاب و سردبیری سایت کانون اندیشه جوان از دیگر سوابق فرهنگی احمدوند است.
مهدی رمضانی نیز هماکنون معاون توسعه کتابخانهها و کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور است. در کارنامه کاری او معاونت مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چشم میخورد. او همچنین مدتی را نیز در سمت مشاور مرحوم حجتالاسلام روح الله حسینیان، رییس فقید مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران به ایفای مسئولیت پرداخت.عضو و نایب رئیس هیئت مدیره موسسه نشر شهر و نایب رییس هیئت مدیره باغ کتاب از جمله دیگر سوابق وی است.
سوابق این دو چهره فرهنگی در حوزه چاپ و نشر امیدها را به بهبود معضلات مهم و ریشهای صنعت نشر ایران از جمله اعمال سلیقه بررسهای کتابها در زمینه صدور مجوز و همچین سیستم توزیع کتاب زنده میکند. سالهاست که اهالی قلم نسبت به اعمال سلیقه در زمینه صدور مجوز انتشار کتابها گلایه و اعتراض دارند و این میان حتی برخی اتفاقات مضحک نیز رخ داده است که از جمله آنها میتوان به دو ترجمههای دو مترجم از یک کتاب اشاره کرد که توسط ناشران خود برای اخذ مجوز به وزارت ارشاد ارسال شدند. یکی از این دو ترجمه موفق به اخذ مجوز بدون هیچ حذفیاتی میشود و مجوز انتشار ترجمه دیگر مشروط به حذف یک فصل از کتاب میشود.
مشکل دیگر مسئله توزیع کتاب است. ساختارهای فعلی بهگونهای است که کتابها پس از انتشار صرفاً تا مدتی در کتابفروشیهای تهران عرضه میشوند و زمان زیادی باید صرف شود تا کتاب به کتابفروشی شهرستانها برسد. تعطیلی مداوم کتابفروشیهای محلی بویژه در شهرستانها نیز معضل دیگری است. پس از انقلاب حل مشکل سیستم توزیع را در راهکارهایی چون نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاههای استانی کتاب دیدهاند.
این راهکارها هرچند به عنوان مسکنی برای ناشران عمل میکنند، اما مشکلات بیشتری را موجب شدهاند که از جمله آنها میتوان به نابودی کتابفروشیهای محلی اشاره کرد. نمایشگاههای کتاب در اصل فروشگاههای بزرگ کتاب هستند و چون از طرف دولت حمایت میشوند، رقیب عمده کتابفروشیهای خصوصی به شمار میآیند. البته در این سالها سعی شده که با پیگیری برنامههایی از جمله طرحهای فروش فصلی به کتابفروشیها نیز توجه شود، اما این نیز راه حلی ریشهای نیست. حمایت از ناشران و اهالی قلم آسیب دیده از شیوع ویروس کرونا نیز باید یکی از برنامههای اصلی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. به طرحهای حمایتی در دوره قبل ایراداتی از جمله دیده نشدن ناشران فعال در استانهای مختلف کشور، وارد بود. گویا صرفاً طیف محدودی از ناشران شهرستانی زیر چتر حمایتی وزارت ارشاد قرار گرفته بودند.