خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: شفافیت کلیدواژه محوری و جزو لاینفک صحبتهای اوست، موضوعی که چه در توییتهایش، چه در نشستهای مطبوعاتی و چه در خبرهای ارسالی از سوی روابطعمومی مجموعه تحت مدیریتش بر آن اصرار میورزد و تحققاش را مجرایی برای تبعیضزدایی، مسئولیت شناسی و پاسخگویی سیستماتیک میداند.
حسین انتظامی را میگوییم؛ رییس فعلی سازمان سینمایی و معاون پیشین مطبوعاتی که اتفاقاً به پایان روزهای تصدیگریاش در وزارت ارشاد چیزی باقی نمانده است.
انتظامی البته برای تحقق این آرمان به قدر وسع کوشیده و اتفاقاً در جاهایی به نتیجه رسیده اما گویی سامان دادن و روشن کردن ساز و کار اکران گرهای است که هرچه بیشتر برای گشودنش تقلا میکنند، کورتر میشود.
همان گرهای که برای رهایی از پیچ و تابهای تو در تویش سامانه سمفا را طراحی کردند به طوری که رییس سازمان سینمایی هر بار به صورت تلویحی و تصدیقی از آن به عنوان دستاوردی در دوران مدیریتش یاد کرده است.
سمفا مخفف شده عبارت «سامانه مدیریت فروش و اکران سینمای ایران» است و قرار بود علاوه بر ارایه اطلاعاتی دست اول از گزارشهای آماری آثار سینمایی، به تسهیلگری فرایند اکران هم بپردازد. موضوعی که البته سینماداران از همان روزهای نخست راهاندازیاش اعتراضهایی رسمی و غیر رسمی را به آن وارد کردند.
سمفا با همه روشنگریهایش اما همچنان محل نقد گروههای مختلف سینمایی است.
هم زمان با روز ملی سینما درباره این سامانه، چالشهایش و البته مقوله اکران با سعید خانی پخشکننده، سجاد نوروزی مدیر سینما آزادی و محسن آزاددل مدیر سامانه فروش گیشه ۷ به گفتگو نشستیم که در زیر شرح آن را میخوانید:
* سامانه «سمفا» با شعار شفافیت متولد شد، آن هم در شرایطی که سایت سینماشهر در حوزه اکران آمارهای بسیار شفافی را در دسترس قرار میداد. حسین انتظامی هم «سمفا» را یکی از دستاوردهای دوران مسئولیت خود میداند. فارغ از کارکردهای دیگر از اینجا شروع کنیم که «سمفا» چقدر توانسته است این شعار «شفافیت» را محقق کند؟ مهمتر از آن میتوان این سامانه را یک دستاورد برای مدیران فعلی سینمای ایران قلمداد کرد؟
سعید خانی: واقعیت این است که از نظر ایده اولیه، «سمفا» ایده خوبی بود. در زمانهای که سینماتیکت تنها فروشنده بلیت برخط بود، این سامانه یک درگاه پشتیبانی در سینماشهر داشت که «هترا» نام داشت و همان سامانه الان تبدیل به «سمفا» شده است. آپشنهای خوبی هم طبیعتاً این سامانه جدید دارد اما مشکل من بهعنوان پخشکننده، پیش از این با عملکرد «سینماتیکت» انحصار آن بود. یکی از کارهایی که در آن زمان اتفاق میافتاد و خیلی ناخوشایند هم بود این بود که ناگهان حجم تبلیغات یک فیلم چنان بالا میرفت که فروش بهصورت منوپل در اختیار یک فیلم قرار میگرفت. حتی در صفحه فیلم من، فیلم دیگری تبلیغ میشد.
خانی: آنچه آقای انتظامی دنبال کردند به گونهای بود که تصدیگری دولت در آن پررنگ شد. این تبدیل به بزرگترین باگ «سمفا» شد. اینکه دولت خودش بهدنبال تصدیگری در این حوزه افتاد و آسیب بسیاری هم به سینما زد. برخی وعدهها هم در این زمینه محقق نشد خاطرم هست در سال ۹۷ که فیلم «لونه زنبور» را در اکران داشتم، ناگهان در پیک فروش، سامانه فروش دان میشد! این مشکلی است که البته سمفا هم دارد و با توجه به شرایط فعلی هنوز بار زیادی را در فروش تجربه نکرده است تا ببینیم در این موقعیتها چه عملکردی خواهد داشت. در مجموع بزرگترین مشکل من با سینماتیکت همین اخلال در ساعات اوج فروش بلیط بود. با توجه به همین شرایط ایده تغییر درگاه فروش و رفع انحصار برای افزایش لینک فروش بلیت، ایده خوبی بود. سامانههای ایرانتیک و گیشه هفت پای کار آمدند و انتظارمان این بود که انحصار از بین برود. این ایده بسیار خوب بود اما آنچه آقای انتظامی دنبال کردند به گونهای بود که تصدیگری دولت در آن پررنگ شد. این تبدیل به بزرگترین باگ «سمفا» شد. اینکه دولت خودش بهدنبال تصدیگری در این حوزه افتاد و آسیب بسیاری هم به سینما زد. برخی وعدهها هم در این زمینه محقق نشد. قرار بود دبیرخانه شورای صنفی نمایش، همین سمفا باشد اما خیلی فاصله داریم تا این اتفاق رخ دهد. سمفا تنها درگاههای فروش بلیط را بیشتر کرده و از نظر شفافیت هم هیچ اتفاق ویژهای رخ نداده است. همان شفافیتی که قبلاً بود هنوز هم هست...
محسن آزاددل: کمتر شده است.
خانی: ایده اولیه در مجموع خوب بود اما در راستای شفافیت یک پارادوکسی وجود داشت و آن اینکه از ابتدا مشخص نبود چه کسی سمفا را راهاندازی کرده و مدیریت میکند. این ابهام همچنان هم وجود دارد. شخصاً به دو دلیل سمفا را دوست داشتم. یکی رفع انحصار بود. یکی بحث تقسیم پول فروش از مبدأ که برای من بهعنوان تهیهکننده بسیار جذاب بود اما هیچگاه محقق نشد.
* این شعار از ابتدای تولد سمفا بارها مطرح شد اما هنوز اجرایی نشده است.
خانی: دقیقاً. برای ما جذابیت راهاندازی سمفا همینها بود. من فیلمی در سال ۹۷ اکران کردهام که هنوز پول فروش آن را از برخی سینماها نگرفتهام. با توجه به تورم و شرایط خواب سرمایه، واقعاً برای ما دیگر صرفهای ندارد که فیلمی را اکران کنیم و بخواهیم یک سال بعد پول فروش آن را دریافت کنیم. واقعاً اگر بخواهم فیلمی را اکران کنم ترجیح میدهم سریع پول فروش آن را از سینمادار بگیرم. اما این ایده هم در سمفا محقق نشد.
آزاددل: از زمانی که سمفا شکل گرفت، بحثی که با آن داشتم و همچنان هم دارم این است که چرا از آدمهای متخصص در راهاندازی آن بهره گرفته نشد. من بهعنوان یکی از کسانی که چند سال در «سینماتیکت» خاک خوردیم تا کار راه بیفتد و از نصب ویندوز برای سینماها گرفته تا کار روابط عمومی و تبلیغات را در این حوزه تجربه کردهام، انتظار داشتم برای راهاندازی سمفا سراغ من نوعی هم بیایند. وقتی قرار است کار جدیدی آغاز شود، طبیعتاً باید سراغ متخصصانی که قبلاً تجربه آن کار را داشتند هم بروی اما درباره «سمفا» این اتفاق رخ نداد. نتیجهاش هم همین ایرادات فراوانی است که شاهد هستیم و هیچگاه هم برطرف نشده است.
آزاددل: نکتهای که وجود دارد این است که همان ایراد سال ۹۵ و ۹۶ نباید امروز در سال ۱۴۰۰ وجود داشته باشد. الان دیگر انتظار نداریم با مشکل دان شدن سامانه فروش مواجه شویم. در تجربه قبل ایراداتی بیرون آمده، آزمون و خطا شده و حالا برای تجربه جدید باید از آن استفاده میکردیم سه ماه پیش بهعنوان مدیر یکی از سامانههای فروش نامهای به «سمفا» زدم و اعلام کردم این ایرادها همچنان وجود دارد. هنوز هم که با برخی سینماداران صحبت میکنیم، هنوز آن ایرادها وجود دارد و برطرف نشده، دلیلش این است که افرادی که پای کار هستند متخصص نیستند. همینطور که آقای خانی هم گفتند، ما اصلاً نمیدانیم اینها چه کسانی هستند. در گذشته شاید ایراداتی که آقای خانی اشاره کردند درباره سینماتیکت وجود داشت، ولی لااقل شما میدانستید با چه کسی طرف هستید و تلاش میشد آن ایراد برطرف شود. نکتهای که وجود دارد این است که همان ایراد سال ۹۵ و ۹۶ نباید امروز در سال ۱۴۰۰ وجود داشته باشد. الان دیگر انتظار نداریم با مشکل دان شدن سامانه فروش مواجه شویم.
در تجربه قبل ایراداتی بیرون آمده، آزمون و خطا شده و حالا برای تجربه جدید باید از آن استفاده میکردیم. جالب اینکه نه تنها این اتفاق نیفتاده که حالا یک شورای نظارت بر سمفا تشکیل شده که آن شورا هم همین مشکلات را دارد و خبری از افراد متخصص در آن نیست. در چنین شورایی مالک سینما نباید عضو باشد، مدیر سینما باید حضور داشته باشد. نماینده پخشکنندهها و سینماداران و تهیهکنندهها بهعنوان صنوف درگیر هم باید حضور داشته باشند اما خودشان باید نماینده انتخاب کنند نه اینکه آقای انتظامی بیاید و برای همه نماینده انتخاب کند. حالا هم که دورهشان تمام شده، بروند و دیگر هیچ توضیحی هم ندهند که سمفا قرار بود چه اهدافی را محقق کند و کدام محقق شده است؟ میراث به جا مانده از سمفا برای دولت جدید چیست؟ آدمهای این سامانه چه کسانی هستند؟ وظایف این شورای نظارت چیست و چه میکند؟ این شورا وقتی متخصص نباشد، تصمیمی میگیرد که در عمل نشدنی است.
سجاد نوروزی: درباره سمفا و اصولاً هر ارگان دولتی دیگری که میخواهد تنظیمگری و تسهیلگری را برعهده بگیرد، یک پیشفرض کلی دارم که برگرفته از فقه و قانون اساسی است. بر این مبنا، دولت در چارچوب قانون اساسی و چارچوب فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی، نمیتواند به بخش خصوصی بگوید چگونه بفروش، به چه کسی بفروش و از چه مسیری بفروش. دولت نمیتواند در تعاملات اقتصادی و هنری میان من بهعنوان سینمادار و آقای خانی بهعنوان پخشکننده مداخله کند. این دخالت از نظر قانونی مشکل دارد.
از این حیث، سمفا با ایرادات قانونی جدی مواجه است. ممکن است من و آقای خانی توافق کنیم که برای یک فیلم روزانه تسویه حساب کنیم و برای فیلم دیگری بهصورت سالانه. سمفا از نظر قانونی نمیتواند به من بگوید چگونه باید معامله کنم. این یک باگ اصلی و مهم است. با این وجود اصل ایده شکلگیری «سمفا» ایده درخشانی بود که به آن نیاز هم داشتیم. قبلاً امکان برخی دستکاریها در آمار فروش بود اما امروز دیگر این امکان وجود ندارد. امروز ما از یک وضعیت تکساحتی با حضور سینماتیکت، به چارچوبی وارد شدهایم که دولت میتواند تعیین کند من سینمادار چگونه سانس بچینم و چگونه با پخشکننده معامله کنم. بعد هم ارگانی شکل گرفته که خودش تبدیل به یکی از دفاتر تابعه ارشاد شده است. آقای خانی بهعنوان تهیهکننده میداند چه دردسرهایی برای مواجهه با شورای پروانه ساخت و نمایش وجود دارد. حالا تصور کنید چیز دیگری درست شده که به آنها علاوه میشود.
اینها بحثهای کاملاً فنی است. در سینمای ما اما خصلتی با مسائل کارشناسی برخورد میشود. خیلی چیزها کلونیکلونی شده است. هر کسی از ظن خود به مسائل کلی سینما نگاه میکند و به همین دلیل اگر فردی صحبت کارشناسی میکند، این تلقی پیش میآید که دارد کسی را میزند و یا از کسی دفاع میکند در حالی که اساساً اینگونه نیست. برخی پدیدهها ماهیت فنی و کارشناسی دارند که باید این ماهیت فنی را بشناسیم و براساس آن هم سیاستگذاری کنیم. امروز مشخصاً رئوسی که سازمان سینمایی از سمفا انتظار داشت، به چه علت محقق نشده است؟ از سطح فنی شروع کنیم. آیا اپلیکیشن قبلی متولی فروش بلیط بهصورت آفلاین کار میکرد؟
آزاددل: بله. اینترنت که قطع میشد شما میتوانستید کارتان را تا انتها انجام دهید.
نوروزی: برای آن یک اپلیکیشن طراحی شده بود. سمفا امروز نرمافزار ندارد و ما با یک سامانه تحت وب مواجهایم! اصلیترین باگ سمفا همین است که یک بچه ۱۵ ساله با کمی علاقه به اینترنت میتواند با یک لپتاپ به کل دیتای سینمای ایران دسترسی داشته باشد! چون سامانه تحت وب است. آفلاین کار نمیکند. مورد بعدی اینکه من سانس برای ۶ بعد از ظهر تعریف میکنم. ساعت ۴ میبینم یک فیلم فروش خوبی دارد و فیلم دیگر مخاطب ندارد. سامانه اجازه نمیدهد سانس ۶ بعد از ظهر را حذف کنم! این یعنی همان مداخله در عملکرد اقتصادی من. آقای انتظامی یک بروکرات حرفهای است و به مدیریت سینما هم با همین نگاه ورود کرده است. در حالی که سینما را نمیتوان با این نگاه مدیریت کرد. جاهایی توفیق داشت که بیشتر اداری و فنی بود اما در خیلی جاها موفق نبود چون اساساً جنس مواجههاش مواجهه درستی نبود. اوایل میخواستند تعیین کنند سینمادار چگونه حتی سانس ببندد! چطور میشود؟
نوروزی: دولت در چارچوب قانون اساسی و چارچوب فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی، نمیتواند به بخش خصوصی بگوید چگونه بفروش، به چه کسی بفروش و از چه مسیری بفروش. دولت نمیتواند در تعاملات اقتصادی و هنری میان من بهعنوان سینمادار و آقای خانی بهعنوان پخشکننده مداخله کند. این دخالت از نظر قانونی مشکل دارد * قبل از شکلگیری سمفا برخی سینماگران میگفتند کل اکران در اختیار یک گروه خاص است…
آزاددل: اساساً شورای نظارت بر سمفا مگر دست چه کسانی است؟
نوروزی: نکته این است که این ایراد ابتدا به بخش خصوصی وارد است تا امثال حسین انتظامی. دوستان ما در بخش خصوصی میروند از مدیران مخزنی میکنند و بعد نتیجهاش چیزی میشود که کل سینمای ما را تحتالشعاع قرار میدهد. ما نمیتوانیم خودمان از انحصار صحبت کنیم بعد به جای آن انحصاری به شکل دیگر بهوجود بیاوریم. پس انگار مشکل ما با نفس انحصار نبوده است...
آزاددل: با شخص انحصارکننده مشکل داشتهایم!
نوروزی: بله با شخص مشکل داشتهایم و بعد هم انحصار جدیدی را بهوجود آوردهایم. تمام صحبت برای شکلگیری سمفا مگر شفافیت نبود؟ من یک سوال دارم، چرا بلیطفروشی جشنواره جهانی فجر به سمفا نرسید؟
آزاددل: ما در سینماتیکت چند سالی سابقه فروش بلیط جشنواره جهانی فجر را داشتیم. برنامه متفاوتی از فجر ملی دارند و سیستم پیچیدهای برای فروش بلیط و سانسبندی نیاز دارد. اعلام کردند سمفا از پس این کار برنمیآید...
نوروزی: همین را میخواستم بگویم. ما چیزی طراحی کردهایم که بخش فنی آن از پس چنین کاری برنمیآید. بگذارید خیالتان را راحت کنم. اصل ایده سمفا از ابتدا درخشان بود اما اگر بخواهیم برایش چارچوب بروکراتیک موازی طراحی کنیم و انحصار جدید بهوجود بیاوریم مشخص است چه سرانجامی پیدا میکنم. فراتر از همه این حرفها به یک نکته کلیدی هم اشاره میکنم. امسال سال خاموشی سینماها بود و پارسال هم که خبری نبود. در همین دو سال که خبری در اکران نبود، سمفا بهلحاظ فنی پدر ما را درآورد! اگر قرار باشد ساختار فنی ارائه خدمات سمفا به همین شکل باشد که امروز میبینیم، اکران سینمای ایران در دوران بعد از کرونا، بهطور کامل قفل خواهد شد! وقتی به شرایط عادی برسیم، بهصورت سیستماتیک، جریان اکران در کشور مختل خواهد شد. چون اساساً ذهنیت غیرواقعیای در سمفا شکل گرفته که هر کسی از ظن خود به آن نگاه میکند. من از زاویه سینمادار میخواهم پول را دیرتر تسویه کنم، تهیهکننده میخواهد زودتر پول فروش را تسویه کند، پخشکننده هم میخواهد بین این دو هوای خودش را داشته باشد. با این رویکردها، کار ما پیش نخواهد رفت. باید نگاه تکساحتی را کنار بگذاریم.
* سوال من هنوز درباره آن گروه خاص پا برجاست. زمانی میگفتند اکران در اختیار یک گروه خاص است و سینماگر میگفت اگر فیلم من دست فلان پخشکننده میافتاد، خوب فروش میکرد. گویی اکران در اختیار یک گروه بود. آیا سمفا در رفع این قبیل مشکلات میتواند نقشآفرین باشد؟
خانی: این شرایط ارتباطی به سمفا ندارد و نمیتواند در این حوزه دخالت داشته باشد.
نوروزی: من هم معتقدم چیزی به نام مافیای اکران در سینمای ایران وجود ندارد. شاید اعمال نفوذهایی داشته باشیم اما چیزی به نام مافیا اساساً وجود خارجی ندارد. تجربه خودم را میگویم؛ ما دو شب پیش قسمت آخر سریال «زخم کاری» را در سانس ساعت ۳ نیمه شب در سینما آزادی اکران کردیم و در همین شرایط کرونایی هر پنج سالن ما بهصورت کامل پر شد. مردم به سینما آمدند چون محتوای سریال آنها را درگیر کرده بود. اگر سینماگری محتوایی میسازد که مردم با آن درگیر نمیشوند، حتی اگر پخشکنندهاش را از هالیوود بیاوریم، ولله فروش نخواهد کرد. واقعیت این است که با نگرشهای سنتی و روشهایی که طی ۴۰ سال در مدیریت سینما تجربه کردهایم، بعد از کرونا دیگر نمیتوانیم این سینما را اداره کنیم. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. آن دوران تمام شده است. با نگاههای محدود صنفی و غیرکارشناسی با نگرشهای سنتی، نه اکران را میتوان راهبری کرد، نه فرآیند پخش را و نه حوزه تولید را. همین امروز شاهد تولید آثاری هستیم که مشخص است مخاطب هم ندارد اما چند تهیهکننده باسابقه مصر هستند همین آثار را اکران کنند و از انواع و اقسام ظرفیتشان استفاده میکنند تا همین آثار را حتی در این شرایط کرونایی به چرخه اکرا تحمیل کنند!
خانی: در مقوله پخش فیلم من هم معتقدم بحث مافیا یک شوخی است. کل فروش سینمای ایران در سال ۹۸ که وضع سینما خیلی بهتر از امروز بود، پول خرید یک ویلا در لواسان است! به نظرم افرادی که این حرفها را میزنند، خیلی بیراهه میروند. میتوانیم بگوییم پخشکنندهها نفوذ دارند اما اساساً کار سمفا این نیست که در این زمینه دخالت کند. این باگها در زمان سینماتیکت هم در چرخه اکران وجود داشت.
*ولی بالاخره همه شما از یک انحصار جدید که به جای انحصار قبلی آمده است صحبت میکنید.
خانی: امروز انحصار در این حوزه از بین رفته است و دیگر انحصار وجود ندارد. اگر انحصار از بین نمیرفت امروز سه درگاه فروش بلیت نداشتیم.
آزاددل: سمفا خودش وارد چرخه شده و ما هم نفهمیدیم چه کسانی آن را راهاندازی کردند. اینگونه نبود که بگویند میخواهیم این کار را انجام دهیم و بیایید تجربههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نوروزی: دو شب پیش قسمت آخر سریال «زخم کاری» را در سانس ساعت ۳ نیمه شب در سینما آزادی اکران کردیم و در همین شرایط کرونایی هر پنج سالن ما بهصورت کامل پر شد. مردم به سینما آمدند چون محتوای سریال آنها را درگیر کرده بود. اگر سینماگری محتوایی میسازد که مردم با آن درگیر نمیشوند، حتی اگر پخشکنندهاش را از هالیوود بیاوریم، ولله فروش نخواهد کرد خانی: یکی از مشکلات ما در سینما همین است که هرکسی میآید میخواهد چرخ را از ابتدا اختراع کند! سینما ۱۰۰ سال پیش توسط برادران لومیر اختراع شده است! نیاز نیست هرکسی میآید کارها را از صفر آغاز کند. درباره همین سمفا هم نیاز نیست مدیران بعدی بیایند همه چیز را خراب کنند و چیز دیگری علم کنند. همانطور که محسن آزاددل میگوید، فقط کافی است از کارشناسان دعوت کنند تا پای کار بیایند. ما خیلی تهیهکننده داریم اما چند نفرشان دغدغه اکران دارند؟ بخشی از این دوستان سودشان در تولید است. آن بخشی که دغدغه اکران دارند و آن سینمای دولتی که دغدغه اکران دارد باید پای کار بیایند. ما سینماهای دولتی هم داریم که نسبت به فروش بیتفاوت هستند. مهم این است افرادی پای کار بیایند که دغدغه اکران و مارکت داشته باشند. سمفا در شرایطی متولد شد که اساساً نفهمیدیم چه گروهی متولی آن بودند. هر چیزی هم که اتفاق میافتد باید شرایط اکران را بهتر کند نه اینکه همه چیز بدتر شود.
آزاددل: دو ماه پیش ما نامهای به شورای صنفی زدیم و همه ایرادات سمفا را فهرست کردیم. درخواست کردیم جلسهای بگذاریم و از نظر فنی صحبت کنیم اما گویی وجود خارجی ندارند! معلوم نیست کجا کار میکنند! زمانی در سینما انحصار بود، اما معلوم بود با چه کسی طرف هستیم اما برای رفع ایرادات نسخه فعلی باید بدانیم با چه کسی طرف هستیم.
نوروزی: دوستانی که امروز سمفا را اداره میکنند، شاید به لحاظ فنی رزومههای خیلی خوبی داشته باشند اما ماهیت کار سینما را بلد نیستند.
خانی: مشکل اصلی تصدیگری دولت و شورای صنفی در سمفا است. من زمانی مصاحبه کردم و گفتم شورای صنفی هنوز با سیستم سالنهای تکسالنه تصمیمگیری میکند در حالی که امروز اکثر سینماها پردیس چند سالنه هستند. در سینمای تک سالنه سینمادار یک فیلم را سانسبندی میکرد و از صبح میگذاشت و به خانهاش میرفت میخوابید! در پردیس اما هر لحظه باید امکان مدیریت و جابهجایی سانس و سالن داشته باشی. شیوه مدیریت این دو زمین تا آسمان تفاوت دارد. با این رویکرد اگر سمفا بیاید دست و پای ما را ببندد همه هدفش از بین میرود. همه هدف ما بالا بردن مخاطب است. اگر هر ایرانی سالی یک بار به سینما برود درآمد سینمای ما به هزار میلیارد میرسد که اصلاً هم دور از دسترس نیست. اما بخشی از آن به سازوکار فروش برمیگردد. سامانه فروش نباید دست سینمادار و پخشکننده را ببندد. واقعاً در ادامه بحث سمفا معتقدم ساختار شورای صنفی نمایش هم باید تغییر کند. اگر سینما بخواهد در بخش اکران و عملکرد سمفا دچار تحول شود، باید شورای صنفی اکران متحول شود.
* یک نکتهای را هر از گاهی اشاره میکنید اما از آن رد میشوید که به نظر میرسد در بحث سمفا خیلی کلیدی است. اینکه میگویید نمیدانید چه کسانی این سامانه را راهاندازی کردند و امروز مدیریت آن در اختیار کیست. چرا در این زمینه محافظهکاری میکنید؟ بد نیست کمی صریحتر درباره این عدم شفافیت صحبت کنیم.
نوروزی: معاونت سینمایی باید شفاف اعلام کند که پیمانکار این پروژه چه کسی است؟ آیا پروژه برونسپاری شده است؟ آیا هنوز دولتی است؟ مالک «سمفا» کیست؟ دامنه آن داختیار کیست؟
آزاددل: درآمدش چقدر است و به چه کسی میرسد..؟
نوروزی: بله درآمد هم دارد. در همین جشنواره فجر درآمد کسب کردند در حالی که قرار بود پولی نگیرند. کل دیتای سینمای ایران در اختیار اینهاست و آیا این ایجاد تضاد منافع نمیکند؟
* تا امروز هیچ جوابی به پیگیریهای شما داده نشده است؟
آزاددل: حتی نمیگویند که دفتر کارشان کجاست!
* اتفاقاً در همان ابتدای راهاندازی سمفا نام برخی افراد حقیقی و تهیهکنندهها مطرح شد اما مصاحبه کردند که اینگونه نیست و بهظاهر تکذیب شد. میخواهم بدانم امروز از نظر حقوقی امکان اعمال نفوذ فردی در این سامانه وجود دارد؟
نوروزی: آنچه حسین انتظامی طراحی کرده بود، یک سامانه حقوقی تحت مالکیت دولت بود که وظیفه رگلاتوری بر عهده داشت. آنچه در عمل شاهدش هستیم اما چیز دیگری است که بهتر است معاونت سینمایی درباره آن شفافسازی کند.
آزاددل: اطلاعات ده سال سینمای ایران امروز در اختیار سینماتیکت است، چرا کسی تا حالا نرفته و این آمار را تحویل نگرفته است؟ اگر این آمار در دست سمفاست پس چرا منتشر نمیکند؟ در حالی که آقای انتظامی باید پیگیر تحویل این اطلاعات میشد * یعنی امروز قابلیت اعمال نفوذ افراد حقیقی در این سامانه وجود دارد؟
نوروزی: این مباحث با افشاگری پیش نمیرود. آقای انتظامی بهعنوان رأس کار باید بیاید و پاسخ بدهد. اگر آن موقع حرف خلافی اعلام شود، میتوان پیگیری کرد.
خانی: واقعیت این است که آقای انتظامی با شعار شفافیت در برخی زمینهها خیلی خوب کار کرد اما در این مورد همچنان این ابهام وجود دارد. ما پرسیدیم و به نتیجه نرسیدیم.
* اینکه اعلام شده و مدعی هستند سمفا ماهیت کاملاً حقوقی دارد!
نوروزی: خب در عمل اینگونه نیست. مستندات حقوقی بودنش را منتشر کنند. راهاندازی سمفا برمبنای دلسوزی برای کلیت سینما نبود. آقای انتظامی در این فرآیند اساساً از عینک تهیهکنندگی به ماجرا نگاه کرد. این نگاه همانقدر معیوب است که من بخواهم با عینک سینماداری به سینما نگاه کنم. سینما یک صنعت ذوابعاد است که باید به ساحتهای چند لایه و چندوجهی آن نگاه جامع داشته باشیم. باید بتوانیم یک جامعیت در مدیریت سینما داشته باشیم. از دهه ۶۰ تا امروز یک نگاه تکبعدی برمبنای محتوا در سینما حاکم بوده که نتیجهاش حذف مخاطب شده است. در دورهای کوتاه شاهد رونق هم بودهایم. همواره نگاههای تکساحتی یک خروجی داشته و آن حذف مخاطب بوده است. تمام مباحث ما دور این میز هم الان به مخاطب ربط ندارد. در حالی که دغدغه من بهعنوان سینمادار و دغدغه اصلی یک دفتر پخش و یک سامانه بلیطفروشی باید مخاطب باشد. مخاطب است که به همه ما هویت میدهد. ساختار سینمای ما اما اینگونه شده که چند صنف مدام به هم مشغولند و به هم میپرند! نهایتاً هم میبینیم چیزی به نام مخاطب محلی از اعراب پیدا نمیکند.
* با همه این مباحث امروز سمفا علم شده است و وجود دارد. سامانه قبلی هم بهطور کامل حذف شده است.
آزاددل: اطلاعات ده سال سینمای ایران امروز در اختیار سینماتیکت است، چرا کسی تا حالا نرفته و این آمار را تحویل نگرفته است؟ اگر این آمار در دست سمفاست پس چرا منتشر نمیکند؟ در حالی که آقای انتظامی باید پیگیر تحویل این اطلاعات میشد. این اطلاعات اگر در اختیار سمفاست چرا منتشر نمیشود و اگر نیست، چرا؟
* بله این مباحث که خیلی جای پیگیری دارد اما نکته من این است که امروز سمفا وجود دارد و به نظر میرسد برخلاف انتظار و درخواست برخی افراد، امکان حذف آن هم وجود ندارد. در این شرایط آینده سمفا چه خواهد شد؟
خانی: اساساً سمفا نباید حذف شود چرا که میشود همان بحث اختراع سینما از اول! باید همین سامانه موجود آسیبشناسی شود. مهم این است که هر کسی وارد عرصه سینما میشود باید روحیه سینمایی داشته باشد. یک مدیر مالی در سینما باید با مدیر مالی یک کارخانه تفاوت داشته باشد. مشکل این است که افرادی سمفا را بالا آوردهاند که خیلی سینمایی نیستند. بحث ما درباره رئیس جدید سازمان سینمایی هم همین است که باید یک فرد سینمایی و از بدنه سینما باشد. اگر از تلویزیون بخواهد کسی بیاید، تا بخواهد با سینما آشنا شود چهار سال تمام میشود. در سمفا هم باید افرادی میبودند که با بدنه سینما در ارتباط باشند. نگرانی اصلی این است که در اوج اکران و با عبور از شرایط فعلی سمفا چه عملکردی خواهد داشت.
* به نوعی میتوان گفت سمفا هنوز هم امتحانش را در شرایط واقعی پس نداده است.
خانی: دقیقاً. در همین شرایط نیم بند، در یک روز سهشنبه و در اوج فروش، سیستم قطع شد! متأسفانه بهصورت آفلاین هم امکان فروش بلیط نبود.
آزاددل: برای چهار ساعت سینمای ایران خوابید!
خانی: کنترل در این شرایط دیگر دست ما نیست.
نوروزی: یکی از بحثهای ما در شورای صنفی نمایش هم همین آفلاین نبودن سمفا است. این یک امر بدیهی است.
*آقای نوروزی شما زمانی صراحتاً قائل به حذف سمفا بودید.
نوروزی: با وضعیتی که امروز دارد، هنوز هم قائل به حذف هستم.
*و چه جانشینی برای آن پیشنهاد میدهید؟
نوروزی: برگردیم به فضای قبلی، بهتر از این است.
آزاددل: در آن شرایط مجدد انحصار ایجاد میشود.
خانی: سینمای ایران از دور سر بزرگی دارد اما روی تن نحیفی قرار گرفته است. تصور برخی این بود که احساس میکردند چه درآمدی در این زمینه میتوانند داشته باشند اما واقعیت چیز دیگری بود نوروزی: نه انحصار نباشد. من قائل به حذف ناکارآمدی و اشکالات سمفا هستم. اگر سمفا با توضیحاتی که در ابتدای مباحثم گفتم، میتواند بدون مداخله در فعالیت اقتصادی من، صرفاً یک سامانه رگولاتوری بر مبنای شفافیت باشد و اختیارات سینمادار و پخشکننده را سلب نکند، هیچکس هیچ مشکلی با آن ندارد. همه هم از شفافیت استقبال میکنیم. اما اگر مانند امروز بخواهد پدیدهای دست و پاگیر و اخلالگر باشد که ماهیت اصلی سینما را تحتالشعاع قرار داده است، طبیعتاً باید حذف شود. وقتی همه سینما از بین برود، شفافیت به چه کار ما میآید!؟
آزاددل: سمفا امروز بهگونهای است که با یک دگمه میتوانید کل سینمای ایران را تعطیل کنید! یعنی اینقدر انحصار بهوجود آمده است.
نوروزی: اساساً انتقادی که به آقای انتظامی وارد است این است که بنا بر همان نگرش بروکراتیکی که همواره داشته، همیشه میخواسته یک دگمه «آن-آف» کنار دست خودش داشته باشد.
آزاددل: دقیقاً. برای اینکه در وضعیت قرمز ناگهان همه چیز را تعطیل کند!
نوروزی: این نامش رگولاتوری نیست. یک انحصار از نوع کمونیستی است. ماهیت جمهوری اسلامی با این نگاه نمیخواند. سر آییننامه اکران هم داستانهایی از این جنس داشتیم. همین نگاه بروکراتیک باعث شده که ایشان هیچ راه حلی برای مشکل پروانه ساخت و نمایش نتوانست پیدا کند. بحثها و استدلالهای جدی برای حذف پروانه ساخت و نمایش مطرح است اما این نگاه بروکراتیک هیچ پاسخی به آن نداشت و همین ناکارآمدی این نگاه را شما در سمفا هم شاهد هستید. مگر مسائل بنیادین سینما چند تاست؟ برای کدامشان راه حلی پیدا شد؟ چرا فقط در حوزه اکران این انرژی گذاشته شد؟ ما امروز سوال داریم؟ چند فیلم است که خودتان خواندهاید و پروانه ساخت هم دادهاید اما اجازه اکران ندادهاید؟ چرا این سوالات جواب ندارد؟
* در ابتدا چند سامانه در سمفا معرفی شدند و قرار بود با یکدیگر رقابت داشته باشند.
آزاددل: پنج سامانه بود که از جایی به بعد «آپ» و «سینمابلیط» کار نکردند و امروز سه سامانه سینماتیکت، ایران تیک و گیشه هفت باقی مانده است.
* آن زمان پیششرطی برای ادامه فعالیت سامانهها مطرح بود که طی شش ماه باید تعداد خاصی مخاطب را جذب میکردند.
آزاددل: بله آن شرط برای موقعیت عادی بود اما شرایط تغییر کرد و فعلاً آن پیششرط مدنظر نیست.
خانی: نکتهاش این است که سینمای ایران از دور سر بزرگی دارد اما روی تن نحیفی قرار گرفته است. تصور برخی این بود که احساس میکردند چه درآمدی در این زمینه میتوانند داشته باشند اما واقعیت چیز دیگری بود.
آزاددل: (باخنده) خود شما هم زمانی چنین نگاهی به سینماتیکت داشتید!
خانی: حالا این بحثها را میکنیم، نافی نقدهایی که به سینماتیکت داشتیم نیست. درست است شما آن موقع در سینماتیکت بودید اما بپذیرید که عملکرد خوبی در آن زمان نداشت که به شکل گیری سمفا منتهی شد. هزینه تبلیغات در سینماتیکت ناگهان از ۱۰ میلیون به ۲۰۰ میلیون افزایش پیدا کرد، اعتراض هم که میکردیم میگفتند همین است که هست! واقعاً خون دل خوردیم در آن زمان. شخصاً با هر گونه انحصار مشکل دارم چرا که معتقدم انحصار، فساد میآورد. در مجموع عملکرد سامانههای دیگر ذیل سمفا هم به همان نکتهای برمیگردد که اشاره کردم. هر کسی وارد کار سینما میشود باید عاشق این حوزه باشد، آنها که نبودند، حذف شدند. مگر سینما چقدر گردش مالی دارد که بخواهد پول زیادی به سامانه فروش بلیط برسد.
* نکته این است که در میان همین سه سامانه فعلی هم مخاطب کماکان سینماتیکت را بیشتر میشناسد و برای دوتای دیگر هیچ تبلیغی نمیشود.
خانی: بالاخره این شرایط، همزمان با کرونا شد که مخاطبی در سینما وجود نداشت. در عین حال در استارتاپها همیشه برند اول، حرف اول را میزند. در زمینه تاکسیهای اینترنتی هم همینگونه است. اولی همیشه جلوتر است. نکته اصلی این است که سمفا در همین شرایط آسیبشناسی شود تا در شرایط عادی که آمار تقاضای بلیط بالا میرود دچار مشکل نشویم. اگر میخواهیم به شرایط ایدهآل روزی ۲۰۰ هزار مخاطب بازگردیم، آیا سمفا میتواند جواب بدهد؟ از امروز باید آسیبها را برطرف کنیم و به نظرم سامانهها هم بیشتر از این سه تا نخواهد شد. الان شرایط برای رقابت و بازی بین همین سه تا سامانه وجود دارد.
آزاددل: ما برای گیشه هفت تبلیغات بسیاری چه در سینماهای حوزه چه در جاهای دیگر داشتهایم. این روزها از آن جایی که مخاطب اساساً کم است، عملکرد نسبتاً خوبی داشتهایم.
نوروزی: ما باید برویم و تجربه دنیا را نگاه کنیم. به قول آقای خانی ما مدام میخواهیم چرخ را از ابتدا اختراع کنیم. بالاخره در دنیا نحوه تعامل و راهبری در اکران مشخص است. حساب و کتابهای میان پخشکننده و سینمادار در دنیا مشخص است. برویم نگاه کنیم آنها چه میکنند، ما هم همان کار را بکنیم. اصول دین را که نمیخواهیم تقلید کنیم! در روش اجرایی برویم ببنیم آنها چه کردهاند. مشکل ما این است که بعد از ۴۰ سال، ما سه نفر از نسل جدید سینماییها اینجا نشستهایم و در حالی که مخاطبان دارند سریالهای روز دنیا را تماشا میکنند، بر سر این بحث میکنیم که سینمادار چگونه باید با پخشکننده تسویه حساب کند!
نوروزی: راهاندازی سمفا برمبنای دلسوزی برای کلیت سینما نبود. آقای انتظامی در این فرآیند اساساً از عینک تهیهکنندگی به ماجرا نگاه کرد. این نگاه همانقدر معیوب است که من بخواهم با عینک سینماداری به سینما نگاه کنم خانی: بخشی از شرایط به همین تغییر نسلی که اشاره کردی باز میگردد. در سینما در عرصه کارگردانی، بازیگری و همه حوزهها شاهد ورود نسلهای جوان هستیم. در دو حوزه پخش و اکران هم نسل جدید در حال ورود به میدان است. یکی دو سال است که مثلاً سجاد نوروزی عهدهدار مدیریت سینما آزادی شده و محسن آزاددل مسئول گیشه هفت شده است. در عرصه پخشکنندگی هم شاهد ورود چهرههای جدید هستیم. شاید زمانی اینکه فیلم اصغر فرهادی را یک پخشکننده، غیر از پخشکننده همیشگی آثارش پخش کند، یک تابو به حساب میآمد اما این اتفاق امروز رخ داده است.
نوروزی: واقعیت این است که غیر از سعید خانی و چند پخشکننده دیگر، من اساساً پخشکنندههای دیگر سینمای ایران را قبول ندارم. این دفاتر پخش هستند که در حال اجحاف به تهیهکنندهها هستند. تعریف خیلی از دفاتر پخش تنها ارسال یک پیک موتوری برای تحویل هارد به سینما است! هیچ کار دیگری نمیکنند.
خانی: نکته این است که در ساختار جدید دولت در دو حوزه سینماداری و پخش که با دولت کار داریم، به نیروهای جوان بیشتر توجه شود. ساختار سینماداری در حال تحول است. در یکی دو سال گذشته من هم جز چند سینما، باقی سینماداران را قبول ندارم. همه نشستهاند تا مخاطب خودش به سینما بیاید. در حالی که سینمادار موظف است که برای کارش تلاش کند. اینها مباحثی است که نسل جدید باید درباره آن با هم گفتگو کنند. اگر سینماداری نخواهد به این شرایط جدید تن بدهد، واقعاً باید در سینمایش را تخته کند. البته همینجا باید از سینماداران تشکر کنم که در اکران «دینامیت» با اطلاعی که از شرایط داشتند، بسیار در تسویهحساب هوای ما را داشتند و این نکته را لازم بود بهعنوان پخشکننده فیلم مطرح کنم.
* بهعنوان جمعبندی اگر نکتهای مدنظر دارید بفرمایید.
نوروزی: در مجموع حرف اصلی همین است که برویم و تجربه همه دنیا را نگاه کنیم. اینکه ما اینجا نشستهایم و درباره این مباحث صحبت میکنیم، میراثی است که به ما سه نفر رسیده است. ما میراثخور یک مدل مدیریت چهل سالهایم. برویم و ببینیم دنیا چه کرده و همان کار را تکرار کنیم. واقعاً امروز باید دغدغه ما بازگشت مخاطب به سینما باشد.
خانی: بحث پایانی من هم لزوم بازنگری در ساختار شورای صنفی اکران است. شاید زمانی سینماها کم بودند و تک سالنه، در آن شرایط یک جلسه دو ساعته در هفته برای مدیریت اکران کفایت میکرد اما امروز دیگر شورای صنفی با ساختار فعلی کارایی لازم را ندارد.
آزاددل: سمفا در صورتی که میخواهد همچنان قابل استفاده باشد، نیاز به بازنگری برای آینده دارد. بازنگری در سازوکار فنی، حدود و اختیارات قانونی، نحوه تعامل با صنوف و شیوه اداره و نظارت. سمفا باید به تعریف اولیه خود بازگردد، از افزایش تصدی گری دولت در اکران بکاهد و هزینه تازه به دوش سینمای ایران نباشد. همچنین باید شورایی اداره شود و متشکل از نمایندگان واقعی صنوف باشد، نه انتصابی.