سرآغاز تاریخ اسلام از روزى شروع مىشود که پیامبراسلام در خلوت محبوب، در دل غارى که در دامن کوهى در شمال مکه بود، صدایى شنید: «یا محمد اقرا» اى محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: اى محمد! «اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (علق/آیات5-1)
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بستهاى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست، یاد داد.
جبرئیل به حضرت محمد(ص) فرمود: «ارسلنى الله الیک لیتخذک رسولا» خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.
حضرت محمد هرساله مدتى به کوه «حرا» مىرفت و به عبادت و راز و نیاز و تفکر مىپرداخت تا اینکه روزى فرشتهاى به او گفت: اى محمد! بخوان! محمد(ص) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وى قرائت کرد و پیامبر(ص) نیز آنها را خواند.
نخستین آیات
هماهنگى آغاز بعثت با نازل شدن نخستین آیات قرآن کریم، باعث شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث به بررسى و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر(ص) بپردازند. دیدگاههایى در این باره وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: پنج آیه نخست سوره علق، سوره فاتحة الکتاب و سوره مدثر.
دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیدگاه در میان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث مى باشد. از میان مورخان مسعودى، ابنهشام، ابناثیر، طبرى و یعقوبى در کتابهاى خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع البیان، المیزان، نمونه و از میان مفسران اهلسنت صاحبان تفاسیر: طبرى (که حدود یازده روایت در این باره ذکر مىکند.) ، درالمنثور، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (معروف به تفسیر بیضاوى) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این نظریه هستند.
براساس روایات رسیده از امامان معصوم آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل شده در غار حرا مىدانند.
امام صادق مىفرماید: «اول ما نزل على رسول الله صلى الله علیه و آله بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربک...» نخستین آیاتی که بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد، «...اقرا باسم ربک...» بود.
امام هادى نیز فرمود: جبرئیل به محمد صلى الله علیه و آله گفت: «اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربک الذى خلق.»
طبرى از علماى اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطى15 روایت نقل مىکند، مبنى براینکه در آغاز بعثت نخستین آیات سوره علق بر پیامبر نازل شده است.
بعثت و منت
در نفس انسان نیازها و غرایزمختلفنى قرار داده شده که همگى طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال براى هدایت انسان بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امکانات متعددى به او عطا کرده است، تا هم بتواند نیروى خود را صرف ارضاى نفسانیات کند و هم با امکانات و نیروى داده شده، بر خواهشهاى نفسانی غلبه و کششهاى درونى را تحت نظم و ضابطه در آورد.
در این مسیر دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز کند. یکى در درون انسان که عقل است و دیگرى پیامبران الهى که این راهنما از طریق وحى براى انسان فرستاده مىشود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل داراى خطا و نقصان است. برترین هادى آن است که داراى مقام عصمت و مرتبط با وحى باشد، تنها راه آن بعثت است. پس بعثت بزرگترین نعمت خداوند بربشراست و جا دارد که خداوند براین نعمت منت گذارد و این احسان و نیکویى را به رخ آنان بکشد .
چنان که مىفرماید: «لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین» (آل عمران/ 164)
خداوند برمؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگى بخشید)، هنگامى که درمیان آنها پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را برآنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهى آشکار بودند.