کتاب «علوم اجتماعی را بگشایید: گزارشی درباب ساختاربندی مجدد علوم اجتماعی » نوشته ایمانوئل والرشتاین با ترجمه مهدی معافی توسط انتشارات پگاه روزگار نو منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، حدود دو سال از درگذشت ایمانوئل والرشتاین می‌گذرد و کتاب «علوم اجتماعی را بگشایید» نخستین کتاب اوست که پس از درگذشت وی به فارسی ترجمه و منتشر می‌شود. این کتاب توسط مهدی معافی ترجمه و انتشارات موسسه فرهنگی هنری پگاه روزگار نو آن را منتشر کرده است. والرشتاین در این کتاب مانند آثار پیشین خود، به نقد علوم اجتماعی رایج و مرسوم و طرح علوم اجتماعی جایگزین اندیشیده است.

ایمانوئل والرشتاین یکی از چهره‌های مهم چپ کلاسیک در آمریکاست و پس از فرناند برودل به عنوان شخصیت مهم مکتب تاریخ‌نگاری آنال شناخته می‌شود. مجموعه تاریخ‌نگاری وی که با عنوان نظام جهانی مدرن شناخته می‌شود، تاریخ‌نگاری خاصی از تحولات طبیعی و رخدادهای جغرافیایی و تغییرات تاریخی جهان غرب است. همچنین وی صاحب نظریه در روابط بین‌الملل بوده و در دیگر آثار خود مانند «علوم اجتماعی نیندیشیدنی» به نقد علوم اجتماعی می‌پردازد.

کتاب «علوم اجتماعی را بگشایید» اثری است که در ادامه پروژه فکری ایمانوئل والرشتاین یعنی نقد علوم اجتماعی مدرن و طرح‌ریزی دانشی اجتماعی و تاریخی جایگزین است. وی در این کتاب با مرور و ارائه خلاصه‌ای از آنچه پیش از این گفته، پیشنهادهایی عملی برای کاربست ایده ایجابی خود ارائه می‌کند.

کتاب حاضر شامل چهار بخش است. در بخش اول والرشتاین به ساخت تاریخی علوم اجتماعی از قرن هجدهم تا سال ۱۹۴۵ (پایان جنگ جهانی دوم) می‌پردازد. والرشتاین در بخش نخست به برآمدن علوم اجتماعی یکه‌نگر (ایدئوگرافیک) و قانون‌نگر (نومتتیک) در میانه نزاغ الهیات و فلسفه می‌پردازد. ماحصل تکوین علوم اجتماعی در قرن هجدهم و نوزدهم ظهور رشته‌های تاریخ، اقتصاد، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و انسان‌شناسی است. والرشتاین با توضیح زمینه‌های سیاسی و پیوست‌های اجتماعی این رشته‌ها، کاربرد قدرت از این علوم را توضیح می‌دهد.

در فصل دوم والرشتاین به مباحث درون علوم اجتماعی از سال ۱۹۴۵ تاکنون می‌پردازد. در این سال‌ها، علوم اجتماعی به چالش کشیده می‌شوند و کارایی و بهینگی سابق را ندارند. از نظر والرشتاین سه تحول یعنی تغییر در ساختار سیاسی جهان و ظاهر شدن ایالات متحده به عنوان یک قدرت اقتصادی بلامنازع و آغاز جنگ سرد میان ایالات متحده و اتحادیه جماهیر شوروی و مطرح شدن کشورهای تازه استقلال یافته به عنوان بازیگران سیاسی مهم، گسترش جمعیت و ظرفیت تولیدی جهانی در طی بیست سال پس از پایان جنگ جهانی و گسترش شگفت‌انگیز کمی و جغرافیایی نظام دانشگاهی و دانشمندان حرفه‌ای علوم اجتماعی در اقصی نقاط جهان منجر به تحت تاثیر قرار گرفتن ساختار علوم اجتماعی شد. این اتفاقات باعث شد علوم اجتماعی در قرن بیستم چالش‌هایی از قبیل اعتبار شکاف‌ها و خطوط تمایز سه‌گانه، جهان‌شمولی علوم اجتماعی و تقسیم سه شعبه‌ای دانش را از سر بگذراند.

والرشتاین در دو فصل نخست به بررسی انتقادی تاریخ تکوین علوم اجتماعی و چالش‌های از سرگذرانده آن می‌پردازد و در فصل سوم به بررسی دلالت‌های نظری این ادعاها رسیدگی می‌کند. او معتقد است که ساختاربندی جدید علوم اجتماعی می‌بایست در سه سطح بازآرایی رشته‌های علوم اجتماعی، بازتعریف مرز یا حتی تمامیت سه ابرحوزه علوم طبیعی و علوم انسانی و علوم اجتماعی و همچنین ساختاربندی مجدد نهادهای دانش با تجدید نظر در محوریت دانشگاه پژوهشی رخ دهد. او برای رسیدن به چنین حکمی چهار مساله مهم از قبیل دلالت‌های رد تمایز هستی‌شناختی میان انسان‌ها و طبیعت، دولت‌محوری علوم اجتماعی، تنش میان امر جهان‌شمول و امر خاص، و پرسش از عینیت را در دستور کار خود قرار می‌دهد.

فصل پایانی کتاب به نتیجه‌گیری والرشتاین از مباحث مطروحه و طرح ساختاربندی مجدد علوم اجتماعی اختصاص دارد. وی چهار پیشنهاد عملی و عینی برای ساختاربندی مجدد علوم اجتماعی مطرح می‌کند که شامل گسترش نهادها یا موسسات درون دانشگاهی یا منسوب به دانشگاه‌ها، ایجاد برنامه‌های پژوهشی فرارشته‌ای و یکپارچه درون ساختار دانشگاهی، انتصاب اجباری اساتید در دو یا چند دپارتمان یا دانشکده، و کار مشترک دانشجویان تحصیلات تکمیلی است.

طرح و ایده والرشتاین برای ساختاربندی مجدد علوم اجتماعی و گام برداشتن به سوی علم اجتماعی – تاریخی مد نظر خود، در این کتاب بصیرت‌ها و آموزه‌های مهمی را برای سیاست‌گذاران و پژوهشگران سیاست‌گذاری نهاد علم و جامعه‌شناسی علم می‌تواند در بر داشته باشد. ابتنا و اتکای پیشنهادهای عملی والرشتاین مبتنی بر دیدگاه‌های نظری و معرفتی وی است و وی توانسته از نقد به ایجاب برسد. همچنین این قضیه رویه دیگری نیز دارد، و آن این است که والرشتاین توانسته است از ملاحظات نظری و انتقادی و تاریخی خود به سوی آینده علوم اجتماعی گام بردارد و به تمامی دانش و معرفت را انکار نکرده و با دغدغه رسیدن به حقیقت، طرح و ایده‌ای جدید را مطرح می‌کند. اگرچه برخی از ملاحظات نظری وی در دو فصل اول در سایر آثار او نیز تکرار شده است، اما فصول سه و چهار کتاب برای نخستین‌بار است که به فارسی خوانده و شنیده می‌شود و می‌تواند در قالب پیشنهادهای سیاستی برای نهاد علم ایران نیز مورد استفاده قرار گیرد.

کتاب «علوم اجتماعی را بگشایید: گزارشی درباب ساختاربندی مجدد علوم اجتماعی » اثر ایمانوئل والرشتاین و ترجمه مهدی معافی است که در ۱۵۸ صفحه به بهای ۴۰ هزار تومان در تیراژ ۵۰۰ نسخه توسط انتشارات پگاه روزگار نو منتشر شده و اینک در دسترس علاقه‌مندان و پژوهشگران قرار دارد.