زهرا ابراهیمی در گفتوگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه انسان به واسطه روح لطیفی که خداوند به او هدیه کرده از حساسیت بالایی برخوردار است، اظهار داشت: منظور این است که هر آنچه آدمی میبیند، میشنود و به هر شکلی دریافت میکند بر او اثر میگذارد، در این میان گاه دیدنیها و شنیدنیها را خود انتخاب میکند و گاه این امور از جانب محیطی که در آن سکنی گزیده بر او تحمیل میشود.
وی بیان اینکه انسان موجودی مدنی بالطبع است و توان زندگی انفرادی را ندارد، افزود: از همین رو است که انسان زندگی اجتماعی را بر میگزیند تا در سایه آن از رنج فردگرایی در امان بماند.
این کارشناس مذهبی تاکید کرد: از سویی زندگی اجتماعی نیز قوانین خاص خود را میطلبد؛ افراد در حیطه فعالیتهای شخصی خویش آزادند اما وقتی پای فعالیت به متن اجتماع کشیده میشود لازم است تا انسان در اشتراکگذاری آنچه دیگران نیز شاهدش هستند دقت لازم را مبذول نماید.
آشوبهای سمعی و بصری، قلب انسان را مشوش میکند
وی با تاکید بر این مطلب که آشوبهای سمعی و بصری، قلب انسان را مشوش میکند و آرامش را از او میگیرد، ابراز کرد: به عنوان مثال وقتی انسان فیلم وحشتناکی ببیند تا مدتها ذهنش درگیر است و یا اگر صوت بدی بشنود برای مدتی از ذهنش نمیرود.
ابراهیمی ادامه داد: شهر و آنچه در شهر دیده میشود همواره بر ذهن ناخودآگاه مردم اثر میگذارد؛ آنچه به عنوان اثر هنری و یا تبلیغی بر در و دیوار شهر حک میشود هویت آن شهر و یا در کل اجتماع را نشان میدهد.
وی اضافه کرد: اگرچه مفهوم زیبایی مفهومی نسبی است و هر کس ممکن است از دریچه نگاه خویش به هنر و زیبایی بنگرد اما برای هنر و زیبایی نیز میتوان به طور کلی ملاکها و معیارهایی را تعریف کرد و مصادیق ارائه شده را در ظرف آن ملاکها ریخت.
المانهای شهری باید همسو با نیازهای مردم باشد
مسئول گروه نویسندگی صریر اِلمانهای موجود در شهر را نیازمند رد شدن از فیلترهای مناسب دانست تا بدین وسیله ذهن مردم نیز تطهیر شود و گفت: المانهایی که در شهر ارائه میشود باید همسو با نیازهای مردم آن شهر باشد. توجه به نیازهای صرفاً مادی و بیتوجهی به نیازهای معنوی انسان منجر شده تا از حیث کمیت المانهایی که همسو با نیازهای مادی است بیش از المانهای معنویت افزا دیده شود.
وی اضافه کرد: از دیگر آسیبهای موجود در این زمینه اعمال سلیقههای شخصی و فردی است؛ متأسفانه برخی از افرادی که در امر زیباسازی شهرها مسئول هستند با به کارگرفتن سلیقه شخصی آنچه خود میپسندند را بر دیگران نیز تحمیل میکنند.
شاکله شهرها و تبعیت از مد و فرهنگ غربی
ابراهیمی با تصریح بر این نکته که تبعیت از مد و فرهنگ غربی نیز از دیگر آسیبهایی است که شاکله شهرها بدان گرفتار است؛ گفت: در، دیوار، ساختمان، مسجد، کوچه، خیابان و همه و همه در برابر فرهنگ غربی کوتاه میآیند و تمام تلاش خویش را در جهت شبیهسازی به غربیها و فاصله گرفتن از هویت بومی خویش بکار میگیرند.
وی اضافه کرد: شهرها میتوانند معرف اسوهها و الگوهای دینی، مذهبی، فرهنگی، علمی و هنری باشند؛ یک دیوار نگار قادر است باشخصیتپردازی در نگاره خویش روح اخلاق را در جامعه زنده نگه دارد؛ حتی تصویری که بر بدنه اتوبوسها حک میشود میتواند دست آدم را بگیرد و تا انتهای تاریخ انسانیت پیش ببرد اگرچه نیز قادر است ذهن او را تا حضیض ذلت کشانده و او را به منجلاب برهنگی هویت سوق دهد.
بزک کردن شهر با ابزار گوناگون هنر نیست
این کارشناس اجتماعی مذهبی با تاکید بر اینکه از دیگر نشانههای بصری که در سطح شهر فراوان دیده میشود کلمات و جملاتی است که در قالبهای گوناگون به خورد مخاطب داده میشود، گفت: بزک کردن شهر با ابزار گوناگون هنر نیست آنچه مهم است این است که پشت نگارش و آرایش شهر به هویتی اسلامی ایرانی گرم باشد و الا این سبک از هنرنمایی نتیجهای جز ابتذال نخواهد داشت.
وی با بیان اینکه ساده انگاشتن زیباسازی شهر و کمارزش دانستن آن در حد یک فعالیت تفریحی و تبلیغی، منجر میشود تا پیشزمینههای لازم برای این امر فراهم نشود، بیان کرد: نصب مجسمهها، المانها، ثبت دیوارنگارهها و غیره همگی نیازمند پشتوانهای علمی است تا در سایه این مطالعات علمی متناسب بافرهنگ و زیست بومی مردم، بهترین گزینشها انجام شود و بیتوجهی بهپیش زمینه علمی در این جریان، این نمادها و نشانهها را در حد یک مترسک در مزرعه تنزل میدهد.
شهر بستر مناسبی برای اندیشیدن انسانی
ابراهیمی تفکر را یکی از عناصر مهم در وجود انسان برشمرد که خداوند نیز در جایجای قرآن انسان را به تأمل، تفکر و تدبر دعوت نموده است و اظهار داشت: شهر میتواند بستر مناسبی برای اندیشیدن انسان باشد. المانها و نمادهای بصری در شهر میتوانند زمینه تدبر انسان را فراهم کنند.
وی اضافه کرد: بدین ترتیب گاهی جمله و متنی روی یک بیلبورد میتواند ساعتها آدم را در اندیشه فروبرد اما متأسفانه آنچه همواره شاهدش بودهایم نمادهایی است که صرفاً مفاهیم را بهراحتی و بدون نیاز به فکر و کاملاً مستقیم در اختیار مخاطب قرار میدهد درحالیکه اگر خلاقیت وجود داشته باشد همان مفاهیم را میتوان به شکل غیرمستقیم و از طریق نمادهای بصری در شهر ارائه کرد.
انتقال پیامهای ارزشمند و مفاهیم معنوی از کارکردهای دینی المانها
ابراهیمی افزود: انتقال پیامهای ارزشمند و مفاهیم معنوی از دیگر کارکردهای دینی المانهاست و با توجه به کمرنگ شدن اخلاق در متن اجتماع نمادهای بصری میتوانند نقش یک متذکر را بر عهده بگیرند و همواره و مستمر به مردم تذکر دهند.
این کارشناس مذهبی - اجتماعی گفت: متأسفانه برخی از نمادها در سطح شهرها صرفاً جنبه نمایشی و زیبایی دارند و گویا هیچ رسالتی جز دیده شدن بر دوششان نیست. اینگونه نمادها از مفاهیم انسانی و الهی بیبهرهاند. درحالیکه اگر اتاق فکری قوی این نمادها را حمایت کند همین ابزارها قادر خواهند بود در ایجاد روابط عاطفی میان مردم و تثبیت تعاملات اجتماعی آنها و حتی افزایش رابطهٔ کلامی میان انسانها مؤثر باشند و از این طریق حس امنیت را به جامعه منتقل نمایند.
المانها و انس با شهر
وی تصریح کرد: وقتی انسان شهرش را دوست بدارد و تعلقخاطر به آن بیابد به قوانین آن شهر نیز راحتتر پایبند میشود، المانها میتوانند از طریق تداعی مفاهیم ارزشی، انس مردم را به شهر بیشتر کنند و این گونه در رفتار مردم آن شهر اثرگذار باشند.